مارا هوای خنده چو گل های باغ نیست.....ما لاله ایم و بهره ی ما غیر داغ نیستو دراین راه تباه
عاقبت هستی خود را دادم
آه سرگشتگی ام در پی آن گوهر مقصود چراست ؟
در پی گمشده ی خود به کجا بشتابم ؟
مرغ آبی اینجاست
در خود آن گمشده را دریابم
مارا هوای خنده چو گل های باغ نیست.....ما لاله ایم و بهره ی ما غیر داغ نیست
تا ترا از دور دیدم، رفت عقل و هوش من//میشود نزدیک منزل کاروان از هم جدا
در دل آهن کند فریاد مظلومان اثر//ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را
ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
برحذر باش که سر می شکن دیوارش
سعی کنیم اشعار را صحیح نگاشتن کنیم!
ای که در کوچه معشوقه ما میگذری// بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج//نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
نصایح شما را به گوش جان نیوش می کنیم یا شیخ
اگر ان ترک شیرازی به دست ارد دل ما را/ به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
از دل خونگرم ما پیکان کشیدن مشکل است//چون توان کردن دو یکدل را ز یکدیگر جدا؟
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم/ جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خا را
از متاع عاریت بر خود دکانی چیدهام//وام خود خواهد ز من هر دم طلبکاری جدا
ارامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست//دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم ترا
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی/ دل بی تو به جان امد وقت است که باز ایی
یارب، که دعا کرد که چون قافلهٔ موج//آسایش منزل نبود در سفر ما
ان تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند/ اشهی لنا و اهلی من قبله العذارا
ان تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند/ اشهی لنا و اهلی من قبله العذارا
ان تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند/ اشهی لنا و اهلی من قبله العذارا
معنی مصرع دوم را نیک دانی چیست؟ یا برایت بازگویم!!
از نسیم گل پریشان گردد اوراق حواس//خلوتی چون غنچهٔ تصویر میباید مرا
نه شیخ ندانم که چیست.
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز/ کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو
وگر باورت نمیکند از بنده این حدیث// از گفته کمال دلیلی بیاورم
نه شیخ ندانم که چیست.
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند//اشهی لنا و احلی من قبله العذارا !
معنی بیت:شراب تلخ گونه ای که صوفی آن را سرچشمه اعمال ناروا خواند؛برای ما لذیذتر و شیرین تر از بوسه دوشیزگان است.
اُمَ الخبائث: مادر پلیدی ها
اَشهَی: شَهوَۀ به معنی لذت و رغبت شدید است.
اَحلَی: حَلاوَۀ به معنی شیرینی است.
قُبله: بوسه.
عَذَارا: جمع عَذراﺀ و عذراﺀ یعنی دوشیزه.
حاصل معنی اینکه شراب تلخ گونه ای که صوفی آن را مادر پلیدی ها نامید برای ما از بوسه دوشیزگان شیرین تر است.
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم ///جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
نه شیخ ندانم که چیست.
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند//اشهی لنا و احلی من قبله العذارا !
معنی بیت:شراب تلخ گونه ای که صوفی آن را سرچشمه اعمال ناروا خواند؛برای ما لذیذتر و شیرین تر از بوسه دوشیزگان است.
اُمَ الخبائث: مادر پلیدی ها
اَشهَی: شَهوَۀ به معنی لذت و رغبت شدید است.
اَحلَی: حَلاوَۀ به معنی شیرینی است.
قُبله: بوسه.
عَذَارا: جمع عَذراﺀ و عذراﺀ یعنی دوشیزه.
حاصل معنی اینکه شراب تلخ گونه ای که صوفی آن را مادر پلیدی ها نامید برای ما از بوسه دوشیزگان شیرین تر است.
معنی قشنگی داشت. مثل همه ی اشعار حافظ. ممنونم شیخ. خدا شما را حفظ بفرماید
ای همه هستی ز تو پیدا شده/ خاک ضعیف از تو توانا شده
هر که میبیند چو کشتی بر لب ساحل مرا//مینهد از دوش خود، بار گران بر دل مرا
ای عشق همه بهانه از توست/ من خامشم این ترانه از توست
ای عشق همه بهانه از توست/ من خامشم این ترانه از توست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |