همین بعضی وقتا دردسرساز میشهمن همیشه سعی کردم مردمو از زندگیه شخصیم حذف کنم...
ولی خیلی وقتا از کارام ایراد گرفته شده،
بعضی وقتام نتونستم این کارو بکنم
خوب آرههمین بعضی وقتا دردسرساز میشه
در دروازه رو ميشه بست ، اما در دهن مردم رو نميشه بست
مردم هميشه حرف ميزنن
بزاريد انقدر حرف بزنن ، تا بنزينشون تموم بشه خاموش بشن
من كه فقط طبق ميل خودم رفتار ميكنم
راجب انارشیزم مخالف دمکراسیه
دمکراسی یه نوع حق کشی محسوب میشه اکثریت به بقیه حاکم میشن حالا شاید اون اکثریت اشتباه میکنن و اون رای کم درست میگن مثل ماجرای گالیله.
روشن تر بگم اگه 100 تفر بخوان یه تلویزیون نگاه کنن رای میگیرن که کدوم شبکه رو ببینن حالا درصد ارا 49 به 51 میشه خوب اگه دمکراسی باشه اون 49 نفر بهشون بها داده نمیشه ولی تو مکتب انارشیزم حتی اگه درصد ارا 99 به 1 باشه باید به اون 1 نفر هم اهمیت داد
حرف در این مورد زیاده خواستی بیشتر توضیح میدم
می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!...
می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟... خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟... آنها گفتند: مردم چه می گویند؟!...
می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!... گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در یک زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟... زنم گفت: مردم چه می گویند؟!...
مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود: مردم چه می گویند؟!...مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند !!!
100 درصد تایید میشه / ولی من مطمئنم پدر و مادر و خواهرو برادرم کاری به کارم ندارن !!!
منم حرف مردم برام مهمه.....خيلي دلم ميخواد تاثيري تو زندگيمنداشته باشه....ولي نميشه
داغون شدم
منم حرف مردم برام مهمه.....خيلي دلم ميخواد تاثيري تو زندگيمنداشته باشه....ولي نميشه
داغون شدم
متاسفانه همیشه هم نمی شه به حرف مردم بی تفاوت بود...
سعی می کنم زیاد اهمیت ندم ولی نمی شه ...
از طرفی هم هرکاری که دوست ندارم و برا حرف مردم انجام میدم فکر کنم کلی سال پیرم می کنه بس که حرص می خورم.......
موهام تمام واسه همین به سفیدی گرویده دیگه :دی
آیا قراره ما به حرف مردم گوش بدیم و هر کاری می خوان براشون بکنیم؟!!!!
اما یه چیزی ، اگه یه چیزی رو مردم درست می گن وما دوست نداریم، بهتر نیست علایق خودمون را عوض کنیم تا هم راحت تر باشیم و هم ضرر نکنیم؟
قرار نیست ولی متاسفانه گاهی راه گریزی هم نیست...
نه، بحث من همون کارهاییه که در اشتباه نبودنشون شکی نیست...تا حدی خصوصی ان...
کارهایی که اکثر مردم تو شرایط مشابه انجام می دن و با این حال در مورد دیگران عیبه!
در کل من از اظهار نظر دیگران در مسائلی غیر اجتماعی ام بدون اینکه ازشون نظر بخوام بدم میاد.
قرار نیست ولی متاسفانه گاهی راه گریزی هم نیست...
نه، بحث من همون کارهاییه که در اشتباه نبودنشون شکی نیست...تا حدی خصوصی ان...
کارهایی که اکثر مردم تو شرایط مشابه انجام می دن و با این حال در مورد دیگران عیبه!
در کل من از اظهار نظر دیگران در مسائلی غیر اجتماعی ام بدون اینکه ازشون نظر بخوام بدم میاد.
آدمایی که تو کارهایی که بهشون ربط نداره نظر می دن ، خیلی بی ادب هستن!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نمی شه در اکثر افراد جامعه تغییر ایجاد کرد...گاهی باید سوخت و ساخت...این جور افراد باید به نحوی ارشاد بشن که، بابا تو کار خصوصی مردم نباید دخالت کرد ، و اگه می خوای دخالت کنی از راهش وارد شو، با سرزنش که چیزی حل نمیشه
سلام منظورتو نفهمیدمجدی؟ :دی نمی شه در اکثر افراد جامعه تغییر ایجاد کرد...گاهی باید سوخت و ساخت... ضمنا بحث سرزنش نیست...بحث دیدگاهه.