"پاسیو"چگونه از غرب به ایران بازگشت
پادیاو یکی از جذابترین فضاهای معماری ایرانی است که به غرب رفته و حالا به سبب غرب زدگی معماران ایرانی و به نام پاسیودر بازگشت به ایران و لیبرالیزه شدنش، به فضایی سخیف و تهی از معنا بدل شده است.
امروزه هنگامی که نام "پاسیو" را از یاد میگذرانیم، بی درنگ تصویری از چاهکی در ذهنمان نقش میبندد که نهایتا طبق قوانین شهرداری مساحتی حدود 24 متر دارد، و دور تا دور آن را پنجرههای همسایهها احاطه کرده است. کولرهای آبی دودکش ها و ... دکوراسسیون خاصی به آنداده و برخی هم همکف آن را سقف زدهاند و برای خودش انباریای شده است.
اگر بخواهیم کمی فارسیتر از مفهوم"پاسیو"(1) یاد کنیم، میگوییم "حیاط خلوت". اما امروزه خلوتی آن بیشتر به این خاطر است که کسی جرات حضور بی پروا را در آن ندارد، بس که همواره در دید و منظر همسایگان است؛ نه آنکه حیاط خلوت، خلوت انس بدون حضورنامحرمان باشد. پس این فضا در مرور زمان کاربری خود را به دلیل لیبرالیزه شدن تغییر داده و به یک نورگیر ساده تبدیل شده است. البته در شرایطی که هنوز برای معماری حیایی باقی باشد، وگرنه از اشرافیت همسایگان به پنجره های اتاق خوابها وو آشپزخانهها و پذیرایی و...که پنجره ای جهت جذب ور دسته دوم گشودهاند مفرّی نیست!
پاسیو هنوز اسمش پاسیوست اما کاربریاش تغییر یافته!
پاسیو کلمهای است که شاید فکر کنیدنامی غربی برای فضای نورگیر داخلی است و به همین خاطر فضایی اساساً غربی است که وارد معماری ایرانی شده ؛ اما واکاوی این واژه، قصه غمانگیزی از غربزدگی ولیبرالیزه(2) شدن معماری ما را در بطن خود محاکات میکند، که تبیین آن، ماموریت این نوشته است.
پاسیو اگرچه لفظی اسپانیایی است که به صورت patio نوشته میشود،و در زبان انگلیسی هم patio نوشته میشود؛اما این مفهوم ریشه در مفهومی به نام "پادیاو" دارد، که لفظی عمیقافارسی است. (3)
پادیاو عنصری کهن در معماری ایرانی ا ست که زیبایی و کارایی و فخر آن موجب شده تا پهنهی معماری جهان را از هند تاآندلس(4) در گذشته فتح نماید و امروزه با فراگیر شدن معماری گذشته در جهان، این عنصر ارزشمند معماری ایرانی در همه جای جهان یافت میشود.
پادیاو ایرانی در گرانادای اسپانیا
" پادیاو" در فارسی کهن به معنای طهارت و شستشوست و به آن، پادیاب یا پادیاوی نیز می گفتهاند. همچنین طشت آب را از این حیث که با آن شستشو میکردهاند، پادیابدان میگفتهاند.هنگامی که این مفهوم به صورت یک فضای معماری برای طهارت و پاکی شکل مىگیرد وجایگاههایی براى شستوشو ساخته مىشود، پادیاو نامیده مىشود و فضاى پادیاودر معمارى ایران زمین متولد میشود.(5)
شکلگیرى پادیاو در معمارى ایرانى نشان از آن دارد که فرهنگ ایرانى و آداب و رسوم و سبک زندگى آنان، قدر و قیمت آبرا براى طهارت و پاکى خوب مىداند و براى طهارت و پاکى جایگاه ارجمندى قائل است.چه اینکه پرستشگاهها را در مسیر آبها ولب چشمهساران برپا مىکردهاندتا عبادتکنندگان پیش از ورود به مهرابهها و نیایشگاهها خود را با آب تطهیرکنند و جامهاى سفید و منزه برتن کنند و با پاکترین حال به مهرابه عبادت بایستند.(6)
در برهه تاریخى صدراسلام ، با وروداسلام به ایران (7)، تغییرات و تبادلات فرهنگى زیادى رخ داد و ایرانیان فرهنگ تطهیر خود را با آموزه هاى اسلامى غنىتر کردند که اسلام به پاکى بها مىداد وبا مناسکى که براى پاکى روحى و جسمى مسلمین در نظر گرفته بود، آیین هاى تطهیرمسلمانان به وضو و غسلهاى مختلف مزین شده بود و نیاز مردمان به فضاهاى تطهیرازجمله وضوخانهها و حمامها براى غسلها و... افزوده شد. از قِبَل این تغییرات فرهنگى و نیازهاى جدید، فضاهاى معمارى جدید شکل گرفته و فضاهاى پادیاو به معمارى مساجد و اماکن مذهبى ورود پیدا کرد.
پادیاو، این عنصر معمارى ایرانى، پیشاز اسلام به صورت چهاردیوار کوچک بوده است، که جوى آب یا برکه یا حوضچهاى درمیان و رختکنها و طاق نماهایى در پیرامون خود تعریف کرده است( چنانکه نمونه هاى آن در اطراف و اکناف بلاد ایران از جمله در تپه میل ورامین مشهود است) و پس ازورود اسلام به ایران، به تناسب فضاى فرهنگى جدید و به فراخور نیاز جدید ایرانیان مسلمان، پادیاو خود را به روز کرده و در کنار ورودى مساجد و زیارتگاهها، به صورت وضوخانه در آمده است.
از سوی دیگر، ورود اسلام به ایران وتاثیر شگرف فرهنگی آن به تکامل پادیاو، این عنصر گرانقدر معماری ایرانی انجامید ودر عصر پس از اسلام، به دلیل جاری بودن آئینها و مناسک اسلامی در زندگی روزمره مردم ایران، پس از ورود به مدارس و ایجاد گودال-باغچه ها (8) در میانسرای آ نها، در خانههای ایرانیان نیز بار مییابد و گودالباغچهها را در فضای حیاط مرکزی شکل داده و حیاط خانه را به پادیاوی موسّع و دلنشین تبدیل میکند، که سایه درختانش بر سر اهالی خانه در کنار حوض آب و محل تطهیر گسترده است.
جایی هم که همچون شهرهای حاشیه کویر،به آب در سطح زمین دسترسی نداشتهاند، پادیاو به سردابه و حوضخانهای در کنارحیاط مرکزی و میانسرا مبدل شده، تا به این صورت، خود را با بوم شهر خود موافق کند.
جالبتر آن که، اعراب که هنوز معماری شکل یافتهای نداشتند، در تبادل فرهنگی خود با ایران، پادیاو ایرانی را ازایرانیان آموختند، و هر قلمروی را که در جهان فتح نمودند و مسجد و ابنیهای رابرپا کردند، پادیاو ایرانی را بر تارک فضاهای معماری آن نهادند؛ که جهان را از این قند پارسی شکرشکن کنند.
با بسط قلمرو اسلام، پادیاو نیز به سرعت توانست به عمق فرهنگهای همجوار نفوذ کند و به سرعت، پهنه فرهنگی نیمی ازجهان را از کرانههای هند تا آندلس دربنوردد.(9)
پس از آن ظهور پادیاو ایرانی را درحیاط مرکزی میبینیم، که محیط معماری درونگرای ایرانی را درونگراتر میکند. بدین وسیله اصل محرمیت و اصل حریم و حدود و پرهیز از اِشرافیت، به معماری جهان غربِ پیش از دوره مدرن، راه مییابد و این اصول به عنوان ارمغان پادیاو به معماری جهان تلقی میشود و حالا اگر کسی هم به آئین اسلام نباشد، اما در فضای معماری که پادیاو حضور دارد زندگی کند، خواسته یا ناخواسته گزاره های فرهنگیِ اسلام را که برپادیاو ایرانی حمل میشود، پذیرفته و به آئین اسلام(در حد گزاره های اسلامی پادیاو) زندگی میکند و آیههای تطهیری را که پادیاو بر او نازل میکند، خواسته یا ناخواسته می-پذیرد.
اکنون آثار معماری شمال آفریقا (10) وپهنه جنوب غربی اروپا حضور این عنصر معماری ایرانی را محاکات میکند و با توجه به بوم شهرهای شمال آفریقا و اروپا، از جمله شهر آندلس، زیباییهای خاصی را نیز به خود گرفته است و حتی با وجود آنکه پژوهشگران عرصه هنر و فرهنگ، ریشه همه پادیاوهارا در پادیاو ایرانی میدانند؛ به دلیل تطبیق این عنصر با بوم و متنوع شدن آن بابوم، نامهایی همچون؛ پادیاو اسپانیایی(Spanishpatio), پادیاو آندلسی(AndalusianPatio)، پادیاو ایتالیایی(Italianpatio) و پادیاو توسکان(Tuscanpatio) و پادیاو آفریقای شمالی(Moorishpatio) و پادیاو مراکشی و ... بر آن نقش زدهاند.
نمونهای نغز از نفوذ فرهنگی اسلام وتوسعه پادیاو به ممالک تحت قیومیت مسلمین، کاخ الحمرا در گرانادای اسپانیاست. به تایید پژوهشگران غربی، معماری و فرهنگ در اسپانیا با ورود مسلمانان اوج میگیرد(11)و کمال آن را در کاخ الحمرا نظارهگریم. ساختار ظریف الحمرا، جزئیات نفسگیر،تجلیل از زندگی، ترکیب طبیعت با طراحی انسان، همه بر این حقیقت صحه میگذارد که بازگشت مسیحیان به اسپانیا، و بازپسگیری حکومت از مسلمانان بعدها چه فاجعهای به بار آورد.
در قصر الحمرا، معماران مسلمان، درطراحی پادیاو آن، با کشیدن نهرهای آب از سرچشمه ها و جویبارها، باغ های کاخ را باچشمههایی رویایی، فوارهها و حوضهایی پرتلالو، تزیین کردهاند. موسیقی صدای آب در سرتاسر باغها و حوضخانهها طنین انداز است و گوش نوازی می کند. لذت اکتشاف پادیاوهای کوچکتر، لذت سیر و سیاحت در باغ را دو چندان میکند. محوطه شیران این قصرسلطنتی از زیباترین پادیاوهای آن است.
مسجد کردوبا(قرطبه) در استان کردوبا(به اسپانیایی: Córdoba) در جنوب اسپانیا و در منطقه آندلس نیز خودْ داستان اوج گیری معماری اسلامی-ایرانی را دربطن قاره اروپا پس از فتوحات مسلمین به گونه ای دیر محاکات میکند و پادیاو آن همچون نگینی بر تارک معماری این شهر میدرخشد؛ و آئین طهارت را از مسلمانان به اروپائیان میآموزد.
هنگامی که از استفاده عنصر پادیاوایرانی در معماری غربی سخن می گوییم، باید دقت نظر داشت که صرفاً بحث از حضور یک عنصر معماری نداریم؛ بلکه مراد ما تاثیر فرهنگی این عنصر و همچنین مجموعه عناصرمعماری است که پادیاو به همراه خود به معماری جهان به ارمغان داده است. چه اینکه پادیاو در حیاط مرکزی و میانسرا به کار میرود و بنابراین، حضور حیاط مرکزی موجب درونگرایی در معماری میشود؛ و در نتیجه معماری درونگرا به حفظ حریم و حدوددر خانه و در نتیجه حفظ محرمیت و پرهیز از اِشرافیت و دید نامحرمان به محیط زندگی انسان میانجامد؛ که این خود عطیهای است از مؤکدات اسلام. این چنین زیستن درچنین خانهای، آراستن خود به یکی از آئینهای سبک زندگی محمدی است و حیات طیبه اسلامی.
اما وجه غم انگیز حکایت پادیاو آنجاهویدا می شود که معماران امروز ایران، با پذیرش عنصری از معماری غرب و سبک زندگی آپارتمانی(12) ، سبک زندگی لیبرالی درون آن را به ساکنان آن حقنه کردهاند و به ناچار برای نورگیری فضاهای پس مانده داخلی به دامان حیاتخلوتی گریختهاند که نام آن "پاسیو"، تلفظ لاتین پادیاو ایرانی بوده؛ که حالا توسط روح فرهنگ لیبرالی در آپارتمان-ها، به زعم آلبر کامو (13) سخیف شده بود. بنابراین فضای مطهّرو تطهیر کننده پادیاو ایرانی به فضای آلوده پاسیو و حیات خلوت مدرن، تغییر شکل ومحتوا داد.
حالا دیگر از طهارت و پاکی و خلوت انس بودن این فضا درآپارتمانها خبری نیست و زیر چکمه نگاه سنگین نامحرمان، که پنجرههای نگاه خودرا به این خلوت گشودهاند، دیگر خلوتی باقی نیست و حضور پرمعنا، در میانسرا، ازلابهلای تلالؤ انوار شیشه-های رنگارنگ، و صدای نسیم سحر از لابهلای برگهای درختان گودالباغچه، کنار آبگیر پادیاو و سردابه، که در دل شب میشد وضو بگیری وهمان کنار اقامه ناشئه لیل کنی و ... افسوس امروزه فضای معماری ایران زیر سایه سنگین لیبرالْمعماری، در فقر چنین فضایی میسوزد.امروزه هنگامی که نام "پاسیو" را از یاد میگذرانیم، بی درنگ تصویری از چاهکی در ذهنمان نقش میبندد که نهایتا طبق قوانین شهرداری مساحتی حدود 24 متر دارد، و دور تا دور آن را پنجرههای همسایهها احاطه کرده است. کولرهای آبی دودکش ها و ... دکوراسسیون خاصی به آنداده و برخی هم همکف آن را سقف زدهاند و برای خودش انباریای شده است.
