مسابقه *** من می پرسم... تو بپرس...!

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنونم ..اميدوارم سال خوبي در پيش داشته باشيد
بفرماييد كه...

خواب القايي در بذرهاي علف هرز چگونه اتفاق مي افتد؟


تا اونجایی که اطلاع دارم میگم ::D


دورهٔ خواب بذر وضعيتى است که با وجود مناسب بودن شرايط محيطى رطوبت، هوا و حرارت، بذر جوانه نمى‌زند.

اگر تمام بذرهاى يک گونه علف هرز هم‌زمان جوانه بزنند، کنترل آنها بسيار ساده مى‌شود، زيرا کنترل گياهچه‌هاى علف‌هاى هرز قبل از وارد شدن به دورهٔ گلدهى منجر به محو علف هرز از مزرعه مى‌شود.

اکثر بذرهاى علف‌هاى هرز به‌واسطهٔ دورهٔ خواب از اين امر جلوگيرى کرده و طى چندين سال به جوانه‌زنى ادامه مى‌دهند.

برعکس بذر بسيارى از گياهان زراعى فاقد دورهٔ خواب بوده و تحت شرايط مزرعه، بيشتر از يک‌سال زنده نمى‌مانند.

يکى از عوامل استقامت علف‌هاى هرز، همين دوره خواب بذرهاى آنها است زيرا بذرها تا حصول شرايط مساعد از جوانه‌زدن خوددارى مى‌کنند.


به همین دلیل به بذر علف های هرز یه دوره خواب میدن . و گاهی اوقات بذور و جنین به اندازه حداکثر رشد خود رسیده اند

ولی لازم است تغییراتی فیزیولوژیکی بر روی جنین صورت گیرد تا آماده جوانه زنی گردد

که اصطلاحا به زمان لازم برای انجام این تغییرات دوره پس از رسیدن گویند.

به این نوع رکود بذر خواب ذاتی- خواب درونی – خواب فیزیولوژیکی- خواب ژنتیکی – خواب حقیقی و یا خواب ارثی گویند.


و اما خوای القایی یا خواب همون خواب اجباری :

در این حالت نبود یکی از فاکتورهای محیطی لازم برای جوانه زنی مانع از جوانه زنی می گردد که

شامل کمبود رطوبت- درجه حرارت- اکسیژن و نور است. به این نوع خواب و رکود بذر خواب القایی یا خواب اجباری گویند



***********************

و روش های شکستن در خواب القایی و شکستن دوره استراحت:


روش استفاده از هورمونها:

عمل جوانه زنی و دوره استراحت تحت کنترل ترکیبات هورمونی نیز می باشد. در این میان بسیاری از مواد هورمونی بازدارنده جوانه زنی می باشند. مانند اسید آبسزیک – هیدروکسید مالیک- کومارینها – سیانامیدها و ترکیبات فنولی. در مقابل ترکیباتی مانند جیبرلینها و سایتوکینینها شکننده دوره استراحت می باشند. و جوانه زنی را در بذر تحریک می کنند. جوانه زنی زمانی اتفاق می افتد که یا غلظت بازدارنده های جوانه زنی کاهش یابد و یا غلظت تحریک کننده های جوانه زنی افزایش یابد.
استفاده از نور:
این روش در بذور فوتوبلاست مورد استفاده قرار می گیرد مثل کاهو – تنباکو . که در این حالت نور قرمز بذر را وادار به جوانه زنی کرده یعنی دوره استراحت را می شکند ولی نور قرمز دور دوره را خواب القا می کند.

استفاده از دماهای متناوب: محدوده دمایی در این روش بین 30-10 سانتیگراد می باشد . تاثیر این روش در بذر گیاه پوآ مشاهده شده است. دمای متناوب 20 درجه سانتیگراد برای مدت 18- 16 ساعت هرگاه با دمای 30 درجه سانتیگراد برای مدت 6 تا 8 ساعت به صورت متناوب مورد استفاده قرار می گیرد . دوره استراحت را در پوآ شکسته و بذر را قادر به جوانه زنی می کند.
استفاده از فشار بذر: در این روش از فشاری معادل با 2000 اتمسفر در دمای 18 درجه سانتیگراد برای مدت 5 تا 20 دقیقه در بذر یونجه استفاده می شود . اگر خراش دهیم بذر یونجه را هر دو درصد قوه نامیه و درصد سبز شدن بالا می رود.
خراش دهی
از این روش در مواقعی استفاده می شود که بذر دارای پوسته سخت در مقابل نفوذ آب و گازها باشد. اعمالی که جهت خراش دهی در این روش مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از : مالش دادن یا سایش دادن توسط کاغذ سمباده – نرم کردن پوسته بذر و شکستن پوسته بذر و یا سوراخ کردن پوسته بذر.

اشکال استفاده از این روش عبارتند از:

1) خراش دهی با اسید: در این روش بذر را در اسید سولفوریک قرار داده برای مدت 10 دقیقه تا حداکثر 6 ساعت. برای بذوری که پوسته خیلی خیلی سختی دارند مثلا بذور گیاهان جنگلی و درختی- معمولا توصیه می کنند بعد از این روش بذر را بشویند و مقداری جوش شیرین هم به آن اضافه کنند.د) خراش دهی با دمای بالا: در این روش دمای 100 سانتیگراد در شرایط آزمایشگاهی را برای مدت 5/1 دقیقه با لامپ 250 وات به کار می گیرند. این روش مشابه با روش اصلاحی آتش زدن مراتع است.

استفاده از دمای کم: این روش در بذوری مورد استفاده است که رسیدن آنها در هوای گرم بوده است برای این منظور بذور را برای مدت 2 تا 3 ماه در دمای 10-5 سانتیگراد قرار می دهند.
2)خراش دهی با آب گرم: در این روش بذور مورد عمل را در آب 77 تا 100 درجه سانتیگراد برای مدت 12 تا 24 ساعت قرار می دهند . آب فقط یکبار گرم می شود . حجم آب در این روش حدود 4 تا 5 برابر حجم بذر می باشد.

3) خراش دهی مکانیکی:

که در این روش برای مقادیر کم بذر از کاغذ سمباده یا سوهان و یا شکاف دادن بذر به وسیله میخ استفاده می گردد . ولی برای بذوری ریز و در مقادیر زیاداز دستگاه همزن سیمانی استفاده می شود که یا دیواره را با کاغذ سمباده می پوشانند و. یا همراه با بذر مقدار ذرات درشت شن اضافه می کند و میکسر را به گردش در می آورند.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آفرييييين بر شما ...بفرماييد سوال بعد;)

اوکی فقط توضیح بدم روش های شکستن در خواب القایی و شکستن دوره استراحت از نت سرچ کردم

بقیه اش توضیح خودم بوده


سوال بعدی :



برای جلوگیری از سرمازدگی گیاهان زمستانه چه باید کرد؟:gol:
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوکی فقط توضیح بدم روش های شکستن در خواب القایی و شکستن دوره استراحت از نت سرچ کردم

بقیه اش توضیح خودم بوده


سوال بعدی :



برای جلوگیری از سرمازدگی گیاهان زمستانه چه باید کرد؟:gol:

ممنونم از سوال زيباتون.
مهندس من كلي جواب دادم.....
ه مطلب دراين زمينه گذاشتم... كه مف6يد واقع بشه...
شما منتظر دوستان باشيد كه به يه كلمه به شسوالتون جواب بدن..
با خوندن اين مطلب .. جواب بدن....
اينم راهنمايي... با اجازه خيال شيشه اي عزيز.

