بود؟ ؟ نبود؟؟نیدونم.....
نبود..من درسم تموم شده ...
آخرین ویرایش:
لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید
- شروع کننده موضوع آوای علم
- تاریخ شروع
نبود..من درسم تموم شده ...
ولی اتی بودا.... یادمه.. ولی نمیدونم تو کدوم پست.. که گفته بود من برم خیر سرم امتحان دارم...
ها هامو ما بودم!!تو تاپیک عشق و عاشقی آقوی استاد بود!!!
بی دلیل که نمیشه رفت عطی جان!!!اما خود مرد دلیلش بهتر میدونه .پس باید بره نازش بخره و بیاردش خونه خودش با کلی ارج و قرب.البته مرده هم باید قول بده دیگه از این غلطا نکنه :دی
اصلا چه معنی میده مرد اینجوری باشه؟!مرد هم مردای قدیم(اثرات امتحانات
)
بی دلیل که نمیشه رفت عطی جان!!!اما خود مرد دلیلش بهتر میدونه .پس باید بره نازش بخره و بیاردش خونه خودش با کلی ارج و قرب.البته مرده هم باید قول بده دیگه از این غلطا نکنه :دی
اصلا چه معنی میده مرد اینجوری باشه؟!مرد هم مردای قدیم(اثرات امتحانات
منم میگم بی دلیل نمیشه که...خودش میگه بی دلیل رفته
خیلی مغرور تر از این حرفاست نمیره میگه خودش باید بیاد...
بیچاره زن ها.این مرد ها رو باید گِل گرفت!!!من که هیچ وقت حاضر نمیشم برم خونه بابام که بعد بیاد دنبالم یا نیاد یه کاری میکنم که اون بره خونه باباش ور دل ننه ش!!!
(این هم اثرات امتحانه.خدا بخواد فردا فارغ میشم دیگه منطقی حرف میزنم!)ولی خداوکیلی خیلی سخته ها که بین زن و شوهر دعوا باشه.خدا نصیب گرگ بیابون هم نکنه!
عطی جان بهش بگو اگه واقعا دوستش داری برو دنبالش وگرنه دیر یا زود اگه بچه ای در کار باشه برمیگرده اما هیچ وقت دلش صاف نمیشه باهات.برو با عزت و احترام بیارش و ازش توضیح بخواه که چرا گذاشته رفته و سعی کنید بین خودتون همیشه مسئله ها رو حل کنید و نذارید خانواده های بدبخت از اختلاف های کوچک زندگیتون باخبر بشن و زجر بکشن بی دلیل.
avayestan
کاربر بیش فعال
آها... پس شرمنده... از هردوی شما دو بزرگوار یعنی کدو جان و اتی جان کمال عذرخواهیو دارم.
. دیدی اتی جان زحمات چند ساله درس خوندنت داشت هدر میرفت.. عدم آگاهی و شناخت باعث چنین اتفافات ناخوشایندی میشه.. کدو جا ن موفق باشی آجی..
avayestan
کاربر بیش فعال
بیچاره زن ها.این مرد ها رو باید گِل گرفت!!!من که هیچ وقت حاضر نمیشم برم خونه بابام که بعد بیاد دنبالم یا نیاد یه کاری میکنم که اون بره خونه باباش ور دل ننه ش!!!
ولی خداوکیلی خیلی سخته ها که بین زن و شوهر دعوا باشه.خدا نصیب گرگ بیابون هم نکنه!
عطی جان بهش بگو اگه واقعا دوستش داری برو دنبالش وگرنه دیر یا زود اگه بچه ای در کار باشه برمیگرده اما هیچ وقت دلش صاف نمیشه باهات.برو با عزت و احترام بیارش و ازش توضیح بخواه که چرا گذاشته رفته و سعی کنید بین خودتون همیشه مسئله ها رو حل کنید و نذارید خانواده های بدبخت از اختلاف های کوچک زندگیتون باخبر بشن و زجر بکشن بی دلیل.