اگر بخواهیم کمی فارسیتر از مفهوم"پاسیو"(1) یاد کنیم، میگوییم "حیاط خلوت". اما امروزه خلوتی آن بیشتر به این خاطر است که کسی جرات حضور بی پروا را در آن ندارد، بس که همواره در دید و منظر همسایگان است؛ نه آنکه حیاط خلوت، خلوت انس بدون حضورنامحرمان باشد. پس این فضا در مرور زمان کاربری خود را به دلیل لیبرالیزه شدن تغییر داده و به یک نورگیر ساده تبدیل شده است. البته در شرایطی که هنوز برای معماری حیایی باقی باشد، وگرنه از اشرافیت همسایگان به پنجره های اتاق خوابها وو آشپزخانهها و پذیرایی و...که پنجره ای جهت جذب ور دسته دوم گشودهاند مفرّی نیست!
پاسیو هنوز اسمش پاسیوست اما کاربریاش تغییر یافته!
پاسیو کلمهای است که شاید فکر کنیدنامی غربی برای فضای نورگیر داخلی است و به همین خاطر فضایی اساساً غربی است که وارد معماری ایرانی شده ؛ اما واکاوی این واژه، قصه غمانگیزی از غربزدگی ولیبرالیزه(2) شدن معماری ما را در بطن خود محاکات میکند، که تبیین آن، ماموریت این نوشته است.
پاسیو اگرچه لفظی اسپانیایی است که به صورت patio نوشته میشود،و در زبان انگلیسی هم patio نوشته میشود؛اما این مفهوم ریشه در مفهومی به نام "پادیاو" دارد، که لفظی عمیقافارسی است. (3)
پادیاو عنصری کهن در معماری ایرانی ا ست که زیبایی و کارایی و فخر آن موجب شده تا پهنهی معماری جهان را از هند تاآندلس(4) در گذشته فتح نماید و امروزه با فراگیر شدن معماری گذشته در جهان، این عنصر ارزشمند معماری ایرانی در همه جای جهان یافت میشود.
پادیاو ایرانی در گرانادای اسپانیا
" پادیاو" در فارسی کهن به معنای طهارت و شستشوست و به آن، پادیاب یا پادیاوی نیز می گفتهاند. همچنین طشت آب را از این حیث که با آن شستشو میکردهاند، پادیابدان میگفتهاند.هنگامی که این مفهوم به صورت یک فضای معماری برای طهارت و پاکی شکل مىگیرد وجایگاههایی براى شستوشو ساخته مىشود، پادیاو نامیده مىشود و فضاى پادیاودر معمارى ایران زمین متولد میشود.(5)
شکلگیرى پادیاو در معمارى ایرانى نشان از آن دارد که فرهنگ ایرانى و آداب و رسوم و سبک زندگى آنان، قدر و قیمت آبرا براى طهارت و پاکى خوب مىداند و براى طهارت و پاکى جایگاه ارجمندى قائل است.چه اینکه پرستشگاهها را در مسیر آبها ولب چشمهساران برپا مىکردهاندتا عبادتکنندگان پیش از ورود به مهرابهها و نیایشگاهها خود را با آب تطهیرکنند و جامهاى سفید و منزه برتن کنند و با پاکترین حال به مهرابه عبادت بایستند.(6)
در برهه تاریخى صدراسلام ، با وروداسلام به ایران (7)، تغییرات و تبادلات فرهنگى زیادى رخ داد و ایرانیان فرهنگ تطهیر خود را با آموزه هاى اسلامى غنىتر کردند که اسلام به پاکى بها مىداد وبا مناسکى که براى پاکى روحى و جسمى مسلمین در نظر گرفته بود، آیین هاى تطهیرمسلمانان به وضو و غسلهاى مختلف مزین شده بود و نیاز مردمان به فضاهاى تطهیرازجمله وضوخانهها و حمامها براى غسلها و... افزوده شد. از قِبَل این تغییرات فرهنگى و نیازهاى جدید، فضاهاى معمارى جدید شکل گرفته و فضاهاى پادیاو به معمارى مساجد و اماکن مذهبى ورود پیدا کرد.
پادیاو، این عنصر معمارى ایرانى، پیشاز اسلام به صورت چهاردیوار کوچک بوده است، که جوى آب یا برکه یا حوضچهاى درمیان و رختکنها و طاق نماهایى در پیرامون خود تعریف کرده است( چنانکه نمونه هاى آن در اطراف و اکناف بلاد ایران از جمله در تپه میل ورامین مشهود است) و پس ازورود اسلام به ایران، به تناسب فضاى فرهنگى جدید و به فراخور نیاز جدید ایرانیان مسلمان، پادیاو خود را به روز کرده و در کنار ورودى مساجد و زیارتگاهها، به صورت وضوخانه در آمده است.
از سوی دیگر، ورود اسلام به ایران وتاثیر شگرف فرهنگی آن به تکامل پادیاو، این عنصر گرانقدر معماری ایرانی انجامید ودر عصر پس از اسلام، به دلیل جاری بودن آئینها و مناسک اسلامی در زندگی روزمره مردم ایران، پس از ورود به مدارس و ایجاد گودال-باغچه ها (8) در میانسرای آ نها، در خانههای ایرانیان نیز بار مییابد و گودالباغچهها را در فضای حیاط مرکزی شکل داده و حیاط خانه را به پادیاوی موسّع و دلنشین تبدیل میکند، که سایه درختانش بر سر اهالی خانه در کنار حوض آب و محل تطهیر گسترده است.
جایی هم که همچون شهرهای حاشیه کویر،به آب در سطح زمین دسترسی نداشتهاند، پادیاو به سردابه و حوضخانهای در کنارحیاط مرکزی و میانسرا مبدل شده، تا به این صورت، خود را با بوم شهر خود موافق کند.
جالبتر آن که، اعراب که هنوز معماری شکل یافتهای نداشتند، در تبادل فرهنگی خود با ایران، پادیاو ایرانی را ازایرانیان آموختند، و هر قلمروی را که در جهان فتح نمودند و مسجد و ابنیهای رابرپا کردند، پادیاو ایرانی را بر تارک فضاهای معماری آن نهادند؛ که جهان را از این قند پارسی شکرشکن کنند.
با بسط قلمرو اسلام، پادیاو نیز به سرعت توانست به عمق فرهنگهای همجوار نفوذ کند و به سرعت، پهنه فرهنگی نیمی ازجهان را از کرانههای هند تا آندلس دربنوردد.(9)
پس از آن ظهور پادیاو ایرانی را درحیاط مرکزی میبینیم، که محیط معماری درونگرای ایرانی را درونگراتر میکند. بدین وسیله اصل محرمیت و اصل حریم و حدود و پرهیز از اِشرافیت، به معماری جهان غربِ پیش از دوره مدرن، راه مییابد و این اصول به عنوان ارمغان پادیاو به معماری جهان تلقی میشود و حالا اگر کسی هم به آئین اسلام نباشد، اما در فضای معماری که پادیاو حضور دارد زندگی کند، خواسته یا ناخواسته گزاره های فرهنگیِ اسلام را که برپادیاو ایرانی حمل میشود، پذیرفته و به آئین اسلام(در حد گزاره های اسلامی پادیاو) زندگی میکند و آیههای تطهیری را که پادیاو بر او نازل میکند، خواسته یا ناخواسته می-پذیرد.
اکنون آثار معماری شمال آفریقا (10) وپهنه جنوب غربی اروپا حضور این عنصر معماری ایرانی را محاکات میکند و با توجه به بوم شهرهای شمال آفریقا و اروپا، از جمله شهر آندلس، زیباییهای خاصی را نیز به خود گرفته است و حتی با وجود آنکه پژوهشگران عرصه هنر و فرهنگ، ریشه همه پادیاوهارا در پادیاو ایرانی میدانند؛ به دلیل تطبیق این عنصر با بوم و متنوع شدن آن بابوم، نامهایی همچون؛ پادیاو اسپانیایی(Spanishpatio), پادیاو آندلسی(AndalusianPatio)، پادیاو ایتالیایی(Italianpatio) و پادیاو توسکان(Tuscanpatio) و پادیاو آفریقای شمالی(Moorishpatio) و پادیاو مراکشی و ... بر آن نقش زدهاند.
نمونهای نغز از نفوذ فرهنگی اسلام وتوسعه پادیاو به ممالک تحت قیومیت مسلمین، کاخ الحمرا در گرانادای اسپانیاست. به تایید پژوهشگران غربی، معماری و فرهنگ در اسپانیا با ورود مسلمانان اوج میگیرد(11)و کمال آن را در کاخ الحمرا نظارهگریم. ساختار ظریف الحمرا، جزئیات نفسگیر،تجلیل از زندگی، ترکیب طبیعت با طراحی انسان، همه بر این حقیقت صحه میگذارد که بازگشت مسیحیان به اسپانیا، و بازپسگیری حکومت از مسلمانان بعدها چه فاجعهای به بار آورد.
در قصر الحمرا، معماران مسلمان، درطراحی پادیاو آن، با کشیدن نهرهای آب از سرچشمه ها و جویبارها، باغ های کاخ را باچشمههایی رویایی، فوارهها و حوضهایی پرتلالو، تزیین کردهاند. موسیقی صدای آب در سرتاسر باغها و حوضخانهها طنین انداز است و گوش نوازی می کند. لذت اکتشاف پادیاوهای کوچکتر، لذت سیر و سیاحت در باغ را دو چندان میکند. محوطه شیران این قصرسلطنتی از زیباترین پادیاوهای آن است.
