الآن وقتی در جایی گفته می شودخلیج عربی، همه ما فریاد مان در می آید که چرا نمی گویند خلیج فارس!
و بعد سر و دست می شکنیم تا اثبات کنیم که این خلیج بطور تاریخی، پسوند فارس دارد و باید کلمه فارس در پس آن بیاید.
این یک نوع نگرش به مسئله و روش یافتن پاسخ ها است که هم پر هزینه است و هم سبب می شود تا راه نگرش های جدید بسته شود.
حالا فرض کنیم که هر روز هم بگویند و همه کشورهای عربی هم بگویند خلیج فارس، خب بعد چه می شود؟
این غرور ما چه راه درست و مناسبی را در جلوی ما می گذارد. اینکه امروز عراقی ها بگویند شط العرب و ما ایرانی ها بگوییم اروند، آیا باعث می شود تا دید متفاوتی را نسبت به واقعیت های جهان معاصر پیدا کنیم و به این خاطر باید هم دیگر را دشمن بدانیم؟
بنده اطمینان دارم که کشوری مانند امارات که هنوز هم ادعای جزایر تنگه هرمز را دارد، بیشتر به نفت و گاز این خلیج چشم دارد تا به اسم و مسمای آن، یعنی چیزی که هم اکنون در میدان های مشترک گازی ما و آنها در حال اتفاق است.
اگر ما می توانستیم در پس هویت ایرانی که می خواهیم به خلیج فارس بدهیم، این خلیج را حتی در پسوند عربی و یا هر پسوند دیگرش، بخوبی بشناسیم و از آن بهره برداری کنیم، زمینه بیشتری برای غرورملی خودمان داشتیم.
اینها را عرض کردم تا منظورم روشن شود که چرا روش طرح یک مسئله می تواند از خود مسئله اهمیت بیشتری داشته باشد و چرا درباره موضوع کارون، ما به چیزهایی چسبیده ایم که هم طرح نابجایی دارند و هم ما را از موضوع اصلی پرت می کنند.
.
.
.
کارون.. قبل ِ آنکه
بزرگ ترین یا طولانی ترین رود ایران باشد..،
تاریخ ِ سیال ِ و زندۀ یک سرزمین است..
یعنی.. از قدمتش هم که بگذریم
خاطره های سرزمین مان تعلق می خواهند.....
.
.
در پی تاراج نفت- گاز-برق- فولاد- پتروشیمی خوزستان ، این بار نوبت تاراج آب کارون خوزستان شد!
سومین تجمع اعتراضات مردمی نسبت به انتقال آب کارون به زاینده رود!
.
.
و بعد سر و دست می شکنیم تا اثبات کنیم که این خلیج بطور تاریخی، پسوند فارس دارد و باید کلمه فارس در پس آن بیاید.
این یک نوع نگرش به مسئله و روش یافتن پاسخ ها است که هم پر هزینه است و هم سبب می شود تا راه نگرش های جدید بسته شود.
حالا فرض کنیم که هر روز هم بگویند و همه کشورهای عربی هم بگویند خلیج فارس، خب بعد چه می شود؟
این غرور ما چه راه درست و مناسبی را در جلوی ما می گذارد. اینکه امروز عراقی ها بگویند شط العرب و ما ایرانی ها بگوییم اروند، آیا باعث می شود تا دید متفاوتی را نسبت به واقعیت های جهان معاصر پیدا کنیم و به این خاطر باید هم دیگر را دشمن بدانیم؟
بنده اطمینان دارم که کشوری مانند امارات که هنوز هم ادعای جزایر تنگه هرمز را دارد، بیشتر به نفت و گاز این خلیج چشم دارد تا به اسم و مسمای آن، یعنی چیزی که هم اکنون در میدان های مشترک گازی ما و آنها در حال اتفاق است.
اگر ما می توانستیم در پس هویت ایرانی که می خواهیم به خلیج فارس بدهیم، این خلیج را حتی در پسوند عربی و یا هر پسوند دیگرش، بخوبی بشناسیم و از آن بهره برداری کنیم، زمینه بیشتری برای غرورملی خودمان داشتیم.
اینها را عرض کردم تا منظورم روشن شود که چرا روش طرح یک مسئله می تواند از خود مسئله اهمیت بیشتری داشته باشد و چرا درباره موضوع کارون، ما به چیزهایی چسبیده ایم که هم طرح نابجایی دارند و هم ما را از موضوع اصلی پرت می کنند.
.
.
.
کارون.. قبل ِ آنکه
بزرگ ترین یا طولانی ترین رود ایران باشد..،
تاریخ ِ سیال ِ و زندۀ یک سرزمین است..
یعنی.. از قدمتش هم که بگذریم
خاطره های سرزمین مان تعلق می خواهند.....
.
.
در پی تاراج نفت- گاز-برق- فولاد- پتروشیمی خوزستان ، این بار نوبت تاراج آب کارون خوزستان شد!
سومین تجمع اعتراضات مردمی نسبت به انتقال آب کارون به زاینده رود!
.
.




