fateme23
عضو جدید
راست میگه بنده خدا تا حالا نمردیم که..من میگم شاید روح اواره باشم برم همه جارو گردش کنم..به شرطی که جهنم نرم..چی بگم والا تا حالا نمردم اخه

راست میگه بنده خدا تا حالا نمردیم که..من میگم شاید روح اواره باشم برم همه جارو گردش کنم..به شرطی که جهنم نرم..چی بگم والا تا حالا نمردم اخه
عجيجه دلم چي توضيح بدم
من لحظه جون دادنم كامل يادمه و اينكه چجور انگار يكي دست انداخت داخل گلوم و نفسم را از جا درآورد و بعد ازاون كامل از اين دنيا دور شدم
خودما با همون لباسام داشتم ميديدم
با يه كم فاصله از من تعدادي مرده با لباس سفيد بودن كه اصرار داشتن منا ببرن
قبلش بگم من تمام انرژيم را جمع ميكردم و سرما تكون ميدادم اما كف پاهام سردي ميومد بالا
يه صداهايي ميشنيدم تا قطع شد اما خاهرم گويا بالاسرم بود و اول صداشا ميشنيدم اما بعد قطع شد
به گفته خودشون تو گوشم مدام صلوات ميفرستاده و من فقط اونا را حس ميكردم تا تموم كردم و نميدوننم چي شد برگشتم
دوبار تو آيسيو تو حالت اغما هم تموم كردم كه نفهميدم اما خاهرام بالا سرم بودن
تو مدت اغما من فقط حس ميكردم يكي ميومد كنارم مينشست واقعا ميديدمش ولي هوش نداشتم و كسي متوجه نميشده جز خودم
يه جورايي برامك هنوز مبهم و سخت اما جالب بود
جون دادن سخت نيست
من هيچ دردي اين چند روز حس نكردم
اصلا با اين سريالاي ساختگي جور در نمياد
فقط موقع بردنم كه مرده ها اوده بودن دنبالم فقط ميگفتم من تا كي بايد اينجا بمونم تا يه روز خونوادم را ببينم و........
همون موقع تموم كردم كه ميذارنم كنار و بعد ميان ميبينن يه تكون خوردم و باز شوك ......... وگرنه الان زير خاك بودم عجيجم
خوب خاله پدر شما چیزی نمیگفتن یعنی از احساسشون حرف نزدن واستون؟؟؟؟؟؟؟؟؟این قسمتش فقط برای اولیاء خدا اینجوره وگرنه برای بقیه خیلی سخته ضمن اینکه موقع مرگ واقعی مرده ها سراغ آدم نمیاند که!
در واقع این تجربه شما خیلی ربطی به مرگ واقعی نداره چون اگه کسی اون مرحله رو درک کرد دیگه برگشتش در حالت کلی به این دنیا بعیده
خدا دوستوشن داشته
اتفاقا این حادثه چند ساله پیش برای خاله پدرم اتفاق افتاد.ایشون رو به سردخانه بردند و بعد زنده شدند!!!
من واقعا دفعه اول مردم چون ديدم داشتن ميبردنم و خودما با لباساي خودم ميديدمخودت فکر میکنی چجور ادمی هستی؟
خوب یا متوسط یا بد؟
میخوام بدونم بسته به اینکه ادم چجور ادمی باشه مردننش سخت یا اسون میشه؟
در ضمن تو کامل از دنیا رفته بودی یا اغما بودی؟
اخه ادم مرده رو که آیسیو نگه نمی دارن!
شاید مردن واقعا ترسناک تر و عجیب غریب تر باشه!
من نميدونم خودم چجور آدميم اما ذكر كلا خيلي ميگماین قسمتش فقط برای اولیاء خدا اینجوره وگرنه برای بقیه خیلی سخته ضمن اینکه موقع مرگ واقعی مرده ها سراغ آدم نمیاند که!
در واقع این تجربه شما خیلی ربطی به مرگ واقعی نداره چون اگه کسی اون مرحله رو درک کرد دیگه برگشتش در حالت کلی به این دنیا بعیده
خدا دوستوشن داشته
اتفاقا این حادثه چند ساله پیش برای خاله پدرم اتفاق افتاد.ایشون رو به سردخانه بردند و بعد زنده شدند!!!
من دفعه اول مردنما فهميدم و خودما و مرده هايي كه اومده بودن دنبالم ميديدمخودت فکر میکنی چجور ادمی هستی؟
خوب یا متوسط یا بد؟
میخوام بدونم بسته به اینکه ادم چجور ادمی باشه مردننش سخت یا اسون میشه؟
در ضمن تو کامل از دنیا رفته بودی یا اغما بودی؟
اخه ادم مرده رو که آیسیو نگه نمی دارن!
شاید مردن واقعا ترسناک تر و عجیب غریب تر باشه!