مسجد کردوبا(قرطبه) در استان کردوبا(به اسپانیایی: Córdoba) در جنوب اسپانیا و در منطقه آندلس نیز خودْ داستان اوج گیری معماری اسلامی-ایرانی را دربطن قاره اروپا پس از فتوحات مسلمین به گونه ای دیر محاکات میکند و پادیاو آن همچون نگینی بر تارک معماری این شهر میدرخشد؛ و آئین طهارت را از مسلمانان به اروپائیان میآموزد.
هنگامی که از استفاده عنصر پادیاوایرانی در معماری غربی سخن می گوییم، باید دقت نظر داشت که صرفاً بحث از حضور یک عنصر معماری نداریم؛ بلکه مراد ما تاثیر فرهنگی این عنصر و همچنین مجموعه عناصرمعماری است که پادیاو به همراه خود به معماری جهان به ارمغان داده است. چه اینکه پادیاو در حیاط مرکزی و میانسرا به کار میرود و بنابراین، حضور حیاط مرکزی موجب درونگرایی در معماری میشود؛ و در نتیجه معماری درونگرا به حفظ حریم و حدوددر خانه و در نتیجه حفظ محرمیت و پرهیز از اِشرافیت و دید نامحرمان به محیط زندگی انسان میانجامد؛ که این خود عطیهای است از مؤکدات اسلام. این چنین زیستن درچنین خانهای، آراستن خود به یکی از آئینهای سبک زندگی محمدی است و حیات طیبه اسلامی.
اما وجه غم انگیز حکایت پادیاو آنجاهویدا می شود که معماران امروز ایران، با پذیرش عنصری از معماری غرب و سبک زندگی آپارتمانی(12) ، سبک زندگی لیبرالی درون آن را به ساکنان آن حقنه کردهاند و به ناچار برای نورگیری فضاهای پس مانده داخلی به دامان حیاتخلوتی گریختهاند که نام آن "پاسیو"، تلفظ لاتین پادیاو ایرانی بوده؛ که حالا توسط روح فرهنگ لیبرالی در آپارتمان-ها، به زعم آلبر کامو (13) سخیف شده بود. بنابراین فضای مطهّرو تطهیر کننده پادیاو ایرانی به فضای آلوده پاسیو و حیات خلوت مدرن، تغییر شکل ومحتوا داد.
حیاط خلوت که در لفافه به حیاط اندرونی خانههای ایرانی تنه میزند، و لفظ آن که یادگار دوران حفظ اصل حریم وحدود و رعایت محرمیت و اصل سلسله مراتب در معماری است؛ امروزه در آپارتمانها به مشترک لفظی، تهی از معنا بدل شده، که پُتک گران لیبرالْمعماری را بر سر مردمان شهر مسلمانان میکوبد.
1 . patio (Spanish: patio 'courtyard', 'forecourt').
2 . مراد از لیبرالیزه شدن یک فضای معماری، تغییر فضای معماری در اثر فرهنگ لیبرالیسم و بناشدن فضا، فارغ ازحدود و قیود شرع می باشد. برای مطالعه بیشتر ر.ک؛ لیبرال معماری 1تا4، ارجمندی،ابراهیم؛ ارجمندی، اسماعیل.
3. ر.ک؛ پیرنیا،محمد کریم؛ «ارمغانهاى ایران به جهان معمارى، پادیاو»، هنر و مردم، شماره 139، ص25 ـ 31.
4 . آندَلُس (به اسپانیایی: Andalucía) یکی از 17 بخش خودمختار در کشور اسپانیا است که مسلمانان در سال 91هجری قمری آن را فتح نمودند وباب تمدنی اسلامی و نوین را به مدت حدود 800 سال به آنجا گشودند.
5. ر.ک؛ پیرنیا، محمد کریم؛«ارمغانهاى ایران به جهان معمارى، پادیاو»، هنر و مردم، شماره 139، ص 25 ـ 31.
6 . مانند آتشکده آذر آتشکده آذر گشسب یا آذر خسروان در تخت سلیمان در تکاب که بر لب برکهای بزرگ بنا شده و یاپرستشگاه بیشابور (پایتخت شاهپور اول – نزدیک کازرون) که آب رودخانهای که ازنزدیک آن میگذرد را به درون آبگیری در درون بنا هدایت نموده¬اند. و نیز آتشکده فیروزآباد فارس و پرستش¬گاه کوه بیستون که در همسایگی اش چشمه ای از دامن کوه میجوشد و برای ایرانیان باستان همیشه مقدس بوده و بیشماری پرستش گاه و مهرابه دیگر.
7. نخستین مواجهه خلفای پس ازپیامبر(ص) با ایران در سال 12هجری قمری و در عصر خلافت ابوبکر روی داد. نبردقادسیه نیز میان این دو لشگر دو سال بعد، در سال 14 ه .ق رخ داد که به شکست ارتش ایران منجر شد. در نهایت در سال 21 ه .ق با فتح نهاوند در همدان شرایط فتح کاملایران محقق شده و با کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سلسله ساسانی، در سال 31 ه.ق تاریخ پیش از اسلام ایران به پایان رسیده و ایران به مجموعه فتوحات مسلمین می پیوندد و پس از پذیرش اسلام توسط مردم ایران، حکومت ایران نیز به تسخیر حکومت خلفای صدر اسلام درآمد.
8 . گودال باغچه و یا باغچال، ازفضاهای ناب و ابتکارات اصیل معماری ایرانی است که حاصل تلاش معماران در دوره اسلامی، برای تطبیق معماری با بوم منطقه بوده است. با گود کردن فضای حیاط در اغلب خانه های منطقه مرکزی ایران، هم از خاک آن برای خشت زدن و ساخت خانه استفاده میشده است و هم با نزدیک شدن به آب های زیرزمینی و قنات ها، رطوبت زمین را افزایش داده و از آن بهره می برند، تا حیاط و میان سرایی دنج و سرسبز داشته باشند ودرختانی برای پناه گرفتن در سایه سار آن از آفتاب تند فلات مرکزی ایران، می کاشته اند و حوض آبی که رطوبت هوا را افزایش می داده و موجب طهارت و تطهیر خانه بوده؛ وسبزینه-هایی که گرد و غبار را از فضا می گرفته است.
9. در خصوص ماجرای فتح آندلس که بیشترمورد نظر این نوشته است؛ گفتنی است که در سال 92 هجرى قمرى، موسى بن نصیر (حاکم شمال آفریقا) با تهیه مقدمات لازم، لشکرى 7000 نفرى را به فرماندهى طارق بن زیادمه یاى فتح شبه جزیره ایبرى (Iberia) کرد . پس ازبه دست آوردن پیروزی هایى چند، موسى بن نصیر نیز با نیروى کمکى وارد شبه جزیره شدو طى مدت کوتاهى، تمام شبه جزیره ایبرى (اسپانیا و پرتقال) به دست مسلمانان فتح گردید، حتى آنها از سلسله جبال پیرنه گذشتند و به خاک فرانسه رسیدند و حکومت اسلامى اندلس را در شبه جزیره برقرار کردند که تا سال 897 هجرى قمرى ادامه یافت.
10 . Moorish Architecture.3. ر.ک؛ پیرنیا،محمد کریم؛ «ارمغانهاى ایران به جهان معمارى، پادیاو»، هنر و مردم، شماره 139، ص25 ـ 31.
4 . آندَلُس (به اسپانیایی: Andalucía) یکی از 17 بخش خودمختار در کشور اسپانیا است که مسلمانان در سال 91هجری قمری آن را فتح نمودند وباب تمدنی اسلامی و نوین را به مدت حدود 800 سال به آنجا گشودند.
5. ر.ک؛ پیرنیا، محمد کریم؛«ارمغانهاى ایران به جهان معمارى، پادیاو»، هنر و مردم، شماره 139، ص 25 ـ 31.
6 . مانند آتشکده آذر آتشکده آذر گشسب یا آذر خسروان در تخت سلیمان در تکاب که بر لب برکهای بزرگ بنا شده و یاپرستشگاه بیشابور (پایتخت شاهپور اول – نزدیک کازرون) که آب رودخانهای که ازنزدیک آن میگذرد را به درون آبگیری در درون بنا هدایت نموده¬اند. و نیز آتشکده فیروزآباد فارس و پرستش¬گاه کوه بیستون که در همسایگی اش چشمه ای از دامن کوه میجوشد و برای ایرانیان باستان همیشه مقدس بوده و بیشماری پرستش گاه و مهرابه دیگر.
7. نخستین مواجهه خلفای پس ازپیامبر(ص) با ایران در سال 12هجری قمری و در عصر خلافت ابوبکر روی داد. نبردقادسیه نیز میان این دو لشگر دو سال بعد، در سال 14 ه .ق رخ داد که به شکست ارتش ایران منجر شد. در نهایت در سال 21 ه .ق با فتح نهاوند در همدان شرایط فتح کاملایران محقق شده و با کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سلسله ساسانی، در سال 31 ه.ق تاریخ پیش از اسلام ایران به پایان رسیده و ایران به مجموعه فتوحات مسلمین می پیوندد و پس از پذیرش اسلام توسط مردم ایران، حکومت ایران نیز به تسخیر حکومت خلفای صدر اسلام درآمد.
