erfan_23
عضو جدید
لب باز مگیر یک زمان از لب جام
تا بستانی کام جهان از لب جام
در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/یادم از کشته خویش امد و هنگام درو
لب باز مگیر یک زمان از لب جام
تا بستانی کام جهان از لب جام
در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام
و اگر همسفر من گردیمزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/یادم از کشته خویش امد و هنگام درو
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
تو میروی و انگار آسمان میداندقفس تنگ فلک،جای پر افشانی نیست
یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست
قفس تنگ فلک،جای پر افشانی نیست
یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست
درویش کوچه های تنهائی ام ... کاسه گداییمرا سکه نگاه تو کافی استتو میروی و انگار آسمان میداند
سکوت شبهای بی ستاره من ترانه میخواند
تو میروی و دلم را غروب میگیرد
تمام اشکهایم تو را بهانه میگیرد
به پای گریه های یک نگاه می نالد
پرنده ای برای چشم های تو میخواند
تو میروی و دلم را سکوت میگیرد
دلم برای نگاه تو هنوز هم میمیرد
دلم به پای خیال تو هنوز هم میسوزد
برای غنچه های غم شکوفه می چیند
تو میروی بدست یاد و زمانه می ماند
زمانه هم چه خوب غم به غم می بافد
سلاممممممممممممممم خوبیدرویش کوچه های تنهائی ام ... کاسه گداییمرا سکه نگاه تو کافی است
hiiiiiiiiiiiiiiiiiسلاممممممممممممممم خوبی
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم
ای رویای دیرینه ی من بگذار روییدن نرگس را در نگاهت ببینم
بگذار باران عشقت بر من ببارد تا من در زیر این باران زیبا خود را سیراب نمایم
hiiiiiiiiiiiiiiiii
من هنوز عاشقم
آنقدر که
می توانم
چشم هایم را ببندم
و خیال کنم:
هنوز دوستم داری!
ایــن خـــط
این نــشــون
مــن
جـــاده رو
پشیمـــونــ میکنــم از رفتـنتــ. . .!
نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورمتو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ . . .
نه اینکه به یادت نیستم ... دستم به واژه نمیرود ... تو ببخش ...تـنهـــــــا چیزی که خرجـــــــی نداردجـــــــاری شدن در ذهـــــــن دیـــــــگران است....
پس آنگونه جاری شـــــــوید که خنـــــــده بر لبانشـــــــان نـــــــقشبـــــــبندد ...نه نـــــــفرت در دلشـــــــان...
نه اینکه به یادت نیستم ... دستم به واژه نمیرود ... تو ببخش ...
__________________
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار فتاد
انان كه خاك را به نظر كيميا كننددلم تنگ دیدار با توست
بیا ای یوسف گم گشته ی من
مگذار چشمانم به سان یعقوب نبی کور سو شود
بیا عشق فراموش نشدنی من
بیا ......
بیا ......
تو را محض رضای عشق
بیا ..............
تا كي به تمناي وصال تو يگانهدرد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه
وفا به عشق قدیمت دليل شد که دلم" هنوز "
اگر " هنوز " فاصله ایی هست میان من و تو.
بگو "هنوز" را بردارم.
"اگر" ؛
فاصله ایی هست میان من و تو؟
بگو "اگر" را هم برمیدارم.
"فاصله" هست
میان من و تو؟
بگو اینبار" فاصله" را هم برمیدارم.
تو بگو ،
فقط بگو
وفا به عشق قدیمت دليل شد که دلم
هنوز هم که هنوز است، شاعرت باشد
دفتر صـــوفی سواد حرف نیســــت
جز دل اســـپید همچون برف نیســــت
بوی گلها عالمی را مست و حیران می کندوقتی آخر یه قصه، غصه ی تلخ فراقه
خاطرات سبز و رنگی همشون یه مشت سرابه
قلم از سکه میفته، چشم میشه یه رود پر آب
دل اسیر درد دلتنگی میشه یه دشت مرداب
بوی گلها عالمی را مست و حیران می کند
دیدن دوست هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار
ما گلی داریم عالم را گلستان می کند
من، دهکده ها نبض حقایق هستنددل تو اسیر شده سهم تو کویر شدهنمی خواستم که جدا شم!!
برای جدا شدن حالا خیلی دیر شده
شاید این تقدیر من بود
که همیشه با تو باشم
می دونم تقصیر من بود
دلم می خواست با هم دیگه تنهائی رو قال بذاریممن، دهکده ها نبض حقایق هستند
او، مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید
باران که بیاید همه عاشق هستند
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق وهمنفش جام باده ایم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |