غزه و سواستفاده

karo7

اخراجی موقت
چندی پیش بحث داغی به وجود آمده بود، خبر نگاریکه از فرق کفش و قلمش آگاه نبود!!!!! بسیاری سو استفاده کردند!!!! از جمله ا...
بهرحال!!!!
اما دیروز کارگزاران توقیف شد!!!!
روزنامه ای که در چند ماه اخیر خوب عمل کرده بود و به تنها روزنامه ای که به دفاع از دانشجویان می پرداخت تبدیل شده بود، روزنامه ای که ...
اما تنها دلیل این توقیف چاپ گوشه هایی از اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت در نقد حماس بود. جالب است حماس هم به خط قرمز تبدیل شده است!!!
باز بهرحال!!!
اما آنهایی که تا دیروز حق پرتاب کفش برای خبرنگار قائل می شدند، آنهایی که پرتاب یک کفش را اوج آزادیخواهی یک خبر نگار می دانستند، اکنون کجایند!!؟ چرا به تعطیلی یک روزنامه برای انتقاد از حماس که عامل اصلی بدبختی مردم فلسطین است اعتراضی ندارند!!؟
شاید تنها جواب برای سکوت آن عده سو استفاده از کفش آن خبرنگار باشد و این قضیه نشانی بر سو استفاده چی بودن آنان دارد، که در حقیقت آزادی و عدالت برای آنها اهمیتی ندارد و انچه پر اهمیت برایشان است بهره برداری سیاسی است.
ولی باز هم بهر حال!!!
باید دقت کرد که این چند روزه غزه و بسیاری دیگر مسائل تبدیل به وسیله ای برای سرکوب و محدود کردن عده ای در داخل گردیده، و باید دانست که دلیل توقیف روزنامه کارگزاران غزه نبوده بلکه نزدیکی انتخابات و توقیف روزنامه های اصلاحطلب شاید تنها هدف باشد!!! سرنوشتی که شهروند امروز نیز چندی پیش بدان دچار گردید، که شاید در آینده گریبان دو روزنامه اعتماد و آفتاب یزد را نیز بگیرد!!!
 
آخرین ویرایش:

karo7

اخراجی موقت
مطلب منتشر شده در روزنامه کارگزاران:

 

karo7

اخراجی موقت
متن کامل اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت:


آنچه هفته های متمادی است در غزه اتفاق می افتد، قصه ی بیش از نیم قرن منازعات مناطق فلسطینی است که لکه ی خونبار و ننگینی بر صفحات تاریخ بشریت در استمرار خشونت و میل به جنگ افروزی است. انسان های بی دفاعی که سال هاست ذیل بی تدبیری رهبران و کوردلی و فرصت طلبی سایر دول منطقه، قربانی این جنگ شده اند، تجسم خشونت در رسم منحط خونریزی و جنگ اند؛ مسأله ای که هر وجدان سلیمی را در انزجار از تداوم این وضعیت به درد آورده و مصر می کند.


بدیهی است که هر نوع کشتاری از طرف هر گروه و فرقه و حکومتی که صورت بگیرد، از آنجا که حرمت و کرامت بشریت را مخدوش و مضمحل می سازد، شدیداً محکوم است. چه ستاندن جان انسان ها با بمب و اسلحه باشد و چه تجهیز، تسلیح و تحریص طرفین برای گسترش آتش جنگ و آدم کشی.


خون خون می آورد و خشونت خشونت؛ و این چرخه ی باطل همچمنان مرگ می آفریند. بیش از نیم قرن تجربه ی خونبار در سرزمین های فلسطینی ثابت کرده که چرخه ی باطل جنگ و ترور و خشونت هیچ سرانجامی جز تباهی بیشتر و ویرانی فزون تر ندارد. عاملین و محرکان فاجعه ی انسانی امروز در غزه دولت هایی هستند که با تجهیز طرفین به موشک، راکت، بمب و مهمات می پردازند و رخصتی برای ایجاد اندک فضایی جهت گفتگو و مصالحه و قطع این وضعیت نکبت بار نمی دهند. آیا تندتر کردن آتش منازعات از جیب ملت هایی نظیر ایران و بر هم زدن معادلات به ضرر هر نوع ثبات و آرامش در مناطق بحران زده ی فلسطین نتیجه ای جز فاجعه ی غزه می توانست داشته باشد؟


