فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

توحید انعکاس نمایانتری نداشت

جز در مقام عالی زهرا فنا شدن

ملک وجود فلسفه دیگری نداشت

زهرا اگر در اول خلقت ظهور داشت

دیگر خدا نیاز به پیغمبری نداشت

فرموده اند در برکات وجود او

زهرا اگر نبود علی همسری نداشت

محشر بدون مهریه ی همسر علی

سوگند می خوریم شفاعتگری نداشت

حتی بهشت با همه نهرهای خود

چنگی به دل نمی زد اگر کوثری نداشت

دیروز اگر به فاطمه سیلی نمی زدند

دنیا ادامه داشت، دگر محشری نداشت
شاعر: علي اكبر لطيفيان
 

*محیا*

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حضرت فاطمه زهرا (س) از دیدگاه بزرگان

حضرت فاطمه زهرا (س) از دیدگاه بزرگان

دكتر علي ابراهيم حسن:

زندگي فاطمه «عليها السلام» صفحات نادري از تاريخ است كه در آن جلوه‌هاي عظمت ملموس است.
او همچون بلقيس نبود كه عظمتش از تخت پادشاهي رسيده باشد، مثل ثروتمندان نبود كه بزرگيش از ثروت فراوان حاصل شده باشد و همانند عايشه نبود كه شهرتش را از تشكيل سپاه به‌دست آورده باشد. بلكه شخصيتي فوق تصور داشت كه پيرامون آن را هاله‌اي از حكمت و جلال فراگرفته است.
حكمتي كه ناشي از كتب و فلاسفه و دانشمندان نبود چرا كه در اينها حيله‌ها و تزويرهاي فراوان است. عظمت و جلال او ناشي از ملك و ثروت نبود بلكه جوششي از درون نفس بود. شايد بتوان گفت عظمت فاطمه «عليها السلام» همان بود كه عايشه مي‌گفت نيكوتر از فاطمه «عليها السلام» جز پدرش كسي نبود.
فاطمه «عليها السلام» همان‌گونه كه زندگيش بزرگ بود، مرگش نيز عظمت داشت.




فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت

زهرایی و خورشید غبار قدمت

کی گفته که تو حرم نداری بانو؟

ای وسعت دلهای شکسته ، حَرَمت


شهادت مظلومانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)برتمامی شیعیان تسلیت باد​
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
امشب دل سنگ کوچه‌ها می‌گرید
یک شهر خموش و بی‌صدا می‌گرید

تشییع جنازه غریب زهراست
تابوت به حال مرتضی می‌گرید

شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
 

Rah Pardaz

همکار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص راهداری
کاربر ممتاز
باعلی از یاعلی یک نقطه کم دارد یاعلی گفتن کجا و باعلی بودن کجا
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)


شهادت دخت نبی مکرم اسلام،حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر همه شیعیان و آزادگان جهان تسلیت باد


«غیرت فاطمی»
تو ستون استحکام عرشی بانو! این‌گونه بر زمین نیفت!
برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو اتکا دارد.
برخیز! همه زخم‌هایت را پنهان کن تا دشمن، آرزوی پیروزی را برای خویش به گور ببرد.
هنوز باید باشى. هنوز اسلام نیازمند خطبه‌های توست. هنوز امیرالمؤمنین علی(ع) انقلاب و غیرت فاطمى تو را پشتوانه خویش می‌خواهد. برخیز و با همین نیمه‌جان مجروح، با همین پیکر زخم‌خورده در کوچه‌های شهر جاری شو.
در تمام خانه‌های خواب برده را با دست‌های عصمت خویش بکوب تا بیدارشان کنى؛ تا تنها ماندن حجت خداوند را بدانند و به پا خیزند، تا پای‌مال شدن وصیت و میراث رسول را سکوت نکنند.
پس از تو غمگین نباید بود.
اکنون که تو رفته‌اى، تمام دردهایت به پایان رسیده‌اند. اینک در جوار پیامبر خاتم نشسته‌ای و بی‌شک، غصه‌هایت را سر بر دامان او از یاد می‌برى. امّا اندوه من از بی‌تو ماندن است...، از تنها شدنِ حقیقت بر روی این خاک پرفریب...، از درد دل‌های تلنباری که پس از تو تنها قلب پرسکوت چاه، یارای شنیدنش را خواهد داشت.
تو را پنهان از چشم‌های بخیل روزگار به خاک سپردم تا حسرت دیدار مزارت تا قیامت، دل‌های گنه‌کارشان را به آتش بکشد. تو را که ناموس حق بوده‌اى، دور از دست‌ها و چشم‌های نامحرم زمین دفن کردم. بگذار همه تا ابد بدانند دختر معصوم رسول خدا (ص) چنان از امت خویش در ستم بود که نخواست هیچ‌کس نشان مزارش را بداند. بگذار این بی‌نشانى، به نشانه اعتراضی ابدی در دل تاریخ جاودانه شود.
اینک من برای روزهای بعد از این غمگینم؛ روزهایی که باید بی‌تو نفس کشید و سکوت کرد و خون دل خورد. من برای این دنیای ستم‌کار و در غفلت غمگینم که از این پس قرار است نشانه‌های خداوند را بر روی زمین، یک به یک بیازارند و بر گمراهی خویش بیفزایند. از این پس اندوه من ابدی‌است؛ تا آن زمان که به تو بپیوندم.
شانه‌ای که پس از تابوت تو خسته و غمگین به خانه بازمی‌گردد، هیچ آرزویی جز ندیدن دنیا ندارد. دیگر دنیا با تمام فراخی‌اش برای من تنگ است؛ وقتی تو را در هیچ جای زمین نمی‌توان سراغ گرفت.
دیگر هیچ‌کس انگار در دنیا نیست؛ وقتی بین ازدحام مردم، بانوی بهشتی من حضور ندارد.
آه بانو! این کلبه محقر با تو فردوس برین بود برای من...، برای من و فرزندانی که دیگر طاقت نگاه‌های سوگوارشان را ندارم.
وقتی که تو بودى، سفره خالی و بی‌رونقمان گوارا بود؛ آنچنان که گویا مائده‌های آسمانی برایمان پهن بود و گرسنگی را کنار این سفره بی‌نان، با شمیم بهشتی تو از یاد می‌بردیم.
بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانواده‌ات را انفاق کنی و با لب‌های روزه‌دار، از خداوند بشنوی که: «وَیُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً».
نویسنده: مسعود ابره دری
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

ايّام « فاطميه» كه مي‌رسد، دلهاي عاشق و بيقرار، «سرود غم» مي‌خواند و منظومه اندوه مي‌سرايد.
وقتي يك بوستان، خزان زده شود،
وقتي يك گل، پرپر گردد و بلبلي به هجران گل مبتلا شود،
چه مي‌ماند؟ جز فصل ناليدن و موسم گريستن؟
فراق فاطمه، تنها علي را داغدار نكرد، بلكه چشم فضيلتها در داغ آن محبوبه پيامبر، خون گريست و ديدگان ارزشها، همواره گريان آن مظلومه تاريخ ماند
.
امروز، اگر آسمانِ دلِ ما هم ابري است، اگر هواي چشمان ما هم به ياد «رنج فاطمه» و «غربت علي»، باراني است،اين، تداوم همان گريستن‌هاي حسن و حسين عليهم السلام و زينب و كلثوم است.
به عشق زهرا‌عليهاالسلام دلخوشيم و از شهادتش دلخون!
هنوز هم سوالهاي ما بي‌پاسخ مانده است.
مگر فاطمه، تنها يادگار حضرت رسالت نبود؟
مگر سينه‌اش، بوسه‌گاه محمّد نبود؟ مگر پيامبر، هر روز هنگام عبور از برابر«خانه فاطمه» به اهل آن خانه سلام نميداد؟ مگر «مودّت ذي القربي» توصيه قرآن و اجر رسالت رسول نبود؟مگر خداوند، خشم و رضاي فاطمه را، خشم و رضاي خويش قرار نداد؟
پس چرا آن همه گريه و اشك؟ چرا آن همه بي‌حرمتي به حريم فاطمه؟
و چرا آن همه جفا بر آل مصطفي؟
«ايّام فاطميه»، مجموعه‌اي از جگرهاي سوزان، چشمهاي گريان، عزاداران سيه‌‌پوش و عاشقان درد آشناست.
فاطميّه، «فهرست غم» است، «سند مظلوميت» و « ادّعانامه شيعه» است.
اين روزها، ايّام مرور اوراق كتاب رنج زهراست. و هر ورق، شامل چندين « سوگ سروده» و «رنجنامه» است.
خدا را شاكريم كه نعمت «غم زهرا» را ارزاني‌مان كرده‌ است.
همنوايي روحهايمان با اندوههاي علي و فاطمه، نشان از سيراب شدن جان از «كوثر ولايت» است.
اين غم و اشك، نشانه «محبّت» است
.
و …
«تا نسوزد دل، نريزد اشك و خون از ديده‌ها».
هر چند ايّام فاطميه، داغ ما تازه مي‌شود، امّا مرور بر اين «فهرست غم»، ما را به فاطمه نزديكتر مي‌كند،
جانمان، جرعه نوش «زمزم ولا» مي‌شود،
قلبمان شفافيّت زهره زهرا را بهتر لمس مي‌كند،
گريه‌ها، شفيع ما مي‌گردد، تا در آستان عترت، عزّت يابيم،
قطرات اشك، در سوگ «اهل بيت»، ما را هم اهل اين «بيت» مي‌كند و مهمان سفره تولّا


بقلم جواد محدثی

 

Similar threads

بالا