ریتم در زندگی نقشی اساسی دارد. ریتم را در گردش شب و روز، چهار فصل و جزر و مد امواج میبینیم، هنگام تنفس بهگونهای ملموستر احساسش میکنیم و در ضربان قلب و گام زدن نیز آن را مییابیم.
اساس ریتم، الگوئی تکرارشونده از حس تنش و آسودگی یا حس انتظار و ارضا است. این تناوب ریتمیک بهگونهای است که گوئی در سیر زمان رسوخ میکند. زمان، بسته به شیوهٔ سپری شدن آن تنوعی حیرتانگیز دارد؛ هر ساعت شصت دقیقه است اما گذر این دقیقهها ممکن است بسیار متفاوت بهنظر آید!
رقص ارتباطی تنگاتنگ با ریتم موسیقی دارد. صحنهای از اجراء بالهٔ فندقشکن ساختهٔ جایکوفسکی.
ریتم، جوهر حیاتی موسیقی را نیز شکل میبخشد. ریتم در عامترین معنا، سَیَلان منظم موسیقی در زمان است. زمان موسیقائی از نظر تنوع بیکرانش یا زمان زیستی (بیولوژیک) همانندی دارد؛ زمان موسیقائی نیز میتواند با تندیها و شدتهائی گوناگون جریان یابد. با این همه، تفاوتی اساسی میان موسیقی و زندگی وجود دارد. آهنگساز میتواند گذر زمان را در موسیقی مهار کند اما در زندگی واقعی، زمان از چنگ ما میگریزد. رها شدن در جهان زمان موسیقائی، هنگامیکه بهگونهای با احساس و حال ما همخوانی داشته باشد، بر ایمان خوشایند است. در رقص نیز، از اینکه بگذریم ریتم موسیقی در بدنمان حرکت برانگیزد لذت میبریم.
پس ریتم در موسیقی نیز مانند زندگی رسوخ میکند و میتوانیم آن را در هر عنصری از موسیقی - در زیر و بم صداها، رنگ و حجم صوتی - نیز بیابیم. چگونگی تغییر این عناصر در زمان و میزان تغییر آنها بهوسیلهٔ ریتم تعیین میشود. در ادامهٔ این مبحث، جنبههای متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم را بررسی خواهیم کرد.
منبع:aftabir
اساس ریتم، الگوئی تکرارشونده از حس تنش و آسودگی یا حس انتظار و ارضا است. این تناوب ریتمیک بهگونهای است که گوئی در سیر زمان رسوخ میکند. زمان، بسته به شیوهٔ سپری شدن آن تنوعی حیرتانگیز دارد؛ هر ساعت شصت دقیقه است اما گذر این دقیقهها ممکن است بسیار متفاوت بهنظر آید!

رقص ارتباطی تنگاتنگ با ریتم موسیقی دارد. صحنهای از اجراء بالهٔ فندقشکن ساختهٔ جایکوفسکی.
ریتم، جوهر حیاتی موسیقی را نیز شکل میبخشد. ریتم در عامترین معنا، سَیَلان منظم موسیقی در زمان است. زمان موسیقائی از نظر تنوع بیکرانش یا زمان زیستی (بیولوژیک) همانندی دارد؛ زمان موسیقائی نیز میتواند با تندیها و شدتهائی گوناگون جریان یابد. با این همه، تفاوتی اساسی میان موسیقی و زندگی وجود دارد. آهنگساز میتواند گذر زمان را در موسیقی مهار کند اما در زندگی واقعی، زمان از چنگ ما میگریزد. رها شدن در جهان زمان موسیقائی، هنگامیکه بهگونهای با احساس و حال ما همخوانی داشته باشد، بر ایمان خوشایند است. در رقص نیز، از اینکه بگذریم ریتم موسیقی در بدنمان حرکت برانگیزد لذت میبریم.
پس ریتم در موسیقی نیز مانند زندگی رسوخ میکند و میتوانیم آن را در هر عنصری از موسیقی - در زیر و بم صداها، رنگ و حجم صوتی - نیز بیابیم. چگونگی تغییر این عناصر در زمان و میزان تغییر آنها بهوسیلهٔ ریتم تعیین میشود. در ادامهٔ این مبحث، جنبههای متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم را بررسی خواهیم کرد.
منبع:aftabir
آخرین ویرایش: