فقط خدا................

nazi khanom

عضو جدید
 

mohandes soror

عضو جدید
کاربر ممتاز


مرا آیا امیدی هست در این بیغوله بازار سیاهی ؟

در این دنیای بی پناهی

تو را آیا امیدی هست بر من بباری؟


چو باران بهاری و یا شبنم صبح گاهی


مرا آیا گریزی هست از شبهای بی پناهی


و نوری هست آیا بشکافد دل این سیاهی
 

mohandes soror

عضو جدید
کاربر ممتاز

[SUB]

امروز[/SUB] [SUP]هوا[/SUP] کلیـ [SUB]دو نفره[/SUB][SUP] بود[/SUP]


فقط[SUP] تو[/SUP]...
[SUB][SUP]

و
[/SUP][/SUB]

فقط [SUB]من[/SUB] ...
 

nazi khanom

عضو جدید


مرا آیا امیدی هست در این بیغوله بازار سیاهی ؟

در این دنیای بی پناهی

تو را آیا امیدی هست بر من بباری؟


چو باران بهاری و یا شبنم صبح گاهی


مرا آیا گریزی هست از شبهای بی پناهی


و نوری هست آیا بشکافد دل این سیاهی

خیلی عالی بود ممنون:gol:
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
خدایا!!
تو اگر نباشی به که می توان گفت حرف هایی را که به هیچ کس نمی توان گفت؟؟
مدعیان رفاقت ،هر کدام تا نقطه ای همراهند .
عده ای تا مرز مال،عده ای تا مرز آبرو، عده ای تا مرز جان
و
همگان تا مرز این جهان!
تنها تویی که هماره می مانی، بمان!
 

nazi khanom

عضو جدید
خدایا!!
تو اگر نباشی به که می توان گفت حرف هایی را که به هیچ کس نمی توان گفت؟؟
مدعیان رفاقت ،هر کدام تا نقطه ای همراهند .
عده ای تا مرز مال،عده ای تا مرز آبرو، عده ای تا مرز جان
و
همگان تا مرز این جهان!
تنها تویی که هماره می مانی، بمان!
زیبا بود ممنون:gol::gol::gol:
 

nazi khanom

عضو جدید


خدا : بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است .
بنده : خدايا ! خسته ام ، نمي توانم .
خدا : بنده ي من ، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا ! خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم .
خدا : بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان .
بنده : خدايا ! سه رکعت زياد است .
خدا : بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا ! امروز خيلي خسته ام ! آيا راه ديگري ندارد ؟
خدا : بنده من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد !
خدا : بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! هوا سرد است ! نميتوانم دستانم را از زير پتو در بياورم .
خدا : بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب ميکنيم .
بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد .
خدا : ملائکه ي من ! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده ، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده .
ملائکه : خداوندا ! دوباره او را بيدار کرديم ، اما باز خوابيد .
خدا : ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست .
ملائکه : پروردگارا ! باز هم بيدار نمي شود !
خدا : اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر ميآورد .
ملائکه : خداوندا ! نمي خواهي با او قهر کني ؟
خدا : او جز من کسي را ندارد ... شايد توبه کرد ...
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری .
 

sahar alone

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسییی خدا تنها کسیه که تو تنهاییا باهامونه فقط خداااااااااااااااااااااااااا
 

Similar threads

بالا