AmiR_112
عضو جدید
تب از نخستين نشانهها و علائمي است كه نشان ميدهد بدن با مشكل مواجه شده و از اينرو در عملكرد طبيعي بدن اختلالاتي ايجاد شده است. تب علاوه بر اين كه منجر به افزايش دماي بدن خواهد شد اغلب با احساس خستگي و بيحالي همراه است. در چنين شرايطي وقتي دستتان را روي پيشاني خود ميگذاريد يا با استفاده از دماسنج يا بهتر بگوييم به كمك يك تبسنج دماي بدن خود را اندازه بگيريد همه شواهد افزايش غيرعادي دماي بدن شما را تاييد خواهند كرد. اگر چه تب يكي از علائم بارز ابتلا به بيماريهاي عفوني است، اما نبايد آن را وضعيتي ناخوشايند تلقي كرد، اما از آنجايي كه گاهي ممكن است افزايش غيرعادي بدن منجر به تشنج يا حتي آسيبديدگي مغز شود، بهتر است در چنين شرايطي با خوردن داروهاي تب بر نظير آسپيرين، استامينوفن يا ايبوپروفن دماي بدن را تا حد امكان كاهش دهيم.
اگر چه سالهاي طولاني بسياري از متخصصان بر اين باور بودند كه خوردن اين داروها در عمل هيچ فايدهاي نداشته و تنها موجب ايجاد اختلال در واكنش طبيعي بدن نسبت به گسترش عفونت در قسمتهاي مختلف بدن خواهد شد، اما از آنجايي كه افزايش غيرعادي دماي بدن اغلب موجب ناخوشايندي فرد بيمار ميشود و گاه ميتواند با آسيبديدگي مغز همراه باشد و همچنين با توجه به اين كه از گذشتههاي دور استفاده از اين داروها براي كاهش تب توسط بسياري از پزشكان توصيه ميشد. امروزه بسياري از ترديدهايي كه درباره استفاده از داروهاي تب بر وجود داشته برطرف شده است و به عبارت ديگر خوردن داروهاي تببر براي كاهش دماي بدن بهتر آن است كه دست روي دست بگذاريم تا بدن به طور طبيعي با شرايطي كه با آن مواجه شده است مقابله كند.
آنچه مسلم است اين كه معمولا از داروهايي كه براي كاهش شدت تب از آنها استفاده ميشود، به عنوان يك روش درماني موقتي استاندارد براي بيماريهايي كه اغلب با افزايش غيرعادي دماي بدن همراه هستند در طيف وسيعي از بيماران از افراد مبتلا به بيماريهاي حاد كه در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان و مراكز درماني بستري هستند تا بيماران مبتلا به يك سرماخوردگي ساده كه به روش به اصطلاح خوددرماني براي كاهش دماي غيرعادي بدن خود استفاده ميكنند ميتواند موثر باشد. البته افرادي كه مبتلا به آنفلوآنزا هستند بايد توجه داشته باشند كه حتما بايد دوز مناسبي از داروهايي نظير استامينوفن را مصرف كنند تا نتيجه مطلوبي را در روند درماني خود مشاهده كنند. البته والدين كودكان بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه ممكن است افزايش غيرعادي تب در اين گروه از بيماران با پيامدهاي ناگواري ناشي از ضعف و بيحالي يا تشنج همراه باشد و به همين علت نبايد هيچگاه افزايش غيرعادي دماي بدن در كودكان را ناديده بگيرند.
