جام جم آنلاين: بازيهاي المپيك مدرني كه از سال 1896 ابداع شد و فقط در ايام جنگ جهاني اول و دوم شاهد تعطيلي سه دوره خود بود، بعد از شروع محقرانه سال 1896 در آتن اينك در آغاز دوره سيام خود در لندن تبديل به غولي سياسي، اجتماعي، تبليغاتي شده كه مهار آن حتي از كميته بينالمللي المپيك (IOC) و نهضت المپيك كه بانيان و خالقان آن بودند، برنميآيد.

از آغاز، قرار گذاشته شد كه المپيكها فقط هر چهار سال يك بار برگزار شود، اما شدت استقبال از آن به حدي بود كه يك دوره بينابيني نيز براي اين رقابتها در حدفاصل ادوار 1904 و 1908 تدارك ديده و اجرا شد. بين سنتلوييز 1904 و لندن 1908، مسابقات 1906 آتن نيز برپا شد كه IOC هنوز از پذيرش آن به عنوان يك دوره رسمي المپيك ابا دارد. اگر در آغاز فقط 12 كشور به دوره نخست المپيك آمدند، اينك فقط سهميهگذاريها و گذاشتن ركوردهاي ورودي است كه باعث توقف ورزشكاران پرشمار متوسط در برابر ديوار بلند المپيكها شده و تعداد كشورها را در مرز 205 نگه داشته و شمار ورزشكاران را کمتر از 11 هزار نفر كرده است.
المپيك 1916 در برلين به اين سبب كه خود آلمانيها آتشافروزي و جنگ جهاني اول را برپا كردند و المپيكهاي 1940 هلسينكي و 1944 لندن به اين سبب كه ژرمنها باز با راهاندازي حزب نازي پايهگذار جنگ جهاني دوم شدند، برگزار نشد، اما لندن به جبران المپيك لغو شده 1944، سال 1948 ميزبان المپيك شد و نوبت هلسينكي هم سال 1952 رسيد و بعدها كار به المپيك توكيوي 1964، مكزيك 68، مونترال 76، سئول 88، سيدني 2000 و پكن 2008 هم رسيد.
حالا در قرن بيست و يكم و هزاره سوم با وجود مخارج نجومي ميزباني المپيكها بر سر برگزاري آن رقابت و دعواست زيرا پول و هزينهاش را ولو با تاخير پس ميدهد و كشور ميزبان را به يك شكوه تبليغاتي ويژه نايل ميكند و مدتها در صدر اخبار جهاني جاي ميدهد.
شايد ناآراميهاي بزرگ سياسي، المپيك 72 را ويران و المپيكهاي 80 و 84 را بيرونق كرده باشد و به المپيك 76 هم كه توسط آفريقاييها تحريم شد، لطمهزده باشد، اما نهضت المپيك برخود ميبالد كه 116 سال بعد از به راه افتادن المپيكهاي مدرن، موجود و مخلوقي را در دست دارد كه همه قبول دارند از يك واقعه ورزشي صرف به يك پديده بزرگ اجتماعي تغيير ماهيت داده و مرزهاي سياست را درنورديده است. بازيهاي المپيك به نوعي تبديل به سلاحي هولناك شده و خيليها برتري حكومتي خود را در سايه اثبات رجحان ورزشي خود در المپيكها جستجو ميكنند.
هنوز هم جامجهاني فوتبال كه مثل المپيكها هر چهار سال يك بار برگزار ميشود به لحاظ جذابيت و جلب تودهها چند گام از المپيكها پيش و از آن محبوبتر است، اما وسعت تاثيرگذاري المپيكها چيز ديگري است و سند آن را ميتوان پويايي و چشم نوازي رشتههايي چون دووميداني، ژيمناستيك و شنا دانست. اعجاز ورزشكاران اين رشتهها بارها توسط غوغاهاي دوپينگ مخدوش شده، اما ابرهاي تيره معمولا كنار رفته و خورشيد غناي فني المپيكها كه ايرانيهاي هنرمند نيز در آن سهيم بودهاند تابيدن گرفته است.
لندن 2012 و وجوه مختلف آن در صفحات پيش رو مورد ارزيابي قرار خواهد گرفت که نمادهاي گذشته و امروز آن، 16 روز داغ و استثنايي و غيرقابل پيشبيني را نويد ميدهد.
المپيكهاي شلوغ
ابتدا تعداد شركتكنندگان المپيك كمتر از آن بود كه در قالب چنين نام بزرگي بگنجد، اما بتدريج قضايا برعكس شد و شمار حاضران چنان بالا گرفت كه كميته بينالمللي المپيك (IOC) تعداد رشتهها را كاهش داد و اجازه نداد كه حداكثر از 35 و سپس 30 ورزش در هر دوره بازيها فراتر رود و شمار ورزشكاران حاضر در المپيك نيز به عدد حداكثر 10500 نفر محدود شد. با اين حال امروز هم درباره زياد بودن اين اعداد بحث و اظهارنظر جريان دارد و گفته ميشود كه تعداد زياد همراهان و هياتهاي اعزامي و دشواري جا دادن آنها در دهكده المپيك، همواره ميزبانها را آزار ميدهد. اين در حالي است كه تعداد كشورهاي به رسميت شناخته شده در سازمان ملل و كميته بينالمللي المپيك به عدد 209 رسيده و هر چند خيليها از آنها حداكثر دو تا چهار نفر را به اين رقابتها ميفرستند، اما تعدد نامها باز هم مسالهساز و برنامهريزي براي اين همه رشته طي فقط شانزده روز برگزاري مسابقات پيوسته دشوارتر ميشود.
تعدادي از رشتههاي ورزشي المپيكها خود مبتني بر مواد و قسمتهاي متعدد هستند و دووميداني، شنا، تيراندازي و قايقراني مدالهايي غيرقابل شمارش دارند. اگر از روز اول المپيكهاي مدرن تا امروز را مبناي بررسي خود قرار دهيم متوجه ميشويم كه فقط چهار رشته، دووميداني، شنا، شمشيربازي و ژيمناستيك همواره در اين رقابتها حاضر بوده و هرگز حذف نشدهاند و بقيه رشتهها گاه بوده و گاه حذف شدهاند. ورزشهاي واليبال، بسكتبال و بدمينتون اولين بار سال 1924 به طور امتحاني وارد برنامه بازيهاي المپيك شده و بتدريج در ادوار بعدي جايشان قطعي و ثابت و مدالهايشان رسمي شد.
بريتانياييها در انتظار 4 ميليارد سود
اگر آخرين ادعاي انگليسيها را قبول داشته باشيم هزينه برگزاري المپيك سيام در خاك اين كشور قدري بيش از 9 ميليارد پوند بوده است. يك خرج عمده بريتانياييها در راه ميزباني المپيك 2012 به ساخت دهكده ورزشكاران اين بازيها مربوط شده است. اين دهكده كه در منتهياليه شرق لندن قرار دارد، چهره شرق پايتخت انگليس را كه در همه جاي آن ميتوان بناها و عمارات سنتي را يافت، تغيير داده و آن را مدرنتر كرده است. در پارك المپيك 9 ورزشگاه و سالن ورزشي داير شده است كه دو مورد از آنها موقتي است و بعد از اتمام المپيك و پارالمپيك برچيده خواهند شد. اگرچه مخارج ساخت تاسيسات مسابقهها بسيار بالا و ساير هزينههاي رقابتها نيز چشمگير بوده است، بريتانياييها اميدوارند المپيك 2012 در طول زمان و به واقع طي سه چهار سال آينده حداقل 13 ميليون پوند را به خزانه آنها برگرداند كه در آن صورت 4 ميليارد پوند سود خالص نصيب ميزبان اين دوره المپيك خواهد شد.
نگاه اول بريتانياييها به توريستهايي است كه حين سفر به لندن سري به تاسيسات المپيك هم خواهند زد و پولها و وروديههايي را براي بازديد از آن خواهند پرداخت. المپيك 2008 در پكن به روايتي 5/3 ميليارد سود را نصيب ميزبانان چينياش كرد.
اين در حالي روي داد كه رويكرد و تكيه بيش از حد چينيها به سازمانهاي خارجي و سرمايهگذاران غريبه و افراد واسطه و دلال به قصد تامين هزينههاي لازم و ساماندهي امور تبليغاتي مسابقات عملا دست آنها را از مقادير زيادي سود بالقوه كه در صورت معامله مستقيم آنها با نهادهاي سرمايهگذار نصيبشان ميكرد، كوتاه ساخت.