آره اتی(من که بلاخره نگرفتم عطی درسته ؟اتی درسته ؟آتی درسته ؟
)kadoo جان درست میگه... خب آخه غرور تو زندگی چه معنایی داره؟ اگه واقعا زندگیشو دوس داره به طرفش زنگ بزنه ببینه موضوع چیه... بالاخره تو زندگی یکی باید کوتاه بیاد .. مطمئنا طرفین میدونن موضوع چی بوده یا حداقل خانوم چیزی از آفا دیده دلش رنجیده و بجا اینکه با خود طرفش مشکلو حل کنه و مطمئن شه گذاشته رفته.. باید خود طرفین بخوان که حل شه..
بیچاره زن ها.این مرد ها رو باید گِل گرفت!!!من که هیچ وقت حاضر نمیشم برم خونه بابام که بعد بیاد دنبالم یا نیاد یه کاری میکنم که اون بره خونه باباش ور دل ننه ش!!!
ولی خداوکیلی خیلی سخته ها که بین زن و شوهر دعوا باشه.خدا نصیب گرگ بیابون هم نکنه!
عطی جان بهش بگو اگه واقعا دوستش داری برو دنبالش وگرنه دیر یا زود اگه بچه ای در کار باشه برمیگرده اما هیچ وقت دلش صاف نمیشه باهات.برو با عزت و احترام بیارش و ازش توضیح بخواه که چرا گذاشته رفته و سعی کنید بین خودتون همیشه مسئله ها رو حل کنید و نذارید خانواده های بدبخت از اختلاف های کوچک زندگیتون باخبر بشن و زجر بکشن بی دلیل.
دختره خیلی به حرف مامان و باباش گوش میکنه تو زندگیشون دخالت میکنن...بچه ندارن
متاسفانه کارشون داره بیخ پیدا میکنه میگه ازنظر عقیدتی به هم نمیخوریم دختره بهش میگه چرا قرآن گوش میکنی،میگه من میخوام آزاد باشم.البته اونم قبل از ازدواج میدونست که اینجوریه ولی گفته بود که درستش میکنم ولی نتونست دختره هم به حرفاش گوش میداد اولا ولی دیگه گوش نمیده... 2 ساله که ازدواج کردن.. مگه میشه ذات آدمارو تغییر داد!!
عجب!نه هیچ وقت نمیشه ذات کسی رو تغییر داد به خاطر همینه که میگن هیچ وقت توی ازدواج نگید تغییرش میدم.انتخاب ها باید صحیح باشن.
maryam.t.azadeh
عضو جدید
سلام دوستان عزیز
من دارم بدبخت میشم و کسی بدادم نمیرسه. اون آقایی که گفته بودم دوستش دارم الان نزدیک یه هفته است بیمارستان خوابیده و حالش وخیمه. خواهش میکنم منو دعا کنین دارم دیوونه میشم. من بدون اون یه ثانیه نمی خوام زندگی کنم.
من دارم بدبخت میشم و کسی بدادم نمیرسه. اون آقایی که گفته بودم دوستش دارم الان نزدیک یه هفته است بیمارستان خوابیده و حالش وخیمه. خواهش میکنم منو دعا کنین دارم دیوونه میشم. من بدون اون یه ثانیه نمی خوام زندگی کنم.
EECi
مدیر بازنشسته
سلاممن یه سوال دارمبه نظر شما میشه از طریق سایتای همسریابی مورد دلخواهتو پیدا کنی و باهاش ازدواج کنی؟؟؟
خوشحال میشم از نظراتتون استفاده کنم.اگر کسی تجربه ای در این زمینه داره ممنون میشم مطرح کنه .
من تجربه ای در این زمینه ندارم
ولی باید به این نکات توجه داشته باشید:
1- دنیای مجازی فقط یک بعد از ابعاد مختلف انسان رو شامل میشه . این یک بعد روی خود ایده آل افراد تشکیل شده ، یعنی افراد بصورت نا خود آگاه خودشون رو انطور که دوست دارند معرفی می کنند . این همان غریزه دفاعی انسان هاست ، پس این دنیا (دنیای مجازی) جای مناسبی برای شناخت ادم ها نیست
2- بسیاری از ویژگی های انسان ها در این جور سایت ها مورد توجه قرار نمی گیرد ، ویژگی هایی که شاید بفکر شما هم خطور نکنه ولی بعد ها در زندگی مشترک ممکنه براتون بسیار مهم باشه
مثل صبر فرد مورد نظر در مقابله با مشکلات ، عادات شخصی و خانوادگی و .... بیشتر این عادات در دنیای واقعی و راهنمایی خانواده می تونن نمایان بشند و در انتخاب بهتر کمک کنند
3- اغلب افراد از شهر های مختلف هستند که دارای فرهنگ های گوناگون هستند که در بعضی مواقع افراد با فرهنگ های هم اشنایی ندارند و این بعد ها مشکل ساز می شود و حتی ممکن هست خانواده های طرفین مورد قبول همدیگر نباشند و مشکلات دیگری که مثلا ممکن است بخاطر مسافت بین شهر ها و دید و بازدید از خانواده دختر و پسر بعد ازدواج ، ایجاد شود و....
در کل این گونه روش برای شناخت توصیه نمی شود با وجود فرصتی که بوجود می اورد ولی اغلب پنهانی و بدور از خانواده ها صورت می گیرد و این یعنی یک امتیاز منفی دیگر
یعنی هیج کس نیست جواب منو بده
دوستان من سوال پرسیدم یعنی کسی جوابی براش نداره
ببنید این که میگم همش حرف خودم نیست ولی به نظرم حرف بدی نیست
ببینید یه وقت هست توی محیط مجازی ادم با یه نفر اشنا میشه و اصلا قصدشون ازدواج و این حرفا نبوده ولی بعد یه مدتی میبینند که میتونند مورد خوبی برای هم باشند و در مواردی حتی به ازدواج ختم میشه و خوشبخت هم میشند
منظورم اینه اگه از اول قصد ازدواج نبوده باشه میتونه خوب باشه
ولی اگه از اول این بحثا نبوده باشه و مصخوصا توی سایت های همسر یابی و این موارد به علت این که ادم واقعا نمیدونه طرفش چقدر داره بهش راست میگه یا دروغ واین که اصلا طرف الکی به نمایی از خودش نشون میده و .. واقعا سخته اعتماد کردن
اعتمادی که باید یه عمر باشه...
.
.
و در نهایت هیچ چیز غیر ممکن نیست....
خواهش میکنم...کاری نکردم....
.
.
این جور افراد توی واقعیت خب هدفشون ازدواج نیست و شیاد هستند که میخوان با دروغ به یه نفر برسند!!!خب اخرش که چی یه روز همه چی مشخص میشه و اخرش میشه جدایی.....
در کل باید خیلی محتاطانه و با احتیاط عمل کرد...
بعدشم تا وقتی دورو بر ادم پره از مورد های خوب واسه ازدواج چه نیازی به سایت های همسر یابی هستش .....
EECi
مدیر بازنشسته
خواهش می کنم
ابزاری که شما برای شناخت در دنیای واقعی دارید اصلا قابل قیاس با اینترنت نیست
خب بگذارید متنی رو از سایت تبیان برایتان کپی کنم تا بخوانید
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=209202
حال چه امتیازاتی برای افراد در دنیای واقعی وجود دارد ، مخصوصا برای شما که خانم هستید:
1- از همان ابتدا خواستگار با پدر شما اشنا خواهد شد و پدرتان در راه شناخت به شما بسیار کمک خواهد کرد
2-می توانید از همان ابتدا ( قبل از وابستگی نسبی عاطفی) از روانشناسان و مشاوران خانواده برای اشنایی استفاده کنید
3-تعهد رسمی که در خاستگاری رسمی وجود دارد و خطرات بعدی برای طرفین از قبیل شکست عاطفی ، اسیب روحی و جسمی ، افسردگی پس از مشخص شدن حقایق و... به کمترین میزان ممکن خواهد رسید
4-وقتی شما به اذن پدرتان با خواستگار اشنا می شوید و مراحل شناخت را طی می کنید ، امکان افتادن به گناه هم به حداقل میرسه ، و این به نفع شماست
5-نظر خانواده شما در قبال خانواده خواستگار از همان ابتدا مشخص خواهد شد و اگر منفی بود چون واستگی عاطفی بوجود نیامده این ازدواج بسادگی صورت نمی گیرد و اسیب به حداقل میرسد
و....
موید باشید
48269
عضو جدید
ممنون از آقا آیدین و پایدار عزیز
متاسفانه دورو ور من نیست،خواستگارا یا کار درست حسابی ندارن، یا تحصیلات ندارن،یا سنشون بالاس .
من شخص معتقدی هستم،اجازه نمیدم این ارتباط به خواسته های بعضی شیادان برسه یا به دوستی.
موافقم ممکنه در این ارتباط دروغ زیاد گفته بشه و
این که آقایی که واقعا قصدش ازدواجه و شرایطشو هم داره لزومی نداره که از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه. درسته؟
میخواستم بپرسم دوستان تا حالا با پسری بر خوردن که شرایط داشته باشه و از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه؟؟
متاسفانه دورو ور من نیست،خواستگارا یا کار درست حسابی ندارن، یا تحصیلات ندارن،یا سنشون بالاس .
من شخص معتقدی هستم،اجازه نمیدم این ارتباط به خواسته های بعضی شیادان برسه یا به دوستی.
موافقم ممکنه در این ارتباط دروغ زیاد گفته بشه و
این که آقایی که واقعا قصدش ازدواجه و شرایطشو هم داره لزومی نداره که از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه. درسته؟
میخواستم بپرسم دوستان تا حالا با پسری بر خوردن که شرایط داشته باشه و از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه؟؟
آخرین ویرایش:
EECi
مدیر بازنشسته
خواهش می کنمممنون از آقا آیدین و پایدار عزیز
متاسفانه دورو ور من نیست،خواستگارا یا کار درست حسابی ندارن، یا تحصیلات ندارن،یا سنشون بالاس .
من شخص معتقدی هستم،اجازه نمیدم این ارتباط به خواسته های بعضی شیادان برسه یا به دوستی.
موافقم ممکنه در این ارتباط دروغ زیاد گفته بشه و
این که آقایی که واقعا قصدش ازدواجه و شرایطشو هم داره لزومی نداره که از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه. درسته؟
میخواستم بپرسم دوستان تا حالا با پسری بر خوردن که شرایط داشته باشه و از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه؟؟
شاید با فعالیت سالم بیشتر (مثل کار ، فعالیت در گروه های مختلف اجتماعی ) در جامعه بتونید انتخاب های بیشتری برای ازدواج داشته باشید
ببنید همه چیز نسبی هست و چیز مطلقی در این مورد( اشنایی اینترنتی) وجود نداره ، ممکنه بعضی افراد هم هدفشون ازدواج باشه ولی بحث سر دو چیز متفاوت هست ، اینکه
1- این محیط اصلا متناسب با شناخت هست؟ مسلما نه
2- ایا میشه از این محیط برای اشنایی استفاده کرد یا نه؟
اشنایی و شناخت دو مقوله کاملا متفاوت هست
مورد دوم کمی سوال برانگیزه و میشه روش بحث کرد . فعلا بحثی که در حد تئوری هست و نه قابل اجرا در جامعه :
همانطور که ممکنه در محیط دانشگاه دو فرد با هم اشنا بشند و این امر موجب به ازدواج بشه ( پس از شناخت تحت نظر خانواده ها و بدون دوستی پنهانی) ، اشنایی در این محیط هم ( محیط مجازی) می تونه روشی برای اشنایی و انتخاب اولیه باشه و بعد ها مراحل شناخت یکی پس از دیگری شکل بگیرن
ولی محیط مجازی یه ایراد بزرگی که داره پوششی هست که روی شخصیت واقعی افراد میزاره و در همون انتخاب اولیه هم ممکنه افراد رو دچار اشتباه بکنه....
به دنبال نمونه نباشید ، اگر کاری درست باشد برای اولین بار هم که شده انرا انجام بدید ولی اگر درست باشد! برای اینکه بفهمید کاری که میخواید انجام بدید درسته یا نه ، از افراد اگاه بپرسید ، مثل مشاوران
ممنون از آقا آیدین و پایدار عزیز
متاسفانه دورو ور من نیست،خواستگارا یاکار درست حسابی ندارن، یا تحصیلات ندارن،یا سنشون بالاس .
من شخص معتقدی هستم،اجازه نمیدم این ارتباط به خواسته های بعضی شیادان برسه یا به دوستی.
موافقم ممکنه در این ارتباط دروغ زیاد گفته بشه و
این که آقایی که واقعا قصدش ازدواجه و شرایطشو هم داره لزومی نداره که از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه. درسته؟
میخواستم بپرسم دوستان تا حالا با پسری بر خوردن که شرایط داشته باشه و از این روش برای انتخاب همسر استفاده کنه؟؟
خدا وکیلی اگه غیر این بود جای تعجب داشت دیگه...
اگه طرف سنش میخواید کم باشه نه تنها شما در حالت کلی میگم خب میگید این پسره که هیچی نداره نه شغل درستی و مثلا نه تحصیلاتشو تموم کرده و ...
اگه طرف بخوایم تحصیلاتشم تموم کرده باشه و سربازی رفته باشه و شغل داشته باشه و پس انداز هم داشته باشه و همه چیز اماده داشته باشه خب قطعا سنش میره بالا دیگه
دیگه انتخاب با شماهاست...یا با یکی توی سن کمتر با شرایط سخت تر اعتماد میکنید و با هم از صفر شروع میکنید و خیلی سخته ولی شیرینه در نوع خودش
و یا نه طرف سنش بالاست و تقریبا به یه ثباتی رسیده و همه چیزش شسته رفته هستش که اینم بد نیست و میتونه خوب باشه و هرکسی دست به یه انتخابی میزنه
ببینید به نظر من پسری که شرایطش اون قدر کامله و این قدر توی مراحل مختلف زندگیش دختر دیده و .... نتونسته از یکی خوشش بیاد واقعا برای شما نمیدونم برای خودم جای سواله چطور میخواد از پشت مانیتور و مجازی یه نفرو انتخاب کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
در نهایت لازم میدونم یاداوری کنم من با ازدواجایی که پایه ی اشناییشون از این نوع باشه کلا مخالف نیستم و قبلا هم گفتم در چه شرایطی...
ولی با سایت همسر یابیمخالفم....
ضمنا نه من توی اشنا و فامیل ندیدم پسری که شرایطشو داشته و این طوری اقدام کرده باشه... یا خودش کسی رو درنظر داشته یا از طریق خونواده و سایرین رفته خواستگاری و ....
ولی بازم دیدم کسی رو که ازدواج کرده و مبنای اشناییشون هم اینترنت بوده ولی سایت همسر یابی نبوده.....
بله...منم همینو میگم ...
48269
عضو جدید
اینی که گفتم سنش زیاد بوده یعنی واقعا زیاد بوده 35 ساله با اختلاف تقریبا 11 سال البته برای این مورد. ولی با صحبت شما به طور کلی موافقم.
کاملا موافقم و همین مورد باعث میشه که نمیتونم اعتماد کنم.
امروز تو اتوبوس تجریش یکی کپی عکس آواتارم دیدم شاید نتونین باور کنید کپی همین بود وقتی میگم کپی منظورم این نیست که شبیه بود منظورم اینه که عین خودش بود چشم سبز بود و ابروش و پوستش و همه چیش همین بود. رو به قسمت خانومها نشسته بودم وقتی دیدمش تعجب کردم با خودم گفتم چقدر آشناست این همون صورتیه که خیلی دوسش دارم!!! چشمم تو چشمش افتاد بعد کم کم نگاهش میکردم اونم نگاهم میکرد تو زندگیم اولین بار بود که تو چشمای یه دختر زیاد نگاه میکردم خیلی امیدوار شده بودم با خودم فکر میکردم که چیکار کنم که نتیجه بده گفتم میوفتم دنبالش بهش میگم شماره یا آدرس خونتون رو بدید بگم مادرم بیاد با مادرتون صحبت کنه ... از اتوبوس پیاده شد رفتم که منم از اتوبوس پیاده شم دنبالش برم که دیدم تو دستش حلقه داره یه دفه ته دلم خالی شد( عجب ضد حالی خوردم یه دفه تمام نفسم خالی شد قفسه سینم چسبید به کمرم) اینطور بود که یکی از بزرگترین ضد حالهای زندگیم رو خوردم همینطور پیاده اومدم خونه بدنم کرخت شده بود افتادم تو رخت خواب و همینطور فکر میکردم عجب ضد حالی خوردم اون صورتی که چند ماه تو رویاهام بود رو دیده بودم ولی آخرش اینطوری شد.
تا حالا شده شما این حالت براتون پیش بیاد؟
آخرین ویرایش:
اوه این دیگه واقعا زیاد بوده !!!!!!
.
.
ببنید من یه چیز میگم درد خیلی از جووناست....دیگه برداشت ازاد....