سرمازدگی :
سلولهای گياهی از نظر دمائی دارای آ ستانه های تحمل بالايی و پايينی می باشد که اگر دما از حد آستانه پايين گياه کمتر شود موجب بروز نارسائی در عملکرد بخشهای درون سلولی شده وهمچنين با توجه به
افزايش حجم آب در زمان يخبندان موجب پاره شدن ديواره سلولی ميگردد . هر چه ميزان کاهش دما بيشترو زمان ماندگا ری سرما طولانی تر باشد درافزايش ميزان خسارت مؤثر تر خواهد بود .
انواع سرما زدگی
الف- سرمازدگی انتقالی
ب- سرمازدگی تشعشعی
الف سرمازدگی انتقالی (فرارفت) :
يخبندان انتقالی شامل عبور يک جبهه هوای سرد ازبالای يک منطقه ،با درجه حرارتی در حد يا زير درجه ح رارت بحرانی که برای محصول خاصی در آن منطقه خطرناک است ،ميباشد .يک علامت مهم از يخبندان وجود باد شديد است .لذا وزش باد خطرناک سرد بر گياه منجر به يخبندان انتقالی ميگردد که در آن گياهان حرارت خود را به هوای سرد ميدهند .افت درجه حرارت در گياه ،خيلی سريعتر از از حالت يخبندان تشعشعی است.
اگر دما به حدی برسد که کمتر از آستانه تحمل گياه باشد موجب خسارت به گياه خواهد شد و استفاده از ارقام مقاوم و روشهای به زراعی در کاهش خسارت ناشی از اين نوع سرمازدگی مؤثر ميباشد.
ب سرمازدگی تشعشعی :
روند تغيير دما با افزايش ارتفاع بصورت کاهشی ميباشد ولی اگر با افزايش ارتفاع شاهد افزايش دما باشيم به اين وضعيت وارونگی دما اطلاق ميشودودر شبهايی که آسمانی آرام و صاف را شاهد باشيم وارونگی دما به وقوع می پيوندد . اين شرايط موجب می گردد که در سطح زمين سرما مستقر شود و هر چه شدت و ارونگی بيشتر باشدو به سطح زمين نزديکتر، در بروز خسارت مؤثرتر می باشد
روشهای مقابله با سرمازدگی تشعشعی
-1 ايجاد حرارت بوسيله بخاری ،اتش زدن کاه وکلش وشاخه های هرس شده وغيره
-2 استفاده از دستگاه مولد باد به منظور برهم زدن پايداری هوا
-3 غرقاب نمودن باغ :که اگر اين کار بصورت مداوم نباشد در شب های بعدی موجب خسارت ميگردد.
اغلب بيماريهای گياهان توسط عوامل زنده بوجود می آيند ، اما يکی از بيماريهای گياهان که از طريق عوامل غير زنده ايجاد ميشود ، سرمازدگی آنها ميباشد . ذرات يخ معمولاً در دمای صفر درجه تشکيل ميشود ، ولی ذرات يخی که در دمای صفر درجه بر روی سطح گياهان تشکيل ميشود قادر به نفوذ و اخلال در بافتهای گياهان نميشود. زيرا سلولهای گياهان دارای نمکهای محلول ميباشند و نقطه انجماد بافتهای گياهی کمتر از صفر درجه ميباشد. به همين دليل حرارتی دمای پائين در اکثر گياهان با توجه به مقاومتشان ، متفاوت بوده وکمتر از صفر ميباشد. البته بايد در نظر داشت که حساسيت قابل ملاحظه بعضی از محصولات که نسبت به يخبندان دارند سبب از بين رفتن آنها ميشود که اين وضعيت بخاطر آسيب ديدن بافت نيست ، بلکه به خاطر از بين رفتن جنين گياه ميباشد ، زيرا اگر جنين گياه کشته شود ، محصولاتی مثل ميوه جات نمی توانند رشد و نمو کنند. بنابراين از بين رفتن محصولات تنها به دليل آسيب ديدن بافتهای گياه نمی باشد.
راههای مقابله وراهکارهای محافظت دربرابر يخبندان
اگرچه يخبندان يکی از عوامل جوی است که کنترل وقوع آن از دسترس انسان خارج است اما دانش و تجربه بشری در طول گذشت زمان راهکارهايی را ارائه نموده است که در کاهش خسارات ناشی از عنصراقليمی کارآمد بوده است .تعيين نوع يخبندان در هر منطقه ای از امنيت بيشتری برخوردار ميباشد ، زيرا مطالعه و بررسی نوع يخبندان در هر منطقه ای مشخص کننده شيوه مناسبی از مبارزه در ارتباط با سرمازدگی محصولات کشاورزی محسوب ميشود. از طرفی بايد خاطر نشان کرد که مبارزه با يخبندان و سرمازدگی ناشی از نوع يخبندان تابشی به مراتب امکان پذير تر از نوع يخبندان جبهه ای يا فرا رفتی ميباشد ، بعلاوه اگر درجه حرارت محيط تنها حداقل تا 3- درجه سانتيگراد باشد با استفاده روشهای فيزيکی از سرمازدگی گياهان ميتوان جلوگيری کرد.
عواملی که باعث حساس شدن گياهان به سرمامی شوند
- ضعف‌های تغذيه‌ای
- آفات و بيماری‌ها
- سن گياه، گياهان خيلی جوان و خيلی پير به سرما حساس‌تر هستد.
- سرعت افت درجه حرارت
- مدت سرما
- ميزان ابری و صاف بودن و رطوبت هوا
- ميزان رطوبت بافت‌های گياهی و موارد ذخيره‌ای آن.
- محل باغ، نوع خاک، جهت شيب، پستی و بلندی زمين.

تفاوت سرمازدگی و يخ زدگی
سرمازدگی در فصل رويش و در درجه حرارت های بالای صفر اتفاق می افتد، در صورتی که يخ‌زدگی در فصل رويش و يا زمستان و در درجه حرارت های زير صفر اتفاق می افتد.
راههای مقابله وراهکارهای محافظت در برابر يخبندان

اگرچه يخبندان يکی از عوامل جوی است که کنترل وقوع آن از دسترس انسان خارج است اما دانش و تجربه بشری در طول گذشت زمان راهکارهايی را ارائه نموده است که در کاهش خسارات ناشی از عنصراقليمی کارآمد بوده است .تعيين نوع يخبندان در هر منطقه ای از امنيت بيشتری برخوردار ميباشد ، زيرا مطالعه و بررسی نوع يخبندان در هر منطقه ای مشخص کننده شيوه مناسبی از مبارزه در ارتباط با سرمازدگی محصولات کشاورزی محسوب ميشود. از طرفی بايد خاطر نشان کرد که مبارزه با يخبندان و سرمازدگی ناشی از نوع يخبندان تابشی به مراتب امکان پذير تر از نوع يخبندان جبهه ای يا فرا رفتی ميباشد ، بعلاوه اگر درجه حرارت محيط تنها حداقل تا 3- درجه سانتيگراد باشد با استفاده روشهای فيزيکی از سرمازدگی گياهان ميتوان جلوگيری کرد.

