لطفا همفکری کنید...........خیلی برام مهمه

[بیتا24]

خدا از هر کاری ک قراره در آینده و حال اتفاق بیفته آگاهی داره
ومیدونه ک عکس العمل ما چیه
چه خوب و چ بد


حالا سوال خدا داره از چیزی ک براش مشخصه امتحان میگیره!!

از این کارش چه حاصلی بدست میاره


دوستان عزیز من خداپرست هستم و خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم

فقط شبه اس
همین...........
ممنون

 

[علّامه]

خدا از هر کاری ک قراره در آینده و حال اتفاق بیفته آگاهی داره
ومیدونه ک عکس العمل ما چیه
چه خوب و چ بد


حالا سوال خدا داره از چیزی ک براش مشخصه امتحان میگیره!!

از این کارش چه حاصلی بدست میاره


دوستان عزیز من خداپرست هستم و خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم

فقط شبه اس
همین...........
ممنون

سلام دوست عزیز
حرفتون درسته که خدا میدونه که ما چه میکنیم و از قبل از اینکه مارو خلق کنه میدونه ما چکار میکنیم.
اما باید تو نحوه این علم یکمی با هم بحث کنیم .
این دونستن خداوند به دو صورت ممکنه که باشه
یا اینه که خودش برامون نوشته و ما باید اونو انجام بدیم یعنی ما هر چه که خدا به اون علم داره باید انجام بدیم. مثلشم همون شعر معروف که میگه:
می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود
یه صورت هم میتونه اینطور باشه که خداوند علمش بر پایه عمل و اختیار ماست یعنی اینکه خداوند علم دارد که ما با اختیار خودمون چه کاری انجام میدیم و علم خدا در اینصورت تابع عمل و اختیار ماست.
در اینصورت است که خداوند میتواند ما را یا ثواب دهد یا عذاب چون ما با اختیار خودمون این عمل رو انجام دادیم.
اما اگر بگین که به هر حال خدا علم داشت که ما چه میکنیم پس چرا ما رو خلق کرد باید گفت که اگه خدا هر کسی رو بدون اینکه امتحان کنه ببره بهشت یا جهنم هر کسی که تو بهشت باشه یا جهنم اعتراض میکنه که حق من این نبوده چرا چون میگن تو مارو خلق میکردی بعد اگه عمل میکردیم اونموقع مارو پاداش یا عذاب میکردی نه اینکه بدون امتحان داری پاداش و عذاب میدی به همین خاطره که خدا ما رو خلق میکنه تا خودمون سرنوشتمونو رقم بزنیم و هیچ حجتی بر خدا نداشته باشیم و هی نگیم اگه من رو خلق کرده بودی الان تو بهشت یا فلان مرتبه از بهشت بودم یا... از اینم که بگذریم عیار هر کی تو این امتحان مشخص میشه.
یا علی

 

[V A H ! D]

خدا از هر کاری ک قراره در آینده و حال اتفاق بیفته آگاهی داره
ومیدونه ک عکس العمل ما چیه
چه خوب و چ بد


حالا سوال خدا داره از چیزی ک براش مشخصه امتحان میگیره!!

از این کارش چه حاصلی بدست میاره


دوستان عزیز من خداپرست هستم و خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم

فقط شبه اس
همین...........
ممنون

سلام ...

.
.
.


انسانها بر خلاف فرشتگان دارای نفس هستند و امیال نفسانی اونها رو به کارهای گناه وا میداره.
امتحان الهی در واقع جنگ بین نفس و عقله. اگه نفس نبود امتحانی هم نبود.!!!
مانند ملائک که اصلا توان گناه کردن ندارند چون عقل محض هستند و نفس ندارند!!!
اتفاقا امتحانات الهی مختار بودن انسانها رو ثابت میکنه !!!
انسانها با اختیار از امتحانهای الهی موفق بیرون میان یا با شکست بیرون میان ...

.
.
.


امیدوارم منظورم رو رسونده باشم ...

 

[V A H ! D]

.
.
.

مشکل ما اول اینجاست که امتحان گرفتن و آزمایش خداوند رو با امتحان خودمون مقایسه میکنیم که اشتباهه
امتحان ما برای شناختن و رفع سوال و ابهام است برای ندانستن ماست اما خداوند که ابهامی ندارد!!!
پس امتحان او برای تربیت ما و رشد معنوی ماست ، برای اینکه آبدیده بشیم ...

.
.
.


حضرت علی هم به این سوال جواب دادن که خیلی جالبه :

امیر مؤمنان على علیه السلام تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى‌فرماید:
گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه‌تر است ولى آنها را امتحان مى‌كند تا كارهاى خوب و بد كه معیار پاداش و كیفر است از آنها ظاهر گردد.

.
.
.

 

[V A H ! D]

.
.
.

جناب شهشانی هم قشنگ گفتند :

شاید ما امتحان میشیم تا به زیبایی ها دست پیدا کنیم ...
به نظرتون اگر امتحان ابراهیم نبود ، زیبایی گذشتن از فرزند برای خدا بوجود میامد؟!!!
یا بالاتر از اون:
اگر اتفاق کربلا واقع نمیشد آیا به اونجایی میرسیدیم که حضرت زینب بگن جز زیبایی ندیدم....
این امتحان ها برای اینه که ما هدف خلقتمون رو درک کنیم!
هدف مگه این نیست که ما به کمال برسیم؟!
خب این رسیدن به کمال چجور نمود پیدا کنه؟با همین امتحان.

بعد از امتحان مولا حسین(ع) در دشت نینوا چی شد؟ همه به والاترین و بالاترین مقام و مرتبه ای که یک انسان میتونه به اون دست پیدا کنه رسیدن.
و درک کردن و لمس کردن.
شاید اگر اینها نبود دنیای ما آدما یه چیزایی کم داشت....
امتحان ها آفرینش زیبایی ها هستن که به نظر من لازمه زندگی ماست ...

.
.
.

http://www.www.www.iran-eng.ir/show...بااباعبدالله-الحسین-...?p=4265268#post4265268

 

[محمدرضا514]

سلام دوست عزیز
اما اگر بگین که به هر حال خدا علم داشت که ما چه میکنیم پس چرا ما رو خلق کرد باید گفت که اگه خدا هر کسی رو بدون اینکه امتحان کنه ببره بهشت یا جهنم هر کسی که تو بهشت باشه یا جهنم اعتراض میکنه که حق من این نبوده چرا چون میگن تو مارو خلق میکردی بعد اگه عمل میکردیم اونموقع مارو پاداش یا عذاب میکردی نه اینکه بدون امتحان داری پاداش و عذاب میدی به همین خاطره که خدا ما رو خلق میکنه تا خودمون سرنوشتمونو رقم بزنیم و هیچ حجتی بر خدا نداشته باشیم و هی نگیم اگه من رو خلق کرده بودی الان تو بهشت یا فلان مرتبه از بهشت بودم یا... از اینم که بگذریم عیار هر کی تو این امتحان مشخص میشه.
یا علی

تو هم با این توجیه کردنت
خوب همه را میفرستاد بهشت .
یک بار دیگه خودت مطلبت را بخون
این حرفا در سطح کودکستان باید مطرح شود نه در این سایت

 

[محمدرضا514]

جواب سوال را بدیت
( خدا از آینده باخبره ) با ( ما را میخواد امتحان کنه) تناقض داره
یا یکیش را رد کنید
یا هردو را
یا دلیل مستند و عقلی بیاورید
یا بگید ما بلد نیستیم

 

[محمدرضا514]

.

امیر مؤمنان على علیه السلام تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى‌فرماید:
گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه‌تر است ولى آنها را امتحان مى‌كند تا كارهاى خوب و بد كه معیار پاداش و كیفر است از آنها ظاهر گردد.

برای کی ظاهر شود
خوب همه را مثل ملائک می آفرید .
مثلاً یکنفر به خدا اعتقاد ندارد . دلیلش چیست خدا بر دل او مهر نهاده .
پس خدا بر دل او مهر نهاده بعد هم می برد جهنم . خب اولش ببرد .

 

[علّامه]

جواب سوال را بدیت
( خدا از آینده باخبره ) با ( ما را میخواد امتحان کنه) تناقض داره
یا یکیش را رد کنید
یا هردو را
یا دلیل مستند و عقلی بیاورید
یا بگید ما بلد نیستیم

سلام دوست عزیز
البته فکر کنم شما اشتباه اومدین و به این جوابا ایراد میگیرین
من از شما میپرسم که اگه یه معلمی از والدین دانش آموز بخواد که بیان مدرسه بعد بهشون بگه که این بچه شما با این درس خوندن مردود میشه حالا اگه اون بچه مردود شد آیا معلم مقصره؟ و پدر و مادر اون بچه میتونن بگن که چون توی معلم میدونستی که اون مردود میشه به همون خاطر بچه ما مردود شد؟ این حرف رو اگه شما قبول کنین معلومه .....که هیچ صاحب عقلی اینو قبول نمیکنه خدا هم همینطوره طبق عمل و اختیار ما علم داره و هیچ تناقضی هم نیست. البته یکم بیشتر باید فکر کنین

 

[ALI-Geo]

خدا از هر کاری ک قراره در آینده و حال اتفاق بیفته آگاهی داره
ومیدونه ک عکس العمل ما چیه
چه خوب و چ بد


حالا سوال خدا داره از چیزی ک براش مشخصه امتحان میگیره!!

از این کارش چه حاصلی بدست میاره


دوستان عزیز من خداپرست هستم و خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم

فقط شبه اس
همین...........
ممنون

با سلام
یک جمله میگم ؛ امیدوارم روش فکر کنید و جواب سوالاتون رو بگیرید
"زمان برای خدا معنایی ندارد ؛ گذشت زمان را برای خودمان به خدا نسبت ندهیم ، اگر به این درک برسیم که زمان همانند نقطه ای کوچک در مقابل خدای بزرگ است جواب سوال امتحان خداوند رو میگیریم "

 

[محمدرضا514]

سلام دوست عزیز
البته فکر کنم شما اشتباه اومدین و به این جوابا ایراد میگیرین
من از شما میپرسم که اگه یه معلمی از والدین دانش آموز بخواد که بیان مدرسه بعد بهشون بگه که این بچه شما با این درس خوندن مردود میشه حالا اگه اون بچه مردود شد آیا معلم مقصره؟ و پدر و مادر اون بچه میتونن بگن که چون توی معلم میدونستی که اون مردود میشه به همون خاطر بچه ما مردود شد؟ این حرف رو اگه شما قبول کنین معلومه .....که هیچ صاحب عقلی اینو قبول نمیکنه خدا هم همینطوره طبق عمل و اختیار ما علم داره و هیچ تناقضی هم نیست. البته یکم بیشتر باید فکر کنین

سلام دوست گرامی
اولاً با اون عکس قشنگی که برا خودت انتخاب کردی فکر کنم تو کار عرفان تبحری داری .
ما عکس درون آئینه خدائیم . مشکل اینجاست که وقتی عده ای (حالا شما فرض کن پیامبران ) می خواهند چیزهائی را که دیده اند در قالب کلمات بیان کنند . برای عوام این تناقضات پدید می آید . اگر قران را همین کلمات ببینی بسیاری از این تناقضات در آن است . اگر پشت این کلمات را ببینی . میفهمی که اصلاً چیز دیگری است که شما هم بخواهی در قالب کلمه بیاوری چیزهای نا مربوطی می شود . علامه عزیز اگر در تعریف علم ( نه سواد ) هم نظر باشیم .آنگاه میدانیم که این علم را با شهود میتوان درک کرد . جمله ای یادم آمد که نمی دانم از کدام کتاب خواندم . که میگفت خدا را (فی بتون اوراق ) نخواهی یافت .
مشکل دیگر خدای تعریف شده از طرف دیگران است . اگر هر کس خدای خود را خود بیابد ( البته بکمک راهنما - مرشد - ولی زمان - قطب - پیر طریقت یا هر چه خود نام گذاری ) این مشکلات نخواهد بود .
دوست داریم
یا حق و دیگر هیچ

 

[محمدرضا514]

سلام دوست عزیز
البته فکر کنم شما اشتباه اومدین و به این جوابا ایراد میگیرین
من از شما میپرسم که اگه یه معلمی از والدین دانش آموز بخواد که بیان مدرسه بعد بهشون بگه که این بچه شما با این درس خوندن مردود میشه حالا اگه اون بچه مردود شد آیا معلم مقصره؟ و پدر و مادر اون بچه میتونن بگن که چون توی معلم میدونستی که اون مردود میشه به همون خاطر بچه ما مردود شد؟ این حرف رو اگه شما قبول کنین معلومه .....که هیچ صاحب عقلی اینو قبول نمیکنه خدا هم همینطوره طبق عمل و اختیار ما علم داره و هیچ تناقضی هم نیست. البته یکم بیشتر باید فکر کنین

نه خدا معلم است و نه ترس از قضاوت دیگران ( مثلاً والدین ) دارد . اینجا (این دنیا ) ترکیبی از صفات خداست که جاری است و این نقشها را میزند . با این تفاوت که این صفات در خدا متعادل است ولی در سایرین (که خود نیز بخشی از اویند) صفتی بر صفات دیگر غلبه میکند .
نترس این امتحان آن امتحان مدرسه نیست .
می توانی تصور کنی که چیزی بدون خدا وجود ندارد .
تنها اوست وبس .
خودش خودش را نمی سوزاند .
شرمنده از آنیم که در روز مکافات اند خور عفو تو نکردیم گناهی
بدرود
یا حق

 

[علّامه]

سلام دوست گرامی
اولاً با اون عکس قشنگی که برا خودت انتخاب کردی فکر کنم تو کار عرفان تبحری داری .
ما عکس درون آئینه خدائیم . مشکل اینجاست که وقتی عده ای (حالا شما فرض کن پیامبران ) می خواهند چیزهائی را که دیده اند در قالب کلمات بیان کنند . برای عوام این تناقضات پدید می آید . اگر قران را همین کلمات ببینی بسیاری از این تناقضات در آن است . اگر پشت این کلمات را ببینی . میفهمی که اصلاً چیز دیگری است که شما هم بخواهی در قالب کلمه بیاوری چیزهای نا مربوطی می شود . علامه عزیز اگر در تعریف علم ( نه سواد ) هم نظر باشیم .آنگاه میدانیم که این علم را با شهود میتوان درک کرد . جمله ای یادم آمد که نمی دانم از کدام کتاب خواندم . که میگفت خدا را (فی بتون اوراق ) نخواهی یافت .
مشکل دیگر خدای تعریف شده از طرف دیگران است . اگر هر کس خدای خود را خود بیابد ( البته بکمک راهنما - مرشد - ولی زمان - قطب - پیر طریقت یا هر چه خود نام گذاری ) این مشکلات نخواهد بود .
دوست داریم
یا حق و دیگر هیچ

سلام
نه بابا ما کجا و عرفان کجا
بله به نظر منم علم حقیقی فقط همون درک قلبیه و اینها که ما میدانیم سواد یا همون سیاهی است و خیلی ارزش نداره و خیلی راهگشا نی اما اینطورم نیست که بگیم قرآن یا کلماتی که خیلی از بزرگان میگن با هم تناقض داشته باشه. درسته که اونا کلامشون باطن هم داره اما ظاهرشونم برای ما حجت است و نمیشه گفت که با هم نمیخونن. اگه بخوایم کمی علمی و فلسفی بگیم درسته که علم ما به خدا شاید از راه برهان یا ارشاد کسی حاصل بشه اما میتونه همین علم که علم حصولی است به علم حضوری تبدیل بشه و بشه همون علم ناب.
یا علی

 

[Major Geologist]

میگن آدم یک جا بشینه و عبادت کنه اون عبادت نیست. آدم باید تو جامعه باشه، در معرض هزاران گناه قرار بگیره و گناه نکنه. تو همین جامعه بتونه به یاد خدا نماز رو به پای دارد.
میگن اگه زشتی نباشه دیگه زیبایی معنا نداره. زشتیه که به زیبایی معنا میده.
منم مثل شما این سؤالو دارم. چه خوب که مطرح کردین. منم به دنبال جوابم.

 

[محمدرضا514]

سلام
نه بابا ما کجا و عرفان کجا
بله به نظر منم علم حقیقی فقط همون درک قلبیه و اینها که ما میدانیم سواد یا همون سیاهی است و خیلی ارزش نداره و خیلی راهگشا نی اما اینطورم نیست که بگیم قرآن یا کلماتی که خیلی از بزرگان میگن با هم تناقض داشته باشه. درسته که اونا کلامشون باطن هم داره اما ظاهرشونم برای ما حجت است و نمیشه گفت که با هم نمیخونن. اگه بخوایم کمی علمی و فلسفی بگیم درسته که علم ما به خدا شاید از راه برهان یا ارشاد کسی حاصل بشه اما میتونه همین علم که علم حصولی است به علم حضوری تبدیل بشه و بشه همون علم ناب.
یا علی

دوست عزیز سلام
در عرفان موردی را بعنوان حال هر شخص معرفی میکنند . یا بگونه ای دیگر بگویم به هر کس باید به زبان خودش صحبت کرد . مثلاً اگر زنی بسیار ناسازگار و تند خو و لوس باشد و بزرگی به شوهرش بگوید " به زنت رو نده ". حالا این بزرگ به دیگری که زنی نجیب و مهربان و سازگار دارد می گوید به او بیشتر محبت کن . یک عده این را تناقض می نامند . مثلاً آیه 34 سوره نساء ( فقط خودتان عربی را ترجمه کنید به حرفهای درون پرانتز مترجمان کاری نداشته باشید )
بلی سخنان زیبای عمومی مثل شکر گزاری - کمک به ایتام و..... که در آن شکی نیست .
موضوع این بحث به نظر من از کلماتی که به دو نفر با شرایط و افکار متفاوت گفته شده شروع شده . منظور من گفته هائی که به عوام گفته میشود نه به خواص . بعد مسئله مسلم و مومن را هم به آن اضافه کنید .
یا حق

 

[Sparrow]

سلام،

این سوال، سوال پیچیده ایه. یادمه زمان ما تو دبیرستان سر درس قضا و قدر الهی و اختیار خیلی بحث میشد. مشکل فهم این مسئله در اینه که ما برای خدا بعد زمان و مکان قائل میشیم در صورتی که زمان یعنی محدودیت و خداوند محدود نیست. من این مسئله رو اینجور برای خودم حل کردم. فرض کنید شما ماشین زمانی می سازید و می تونید به آینده سفر کنید و برگردید. در طول سفرتون می تونید تمام کارهایی رو که یک نفر در آینده انجام میده مشاهده کنید. حالا این که شما رفتید به آینده و اعمال اون فرد رو دیدید، باعث سلب اختیار از اون فرد میشه؟ برای خدا هم به همین شکله. از ازل تا ابد، تمام وقایع در پیشگاه خدا حاضره و گذشته و آینده رو می بینه اما این که خدا می بینه ما در آینده چه عملی انجام میدیم، دلیل بر این که ما اختیار نداریم، نیست. خداوند میدونه که ما با اختیار خودمون، این کار رو انجام میدیم حالا اگر تصمیم ما عوض بشه، مثل این می مونه که در یک آن تصویر پیش روی خداوند عوض میشه. یه مقدار تخیل کنید، شاید حل بشه.

 

[بیتا24]

سلام،

این سوال، سوال پیچیده ایه. یادمه زمان ما تو دبیرستان سر درس قضا و قدر الهی و اختیار خیلی بحث میشد. مشکل فهم این مسئله در اینه که ما برای خدا بعد زمان و مکان قائل میشیم در صورتی که زمان یعنی محدودیت و خداوند محدود نیست. من این مسئله رو اینجور برای خودم حل کردم. فرض کنید شما ماشین زمانی می سازید و می تونید به آینده سفر کنید و برگردید. در طول سفرتون می تونید تمام کارهایی رو که یک نفر در آینده انجام میده مشاهده کنید. حالا این که شما رفتید به آینده و اعمال اون فرد رو دیدید، باعث سلب اختیار از اون فرد میشه؟ برای خدا هم به همین شکله. از ازل تا ابد، تمام وقایع در پیشگاه خدا حاضره و گذشته و آینده رو می بینه اما این که خدا می بینه ما در آینده چه عملی انجام میدیم، دلیل بر این که ما اختیار نداریم، نیست. خداوند میدونه که ما با اختیار خودمون، این کار رو انجام میدیم حالا اگر تصمیم ما عوض بشه، مثل این می مونه که در یک آن تصویر پیش روی خداوند عوض میشه. یه مقدار تخیل کنید، شاید حل بشه.

دقیقا شما چیزی رو گفتید ک سوال من بود
همه چی جلوش حاضره پس امتحان و یا اینکه به ما یه چیزی رو ثابت کنه به چه درد میخوره؟
مثال میزنم
شما میدونید اگه توپ رو به طرف بالا پرت کنید دوباره به سمت پایین میاد
و دیگه به سراغ امتحان کردنش نمیرید؟

 

[بیتا24]

امیدوارم یه روز بزرگتر از یه گربه بشیم

 

[Sparrow]

دقیقا شما چیزی رو گفتید ک سوال من بود
همه چی جلوش حاضره پس امتحان و یا اینکه به ما یه چیزی رو ثابت کنه به چه درد میخوره؟
مثال میزنم
شما میدونید اگه توپ رو به طرف بالا پرت کنید دوباره به سمت پایین میاد
و دیگه به سراغ امتحان کردنش نمیرید؟

سلام،
این که اگه توپ رو به سمت بالا پرت کنیم، دوباره به سمت پایین می یاد، یک قانون محسوب میشه اما آیا رفتار انسان هم قانون مند هست؟ این که یک جسم به سمت زمین کشیده میشه ناشی از جاذبه زمینه و ناگزیر از انجام این کار اما انسان وقتی بر سر دو راهی قرار می گیره، در مورد انتخاب هاش فکر می کنه. انسان می تونه با انتخابش، تصویر آینده خودش رو تغییر بده. این جاست که خدا امتحان می کنه. خدا در واقع، حق انتخاب و اختیار انسان رو امتحان می کنه.

 

[MMB5146]

تعریف علم و آگاهی به پدیده های موجود و حالات ممکن وجود اطلاق می گردد علم از عدم و نا موجود معنی ندارد لذا علم به اعمال خلق نشده بی معنی است اراده و علم خدا قرا گرفته ما اعمال را با آزادی انتخاب نماییم هر انچه انتخاب کنم به عنایت خدا خلق می گردد وآن عمل مححق میگردد و او از عمل انتخابی آگاه است به محض تحقق بنابر این آگاهی او لطمه نمی خورد اما آگاهی از عدم و لا وجود معنی ندارد در ماده زمان به عنوان بازه زمانی است ولی در مجردات زمان به معنی حدوث بجز خدا که حدوث نیز ندارد بقیه افعال و مفاهیم حدوث دارد و قبل از حدوث عدم است که علم به آن تعریف نمی شود لذا کاری که شما انجام نداده اید و تصور هم نکرده ایدهنوز خلق نکردیده است که به آن آگاهی و علم اطلاق گردد هر چند علما با قیاس از خود علم خدا را ماند انسان تعریف می کنند و چون اعمال مادی که می خواهند انجام دهند بدون علم قبلی نمی توانند انجام دهند فکر می کنند علم خدا و تعریف که از علم می کنند صحیح است

 

[MMB5146]

انسان به جزه تفکر و خیال و اراده و نیت که می توانند به علت خلیفه بودن خلق نمایید در دیگر امورات از پدیده و عناصر خلق شده استفاده نمود و سیر تکامل آنها را تغیر میدهد لذا برای اعمال اراده خود نیاز به علم و آگاهی قبل از وقوع عمل دارد و آن علم به اشیا ء و قوانین حاکم بر آن انسان از این لحاظ وفرض مجبور است اما از فرض اراده اجبار ندارد هر چند اراده او در راستا اراده خداوند است یعنی اراده که خلاف اراد خدا باشد تحقق نمی یابد قضا و قدر هم به این گفته روشن می شود علم خدا به همه موجودات خلق شده احاطه دارد از ذرات اتم تا کهکشانها اراد او هر چه بخواهد سریع انجام می شود و خداوند مجبور به خلق نیست بلکه مختار است لذا او هیچ پدده مادی یا مجرد متل عقل علم نیا فردیده که مجبور به خاق عملی محدوث و یا حادث باشد به عبارتی علم خدا به عمل آینده شما تعلق نمی گیرد واز قبل مجبور نیستید ولی محدود هستید امید است نادانان بر توحید ام خورده نگیرند اگر ابوذر از تفکر سلمان با خبر می شد او را کافر می دانست

 

[MMB5146]

در جای از قرآن امده خداوند سر نو شت هیچ قومی را تغیر نمی دهد مگر خود آنها بخواهند

 

[MMB5146]

البته در جای هم می گویید هر آنچه اتفاق می افتد در لوح محفوظ ثبت است

 

[الیستین]

انسان خودش اینده و سرنوشتشو میسازه چه خوب چه بد

 

[MMB5146]

در مجموع سناریو کلی مشخص است چرا که آفرینش هدف دارد ولی در این میان آزادی عمل هم تا حدی می باشد و این آزادی در قرآن به وسعه و توانی تعبیر شده و از آن سوال می شوید و امتحان می گرددید ولی بحث قبلی علم و اراده که بیان کردیم هم صحیح است

 

[بیتا24]

تعریف علم و آگاهی به پدیده های موجود و حالات ممکن وجود اطلاق می گردد علم از عدم و نا موجود معنی ندارد لذا علم به اعمال خلق نشده بی معنی است اراده و علم خدا قرا گرفته ما اعمال را با آزادی انتخاب نماییم هر انچه انتخاب کنم به عنایت خدا خلق می گردد وآن عمل مححق میگردد و او از عمل انتخابی آگاه است به محض تحقق بنابر این آگاهی او لطمه نمی خورد اما آگاهی از عدم و لا وجود معنی ندارد در ماده زمان به عنوان بازه زمانی است ولی در مجردات زمان به معنی حدوث بجز خدا که حدوث نیز ندارد بقیه افعال و مفاهیم حدوث دارد و قبل از حدوث عدم است که علم به آن تعریف نمی شود لذا کاری که شما انجام نداده اید و تصور هم نکرده ایدهنوز خلق نکردیده است که به آن آگاهی و علم اطلاق گردد هر چند علما با قیاس از خود علم خدا را ماند انسان تعریف می کنند و چون اعمال مادی که می خواهند انجام دهند بدون علم قبلی نمی توانند انجام دهند فکر می کنند علم خدا و تعریف که از علم می کنند صحیح است

میتونی مطمئن باشی ک هیچی نفهمیدم

 

[Hojjat.66]

اگه این جوری هست پس قدرت اختیار و تفکر چی کاره هست شما عقل دارید . خدا هم راه رو نشون داده هم چاه رو .

حالا بستگی داره شما کدوم یکی رو انتخاب کنید .

خدا کجای قران گفته من خواستم این ادم ها بد باشن و این ادم ها خوب..( والا هیچ جا )

برتری انسان به قدرت تفکرش هست ( که خوب رو از بد تشخیص بده )

اینده ما دست خودمون هست نه کس دیگه ای .

مثلا یکی دزد شده خدا خواسته ؟؟؟ ( نه به خدا خودش خواسته دزد شده )

یکی دیگه هم مهندس شده اون هم خدا خواسته ؟؟؟ ( نه عزیزم خودش خواسته که بخونه )

خدا تو سرنوشت من و شما تاثیر داره ولی نه در کارهای بدمون ( خواست خدا همیشه کارهای خوبه پس حتما در این مورد هم کمک حالمون می باشد )

ووووووو............

 

[eliass_fiend]

فقط خدا
كسي به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتي ، پس چرا آرزو كنم؟
خدا گفت : شايد نوشته باشم هر چه آرزو كند...

  god-king.blogfa.com