وقتی یه پسر هنوز پسره و سنش کمه خیلی ها بهش دختر که چه عرض کنم گربه هم نمیدند بنا به دلیل نداشتن شرایط (مثلا پسری که 22 سال داره که مثلا اگه بخواد ازدواج کنه با یه دختر حالا 20 یا 21 یا 22 )
خب همون پسر وقتی این طوری باهاش برخورد میشه و کلا از ازدواج منصرف میشه وبه فکر کسب و مهیا کردن یه شرایط ایده ال میره و تاوقتی که به اون شرایط میرسه سنش میره بالا و تازه به شرایطی خوب میرسه واسه ازدواج و مثلا شده 28 ساله حالا همون پسر طبیعتا میره خواستگاری یه دختر 22 ساله نه دیگه همون دختری که حالا شده مثل خودش 28 ساله....
..
...
به هر حال کسی که پای سختی ها نمیمونه و نمیخواد بشینه به نظر من حق و عدالت همینه.....
به هر حال نمیشه هم خدا رو خواست و هم خرما رو....
.
.
کلا اعتماد کردن این روزا خیلی سخته....دیگه مجازیش بماند....
translator1
عضو جدید
لطفا کمکم کنید
من 4 سال پیش عاشق یکی از پسرای کلاسمون شدم
هر کار کردم که فراموشش کنم یه مدت فراموش می شد ولی دوباره همون آش و همون کاسه...
حتی برای اینکه فراموشش کنم با کسی دوست شدم، حتی خواستم ازدواج کنم ...
اتفاقات زیادی افتاد و من برای اینکه فراموشش کنم دست به هر کاری زدم
حالا 4 سال گذشته و من بدتر از قبل عاشقشم و نمی تونم فراموشش کنم
شاید اون کس دیگه رو دوست داشته باشه
یا حتی از من بدش بیاد
یا هر چیز دیگه ای
من خیلی داغون شدم
از خدا و امام و اینا خیلی التماس کردم یه کاری برام کنه
ولی بی فایده بود
دیگه دارم به همه چیز بی اعتماد می شم
به خدا و به همه چیز ...
حتی دلم نمی خواد دیگه نماز بخونم
حالم خیلی بده کمکم کنید
گناه من فقط عاشق شدن بود که چهار سال از بهترین سالای زندگیم سوخت و رفت ...
دیگه بریدم
من 4 سال پیش عاشق یکی از پسرای کلاسمون شدم
هر کار کردم که فراموشش کنم یه مدت فراموش می شد ولی دوباره همون آش و همون کاسه...
حتی برای اینکه فراموشش کنم با کسی دوست شدم، حتی خواستم ازدواج کنم ...
اتفاقات زیادی افتاد و من برای اینکه فراموشش کنم دست به هر کاری زدم
حالا 4 سال گذشته و من بدتر از قبل عاشقشم و نمی تونم فراموشش کنم
شاید اون کس دیگه رو دوست داشته باشه
یا حتی از من بدش بیاد
یا هر چیز دیگه ای
من خیلی داغون شدم
از خدا و امام و اینا خیلی التماس کردم یه کاری برام کنه
ولی بی فایده بود
دیگه دارم به همه چیز بی اعتماد می شم
به خدا و به همه چیز ...
حتی دلم نمی خواد دیگه نماز بخونم
حالم خیلی بده کمکم کنید
گناه من فقط عاشق شدن بود که چهار سال از بهترین سالای زندگیم سوخت و رفت ...
دیگه بریدم
خب طبیعتا 4 سال گذشته و الان شما دیگه فارغ التحصیل شدید درسته؟؟؟
translator1
عضو جدید
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| S | مشاوره تحصیلی تلفنی | تالار مشاوره | 0 | |
| A | مشاوره برای تغییر شاخه در رشته فنی حرفه ای از الکترونیک به کامپیوتر یا مکانیک! | تالار مشاوره | 1 | |
|
سیستم مشاوره جدید در ایران | تالار مشاوره | 0 | |
| A | مشاوره کاری | تالار مشاوره | 1 | |
|
اساسنامه تالار مشاوره | تالار مشاوره | 2 |
Similar threads
-
-
مشاوره برای تغییر شاخه در رشته فنی حرفه ای از الکترونیک به کامپیوتر یا مکانیک!
- شروع شده توسط AINTEX
- پاسخ ها: 1
-
-
-