اغلب بيماريهای گياهان توسط عوامل زنده بوجود می آيند ، اما يکی از بيماريهای گياهان که از طريق عوامل غير زنده ايجاد ميشود ، سرمازدگی آنها ميباشد . ذرات يخ معمولاً در دمای صفر درجه تشکيل ميشود ، ولی ذرات يخی که در دمای صفر درجه بر روی سطح گياهان تشکيل ميشود قادر به نفوذ و اخلال در بافتهای گياهان نميشود. زيرا سلولهای گياهان دارای نمکهای محلول ميباشند و نقطه انجماد بافتهای گياهی کمتر از صفر درجه ميباشد. به همين دليل حرارتی دمای پائين در اکثر گياهان با توجه به مقاومتشان ، متفاوت بوده وکمتر از صفر ميباشد. البته بايد در نظر داشت که حساسيت قابل ملاحظه بعضی از محصولات که نسبت به يخبندان دارند سبب از بين رفتن آنها ميشود که اين وضعيت بخاطر آسيب ديدن بافت نيست ، بلکه به خاطر از بين رفتن جنين گياه ميباشد ، زيرا اگر جنين گياه کشته شود ، محصولاتی مثل ميوه جات نمی توانند رشد و نمو کنند. بنابراين از بين رفتن محصولات تنها به دليل آسيب ديدن بافتهای گياه نمی باشد.


1- استفاده از وسايل گرم کننده مانند بخاری :

استفاده از بخاری به منظور گرم کردن موقت محيط موثر می باشد و بيشتر برای مبارزه با يخبندان نوع تابشی که تنها در طول شب اتفاق می افتد و تداوم شبانه روزی ندارد به کار می رود. حفاظت توسط اين روش متداول ترين روش برای جلوگيری از خسارت يخبندان است که بيشتر درر باغهای ميوه از آن استفاده شده چون تشعشعهای حرارتی از دست رفته در شبهايی که شرايط اينورژن برقرار است 9% تا 18% کالری در سانتيمتر مربع در دقيقه است به منظور ثابت ماندن درجه حرارت ، چون راندمان گرم کردن پايين است بايستی 3% تا 5% کالری در هر سانتيمتر مربع در دقيقه گرما تامين شود . از طرفی به منظور انجام اين کار بايد عوامل اقتصادی را نيز مد نظر د اشت زيرا تنها هدف گرم کردن نيست بلکه بايد توجه کرد که آيا اين گرم کردن مقرون به صرفه است يا نه .

مقدار بخاريهای مورد نياز به منظور تهيه گرمای لازم از طريق فرمول زير بدست می آيد :

حرارت مورد نياز به کالری در هکتاردر ساعت =تعداد بخاری در هکتار بازده کالری به ليتر سوخت × مقدار سوخت مصرفی ليتر درساعت

از نظر مکانی بخاريها را در داخل رديف مثل درختان ميوه قرار ميدهند اما از آنجايی که هوای گرم صعود می کند وهوای سرد از اطراف به داخل باغ سرازير می شود لذا گذاشتن بخاريهای اضافه در رديفهای مرزی نتيجه بهتری را عايد می کند .

2- استفاده از ماشينهای ثابت مولد باد يا استفاده از هليکوپتر:

استفاده از موارد بالا به منظور مخلوط کردن نزديکترين لايه هوا ی گرم با هوای سرد روی زمين همزمان با رخداد پديده اينورژن می باشد . اين روش نيز تنها برای مبارزه با يخبندان ناشی از نوع تشعشی به کار می رود .استفاده از ماشينهای مولد باد در سالهای 30-1920 در امريکا متداول گرديد ، هرچند اين روش، روش مطمئنی نبود اما چون هزينه آن تنها 20% هزينه استفاده از بخاری بود ، استفاده از آن متداول گرديد .

3- استفاده از سوختهای جامد:

اين روش شامل ککهای نفتی يا مومهای جامد است . مزيتی که اين گونه سوختها نسبت به سوخت مايع دارند اين است که بر خلاف بخاريهای معمولی که با سوخت مايع کار می کنند و نمی توان آنها را زير درختان قرار داد اين سوختها را می توان زير درختان قرار داد بعلاوه جابه جا کردن و روشن کردن اين سوختها آسان است .

4-استفاده از توليد مه مصنوعی
:

با استفاده از توليد مه مصنوعی می توان از کاهش درجه حرارت تا حدودی جلوگيری کرد . البته اين روش معايبی نيز دارد مانند ايجاد خطر برای رانندگان .از جمله معايب ديگر اين روش مقرون به صرفه نبودن اين روش می باشد .

5-روش حفاظت به وسيله پوشش :

اين روش يکی از متداولترين روشهای حفاظت در برابر خسارات ناشی از يخبندان می باشد .در بعضی مناطق مانند جنوب کشور درختچه ها را توسط پوششی از شاخ وبرگ درختان نخل می پوشانند ودر بعضی مناطق ديگر تنه درختچه های حساس و جوان را با خاک متراکم می پوشانند و بعداز برطرف شدن سرما در اولين فرصت خاکها را کنار می زنند .در مورد گياهان يکساله در شبهای سرد که احتمال يخبندان زياد است از کلاهکهای مخروطی شکل پلاستيکی استفاده می کنند چون خطر يخبندان نوع تشعشی فقط در هنگام شب می باشد ، در طول روز برای برخورداری از نور آفتاب و انجام عمل کربن گيری کلاهک را بر می دارند.

6- استفاده از زمينها و خاکهای مناسب :

در شبهای صاف و آرام کهيخبندان نوع تشعشعی رخ می دهد منطقه بالای کوه زودتر از دامنه انرژی خود را از دست داده و سرد تر می شود در نتيجه هوای مجاور آن نيز سرد تر و سنگين تر می شود و به طرف کف دره سرازير شده و در کف دره جمع و حالت وارونگی دمايی را به وجود می آورد بنابراين کف دره نسبت به دامنه خيلی سرد تر است و در سطح دامنه هوا به خوبی جريان دارد اما کف دره مثل مخزنی از هوا يسرد عمل می کند که مانع جريان هوا می شود در نتيجه زمينهای شيبدار در مناطقی که خطر يخبندان زياد است بهترين زمينها هستند .

در مناطقی که خطر يخبندان وجود ندارد زمينهايی که در دامنه ها ی جنوبی قرار دارند برای کشت محصولات زود رس مناسب می باشند اما از آنجايی که زمينهايی که در دامنه های جنوبی هستند انرژی بيشتری کسب می کنند و گياهانی که در آنها کشت ميشود انرژی بيشتری در دسترس دارند نسبت به گياهان دامنه شمالی ويا مناطق مسطح قبل از وقوع يخبندان شکوفه می کنند وبه همين دليل در معرض خطر سرمای بيشتری هستند .زمينهايی که در کنار يک منبع آب مثل دريا و غيره هستند به علت بالا بودن ظرفيت حرارتی آب نسبت به زمينهای ديگر کمتر با احتمال يخبندان مواجه هستند . خاکهايی که بتوانند در طول روز حرارت زيادی را در خود ذخيره کنند ودر شب آن را ساطع کنند برای رشد محصولات در مناطقی که خطر يخبندان وجود دارد مناسب می باشد اما خاکی که در طول روز حرارت را به آهستگی به سطح زمين منتقل کند سطح آن در طول شب زودتر و بيشتر سرد می شود.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنونم از سوال زيباتون.
مهندس من كلي جواب دادم.....
ه مطلب دراين زمينه گذاشتم... كه مف6يد واقع بشه...
شما منتظر دوستان باشيد كه به يه كلمه به شسوالتون جواب بدن..
با خوندن اين مطلب .. جواب بدن....
اينم راهنمايي... با اجازه خيال شيشه اي عزيز.

سرمازدگی :
سلولهای گياهی از نظر دمائی دارای آ ستانه های تحمل بالايی و پايينی می باشد که اگر دما از حد آستانه پايين گياه کمتر شود موجب بروز نارسائی در عملکرد بخشهای درون سلولی شده وهمچنين با توجه به
افزايش حجم آب در زمان يخبندان موجب پاره شدن ديواره سلولی ميگردد . هر چه ميزان کاهش دما بيشترو زمان ماندگا ری سرما طولانی تر باشد درافزايش ميزان خسارت مؤثر تر خواهد بود .
انواع سرما زدگی
الف- سرمازدگی انتقالی
ب- سرمازدگی تشعشعی
.



آفرین درسته گلم بفرما سوال بعدی
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
كسي نميخواد جواب بده راحته ها.......
گزينه ميدم..
شما بگيد كدام گزينه:
1) باغباني
2)گلدانهاي سفالي
3)زراعت
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه هفته گذشت که! سوال بعدی هم با خودت
دوست عزيزمون برنده شدن.. من سوال بعد رو طرح نكردم چون ..دوستمون از دستم ناراحت نشن..
ولي چشم.
خودم سوال بعد رو ميزارم.
من ميخوام سوالات رو به صورت كنكوري بزارم..
هم مرور كنكوري بشه.. هم يادگيريش بهتر باشه و به حافظه بماند.
لطفا گزينه درست با توضيح

كدام گونه انگور دوپايه محسوب مي شود؟
1)v.labrusca
2) v . rotundifolia
3)v.riparia
4)v.rupestris

 

hfarda2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزيزمون برنده شدن.. من سوال بعد رو طرح نكردم چون ..دوستمون از دستم ناراحت نشن..
ولي چشم.
خودم سوال بعد رو ميزارم.
من ميخوام سوالات رو به صورت كنكوري بزارم..
هم مرور كنكوري بشه.. هم يادگيريش بهتر باشه و به حافظه بماند.
لطفا گزينه درست با توضيح

كدام گونه انگور دوپايه محسوب مي شود؟
1)v.labrusca
2) v . rotundifolia
3)v.riparia
4)v.rupestris


سلام
انگور که اصولا یک گیاه دوپایه مگه نیست؟
گزینه 3 که مطمینا دوپایه هست.v. riparia
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ميگم گزينه دو....نميدونم حدسم درسته يا نه....:redface:
کاملا حدستون درسته.. دلیلشو میدونید؟
البته چون حدس زدید من توضیح میدم...
انگور دارای دو جنس است
یکی موسکادین که شامل v.rotundifoliaوv.munsonianaکه سخت ریشه زا هستند و دوپایه و عمدتا مقاوم به شته فیلوکسرا هستند و تعداد حبه کم دارن.
دومی زیر جنس euvitis:دارای حبه زیاده و از طریق قلمه به راحتی ریشه دار میشه .انگورهای خوراکی در این دسته قرار دارند.v.viniferaو v.laburascaکه با دو زیر جنس فوق قابلیت تلاقی با یکدیگر را ندارند.

شما چون حدست کاملا درسته بود... بفرمایید سوال بعد رو بفرمایید...
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
کاملا حدستون درسته.. دلیلشو میدونید؟
البته چون حدس زدید من توضیح میدم...
انگور دارای دو جنس است
یکی موسکادین که شامل v.rotundifoliaوv.munsonianaکه سخت ریشه زا هستند و دوپایه و عمدتا مقاوم به شته فیلوکسرا هستند و تعداد حبه کم دارن.
دومی زیر جنس euvitis:دارای حبه زیاده و از طریق قلمه به راحتی ریشه دار میشه .انگورهای خوراکی در این دسته قرار دارند.v.viniferaو v.laburascaکه با دو زیر جنس فوق قابلیت تلاقی با یکدیگر را ندارند.

شما چون حدست کاملا درسته بود... بفرمایید سوال بعد رو بفرمایید...

ممنونم ..لطف داريد...
بله تا حدودي ميدونستم اما الان با توضيحات شما تكميل تر شد...متشكرم.


سوال بعد:
بفرماييد تفاوت علف هرز سوروف و برنج در چيست؟ فكر ميكنم سوالم خيلي آسون باشه.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم ..لطف داريد...
بله تا حدودي ميدونستم اما الان با توضيحات شما تكميل تر شد...متشكرم.


سوال بعد:
بفرماييد تفاوت علف هرز سوروف و برنج در چيست؟ فكر ميكنم سوالم خيلي آسون باشه.
مثل همیشه اسونه
ممنونم.
منتظر میشم دوستان جواب بدن .. من زیاد سوال طرح کردم...
ایشالله دوستان سریع تر جواب بدن....
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوروف گیاهی یکساله از خانواده غلات و یکی از مهمترین علف هرز زراعت برنج در ایران و جهان است. سوروف از گیاهان 4 کربنه است و به همین دلیل از رشد و پنجه دهی سریعی برخوردار بوده و خیلی سریع بر برنج غالب می شود. در گذشته نه چندان دور کنترل این علف هرز برای کشاورزن بسیار سخت و طاغت فرسا بوده است. بعلت مبارزه زراعی، مکانیکی و شیمیایی در طی سالیان اخیر از جعمیت آن تا حدودی کاسته شده و در بعضی از مناطق غالبیت خود را از دست داده است.
مقدمه:
با توجه به محدویت منابع آب و زمینهای قابل کشت برنج مخصوصا سهم کم هر کشاورز از زمینهای برنجکاری، نقش و جایگاه افزایش تولید در واحد سطح و جلوگیری از کاهش عملکرد در فرایند پیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. در خصوص افزایش در واحد سطح، استفاده از ارقام پر محصول و بکارگیری صحیح نهاده های کشاورزی، جلوگیری و یا مهار عوامل خسارت زا از جمله علفهای هرز مطرح می باشد. علفهای هرز هم بر روی کیفیت محصول و هم روی عملکرد یا کمیت آن موثرند. علفهای هرز از نظر کمی بدلیل استفاده از مواد غذایی، آب، نور و فضا با گیاه برنج رقابت کرده سبب کاهش محصول می شوند از این رو شناسائی و روش کنترل آنها بسیار حائز اهمیت است.
سوروف (Echinochloa spp.L.)
جنس Echinochloa شامل بیش از 50 گونه، زیر گونه ها و بیوتیپ های های مختلف می باشد. گیاهان موجود در این جنس تفاوت های فراوانی با هم دارند و رده بندی آنها گیج کننده است. گیاهان یکساله موجود در این جنس 18، 27 و 54 جفت کروموزوم دارند، در حالی که چند ساله های آنها 18، 27 و 63 جفت کروموزوم دارند. گونه های یکساله E.crus-galli و E.colona از مهمترین علف های هرز مزارع برنج در سراسر دنیا هستند که هر دو گونه هگزاپلویید (54=x6=n2) می باشد. جنس Echinochloa به علت قدرت تطبیق زیاد با شرایط متفاوت محیطی مرتبط با محصول برنج مورد توجه قرار گرفته است. این توانایی اجازه می دهد که این جنس بقاء خود را در اغلب دوره های رشد با ایجاد نژادهای جدید (که بسیار شبیه محصول هستند)، حفظ کند. به این جهت جدا کردن علف هرز از محصول سخت خواهد شد و همچنین کنترل علف هرز بدون آسیب به محصول نیز مشکل می شود، به ویژه اینکه گیاهچه های سوروف به لحاظ مورفولوژیکی بسیار شبیه به گیاهچه های برنج هستند (6).
در ژاپن یابانو(1983) گونه ای از سوروف( Echinochloa crus-galli var crus-galli) را در طی مرحله رویشی برنج مشاهده کرد که بسیار شبیه برنج بود، که این مسئله را می توان پاسخی به وجین دستی و گسترش آن در مزارع دانست. از گونه های مهم دیگر که پراکندگی وسیعی دارد، گونه E.oryzicolaاست که در مزارع برنج دیده می شود، که علت اصلی آن کشت بذور برداشت شده برنج که به بذر این علف هرز آلوده است، می باشد. در ایالت کالیفرنیا گونه E.crus-galli var oryzicola (E.phyllopogon) اهمیت زیادی دارد، در حالیکه گونه Echinochloa crus-galli var crus-galliبه دنبال تولید محصول برنج با شرایط غرقاب کاهش می یابد که این مشکل به زیستگاه های اختصاصی گونه های تقلید کننده برمی گردد(5 و 1).
[h=1]خصوصيات گياهشناسي سوروف[/h]سوروف گياهي است يكساله، چهار كربنه از جنسEchinochloa و از خانواده پوآسه مي‌باشد. ارتفاع اين گياه 150-30 سانتيمتر و طول برگهاي آن 50-10 سانتيمتر و عرض آن 30-5 ميليمتر است. برگها نسبت به برنج نرم‌تر و رگبرگ اصلي معمولاً سفيد رنگ است. ساقه آن بر خلاف بسياري از غلات حالت پهن داشته و از معدود گراسهايي است كه فاقد زبانك و گوشوارك است. غلاف برگ و نيز گره‌هاي پاييني گياه رنگ ارغواني يا قرمز خرمايي دارند. گل آذين آن 40-10 سانتيمتر طول داشته و رنگ آن از سبز تا ارغواني متغير و از خوشه‌چه‌هاي منفرد تشكيل شده است. تاكنون بيش از 50 گونه و حدود 200 بيوتيپ مختلف از جنس Echinochloa گزارش شده كه بيشتر آنها خودگشن و داراي خصوصيت خود ناسازگاري هستند. سوروف بدليل نداشتن گوشوارك و زبانك و نيز رگبرگ مياني سفيد براحتي از برنج تشخيص داده مي‌شود (5 و 1).
[h=1]طبقه‌بندي، اكولوژي و بيولوژي سوروف[/h]سوروف داراي گونه‌هاي يكساله و چند ساله است، گونه‌هاي يكساله داراي سازگاري بسيار خوبي به شرايط آب و هوايي مختلف بوده و در بسياري از محصولات مشكل‌ساز هستند. برخي گونه‌هاي سوروف زراعي بوده و در شرق آسيا، هند و روسيه جهت مصرف انسان وتهيه فرآورده‌هاي جانبي (الكل، كيك و شيريني) كشت مي‌گردد. گونه‌هاي چندساله اين گياه علاوه بر بذر از طريق، ريزوم، گره‌هاي ساقه، پاجوش و ريشه نيز تكثير پيدا مي‌كنند. برخي از گونه‌هاي اين گياه توسط اندام رويشي پياز نيز تكثير مي‌يابند )5 و 6).
گونه‌هاي چند ساله بيشتر در مناطق گرمسيري و شرايط غرقاب در آسيا و افريقا ديده مي‌شوند. سوروف از 50 درجه شمالي تا 40 درجه جنوبي رشد مي‌كند. بيوتيپ هاي مختلف آن داراي فرمول كرموزومي: 108، 96، 76، 54، 38، 36 = n2 هستند. سوروف از ده‌ها كشور جهان گزارش شده و در اراضي زراعي، باغات، اراضي مخروبه، پاركها، كنار جويهاي آب و غيره ديده مي‌شود. ميزبانهاي سوروف به دو گروه تقسيم مي‌شوند (6).
الفـ ميزبانهاي اوليه شامل برنج، سويا، شبدر، پنبه، ذرت و توتون.
ب ـ ميزبانهاي ثانويه شامل گوجه‌فرنگي، نيشكر و كرچك.
حساسيت بيوتيپهاي مختلف به مديريت‌هاي زراعي و علف‌كشهاي مختلف متفاوت است، برخي از بيوتيپهاي E. crus-galliدر مزرعه برنج با غرقاب كردن مزرعه به خوبي كنترل مي‌شوند در حاليكه ديگر بيوتيپها به حالت غرقابي كاملاً مقاوم بوده و در آن شرايط رشد مي‌كنند. برخي از بيوتيپهاي E.colonum با علف‌كش پروپانيل كنترل مي‌گردد ضمن آنكه بيوتيپ هاي مقاوم به اين علف‌كش نيز اخيراً مشاهده شده است(5).
مهمترين علف هرز برنج سوروف است و علف هرز مذكور بيشترين خسارت را در زراعت اين محصول وارد مي‌سازد در هر نقطه از جهان گونه‌اي خاص محدود كننده زراعت برنج است مثلاً در ايران E. crus-galliدر امريكا E. colonumو در شوروي سابق E. orizocola و در مناطق گرمسيري آسيا و افريقا گونه چند ساله و داراي زيستگاه شناور E. stagninaاز اهميت بيشتري برخوردار هستند. (6).
از ايران تاكنون چهار گونه سوروف گزارش شده است كه E. crus-galli بيشترين پراكنش را داشته و از قابليت رقابتي بالاتري برخوردار است. اين علف هرز اراضي مرطوب، حاصلخيز و ازت‌دار را سريعاً تسخير نموده و قادر است تا 80 درصد از نيتروژن خاك را جذب نمايد (5 و 6).
تلاقي گونه‌هاي سوروف با يكديگر و تفرق آنها در نسلهاي بعد موجب پيدايش تنوع زياد و بيوتيپ‌هاي متعدد در طول زمان گرديده است كه بررسيها و مطالعات مورفولوژيكي، سيتولوژيكي و پراكنش جغرافيايي آنها نشان دهنده اين واقعيت است (5).
خوشه‌چه‌هاي سوروف به آساني سقوط كرده و 32 درصد بذور پس از گذشت 14 روز از گلدهي قادر به جوانه‌زني بوده و 16 روز پس از گلدهي اين ميزان به 99-81 درصد مي‌رسد. بطور متوسط هر گياه 5-3 هزار بذر توليد مي‌كند ولي در شرايط مطلوب تا يك ميليون بذر در هرگياه گزارش شده است.كلا" قوة ناميه بذور آن بسيار بالا (بيشتر از 95 درصد) بوده و نور براي جوانه‌زني آن ضروريست. درجه حرارت متناوب باعث افزايش جوانه‌زني مي‌گردد و درجه حرارت مورد نياز براي جوانه‌زني اين علف هرز چهار كربنه ([SUP]c[/SUP]ْ14) گزارش شده است ولي در درجه حرارت [SUP]c[/SUP]ْ25 ميزان جوانه‌زني به حداكثر مي‌رسد (6).
دوره خفتگي اوليه براي گونه E. crus-galli 3-2 ماه است و در اين گونه زنده‌ماني بذر 94 درصد تعيين گرديده است.بذور E. oryzicola در مزارع شاليكاري غرقاب در عمق آب بيش از 5 سانتيمتر به راحتي جوانه مي‌زنند در حاليكه واريته‌هاي گونه E. crus-galliاز اين نظر كاملاً متفاوت بوده و برخي از آنها قادر به جوانه‌زني در حالت غرقاب نيستند. محققين علت اين تفاوت در جوانه‌زني در حالت غرقاب را نيازهاي متفاوت واريته‌ها به اكسيژن جهت جوانه‌زني مي‌دانند (6).
گونه‌هاي چند ساله سوروف كه حالت شناور دارند قسمت داخلي ساقه آنها حالت اسفنجي داشته كه اين صفت موجب كاهش وزن مخصوص آن شده و امكان تهويه مطلوب را ممكن مي‌سازد تا شرايط براي زندگي گياه در حالت شناور فراهم گردد. در اين گونه‌ها با افزايش ارتفاع آب فواصل بين گره‌ها بيشتر مي‌شود. از نظر فيلوژنتيكي ما بين گونه‌هاي زراعي و وحشي سوروف ارتباط وجود دارد. از گونه‌هاي وحشي مهم جنس Echinochloaكه پراكندگي جهاني دارند E. crus-galliو E. colonum است كه گونه اول در مناطق معتدله و گونه دوم در مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري پراكنش بيشتري دارند. هر دو گونه هگزاپلوئيد (2n=6X=54) بوده اما ساختمان ژنوم آنها با هم متفاوت و هيبريد F[SUB]1[/SUB] آنها عقيم است. E. utilis كه در ژاپن، كره و چين به عنوان رقم زراعي جهت تغذيه كشت مي‌گردد داراي ژنوم مشابه E. crus-galliو E. frumentacea كه در هند كشت مي‌گردد داراي ژنوم مشابه E. colonum است (6).
. پراکندگی و گسترش
جنس Echinochloa یکی از مهمترین جنس ها در بین علف های هرز باریک برگ است که در اکوسیستم های رشد برنج تطبیق یافته است. E.colonaبومی مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری است، در حالیکه E.crus-galliدر مناطق معتدل و گرم مشکل زاست و به عنوان علف هرز عمده مزارع برنج محسوب می شود(کیم، 1994). گونه E.colonaیکی از مهمترین علف های هرز در پنج محصول اصلی در دنیاست. در مناطق متعلق به عرض جغرافیایی 30 درجه شمالی در آسیا، در قسمت های گرم استرالیا ودر جزایر پاسیفیک به عنوان مهمترین مشکل در برنج، نیشکر، ذرت و سورگوم است(5 و 1).
. زیستگاه
گونه های مختلف جنس Echinochloa می تواند در زمان های مختلف و حتی درون چرخه زندگی محصول جوانه بزند و همچنین می تواند در مزارع کشت شده، چمن زارها و دیگر مناطق رشد کند، اما به ندرت در مناطق سایه دار و کم نور یافت می شود. اگر عمق آب تحت شرایط غرقاب در حدود 10 سانتی متر نگه داشته شود، گیاهچه های اغلب بیوتیپ های E.colonaرشد کرده واز آب خارج می شوند(یابانو، 1983)، اما گونه E.crus-galliبا شرایط کمبود اکسیژن برای جوانه زنی وتا عمق 10 سانتی متر آب انطباق دارد. گونه های جنس Echinochloa طی فصل بارندگی و یا هنگامی که رطوبت خاک در حد ایده آل و کافی است به سرعت رشد میکند و در طی فصل خشک از بین خواهند رفت. رطوبت خاک پراکنش اکوتیپ های مختلف سوروف را تحت تأثیر قرار می دهد. استرل و ویانا (1977) نشان دادند که شرایط محیطی به خصوص رطوبت اثرات بسیار متفاوتی روی رشد، ارتفاع، قطر و تعداد شاخه های فرعی گیاه دارد (4).
. رشد و نمو و تولیدمثل
به طور کلی سوروف سریع تراز برنج رشد می کند زیرا کارایی مصرف نور آن مانند سایر گیاهان 4C بالا می باشد. گونه های مختلف سوروف قادرند مقادیر زیادی بذر تولید کنند. نوریس(1996) نشان داد که یک بوته سوروف می تواند بیش از 20264 بذر تولید کند که همه آنها قادرند به سرعت پس از بارندگی رشد کنند. در مطالعه ای مشابه آزمی و همکاران(1995) تولید بذر در شرایط کنترل شده برای هر بوته سوروف را 48 هزار بذر ثبت کردند. گل دهی و بذر دهی سوروف حدود 45 روز پس ازسبز شدن آن اتفاق می افتد تا اینکه تمام گیاهان چرخه زندگی خود را کامل کرده و بذور آن خشک شوند. معمولا بذور علف های هرز قبل از رسیدن محصول و برداشت آن بالغ شده و پراکنده می شوند. البته گاهی اوقات بذور سوروف توسط ماشین های کشاورزی، جوندگان، پرندگان و سایر حیوانات از بین برده می شوند. گاهی اوقات نیز بذور سوروف در میان کانال های آبیاری در مزارع گسترش پیدا می کنند. بذور سوروف برای چند ماه یک خواب کوتاه نسبی دارند. چاوز و همکاران(1997) در مطالعه ای مشاهده کردند که پس از ده ماه حدود 70 درصد بذور سوروف در خاک به دلیل جوانه زنی و مرگ و میر از بین رفتند و باقی بذور موجود بقا خود را حفظ کردند . تحت شرایط آزمایشگاهی جوانه زنی بذور سوروف با نور، نیترات پتاسیم و پیش گرمایی بذر در دمای 40 درجه سانتیگراد به مدت سه روز تسریع می شود. اغلب گونه های جنس Echinochloa خودگرده افشان هستند، البته برخی نژادهای دو گونه E.pyramidalis و E.obtusiflora خود ناسازگاری دارند. همچنین هیبرید بین دو گونه E.colonaو E.crus-galli عقیم است. جنس سوروف در ایران نیز دارای گونه های مختلفی است که از جمله قدیمی ترین علف های هرز در شالیزارهای شمال کشور محسوب می شوند. این علف هرز در گیلان به نام سوروف، در غرب مازندران زرا و در شرق مازندران وازمیل نامیده می شود. اگرچه در طی سالهای اخیر تغییراتی در فلور مزارع برنج از نظر غالب شدن برخی پهن برگها به وقوع پیوسته است، اما هنوز سوروف به عنوان علف هرز غالب و کلیدی شالیزارهای کشور محسوب می شود. در ایران دو گونه سوروف وجود دارد که یک گونه دارای ریشک (E.crus-galli) و دیگری بدون ریشک (E.colona) است. گونه بدون ریشک عمدتا در استان های فارس و خوزستان انتشار دارد. از گونه E.crus-galliکه ریشک دار است چنانچه ریشک ها بلندتر از 2میلیمتر باشندگونه E.crus-galli var crus-galliو اگر ریشک ها کوتاه تر از 2میلیمتر باشند گونه E.crus-galli var submuticom است (4 و 6).


روشهاي كنترل سوروف در برنج
روشهاي عمده كنترل اين علف هرز عبارتند از:
كنترل مكانيكي
از ابتدايي‌تـرين، قديمي‌ترين و موثرترين راه‌هاي كنترل اين علف‌هرز در زراعت برنج كنترل مكانيكي و وجين دستي است. با توجه به شباهت مرفولوژيك و قرابت سوروف با برنج و وجود بيوتيپهاي مقاوم علف‌هرز به علف‌كشها كنترل مكانيكي و وجين دستي هنوز هم از اهميت خاصي برخوردار است. اما به خاطر زحمت زياد و هزينه بالاي وجين دستي نسبت به روشهاي ديگر امروزه كمتر از آن استقبال مي‌شود (4).
كنترل زراعي
كشت تكراري برنج موجب طغيان علفهاي هرز خاصي مي‌گردد كه كنترل آنها بسيار سخت و پر هزينه است و در صورت استفاده از روشهاي زراعي مناسب از اهميت خسارت علفهاي هرز كاسته خواهد شد. سوروف از علفهاي هرزسازگار به شرايط زراعت برنج است كه كنترل آن بسيار پر هزينه و خسارت آن در هر ‌دو شرايط ديم و غرقاب چشمگير مي باشد. استفاده از روش زراعي مناسب براي كنترل سوروف حائز اهميت است (6 و 4).
كنترل اين علف هرز در محصولات زراعي همانند كنترل ديگر باريك برگ ها است، ولي به دليل اهميت علف هرز سوروف در زراعت برنج بيشترين مطالعات و بررسيها در اين خصوص صورت گرفته و چند روش براي اين منظور پيشنهاد شده است كه عبارتند از:
1- در صورت امكان تناوب، كشت گياهان رديفي و بويژه پهن برگها پس از برنج ايده‌آل‌ترين وضعيت است و مخصوصاً تناوب پنبه و سويا با برنج مطلوب است.
2- كشت ارقام پا بلند


3- مديريت مزرعه و جلوگيري از بذردهي سوروف با استفاده از علف‌كشهاي عمومي در آخر فصل جهت جلوگيري از گلدهي. در صورت برداشت متوالي سوروف و جلوگيري از بذردهي آن، معمولاً در شرايط روز كوتاه آخر پائيز در ارتفاع كمتر از 30 سانتيمتر نيز گياه توليد بذر مي‌كند.
4- شكار بذر در مزرعه توسط حيوانات، جوندگان و پرندگان (رهاسازي اردك و غاز در پاييز و زمستان در مزرعه).
5- شخم به تنهايي بي‌تأثير ولي در صورت مديريت بعدي مفيد است. شخم و آماده سازي خاك مي‌تواند موجب يكنواختي سطح خاك و در نتيجه جوانه‌زني يكنواخت‌تر بذور سطح مزرعه شده و علف‌كشها مؤثر‌تر واقع مي‌گردند. اين روش در استفاده از علف‌كشهاي مؤثر بر بذور در حال جوانه‌زني به اثبات رسيده است.
6- آيش يكساله كه در كنترل بسياري از علفهاي هرز مؤثر است.
7- تناوب مصرف علف‌كشها.
8- غرقاب كردن ـ غرقاب سريع پس از نشاءكاري بسيار مهم است، چون غرقاب فقط روي بذور جوانه نزده و گياهچه‌هاي كوچك علف هرز تأثير مي‌گذارد (6و 4 ،3).
كنترل شيميايي سوروف
استفاده از علف‌كشهاي متعدد و كنترل موفقيت‌آميز سوروف در برنج، موجب تحول در توليد اين محصول شده است. مهمترين علف‌كشهاي انتخابي كنترل سوروف در‌مزارع برنج عبارتند از:
1- پروپانيل :از قديمي‌ترين علف‌كشهاي انتخابي جهت كنترل سوروف در مزارع برنج مي‌باشد (از سال 1960 مصرف مي‌گردد). ضروري است پس از مصرف علف‌كش به مدت 24 ساعت كرتها پر از آب باشند. اين علف‌كش پس از جوانه‌زني علف هرز و در مرحله 3-2 برگي علف‌هرز به خوبي آنرا كنترل و در مرحله 4 برگي قادر به كنترل آن نيست. مولينيتتا مرحله 5 برگي برنج قابل مصرف و در داخل مزرعه برنج غرقاب به صورت نمك‌پاش مصرف مي‌شود. اين علف‌كش نيز اختصاصي سوروف بوده و برخي منابع اختلاط آنرا با خاك هنگام آماده‌سازي خاك و قبل از نشاءكاري ضروري مي‌دانند.
3- بنتيوكارب )ساترن) از علف‌كشهاي مؤثر و انتخابي سوروف در برنج است. به صورت قبل از كاشت و اوايل پس از كاشت مصرف مي‌گردد و لازم است 3-2 روز پس از مصرف كرتها پس از آب باشد.
4- بوتاكلر (ماچتي) همانند بنتيوكارب در حالت غرقاب مصرف مي‌شود.
5- اگزاديازون (رونستار)، همانند دو علف‌كش قبلي مصرف ميشود.
اين سه علف‌كش بيشترين مصرف رادر ايران داشته و نحوه كاربرد آنها نيز مشابه است.
6- پنديمتالين: كه معمولاً همراه پروپانيل و به صورت اوايل پس از جوانه زني مصرف شده و با كنترل گياهچه‌هاي جوانه زده سوروف توسط پروپانيل، اين علف‌كش از جوانه زني مجدد بذور در مرحله بعد جلوگيري مي‌كند. اين تركيب بيشتر در امريكا مصرف مي‌شود.
7- كلومازون .
8- مولينيت + لونداكس.
9- فنوكساپروپ (6 و 4 ،2).
مدیریت علف های هرز در برنج
هزینه کافی برای کنترل علف های هرز یکی از قسمت های ضروری در تولید محصولات کشاورزی است. گسترش علف کش های شیمیایی پیشرفته طی50 سال اخیر عاملی کلیدی برای افزایش محصولات کشاورزی بوده است ارزیابی کنترل علف های هرز فقط از روی مشاهدات چشمی مرگ ومیر علف های هرز انجام می گیرد و خیلی کم و یا اصلا به عملکرد محصول و زیان اقتصادی آن توجه نمی شود. مدیریت علف های هرز در برنج ترکیبی از روش های زراعی و شیمیایی است. با اینکه علف کش ها یکی از اجزاء مهم مدیریت علف های هرز در مزارع برنج هستند، اما استفاده از این مواد شیمیایی می تواند با دیگر روش های زراعی از جمله تناوب، مدیریت آب و مدیریت کود دهی برای بالابردن قدرت رقابت محصول و کم کردن رشد علف های هرز همراه شود (6).
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم یه تفاوت دیگه وکلی:

سوروف همواره به عنوان مهمترين علف‌هرز برنج در دنيا مطرح بوده است. بعلاوه پيدايش گونه‌هاي جديد و سازگارتر سوروف در اكوسيستم شاليزار سبب افزايش خسارت اين جنس به محصول برنج شده است
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
خصوصيات گياهشناسي سوروف

سوروف گياهي است يكساله، چهار كربنه از جنسEchinochloa و از خانواده پوآسه مي‌باشد. ارتفاع اين گياه 150-30 سانتيمتر و طول برگهاي آن 50-10 سانتيمتر و عرض آن 30-5 ميليمتر است. برگها نسبت به برنج نرم‌تر و رگبرگ اصلي معمولاً سفيد رنگ است. ساقه آن بر خلاف بسياري از غلات حالت پهن داشته و از معدود گراسهايي است كه فاقد زبانك و گوشوارك است. غلاف برگ و نيز گره‌هاي پاييني گياه رنگ ارغواني يا قرمز خرمايي دارند. گل آذين آن 40-10 سانتيمتر طول داشته و رنگ آن از سبز تا ارغواني متغير و از خوشه‌چه‌هاي منفرد تشكيل شده است. تاكنون بيش از 50 گونه و حدود 200 بيوتيپ مختلف از جنس Echinochloa گزارش شده كه بيشتر آنها خودگشن و داراي خصوصيت خود ناسازگاري هستند. سوروف بدليل نداشتن گوشوارك و زبانك و نيز رگبرگ مياني سفيد براحتي از برنج تشخيص داده مي‌شود (5 و 1).
اوه مرسي از پاسخ مفصلتون...عالي بود زحمت كشيديد ....اما جواب فقط همين قسمت قرمز رنگ بود...متشكرم از پاسخ صحيحتون...
بفرماييد سوال بعد رو در خدمت باشيم.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوه مرسي از پاسخ مفصلتون...عالي بود زحمت كشيديد ....اما جواب فقط همين قسمت قرمز رنگ بود...متشكرم از پاسخ صحيحتون...
بفرماييد سوال بعد رو در خدمت باشيم.
خواهش میکنم...
اینم سوال تست زنی من......
خوب بفرمایید کدام گزینه:

آلومینیم قابل جذب در گل کاری چه مصرفی دارد؟

1) به عنوان کودشیمیایی برای درشتی گل ها از ان استفاده می شود.
2) برای تکثیر و ریشه دار کردن قلمه ها از ان استفاده می شود.
3) برای گلدهی بعضی از گیاهان زینتی از ان استفاده می شود.
4) برای آبی کردن گل های هورتانسیا از ان استفاده می شود.


با توضیح علمی.....
بفرمایید به جواب این سوال بپردازید.
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
گزينه چهارم صحيح است...زيرا هورتانسیا به رنگ‌های متنوع دیده می‌شود و برای اینکه رنگ ریزه های آبی و بنفش آن
بطور کامل و شفاف ظاهر شوند باید از ترکیبات آلومینیوم دار بیشتر در محیط پرورش آن
استفاده شود. و بدلیل آنکه جذب ترکیبات آلومینیومی در خاک هایی با PH 5/5 - 5 بیشتر است،
لذا بهتر است که PH خاک همواره مورد آزمایش قرار گیرد و چنانچه PH خاک نوسان داشته
باشد با استفاده از کودهای اسیدی این مقدار را به حد کافی و مطلوب رساند تا ترکیبی
بین آلومینیوم و فسفر خاک ایجاد نشود و رنگ شفاف هورتانسیا به حالت عادی ظاهر
شود.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
گزينه چهارم صحيح است...زيرا هورتانسیا به رنگ‌های متنوع دیده می‌شود و برای اینکه رنگ ریزه های آبی و بنفش آن
بطور کامل و شفاف ظاهر شوند باید از ترکیبات آلومینیوم دار بیشتر در محیط پرورش آن
استفاده شود. و بدلیل آنکه جذب ترکیبات آلومینیومی در خاک هایی با PH 5/5 - 5 بیشتر است،
لذا بهتر است که PH خاک همواره مورد آزمایش قرار گیرد و چنانچه PH خاک نوسان داشته
باشد با استفاده از کودهای اسیدی این مقدار را به حد کافی و مطلوب رساند تا ترکیبی
بین آلومینیوم و فسفر خاک ایجاد نشود و رنگ شفاف هورتانسیا به حالت عادی ظاهر
شود.
بسیار عالی.....
ممنونم از توضیح کامل و کاملا درستتون..
بفرمایید با حضور پرانرزیتون سوال بعد رو مطرح کنید.
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
متشكرم...شما لطف داريد...:smile:

يه سوال بسيار ساده...: سينرژي و آنتاگونيستي را توضيح دهيد..
 

نوید26

عضو جدید
آنتاگونیسمی حالتی است که دو شی یا ماده یا موجود باهم عملی متضادانجام می دهند و یا به عبارت دیگر اگرمثلا آن عنصر در گیاه زیادشود عنصر دیگر کم می شود و بالعکس .
 

hfarda2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشكرم...شما لطف داريد...:smile:

يه سوال بسيار ساده...: سينرژي و آنتاگونيستي را توضيح دهيد..

سلام
سینرژی وقتی بکار برده میشود که دو ماده وقتی باهم ترکیب میشوند اثر آن بیشتر از اثر هرکدام به تنهایی است =هم افزایی
آنتاگونیست تقریبا میشه گفت عکس سینرژی هسش -ترکیب دوماده باعث کاهش ویا خنثی شدن اثر یکی ویا گاهی هردوماده میشود. حتی ممکن است اثر مخرب هم داشته باشند.
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
آنتاگونیسمی حالتی است که دو شی یا ماده یا موجود باهم عملی متضادانجام می دهند و یا به عبارت دیگر اگرمثلا آن عنصر در گیاه زیادشود عنصر دیگر کم می شود و بالعکس .
متشكرم دوست عزيز ميشه بيشتر و كاملتر توضيح دهيد؟
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
سلام
سینرژی وقتی بکار برده میشود که دو ماده وقتی باهم ترکیب میشوند اثر آن بیشتر از اثر هرکدام به تنهایی است =هم افزایی
آنتاگونیست تقریبا میشه گفت عکس سینرژی هسش -ترکیب دوماده باعث کاهش ویا خنثی شدن اثر یکی ویا گاهی هردوماده میشود. حتی ممکن است اثر مخرب هم داشته باشند.

آفرين برشما پاسختون كامل و صحيح هست لطفا سوال بعد رو بفرماييد;)
 

Similar threads

بالا