امیر جان!
بعد از چند روز که نمی تونستم پست بدم اومدم جوابتو بدمدیدم اخراج شدی
چرا آخه ؟؟؟؟؟؟
جوابو می ذارم تا برگردی........
بعد از چند روز که نمی تونستم پست بدم اومدم جوابتو بدمدیدم اخراج شدی
چرا آخه ؟؟؟؟؟؟

جوابو می ذارم تا برگردی........
تمام شعرای این تاپیک مال افرادی هست که پست دادندمیشه بگی شعر از کیه؟
از دست می رم دست مرا بگیر
در چشم های من باقی بمان نمیر
دیدار و حسرت عمری ندیدنت
هر لحظه هر نفس یک مرگ دلپذیر
اواز می شوم خاک برهنه را
اغاز می شوی در قلب من کویر
در دست های تو پروانه ای رهاست
در اسمان من ازاده ای اسیر
نیلوفری و من یک شاخه غم بکش
نقاشی مرا با سبز سبز سیر
دور جوانه هایم حلقه ای بزن
یک حلقه از الماس های پیر
اغوش می شوم تنهایی تورا
با یک غزل سکوت یک شعر بی نظیر
سلام اسمان جان می دئنم ولی این دوست ما گفت این شعرای من هم بزار گفتم چشم ولی اسم شاعر رو نوشتم دیگهدوستان مرسی از نوشته هاتون.......
حامد جان قراره دست نوشته ها از خودمون با شه ها...........![]()
فوق العاده بود....واقعا لذت بردم....شبی مثل هر روز
صبح شده
کاری نمانده بود
پشت سر همه ی حادثه های ناچیز و معمولی
قدری خستگی بود
فرش آلوده
از حوصله ای سر رفته
عرش آلوده
از دوده
سرب و سیگار
نه در انتهای مسیر ایستاده ام
نه آذین به کودکانه های شروع
از کال تا کمال
عبور ، میوه ی شیرینی ست
صبح
کاری نمانده
جز شعری که بی انتها رها
نشد !
دوست عزیز شعر کلانشهرتون خیلی زیبا بود... من فقط میام و از اشعاره شما لذت می برم...سعی می کنم پستوی مغزم رو گردگیری کنم تا شاید تحفه ای برای شما پیدا کنم!