اين تغيير ديدگاه، ريشه در يكي از مفاهيم اصلي پزشكي دارد كه از آن به عنوان تمايل طبيعي بدن به حفظ تعادل حياتي و دروني خود يا خودپايداري طبيعي بدن نام برده ميشود. اين نظريه نخستينبار در دهه 1860 ميلادي و توسط يك پزشك فرانسوي مطرح شد. براساس اين نظريه، بدن انسان يا هر موجود زندهاي اين توانايي را دارد كه در هر شرايطي محدودهاي از حداقلهاي لازم براي تعادل وضعيت سلامت خود را حفظ كند. بنابراين هرگونه وضعيت ايجاد شده كه بتواند اين محدوده را نيز دستخوش تغيير و تحول سازد ميتواند تهديدي جدي بر عليه حفظ سلامت بدن باشد. يكي از مهمترين اين تغييرات تب يا افزايش غيرعادي و ناگهاني دماي بدن است كه شدت آن از طريق تبسنجهاي بسيار دقيق جيوهاي قابل اندازهگيري است و معمولا پزشكان سعي ميكنند در چنين شرايطي با تجويز داروهاي تب بر جديد مانند آسپيرين و استامينوفن كه ميتوانند به سرعت افزايش غيرعادي دماي بدن را كاهش دهند، از ايجاد پيامدهاي ناشي از افزايش غيرعادي دماي بدن جلوگيري كنند. در اوايل قرن بيستم محققان دريافتند كه افزايش غيرعادي دماي بدن، تغيير مهمي است كه بايد هر طور شده و به هر قيمتي با آن مبارزه كرد، اما آيا به راستي اين باور، باور درستي است؟
كلارك بلاتيس (Clark Blatteis) فيزيولوژيستي است كه بيش از 30 سال در مركز علوم پزشكي دانشگاه تنسي در شهر بندري ممفيس در ايالت تنسي آمريكا درباره تب به تحقيق پرداخته است. بنابر گفتههاي او، تب فرآيندي است كه تكميلكننده سيستم دفاعي بدن در مواجهه با عوامل بيماريزاست و اين فرآيند طبيعي از گذشتههاي دور و نهتنها در پستانداران و پرندگان بلكه در ماهيها و دوزيستان و حتي خزندگان هم انجام ميشده است. هر گاه سيستم ايمني بدن نسبت به وجود يك عامل بيماريزاي عفوني در بدن آگاه ميشود، پروتئينهايي به نام پيروژن در سيستم ايمني بدن توليد خواهد شد كه منجر به افزايش غيرعادي دماي بدن ميشوند. اين پروتئينها بر هيپوتالاموس مغز كه در قسمت لايههاي عميق مغز قرار دارد تاثير گذاشته و سبب افزايش دماي طبيعي بدن فرد خواهند شد. اگرچه در شرايط طبيعي دماي بدن ما حدود 37 درجه سانتيگراد است، اما در چنين شرايطي دماي بدن معمولا به 39 يا 40 درجه سانتيگراد افزايش خواهد يافت.
بررسيهاي انجام شده درباره تاثير تب بر فعاليت باكتريهاي مولد بيماري خطرناكي به نام مننژيت نشان داده است كه با افزايش دماي بدن تعداد اين باكتريها در نمونه خون گرفته شده از فرد بيمار به ميزان قابل توجهي يعني تا حدود 90 درصد كاهش خواهد يافت. در شرايطي استفاده از داروهايي كه براي كاهش ميزان تب براي فرد بيمار تجويز ميشود شدت بيماري را در بدن او افزايش خواهد داد و اين در حالي است كه اگر براي مدت زمان طولانيتري افزايش دماي بدن فرد ادامه داشته باشد، در مراحل اوليه ابتلا به بيماري از گسترش عوامل بيماريزاي عفوني در بدن جلوگيري خواهد شد كه ميتواند نقش بسيار مهمي در بهبود وضعيت سلامت فرد بيمار داشته باشد. با توجه به آنچه گفته شد ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در اين فرآيند تب نقش اصلي و كليدي را ايفا ميكند، اما اين كه چطور ميتوان بر اساس نتايج به دست آمده از بررسيهاي انجام شده روي باكتريهاي مولد بيماريهاي عفوني تبدار بر عملكرد اين باكتريها در محيط طبيعي بدن فرد بيمار را پيشبيني كرد موضوعي است كه همچنان پاسخ قابل قبولي براي آن يافت نشده است، اما متاسفانه در اين زمينه شواهد قابل توجه اندكي وجود دارد و مطالعات محدودي كه در اين زمينه انجام شده عمدتا مبتني بر مشاهده هستند كه در آنها محققان به روشي ساده و تنها براساس وضعيت بيماران به نتيجهگيري پرداختهاند در حالي كه انجام آزمايشات تصادفي كنترل شده با استانداردهاي طلايي تعيين شده براي انجام تحقيقات پزشكي در مغايرت هستند.
براساس نتايج به دست آمده از مطالعاتي كه در دهههاي 1980 و 1990 ميلادي انجام شد مصرف داروهايي كه براي كاهش تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار مانند سرماخوردگي، آبله مرغان و مالاريا تجويز ميشود نهتنها هيچ تاثيري در بهبود عملكرد سيستم ايمني بدن در مبارزه با اين گروه از عوامل بيماريزا نخواهد داشت بلكه موجب كندي عملكرد سيستم ايمني بدن خواهد شد. بسياري از پزشكان بر اين باورند كه هر چه شدت تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار در مراحل اوليه بيماري بيشتر باشد احتمال بهبودي آنها پس از گذراندن دوره بيماري بيشتر خواهد بود و اين در حالي است كه بيش از يكسوم افرادي كه در مراحل اوليه ابتلا به بيماري و پيش از شروع اقدامات درماني دماي بدن آنها كمتر از 36 درجه سانتيگراد است 30 روز پس از شروع اولين مرحله بيماري جان خود را از دست خواهند داد. جالب است بدانيد كه در مقابل ميزان مرگ و مير افرادي كه دماي بدن آنها در مراحل اوليه گسترش بيماري در بدن بالاتر از دماي طبيعي باشد حدود 8 درصد كاهش خواهد يافت و معمولا در افرادي كه حدود 40 درجه يا كمي بيشتر تب داشته باشند اصلا مرگ و ميري مشاهده نخواهد شد. البته در اغلب مطالعاتي كه در اين زمينه انجام شده است تنها تعداد كمي از افراد مورد بررسي قرار گرفتهاند و نميتوان نتايج به دست آمده از آنها را به حوادث مشابه تعميم داد چراكه ممكن است علاوه بر اين عوامل ديگري نيز وجود داشته باشند كه بتوانند بر روند بهبودي فرد بيمار تاثيرگذار باشند. براي مثال معمولا شدت تب در سالمندان بيشتر است و از آنجايي كه اين گروه از افراد بيش از ساير بيماران مستعد گسترش بيماري هستند بنابراين نميتوان تنها براساس اين نتايج به يك نتيجهگيري كلي دست يافت.
اگرچه تشنج ناشي از تب اغلب موجب ترس والدين از افزايش غيرعادي دماي بدن كودكان ميشود اما جالب است بدانيد كه به گفته دكتر ادوارد پورسل كه از متخصصان موسسه ملي درمان و سلامت كشور انگليس است، مضرات ناشي از ابتلا به تشنج در كودكان اغلب كوتاهمدت بوده و پس از مدت زمان بسيار كوتاهي كودك سلامت طبيعي خود را بازخواهد يافت و به عبارت ديگر ابتلا به تشنج با پيامدهاي ناگوار مادامالعمر همراه نخواهد بود.
نكته مهم ديگر اين كه مصرف داروهاي تببر مانع از ابتلا به تشنج نخواهد شد. در ابتلا به تشنج تنها افزايش غيرعادي دماي بدن تاثيرگذار نخواهد بود بلكه اين افزايش ناگهاني دماي بدن است كه در ابتلا به تشنج عامل اصلي و كليدي است.
بنابراين وقتي شما متوجه ميشويد كه دماي بدن كودك افزايش يافته كه ديگر كار از كار گذشته و كودك وارد يك مرحله پرخطر شده است و اولين نشانههاي آن، همان تشنج است. به اين ترتيب ميتوان گفت كه در حقيقت شما نميتوانيد هيچ اقدامي براي جلوگيري از بروز تشنج در كودكان انجام دهيد.
اگرچه هنوز بسياري از پزشكان آنچه را كه در اين دستورالعمل ارائه شده مورد تاييد قرار ندادهاند اما به هر حال بسياري از پزشكان در سطح دنيا در تلاش هستند تا هر طور شده با تغيير ديدگاه پزشكان و متخصصان تحولات جديدي را در راهكارهاي درماني در نظر گرفته شده براي درمان افراد مبتلا به بيماريهاي تبدار به وجود آورند. البته بايد پذيرفت كه آنها همچنان براي اثبات نظريات خود راهي طولاني را در پيش روي دارند و لازم است تحقيقات و مطالعات بيشتري را در اين زمينه انجام دهند تا بتوانند به نتايج قابل قبولي براي اثبات نظريات خود دست يابند.
از آنجايي كه به نظر ميرسد در بيماران بستري در بخش مراقبتهاي ويژه كاهش شدت تب از اهميت بسيار زيادي در بهبود وضعيت سلامت آنها برخوردار باشد، محققان دانشگاه ميامي در ايالت فلوريداي آمريكا 82 بيمار مبتلا به بيماريهاي حاد را كه دچار ضربه مغزي نشده بودند و همچنين مبتلا به مشكلات خاصي نبودند كه افزايش غيرعادي دماي بدن تهديدي بر سلامت آنها باشد مورد مطالعه و بررسي قرار دادند.
در گروهي از اين بيماران به محض افزايش دماي بدن از 5/38 درجه سانتيگراد براي آنها داروهاي تببر تجويز ميشد و در گروه ديگر تنها در شرايطي كه دماي بدن از 40 درجه سانتيگراد افزايش مييافت داروي تببر تجويز ميشد.
در گروهي كه به روش معمولي تحت درمان قرار گرفته بودند 7 نفر از بيماران جان خود را از دست دادند و در گروهي كه از هيچ دارويي براي شدت تب در آنها استفاده نشد تنها يك بيمار جان خود را از دست داد.
اين نتايج، پزشكان و محققان را به اين فكر انداخت كه شايد عدم استفاده از روشهاي درماني معمول براي كاهش شدت تب روش بهتري براي درمان بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار باشد. اين نتايج بهترين شواهدي است كه ميتواند عدم لزوم استفاده از راهكارهاي درماني براي كاهش شدت تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار را مورد تاييد قرار دهد.
بر اين اساس از حدود 5 سال پيش تا به امروز بسياري از پزشكان در كمتر مواردي براي كاهش شدت تب در بيماران براي آنها داروهاي تببر تجويز ميكنند و تنها در شرايطي كه بيمار از افزايش غيرعادي دماي بدن احساس ناراحتي ميكند يا به علت داشتن تب، تغييرات شديد فيزيولوژيكي در بدن او ايجاد ميشود تجويز دارو براي كاهش شدت تب را ضروري ميدانند.
اگر چه سالهاي طولاني بسياري از متخصصان بر اين باور بودند كه خوردن اين داروها در عمل هيچ فايدهاي نداشته و تنها موجب ايجاد اختلال در واكنش طبيعي بدن نسبت به گسترش عفونت در قسمتهاي مختلف بدن خواهد شد، اما از آنجايي كه افزايش غيرعادي دماي بدن اغلب موجب ناخوشايندي فرد بيمار ميشود و گاه ميتواند با آسيبديدگي مغز همراه باشد و همچنين با توجه به اين كه از گذشتههاي دور استفاده از اين داروها براي كاهش تب توسط بسياري از پزشكان توصيه ميشد. امروزه بسياري از ترديدهايي كه درباره استفاده از داروهاي تب بر وجود داشته برطرف شده است و به عبارت ديگر خوردن داروهاي تببر براي كاهش دماي بدن بهتر آن است كه دست روي دست بگذاريم تا بدن به طور طبيعي با شرايطي كه با آن مواجه شده است مقابله كند.
آنچه مسلم است اين كه معمولا از داروهايي كه براي كاهش شدت تب از آنها استفاده ميشود، به عنوان يك روش درماني موقتي استاندارد براي بيماريهايي كه اغلب با افزايش غيرعادي دماي بدن همراه هستند در طيف وسيعي از بيماران از افراد مبتلا به بيماريهاي حاد كه در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان و مراكز درماني بستري هستند تا بيماران مبتلا به يك سرماخوردگي ساده كه به روش به اصطلاح خوددرماني براي كاهش دماي غيرعادي بدن خود استفاده ميكنند ميتواند موثر باشد. البته افرادي كه مبتلا به آنفلوآنزا هستند بايد توجه داشته باشند كه حتما بايد دوز مناسبي از داروهايي نظير استامينوفن را مصرف كنند تا نتيجه مطلوبي را در روند درماني خود مشاهده كنند. البته والدين كودكان بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه ممكن است افزايش غيرعادي تب در اين گروه از بيماران با پيامدهاي ناگواري ناشي از ضعف و بيحالي يا تشنج همراه باشد و به همين علت نبايد هيچگاه افزايش غيرعادي دماي بدن در كودكان را ناديده بگيرند.
بايدها و نبايدها در استفاده از داروهاي تب بر
اما امروزه نگراني افراد نسبت به استفاده از روشهاي قديمي مبتني بر استفاده از داروهاي تب بر براي كاهش دماي غيرطبيعي بدن افزايش يافته است. آنها بر اين باورند كه مصرف دارو براي كاهش تب از يك سو ضروري است و از سوي ديگر با خطرات بالقوهاي براي تهديد سلامت بيماران همراه خواهد بود. يافتههاي جديد به دست آمده از تحقيقات انجام شده دراين زمينه اين باور قديمي را كه تب نقش بسيار مهمي را در مبارزه بدن عليه بيماريها ايفا ميكند مورد تاييد قرار ميدهند. اين نتايج برگرفته از تحقيقاتي است كه در سالهاي اخير درباره چگونگي واكنش سيستم ايمني بدن در مقابل عوامل بيماريزاي عفوني، واكنش باكتريها نسبت به افزايش دما و همچنين بررسي وضعيت بيماران مبتلا به بيماريهاي حاد عفوني انجام شده است. با توجه به آنچه گفته شد ميتوان نتيجهگيري كرد كه تجويز استامينوفن براي كاهش تب در كودكان نميتواند در جلوگيري از بروز تشنج موثر باشد. البته به اين معنا نخواهد بود كه آنچه ساليان سال به عنوان يك استاندارد عمومي در درمان بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار موثر بوده است به يكباره و يك شبه بايد به دست فراموشي سپرده شود بلكه به اين معني است كه لازم است تحقيقات گستردهتري درباره كاربرد اين گروه از داروها در شرايط ابتلا به بيماريهاي مختلف انجام شود. از 2400 سال پيش، پزشكان يوناني بر اين باور بودند كه تب ميتواند براي بدن مفيد باشد، اما با ظهور شاخه جديدي از علم پزشكي در اواسط قرن نوزدهم ميلادي محققان به اين نتيجه رسيدند كه تب براي بدن مضر است و ميتواند با پيامدهاي نامطلوبي براي تهديد سلامت بدن همراه باشد. اين تغيير ديدگاه، ريشه در يكي از مفاهيم اصلي پزشكي دارد كه از آن به عنوان تمايل طبيعي بدن به حفظ تعادل حياتي و دروني خود يا خودپايداري طبيعي بدن نام برده ميشود. اين نظريه نخستينبار در دهه 1860 ميلادي و توسط يك پزشك فرانسوي مطرح شد. براساس اين نظريه، بدن انسان يا هر موجود زندهاي اين توانايي را دارد كه در هر شرايطي محدودهاي از حداقلهاي لازم براي تعادل وضعيت سلامت خود را حفظ كند. بنابراين هرگونه وضعيت ايجاد شده كه بتواند اين محدوده را نيز دستخوش تغيير و تحول سازد ميتواند تهديدي جدي بر عليه حفظ سلامت بدن باشد. يكي از مهمترين اين تغييرات تب يا افزايش غيرعادي و ناگهاني دماي بدن است كه شدت آن از طريق تبسنجهاي بسيار دقيق جيوهاي قابل اندازهگيري است و معمولا پزشكان سعي ميكنند در چنين شرايطي با تجويز داروهاي تب بر جديد مانند آسپيرين و استامينوفن كه ميتوانند به سرعت افزايش غيرعادي دماي بدن را كاهش دهند، از ايجاد پيامدهاي ناشي از افزايش غيرعادي دماي بدن جلوگيري كنند. در اوايل قرن بيستم محققان دريافتند كه افزايش غيرعادي دماي بدن، تغيير مهمي است كه بايد هر طور شده و به هر قيمتي با آن مبارزه كرد، اما آيا به راستي اين باور، باور درستي است؟
كلارك بلاتيس (Clark Blatteis) فيزيولوژيستي است كه بيش از 30 سال در مركز علوم پزشكي دانشگاه تنسي در شهر بندري ممفيس در ايالت تنسي آمريكا درباره تب به تحقيق پرداخته است. بنابر گفتههاي او، تب فرآيندي است كه تكميلكننده سيستم دفاعي بدن در مواجهه با عوامل بيماريزاست و اين فرآيند طبيعي از گذشتههاي دور و نهتنها در پستانداران و پرندگان بلكه در ماهيها و دوزيستان و حتي خزندگان هم انجام ميشده است. هر گاه سيستم ايمني بدن نسبت به وجود يك عامل بيماريزاي عفوني در بدن آگاه ميشود، پروتئينهايي به نام پيروژن در سيستم ايمني بدن توليد خواهد شد كه منجر به افزايش غيرعادي دماي بدن ميشوند. اين پروتئينها بر هيپوتالاموس مغز كه در قسمت لايههاي عميق مغز قرار دارد تاثير گذاشته و سبب افزايش دماي طبيعي بدن فرد خواهند شد. اگرچه در شرايط طبيعي دماي بدن ما حدود 37 درجه سانتيگراد است، اما در چنين شرايطي دماي بدن معمولا به 39 يا 40 درجه سانتيگراد افزايش خواهد يافت.
تب، آتشي كه شما را نميسوزاند
دانشمندان و محققان با مطالعه سيستم ايمني بدن دريافتهاند كه تب ميتواند پيامدهاي مطلوبي را نيز در بدن فرد به همراه داشته باشد. بر اساس نتايج به دست آمده بسياري از مكانيسمهاي دفاعي بدن در برابر بيماري در شرايطي كه دماي بدن بيشتر از حد طبيعي باشد بهتر عمل ميكنند. براي مثال تب توانايي گلبولهاي سفيد نوع A كه از سلولهاي سيستم ايمني بدن هستند را براي لانهگزيني در محل استقرار عوامل بيماريزاي عفوني در بدن افزايش ميدهد. همچنين هر چه دماي بدن بيشتر باشد، عوارض جانبي ناشي از فعاليت پروتئينهاي موسوم به سيتوكين كه نقش بسيار مهمي را در هماهنگ ساختن واكنش سيستم ايمني بدن به عفونت ايفا ميكنند به مراتب كمتر خواهد بود. بنابراين ميتوان گفت كه افزايش دماي بدن شرايط نامناسبي براي فعاليت بسياري از عوامل ميكروبي در بدن ايجاد ميكند. بررسيهاي انجام شده درباره تاثير تب بر فعاليت باكتريهاي مولد بيماري خطرناكي به نام مننژيت نشان داده است كه با افزايش دماي بدن تعداد اين باكتريها در نمونه خون گرفته شده از فرد بيمار به ميزان قابل توجهي يعني