واگذاری “درک منطق صلح” به خود مردم منطقه انتظاری است که از برخی حاکمان فرصت طلب منطقه می رود و برآورده نمی شود! حاکمانی که لااقل بخشی از هویت و بقای خود را در تدوام جنگ در منطقه تعریف کرده اند و برای این مسأله از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند. دست کسانی که به تسلیح و تشویق گروه هایی چون حماس پرداختند، گروهی که تا دیروز با صدام حسین نرد عشق می باخت و بر اثر مرگ صدام جنایتکار ۳ روز عزای عمومی اعلام کرد، به خون انسان های بی گناهی که در طول این مخاصمات به زمین ریخته آلوده است و اکنون می بایست در پیشگاه بشریت پاسخگوی وضعیت تأسف بار غزه باشند. جنایات امروز اسرائیل در غزه به شدت محکوم است. اما به همان اندازه پناه گرفتن گروه های تروریستی در کودکستان ها و بیمارستان ها جهت حمله به طرف مقابل که موجبات بمباران و مرگ بیشتر کودکان و غیرنظامیان را فراهم آورده نیز محکوم و حرکتی ضدبشری است.


دفتر تحکیم وحدت وضعیت فعلی در نوار غزه و کشتار غیرنظامیان و مردم بیگناه را شدیدا محکوم کرده و قربانی شدن انسان های بی دفاع خصوصا کودکان را حاصل منازعاتی دیگر در صحنه ی منطقه ای و بین المللی می داند. انتظار آن می رفت که پیش از رسیدن فجایع بدین جا، نهادهای بین المللی صلح و حقوق بشر، با وجود سنگ اندازی های برخی رهبران، برای قطع و فصل این کشتارهای ضدبشری اقدامات مؤثرتری انجام دهند. لذا جای آن است که نهادها و سازمانهای بین المللی برای توقف این کشتار خشونت بار و گسستن این تسلسل انتقام جویانه ی ضد بشری تصمیمات عاجلی اتخاذ کرده و در مرحله ی عمل نیز مانع از کشتار انسان های بی دفاع خصوصا کودکان شوند.


روابط عمومی
دفتر تحکیم وحدت
نهم دیماه هشتاد و هفت
 

karo7

اخراجی موقت
ظهر روز چهارشنبه (۱۱ دی) معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در تماسی با دفتر روزنامه‌ی “کارگزاران” حکم توقیف این روزنامه را اعلام داشت. این توقیف بخاطر درج بیانیه‌ی تشکل دانشجویی “دفتر تحکیم وحدت” در این روزنامه بوده است.

محمدرضا یزدان‌پناه، عضو هیأت تحریریه‌ی روزنامه “کارگزاران” در مورد چگونگی توقیف این روزنامه می‌گوید: «ظهر امروز (چهارشنبه، ۱۱ دی‌ماه) آقای ملکیان، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد با آقای سجادیان، مدیر مسئول روزنامه تماس گرفتند و اطلاع دادند که روزنامه “کارگزاران” توقیف شده است. گویا آقای ملکیان از وسط جلسه هیأت نظارت بر مطبوعات تماس گرفتند و این موضوع را اطلاع دادند و بعد از آن هم حکم کتبی هیأت نظارت بر مطبوعات به روزنامه “کارگزاران” واصل شد و روزنامه به این شکل تعطیل شد.»

آقای یزدان‌پناه در باره‌ی علت توقیف روزنامه افزود: «صبح امروز نامه‌ای از طرف وزارت ارشاد به روزنامه ارسال شد که در واقع اخطاری بود بابت انتشار بیانیه‌ی دفتر تحکیم وحدت درباره‌ی وقایع غزه. منتها این اخطار با خبر امروز روزنامه کیهان که روزنامه “کارگزاران” را به سخنگویی اسرائیل منتسب کرده و متهم کرده بود، همزمان شد. در نهایت در جلسه هیأت نظارت بر مطبوعات تصمیم به توقیف روزنامه گرفته شد. در واقع علت اصلی توقیف انتشار بیانیه دفتر تحکیم وحدت درباره حوادث غزه بوده است.»

دفتر تحکیم وحدت در بیانیه‌ی خود که بخشی از آن در روزنامه “کارگزاران” به چاپ رسید، آورده است که «جنایات امروز اسرائیل در غزه به شدت محکوم است. اما به همان اندازه پناه گرفتن گروه‌های تروریستی در کودکستان‌ها و بیمارستان‌ها جهت حمله به طرف مقابل که موجبات بمباران و مرگ بیشتر کودکان و غیرنظامیان را فراهم آورده نیز محکوم و حرکتی ضدبشری است.»

کیهان خوراک تهیه می‌کند

محمدرضا یزدان‌پناه در زمینه‌ی انگیزه‌های دیگری که می‌توانسته به توقیف روزنامه‌ی “کارگزاران” بیانجامد می‌گوید: «توقیف مطبوعات در ایران اصولا فقط احتیاج به یک بهانه دارد. به محض این‌که بهانه‌ی لازم فراهم شود، روزنامه‌های اصلاح‌طلب و مستقل توقیف می‌شوند. متأسفانه انتشار خبر دیروز باعث فراهم آمدن این بهانه شد. مطلبی که روزنامه کیهان امروز صبح انتشار داده بود، نشان می‌داد که این روزنامه دارد خوراک ویژه‌ی جلسه‌ی هیأت نظارت بر مطبوعات را فراهم می‌کند. اصولا توقیف مطبوعات در ایران نیازی به رعایت‌های قانون ندارد. ضمن این که برای توقیف “کارگزاران” در هیچ کجای قانون مطبوعات و قوانین کشوری محمل قانونی وجود ندارد.»

این عضو هیأت تحریریه روزنامه “کارگزاران” گفت که تاکنون با اتهام‌هایی چون “اقدام علیه منافع ملی” یا “توهین به مقامات نظام” روزنامه‌ها را تعطیل می‌کردند. ولی این بار تعطیلی روزنامه بخاطر توهین به یک سازمان خارجی غیرایرانی صورت گرفته است.

اتهام توهین به یک گروه خارجی

یزدانپاه افزود: «حتا اگر فرض بگیریم بیانیه‌ی دفتر تحکیم وحدت که در “کارگزاران” منتشر شد، توهین به گروه حماس بود، تا الان هیچ روزنامه‌ای در ایران به اتهام توهین به یک گروه خارجی توقیف نشده و اساسا یک چنین اتهامی در قانون مطبوعات و دیگر قوانین ایران وجود ندارد. از این رو توقیف روزنامه “کارگزاران” کاملا غیرقانونی است.»

روزنامه کیهان در شماره روز چهارشنبه (۳۱ دسامبر) در بخش خبرهای ویژه‌ی خود مقاله‌ای نوشت که عنوان آن «اینجا رادیو اسرائیل است! صداى ما را از دفتر تحکیم وحدت مى شنوید!» بود. کیهان نوشت، این ادعا که رزمندگان حماس در کودکستان‌ها و بیمارستان‌های غزه مخفی شده‌اند، قابل اثبات نیست و از آن گذشته رزمندگان حماس از مردم این کشور قابل تفکیک نیستند. این روزنامه مدعی شد، بیانیه‌ی دفتر تحکیم وحدت با اظهارات مقام‌های اسرائیلی انطباق کامل دارد.

تهدید تحریریه کارگزاران

عضو هیأت تحریریه‌ی روزنامه‌ی “کارگزاران” در زمینه فضای درون هیأت تحریریه گفت، همکاران وی دفتر روزنامه را بدلیل تهدیدهایی که از خارج صورت گرفته است، تخلیه کرده‌اند.

