دوست عزيزم
من در مورد ترانه نظر خاصي ندارم .
چون براي من همچنان در مورد تعريف مشکل وجود داره . اگر تونستم يه موقعي مي يام تعريفش مي کنم .
اما در مورد ترانه سرا هايي که شما فرمودين؛
ترانه اولين بار در ايران با تلاش هاي بي وقفه شهيار قنبري و بزرگاني چون فريدون فروغي، و آهنگ ساز بزرگ ايران مرحوم واروژان، پا گرفت.
و ترانه سراهاي بزرگي در ايران داشتيم مثل: خود شهيار قنبري، اردلان سرفراز، ايرج جنتي عطايي، که در واقع اگر شعرهاي اين دوستان رو خونده باشيد که اکثرا کارهاي ماندگار ترانه ايران هستند: هيچ وقت ترانه رو سطحي، يا فاقد استعاره و صناعات ادبي و يا فقط در موضوع عشق نمي گيد.
به عنوان مثال از اردلان سرفراز عزيز:
شعرهاي: پنجره (توي يک ديوار سنگي) که در دوران اعتراضات دانشجويي سروده شده و تلميحات و استعارات بسيار زيبايي در اون هست.
يا شعر من و گنجشک هاي خونه که با صداي گوگوش اون رو شايد شنيده باشيد: خود جناب سرفراز در مورد اين شعر مفهوم بسيار زيبايي از عشق مي دن و سوالي که در اين شعر مي پرسن (که خيلي جالبه) اينه که در واقع من و گنجشکهاي خونه عاشقيم يا فقط عادت به عشق داريم و آيا شايد عشق اصلا يک عادته. (اي چراغ هر بهانه از تو روشن، از تو روشن/ اي که حرفهاي قشنگت، منو آشتي داده با من/ من و گنجشک هاي خونه، ديدنت عادتمونه/ به هواي ديدن تو پر مي گيريم از تو لونه .....)
يا در شعرهاي ايرج جنتي عطايي عزيز: شعر شقايق که اون رو با صداي جناب داريوش شايد شنيده باشيد؛ در واقع شقايق استعاره از آقاي خسرو گلسرخي هست. که به دليل مسائل سياسي آن زمان، سرشار از استعارات و تلميحات زيبا سروده شده.
و يا شعر بن بست که باز هم با صداي آقاي داريوش هست و به خاطر اين شعر، هم شاعر و هم خواننده به زندان افتادند.
و يا شعر اي ابر مرد مشرقي اي کوه: که در واقع اين شعر در اصل براي شاه سروده شد و به قول خود آقاي ايرج جنتي عطايي اين شعر وثيقه آزادي آقايان داريوش، خود ايرج و بقيه از زندان بود. که پس از مدتي دوباره همين ترانه به جرم اينکه بر ضد حکومت و شاه هست تحت پيگرد قرار گرفت.
به هر حال نمونه ترانه هاي بسيار قدرتمند و سرشار از صناعات ادبي، همچنين مملو از مضامين اجتماعي و سياسي و حتي فرهنگي، بسيار فراوان هست.
و اساسا ترانه از کشورهاي غربي وارد ايران شده، و اين طور نبوده که تاثير کشور هاي غربي باعث ضعيف شدن اون بشه .
با احترام فراوان