تا حدود 90 درصد كاهش خواهد يافت. در شرايطي استفاده از داروهايي كه براي كاهش ميزان تب براي فرد بيمار تجويز ميشود شدت بيماري را در بدن او افزايش خواهد داد و اين در حالي است كه اگر براي مدت زمان طولانيتري افزايش دماي بدن فرد ادامه داشته باشد، در مراحل اوليه ابتلا به بيماري از گسترش عوامل بيماريزاي عفوني در بدن جلوگيري خواهد شد كه ميتواند نقش بسيار مهمي در بهبود وضعيت سلامت فرد بيمار داشته باشد. با توجه به آنچه گفته شد ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در اين فرآيند تب نقش اصلي و كليدي را ايفا ميكند، اما اين كه چطور ميتوان بر اساس نتايج به دست آمده از بررسيهاي انجام شده روي باكتريهاي مولد بيماريهاي عفوني تبدار بر عملكرد اين باكتريها در محيط طبيعي بدن فرد بيمار را پيشبيني كرد موضوعي است كه همچنان پاسخ قابل قبولي براي آن يافت نشده است، اما متاسفانه در اين زمينه شواهد قابل توجه اندكي وجود دارد و مطالعات محدودي كه در اين زمينه انجام شده عمدتا مبتني بر مشاهده هستند كه در آنها محققان به روشي ساده و تنها براساس وضعيت بيماران به نتيجهگيري پرداختهاند در حالي كه انجام آزمايشات تصادفي كنترل شده با استانداردهاي طلايي تعيين شده براي انجام تحقيقات پزشكي در مغايرت هستند.
براساس نتايج به دست آمده از مطالعاتي كه در دهههاي 1980 و 1990 ميلادي انجام شد مصرف داروهايي كه براي كاهش تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار مانند سرماخوردگي، آبله مرغان و مالاريا تجويز ميشود نهتنها هيچ تاثيري در بهبود عملكرد سيستم ايمني بدن در مبارزه با اين گروه از عوامل بيماريزا نخواهد داشت بلكه موجب كندي عملكرد سيستم ايمني بدن خواهد شد. بسياري از پزشكان بر اين باورند كه هر چه شدت تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار در مراحل اوليه بيماري بيشتر باشد احتمال بهبودي آنها پس از گذراندن دوره بيماري بيشتر خواهد بود و اين در حالي است كه بيش از يكسوم افرادي كه در مراحل اوليه ابتلا به بيماري و پيش از شروع اقدامات درماني دماي بدن آنها كمتر از 36 درجه سانتيگراد است 30 روز پس از شروع اولين مرحله بيماري جان خود را از دست خواهند داد. جالب است بدانيد كه در مقابل ميزان مرگ و مير افرادي كه دماي بدن آنها در مراحل اوليه گسترش بيماري در بدن بالاتر از دماي طبيعي باشد حدود 8 درصد كاهش خواهد يافت و معمولا در افرادي كه حدود 40 درجه يا كمي بيشتر تب داشته باشند اصلا مرگ و ميري مشاهده نخواهد شد. البته در اغلب مطالعاتي كه در اين زمينه انجام شده است تنها تعداد كمي از افراد مورد بررسي قرار گرفتهاند و نميتوان نتايج به دست آمده از آنها را به حوادث مشابه تعميم داد چراكه ممكن است علاوه بر اين عوامل ديگري نيز وجود داشته باشند كه بتوانند بر روند بهبودي فرد بيمار تاثيرگذار باشند. براي مثال معمولا شدت تب در سالمندان بيشتر است و از آنجايي كه اين گروه از افراد بيش از ساير بيماران مستعد گسترش بيماري هستند بنابراين نميتوان تنها براساس اين نتايج به يك نتيجهگيري كلي دست يافت.
تببرها در جلوگيري از تشنج تاثيري ندارند
سال 2007 ميلادي در دستورالعملهاي جديدي كه توسط موسسه ملي درمان و سلامت كشور انگليس ارائه شد به اين نكته اشاره شده بود كه ممكن است تب بتواند نقش بسيار مهمي در بهبود عملكرد سيستم ايمني كودكان در مبارزه با عوامل بيماريزاي ميكروبي داشته باشد و از اين رو توصيه ميشود تنها در شرايطي كه افزايش غيرعادي دماي بدن در كودك با ايجاد اضطراب همراه است براي درمان اين كودك از داروهاي تببر استفاده شود، اما ترس از افزايش غيرعادي دماي بدن در كودكان و بروز تشنج موضوعي است كه اغلب موجب نگراني و اضطراب والدين ميشود. اگرچه تشنج ناشي از تب اغلب موجب ترس والدين از افزايش غيرعادي دماي بدن كودكان ميشود اما جالب است بدانيد كه به گفته دكتر ادوارد پورسل كه از متخصصان موسسه ملي درمان و سلامت كشور انگليس است، مضرات ناشي از ابتلا به تشنج در كودكان اغلب كوتاهمدت بوده و پس از مدت زمان بسيار كوتاهي كودك سلامت طبيعي خود را بازخواهد يافت و به عبارت ديگر ابتلا به تشنج با پيامدهاي ناگوار مادامالعمر همراه نخواهد بود.
نكته مهم ديگر اين كه مصرف داروهاي تببر مانع از ابتلا به تشنج نخواهد شد. در ابتلا به تشنج تنها افزايش غيرعادي دماي بدن تاثيرگذار نخواهد بود بلكه اين افزايش ناگهاني دماي بدن است كه در ابتلا به تشنج عامل اصلي و كليدي است.
بنابراين وقتي شما متوجه ميشويد كه دماي بدن كودك افزايش يافته كه ديگر كار از كار گذشته و كودك وارد يك مرحله پرخطر شده است و اولين نشانههاي آن، همان تشنج است. به اين ترتيب ميتوان گفت كه در حقيقت شما نميتوانيد هيچ اقدامي براي جلوگيري از بروز تشنج در كودكان انجام دهيد.
اگرچه هنوز بسياري از پزشكان آنچه را كه در اين دستورالعمل ارائه شده مورد تاييد قرار ندادهاند اما به هر حال بسياري از پزشكان در سطح دنيا در تلاش هستند تا هر طور شده با تغيير ديدگاه پزشكان و متخصصان تحولات جديدي را در راهكارهاي درماني در نظر گرفته شده براي درمان افراد مبتلا به بيماريهاي تبدار به وجود آورند. البته بايد پذيرفت كه آنها همچنان براي اثبات نظريات خود راهي طولاني را در پيش روي دارند و لازم است تحقيقات و مطالعات بيشتري را در اين زمينه انجام دهند تا بتوانند به نتايج قابل قبولي براي اثبات نظريات خود دست يابند.
از مبارزه با تب تا كشف آنتيبيوتيكها

در گروهي از اين بيماران به محض افزايش دماي بدن از 5/38 درجه سانتيگراد براي آنها داروهاي تببر تجويز ميشد و در گروه ديگر تنها در شرايطي كه دماي بدن از 40 درجه سانتيگراد افزايش مييافت داروي تببر تجويز ميشد.
در گروهي كه به روش معمولي تحت درمان قرار گرفته بودند 7 نفر از بيماران جان خود را از دست دادند و در گروهي كه از هيچ دارويي براي شدت تب در آنها استفاده نشد تنها يك بيمار جان خود را از دست داد.
اين نتايج، پزشكان و محققان را به اين فكر انداخت كه شايد عدم استفاده از روشهاي درماني معمول براي كاهش شدت تب روش بهتري براي درمان بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار باشد. اين نتايج بهترين شواهدي است كه ميتواند عدم لزوم استفاده از راهكارهاي درماني براي كاهش شدت تب در بيماران مبتلا به بيماريهاي تبدار را مورد تاييد قرار دهد.
بر اين اساس از حدود 5 سال پيش تا به امروز بسياري از پزشكان در كمتر مواردي براي كاهش شدت تب در بيماران براي آنها داروهاي تببر تجويز ميكنند و تنها در شرايطي كه بيمار از افزايش غيرعادي دماي بدن احساس ناراحتي ميكند يا به علت داشتن تب، تغييرات شديد فيزيولوژيكي در بدن او ايجاد ميشود تجويز دارو براي كاهش شدت تب را ضروري ميدانند.