وی افزود: «تقریبا بچه‌های روزنامه تا یکساعت پیش در تحریریه حضور داشتند. منتها پس از آنکه اعلام شد که برخی افراد تماس گرفته و تهدید کرده‌اند به دفتر روزنامه حمله خواهند کرد، تحریریه تخلیه شد و کلیه مسئولان روزنامه، محل را ترک کردند. تماس‌های مشکوک و تهدیدآمیزی گرفته شده بود و اعلام کرده بودند توسط برخی افراد به روزنامه حمله خواهد شد. به خاطر همین همکاران روزنامه را ترک کردند تا ببینیم شرایط بعدا چگونه پیش خواهد رفت.»
 

karo7

اخراجی موقت
علی خردپیر :
بالاخره بهانه ای جور شد تا روزنامه " کارگزاران " را هم توقیف کنند. روزنامه ای که به تعویق افتادن
دستمزد خبرنگاران و دیگر کارمندانش در این ماه های اخیر ، موضوع بحث بسیاری از ما بود. روزنامه ای که از زمستان سال گذشته ، دور دوم انتشارش را از سر گرفته بود و دیری نگذشت که مدیرمسوول با آن افاضات عجیب و غرییش در برابر دوربین سیمای ضرغامی و پس از آن روی خروجی خبرگزاری فارس همه ما را به شگفتی واداشته بود.
به خیال برخی کارگزاران قرار بود ارگان رسمی به اصطلاح حزبی به نام کارگزاران سازندگی باشد که البته هرگز نشد. خبرنگاری نبود که به طور رسمی گرایشی به این به اصطلاح حزب داشته باشد و در قالب حمایت و در جهت اهداف آن گروه خاص به استخدام روزنامه در آمده باشد.
روزنامه کارگزاران از همان اول روزنامه ای شد که پناسیل بالقوه ای برای جلب گرایش های گوناگون طیف اصلاح طلبان را در خود نمایان و بالفعل ساخت . از ملی - مذهبی ها تا مشارکت و از تحکیم وحدتی تا مستقل ها .
از نخستین روز آغاز به کار دوره تاره انتشار این روزنامه به دعوت دبیر گروه اقتصادی مشغول به کار شدم.
یکی دو ماه اول کار هر نشریه تازه متولد ، سخت ترین روزهای کاری است. باید روزنامه را معرفی کرد و این هم همتی می طلبد که در اغلب همکاران وجود داشت.
این همکاری با حضور آرش حسن نیا تا پایان اسفند به طول انجامید. روزگار اما چنان گشت که فروردین امسال چند خیابان بالاتر از کوچه یزدان پرست،مستقر شوم.به همشهری امارات رفتم و در همه این ۱۰ ماه گذشته شاید دو سه باری بیشتر نشد که به دیدار همکاران و دوستان عزیزی که در آن تحریریه داشتم بروم .
روزگار ما پیچیده تر از آن است که بشود هر لحظه اش را به سادگی به زبان آورد .
همین دیشب بود که به یکی از دوستان داشتم می گفتم که چه تلخ بود آخرین جمله ای که از سردبیر شنیدم وقتی که گفتمش دیگر همکاری نخواهم کرد. تلخ بود اما تلخ تر این است که باز روزنامه ای توقیف شود و باز عده ای در این شرایط اقتصادی بیکار .
تلخ است که روزنامه نگاری در این مملکت جدای از "بی در و دروازه" شدنش ، آنقدر با توقیف و بگیر و ببند دست و پنجه نرم کرده است که خبر مرگ یک رسانه مکتوب دیگر خبری تکان دهنده نیست.
تلخ است که روزنامه نگاری در این مملکت بازیچه دست عده ای سیاست باز است اما تلخ تر آنکه روزنامه نگار بی حرمت است.
اینجا ایران است. به وقت نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری .
نوشتن درباره دلایل توقیف روزنامه و سخن گفتن از تهدید های صورت گرفته را به دوستانی می سپارم که به طور مستقیم درگیر ماجرا بودند.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرنوشتی که شهروند امروز نیز چندی پیش بدان دچار گردید، که شاید در آینده گریبان دو روزنامه اعتماد و آفتاب یزد را نیز بگیرد!!!

درود
روزنامه اعتماد که از پارسال شدیدتر درمنگنه قرارش دادن مخصوصا کیهان که با انتشارکذبیات ولجن پراکنی های دروغین سعی داشت نام نویسندان اعتماد رو به زیر بکشه ولی در توانش نبود!
 

Similar threads

بالا