حداقل که به ما چیزی نگفتند!خوب خاله پدر شما چیزی نمیگفتن یعنی از احساسشون حرف نزدن واستون؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگم که مرگ اصلی خدا رو شکر نبوده منظورم مرگیه که حضرت عزرائیل لطف میکنند:دیمن نميدونم خودم چجور آدميم اما ذكر كلا خيلي ميگم
واقعا هم برام راحت بود
انگار يكي دست انداخت توي گلوم و نفسما در آورد و بعدم ديگه هيچي نفهميدم و مردم
اما باز برگشتم يه صداهاي صلوات فقط ميشنيدم و اون دوباري كه مردم كه اصلا نفهميدم
من اينا تجربه كردم و از مرگ اصلا نميترسم
چه تجربه جالب وکم نظیری..درمورد کسانی که برای مدتی مردن وبرگشتند زیادشنیدمعجيجه دلم چي توضيح بدم
من لحظه جون دادنم كامل يادمه و اينكه چجور انگار يكي دست انداخت داخل گلوم و نفسم را از جا درآورد و بعد ازاون كامل از اين دنيا دور شدم
خودما با همون لباسام داشتم ميديدم
با يه كم فاصله از من تعدادي مرده با لباس سفيد بودن كه اصرار داشتن منا ببرن
قبلش بگم من تمام انرژيم را جمع ميكردم و سرما تكون ميدادم اما كف پاهام سردي ميومد بالا
يه صداهايي ميشنيدم تا قطع شد اما خاهرم گويا بالاسرم بود و اول صداشا ميشنيدم اما بعد قطع شد
به گفته خودشون تو گوشم مدام صلوات ميفرستاده و من فقط اونا را حس ميكردم تا تموم كردم و نميدوننم چي شد برگشتم
دوبار تو آيسيو تو حالت اغما هم تموم كردم كه نفهميدم اما خاهرام بالا سرم بودن
تو مدت اغما من فقط حس ميكردم يكي ميومد كنارم مينشست واقعا ميديدمش ولي هوش نداشتم و كسي متوجه نميشده جز خودم
يه جورايي برامك هنوز مبهم و سخت اما جالب بود
جون دادن سخت نيست
من هيچ دردي اين چند روز حس نكردم
اصلا با اين سريالاي ساختگي جور در نمياد
فقط موقع بردنم كه مرده ها اوده بودن دنبالم فقط ميگفتم من تا كي بايد اينجا بمونم تا يه روز خونوادم را ببينم و........
همون موقع تموم كردم كه ميذارنم كنار و بعد ميان ميبينن يه تكون خوردم و باز شوك ......... وگرنه الان زير خاك بودم عجيجم
بازم سلام
خوبین؟
من از زدن این موضوع، قصد نداشتم که صحبت های مذهبی تو این تاپیک انجام بشه
این سوال فقط به دید و برداشت شما بعد از مردن مربوط میشه... شاید خوندن انواع تفکر ها برای بقیه جالب باشه
![]()
با سلامچه تجربه جالب وکم نظیری..درمورد کسانی که برای مدتی مردن وبرگشتند زیادشنیدم
تقریبا همگی دریک مسئله متفق القول بودندکه وارد دالانی ازنورشدن
شما حتما خیلی خوب وپاک زندگی کردید که به این راحتی روح ازبدنتون خارج شده
به هرحال خوشحالیم که الان دربین ما هستید وانشالله 120سال زندگی خوب وپرازبوی خدا داشته باشیدوبرای ماهم دعا کنید
من شخصا ازمرگ میترسم وازشب اول فبروچیزهایی که دراسلام گفته شده
.جدی؟مطالعات نشون داده دالان سفید رنگی که همه دیده اند بخاطر عدم رسیدن خون به عصب بیناییه و بس!!!!!!
با سلام
اولا براي مادر گراميتان در اين شبهاي خوب خدا طلب مغفرت ميكنم
ثانياً ببخشيد چه چيزهايي در اسلام گفته شده كه ترسناك است اگه منظورتون كتاب سياحت غرب است كه به نظر من كسي اون دنيا نرفته كه اطلاعات داشته باشد. كتاب مرجع ما مسلمانان قرآن است تا جاييكه من ميدونم دنيا آخرت از دنيا براي آدمهاي خوب بهتره.
من شخصاً اعتقاد دارم اگه آدم خوبي باشي و حق و ناس را رعايت كني اون طرف خط زياد به مشكل برنميخوري چون خداوند عزوجل بخشنده و مهربان است و حق خود را ميبخشد ولي حقالناس را نميبخشد.
من چند سالي بود آمار نحوه مرگ فاميلها را در ميآوردم ، جالب بود بدون توجه به نماز و روزه هر كه آدم خوبي بود راحت از اين دنيا ميرفت و هركه يه كم بدي مرده بود چند صباحي را با بيماري سپري ميكرد و سپس ميمرد.
خوب این سختی و آسونی ماله قبل از جدا شدن روحه چون تو اون زمان کاملا برعکس میشه یعنی غیر مونین تو اون لحظه بسیار عذاب خواهند کشید ولو اینکه در تصادف بمیرنداین چیزیه که ما این دنیا میبینیم و از برزخ اون فرد خبر نداریم.راحت مردن فرد دلیلی بر خوب بودن یا راحت بودن فرد تو اون دنیا نیست. آدم بد زیاد بودن که راحت مردن و برعکس.حتی روایت داریم که برای بعضی از مومنان مرگ با سختی همراهه برای کفاره گناهانشون که حسابشون پاک تر باشه.
بحث گذشت خدا از حق الله هم به نظر من مثله اینه که یکی تو امتحان خوب نوشته و سره کلاس بوده و ... نمره امتحانو معلم بهش ارفاق میکنه ولی کسی که برگش سفیده رو که نمیشه بهش 20 داد.
مرسي عزيزمچه تجربه جالب وکم نظیری..درمورد کسانی که برای مدتی مردن وبرگشتند زیادشنیدم
تقریبا همگی دریک مسئله متفق القول بودندکه وارد دالانی ازنورشدن
شما حتما خیلی خوب وپاک زندگی کردید که به این راحتی روح ازبدنتون خارج شده
به هرحال خوشحالیم که الان دربین ما هستید وانشالله 120سال زندگی خوب وپرازبوی خدا داشته باشیدوبرای ماهم دعا کنید
من شخصا ازمرگ میترسم وازشب اول فبروچیزهایی که دراسلام گفته شده
دوست عزيز با سلاماین چیزیه که ما این دنیا میبینیم و از برزخ اون فرد خبر نداریم.راحت مردن فرد دلیلی بر خوب بودن یا راحت بودن فرد تو اون دنیا نیست. آدم بد زیاد بودن که راحت مردن و برعکس.حتی روایت داریم که برای بعضی از مومنان مرگ با سختی همراهه برای کفاره گناهانشون که حسابشون پاک تر باشه.
بحث گذشت خدا از حق الله هم به نظر من مثله اینه که یکی تو امتحان خوب نوشته و سره کلاس بوده و ... نمره امتحانو معلم بهش ارفاق میکنه ولی کسی که برگش سفیده رو که نمیشه بهش 20 داد.
.بازم سلام
خوبین؟
من از زدن این موضوع، قصد نداشتم که صحبت های مذهبی تو این تاپیک انجام بشه
این سوال فقط به دید و برداشت شما بعد از مردن مربوط میشه... شاید خوندن انواع تفکر ها برای بقیه جالب باشه
![]()
من سوالم جدیه دوست عزیز به شوخی بر گزارش نکنین ممنونم.
.
.
روح سرگردانمون میادتو شهر ... دنبال یه آدم مومن میگردیم که بریم تو خوابش و بیاد مار پیدا کنه ببره بیمارستان .... به قول حاج اقا لطف فیض الله ....
بعد یه دختر هم پیدا میشه که روحمون با روحش دوست میشه و پلیس 110 هم دیگه اونجا نمیتونه بما گیر بده که خانم چه نسبتی با شما دارن ... و این حرفااااااااااااااا
.
.
.
(قسمتی از سناریوی 5 کیلومتر تا بهشت!!!!)
دوست عزيز با سلام
بعيد ميدونم در اين دنيا ظلميبكني و راحت از اين دنيا بروي به قول معروف هر دست كه بدي همون دست ميگيري . كدوم ستمكار ا ميشناسي كه راحت و بدون پاسخ دادن به اعمال خودش از اين دنيا رفته باشد .
اين را بهش اعتقاد دارم اگر برگه سفي را هم به خدا بدهي از روي كرمش بهت نمره پاسي را ميده و فرقش با آدم هاي خوب درجهايي است كه آنها ميدهد به خاطر همين هم به اون يوم الحسرت ميگن .
نهر و درخت و ... در بهشت بهانه است موضوع اصلي قرب الهي است .با توجه به اعمالت ميزان قرب الهي مشخص ميشه
خواهش میکنم شما خیلی مهربونی به کسی که تاحالایکیارم تو سایت ندیدیش انقدر لطف داریمرسي عزيزم
نظر لطف و بزرگواريتونه
خيلي دوستون دارم و برام عزيزين.انشا الله مابقي عمر شما باشه و سالم و تندرست باشين
بوس بوس
سلام..خیلی از لطفتون ممنونم..انشالله همسر گرامی شماهم مورد رحمت خدا قرار گیرندبا سلام
اولا براي مادر گراميتان در اين شبهاي خوب خدا طلب مغفرت ميكنم
ثانياً ببخشيد چه چيزهايي در اسلام گفته شده كه ترسناك است اگه منظورتون كتاب سياحت غرب است كه به نظر من كسي اون دنيا نرفته كه اطلاعات داشته باشد. كتاب مرجع ما مسلمانان قرآن است تا جاييكه من ميدونم دنيا آخرت از دنيا براي آدمهاي خوب بهتره.
من شخصاً اعتقاد دارم اگه آدم خوبي باشي و حق و ناس را رعايت كني اون طرف خط زياد به مشكل برنميخوري چون خداوند عزوجل بخشنده و مهربان است و حق خود را ميبخشد ولي حقالناس را نميبخشد.
من چند سالي بود آمار نحوه مرگ فاميلها را در ميآوردم ، جالب بود بدون توجه به نماز و روزه هر كه آدم خوبي بود راحت از اين دنيا ميرفت و هركه يه كم بدي مرده بود چند صباحي را با بيماري سپري ميكرد و سپس ميمرد.