8 . گودال باغچه و یا باغچال، ازفضاهای ناب و ابتکارات اصیل معماری ایرانی است که حاصل تلاش معماران در دوره اسلامی، برای تطبیق معماری با بوم منطقه بوده است. با گود کردن فضای حیاط در اغلب خانه های منطقه مرکزی ایران، هم از خاک آن برای خشت زدن و ساخت خانه استفاده میشده است و هم با نزدیک شدن به آب های زیرزمینی و قنات ها، رطوبت زمین را افزایش داده و از آن بهره می برند، تا حیاط و میان سرایی دنج و سرسبز داشته باشند ودرختانی برای پناه گرفتن در سایه سار آن از آفتاب تند فلات مرکزی ایران، می کاشته اند و حوض آبی که رطوبت هوا را افزایش می داده و موجب طهارت و تطهیر خانه بوده؛ وسبزینه-هایی که گرد و غبار را از فضا می گرفته است.
9. در خصوص ماجرای فتح آندلس که بیشترمورد نظر این نوشته است؛ گفتنی است که در سال 92 هجرى قمرى، موسى بن نصیر (حاکم شمال آفریقا) با تهیه مقدمات لازم، لشکرى 7000 نفرى را به فرماندهى طارق بن زیادمه یاى فتح شبه جزیره ایبرى (Iberia) کرد . پس ازبه دست آوردن پیروزی هایى چند، موسى بن نصیر نیز با نیروى کمکى وارد شبه جزیره شدو طى مدت کوتاهى، تمام شبه جزیره ایبرى (اسپانیا و پرتقال) به دست مسلمانان فتح گردید، حتى آنها از سلسله جبال پیرنه گذشتند و به خاک فرانسه رسیدند و حکومت اسلامى اندلس را در شبه جزیره برقرار کردند که تا سال 897 هجرى قمرى ادامه یافت.
11 . چنانچه «لاین پل» مستشرق انگلیسى مىنویسد: «اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن،اروپا را نورانى ساخته بود . . . علوم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپایى رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضى، فلکى، گیاهشناسى، تاریخ، فلسفه وقانونگذارى فقط در اسپانیاى اسلامى تکمیل شده و نتیجه داده بود .» (ر.ک. محمدغزالى، اسلام و بلاهاى نوین، ترجمه مصطفى زمانى، انتشارات فراهانى، چاپ اول، ص 246)
همچنین دکتر «مارتینز مونتابث»مستشرق اسپانیایى مىگوید: «اگر حاکمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمىشد . این دوره در حالى که اروپاى همسایه، اسیرتیرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنایى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد .» (رک.عبدالجبار الرفاعى، بیدارى اسلامى در اندلس امروز، ترجمه سید حسن اسلامى، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان 1371، شماره 15، ص 49)
12. مفهوم آپارتمان یک لفظ فرانسوی است که انگلیسی ها به آن apartmentbuilding می گویند و عرب ها آن را "بناء شقة" نام نهاده اند. پسآنگونه که از این الفاظ برمی آید، آپارتمان به مفهوم زندگی کردن در جدایی از هم است که فرآورده فرهنگی از جامعه مدنی است که مردمان آن تحت فرهنگ لیبرالیسم، دچارایندیویژوالیسم(مکتب اصالت تفرد و محوریت فرد تنها) شده اند و حتی کنار هم، باز درتنهایی می زیند.
13 . آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (1913 - 1960 ). نویسنده،فیلسوف و روزنامهنگار الجزایری-فرانسویتبار بود.
منبع :سایت معمارانهمچنین دکتر «مارتینز مونتابث»مستشرق اسپانیایى مىگوید: «اگر حاکمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمىشد . این دوره در حالى که اروپاى همسایه، اسیرتیرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنایى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد .» (رک.عبدالجبار الرفاعى، بیدارى اسلامى در اندلس امروز، ترجمه سید حسن اسلامى، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان 1371، شماره 15، ص 49)
12. مفهوم آپارتمان یک لفظ فرانسوی است که انگلیسی ها به آن apartmentbuilding می گویند و عرب ها آن را "بناء شقة" نام نهاده اند. پسآنگونه که از این الفاظ برمی آید، آپارتمان به مفهوم زندگی کردن در جدایی از هم است که فرآورده فرهنگی از جامعه مدنی است که مردمان آن تحت فرهنگ لیبرالیسم، دچارایندیویژوالیسم(مکتب اصالت تفرد و محوریت فرد تنها) شده اند و حتی کنار هم، باز درتنهایی می زیند.
13 . آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (1913 - 1960 ). نویسنده،فیلسوف و روزنامهنگار الجزایری-فرانسویتبار بود.
آخرین ویرایش: