[عناصر معماری ایرانی]:انواع قوس ها و تاق ها

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و درود بر دوستان ِ عزیز معماری ..

این تاپیک را برای
"انواع قوس ها و تاق ها" افتتاح می کنیم ، و از این پس مطالب مرتبط را در اینجا قرار می دهیم .

موفق باشید...:gol:
.
.
.

قوانین این تاپیک :
1- لطفا ،در عنوان پست ِ خود ، نام ِ مکانی را که می خواهید ارائه و بررسی کنید ، بنویسید .
2- به خاطر احترام به قانون ِ نشر ، ذکر ِ منبع را فراموش نفرمایید .
3- عکسها را از سایتهای معتبر آپلود کنید، تا پست ها بعد از گذشت ِ زمان ، دچار مشکل نشوند .
4- لطفا جهت ِ حفظ ِ انسجام و تسلسل ، از دادن ِ پست های بی ارتباط با موضوع (اسپم) اکیدا خودداری نمائید .



فهرست مطالب:
1.آشنایی با قوس و تاق#1
2.تحلیل گنبدهای آجری درتئوری قوس‌های پوسته‌ای#2
3.انواع تاق و نحوه اجرای آن#3
4.تاق در معماری اسلامی ایران#4
5.نحوه ترسیم انواع تاق و قوس#5-#12
6.تاق و تویزه#6
7.چفد چمانه#7
8.فایل اتوکد انواع قوس و تاق#8-#9-#10-#13
9.چهارتاقی تداوم یک فرم#11-#16
10.بررسی نوع قوس دروازه های ساسانی قلعه تخت سلیمان #14
11.آشنایی با تاق#15
12.پوشش های پرکننده در معماری ایران#17
13.آشنایی با فناوری گل(خشت و چینه) در طاق #18
14.انواع تاق و قوس پنجره#19


تکمیل فهرست1393/03/11




آشنایی با تاق و قوس


قوس که در زبان فارسی کهن چَفد خوانده میشود، در تعریف هندسی٬خط یا شکل منحنی است و در اصطلاح معماری٬به باریکه تاقی که روی سر در یک درگاه قرار میگیرد٬اطلاق میشود.

تاق به طور کلی٬به مفهوم پوشش بین دو دیوار است و شکلی که تاق از نظر ترکیب تابع آن میشود٬همان چفد است.لذا با تعریفی دیگر٬ میتوان تاق را ادامه چفد دانست.به طور کلی پوشش بر دو نوع است:۱-تخت.۲-منحنی(سَغ).
۱-پوشش تخت
پوشش تخت از لحاظ شکل٬یک سطح صاف است و ازآنجایی که در این گونه پوشش برآیند نیروهای واردبر تاق کاملاْ عمودی است٬استایی تاق در مقابل آن مستلزم استفاده استفاده از تیرهای حمال مقاوم است.قبل از به کارگرفتن آهن در معماری٬معمولاْ از تیر حمال چوبی استفاده میشد.
از آنجایی که در ایران چوب قابل استفاده برای بنا کمیاب است٬شکل پوشش تخت همواره با مشکلات توام بوده است.در دوران هخامنشی٬امپراطوری ثروتمند ایرانی نیز برای پوشش کاخهای خود٬ چوب مقاوم از جمله چوب درخت سدر را از لبنان و دیگر نقاط دوردست با تحمل هزینه های هنگفت به دست آورده می آورد.آنچه پوشش با استفاده از چوب را در بعضی نقاط غیرممکن می کرد وجود موریانه بود.اغلب زمینهای ایران٬موریانه خیز است و یک نوع موریانه بسیار خطرناک درمرکز ایران و حاشیه کویر بنام "ترده"(ترده=گِل ساز) وجود دارد که به عنوان مثال یک در چوبی را ظرف ۱۵ روز طوری میخورد که فقط از آن پوسته رنگ باقی میماند.فقط یکی دو نوع چوب در داخل ایران به عمل می آید که موریانه آن را دوست ندارد.این چوبها یا صمغ دارند یا کندر.مثل سرو٬کاج٬ناژو و صنوبر و در چوبهای کندردار هم تا وقتی بوی کندر وجود دارد٬مصون از موریانه است٬ولی به محض ا زبین رفتن بوی کندر٬چوب خوش خوراکی برای موریانه میشود.تنها چوب شورانه از گزند موریانه در امان است.موریانه شوره نی را هم نمی خورد.بنا برآنچه گفته شد کاربرد چوب حتی اگر از لحاظ کیفیت٬قدرت کافی برای پوشش دهانه های بزرگ را هم داشت٬امری خطرناک بود.مع الوصف د رتمام دوران معماری ما٬در کنار پوشش منحنی(سغ)٬ در دهانه های کوچک پوشش تخت هم مشاهده میشود.اما این نوع پوشش معمولاْ تا دهانه ۲.۵ الی ۳ گز* اجرا شده است.گاهی پوشش تخت در چند دوره تاریخی بعد از ساختمان یک بنا به آن اضافه شده است.مثل چهل ستون اصفهان که درآغاز٬بدون ستاوندهای جلو بوده است.بعد در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم این بخش به آن اضافه شده است.در ایوان کرخه پوشش ایوان جلو با توجه به وضعیت پایه های پادیاو٬به نظر میرسد که تخت بوده است و دهانه آن هم نسبتاْ زیاد است.مع الوصف موارد استفاده از چوب در دهانه های بزرگ نادر است.

2- پوشش سغ(منحنی)
سغ یا ازغ یا ازگ در عربی ازج خوانده میشود.ازغ را بیشتر به شاخه های تاک و نخل و نسترن و یاس که شکل کمانی و منحنی دارد اطلاق میکنند.در مورد تاق بیشتر ازگ تلفظ میشود.غیاث الدین جمشید کاشانی این لفظ را برای تاق به کار برده است.پوشش سغ در واقع پوششی است که از لحاظ شکلی از یک قوس(چفد)، پیروی دارد.انتخاب چفد مناسب برای تحمل بارهای وارد بر تاقها و گنبدها در معماری ایرانی بر اساس منطق ساختمانی و ایستایی بنا صورت گرفته است که حاصل سالهای دراز تجربه و تبحر عملی است ، حال آنکه در اروپا مثلاً امتخاب قوس((اژیو)) بیشتر بر مبنای ایجاد و القاء عظمت و زیبایی است و بسیاری را عقیده بر آن استکه این هم تقلیدی از طرح پارچه های اروپایی است که از مشرق زمین به اروپا رفته است.
رازیگران به قوسهای تخم مرغی(بیضی) به دلیل تحمل پذیری بسیار آن د رمقابل بارهای وارده تمایل فراوان داشتند.
اهمیت چفد تخم مرغی در ایران به حدی بوده که در بعضی از مناطق لغت تخم مرغ مترادف و مرتبط با تاق می شده است.مثلاً در شمال ایران، به تاق مرغانه میگویند و پل تاقی،" مرغانه پرت" نامیده شده است.از آنجایی که در بسیاری از نقاط ایران برای واژه تخم مرغ، لفظ "خاگ" بکار میرود،بعضی از پوششهای ایرانی با توجه به شکل بیضویشان، به نام خاگی مشهورند.مثل گنبد خاگی مسجد جامع اصفهان.
به علت آشنایی مردم نواحی کویر با مقاومت بسیار چفد بیضی، درآن مناطق و دیگر مناطقی که از قنات برای آبیاری استقاده میکردند،برای جلوگیری از ریزش قنات، درآن تنبوشه های بزرگی را کار میگذاشتند(که در اصطلاح محلی به آن گول یا گم میگویند) که مقطع ان به شکل قوس تخم مرغی ساخته شده بود.گاهی به علت وسعت زیاد دهانه قنات این گولها را سه تکه میساختند که هر کدام بخشی از قوس تخم مرغی بود.
فراموش نکنیم که چون در ایران برای زدن تاق از قالب باربر استفاده نمیشود، لذا شکل نیم دایره، از لحاظ ایستایی برای چفد و تاق مناسب نیست و در صورت بکاررفتن، در نقاط مختلف میشکند.
به این ترتیب که در ناحیه شکرگاه(ناحیه ای که نسبت به سطح افق زاویه 22.5 درجه دارد)،رو به بیرون میشکند و در ناحیه ایوارگاه(قسمتی که نسبت به سطح افق زاویه 67.5 درجه دارد)، رو به تو می چاکد و در ناحیه تیزه سر بر میکند و کلکن میشود.در چاره اندیشی به منظور جلوگیری از شکست های فوق معماران ایرانی، قوس را از پاکار تا شکرگاه به جانب داخل میکشند(یعنی شعاع قوس را کوچکتر کرده،مرکز را نزدیکتر می آورند) و در ناحیه ایوارگاه که شکست متوجه داخل است، شعاع را بزرگتر میگیرند تا قوس بسوی خارج متمایل شود و د رناحیه کلکن که قوس سربر میکند،خفتش می اندازند.یعنی تیزه را کمی پایینتر میگیرند.به گونه ای که خیز از یک دوم دهانه کمتر میشود.به این ترتیب چفدی بوجود می آید که یکی از چفدهای مرسوم ایرانی به نام پنج او هفت است.این چفد باربر و متحمل فشارهای وارد بر خود است.
پوشش منحنی به دو بخش عمده تقسیم میشود.مازه دار(بیضی) و تیزه دار.
چفد تیزه دار به گونه ای که از نامش پیداست،راس ان تیز است و ا زتقاطع دو قوس منحنی ایجاد میشود و به آن قوس جناغی هم میگویند. راس چفد مازه دار، هلالی شکل است و بخشی از بیضی است. هر دو نوع چفد در ایران،پیشینه ای دیرینه دارند که بهترین نمونه آنها را در معبد چغازنبیل(1350 پیش از میلاد)،میتوان مشاهده نمود.
گرچه چفد جناغی را نه تنها در چغازنبیل، بلکه در تپه نوشیجان(دوران ماد)،سد درودزن(دوران هخامنشی) و تاق کسرا(دوران ساسانی) و بناهای گوناگون پیش از اسلام میتوان دید، معذلک بیشتر چفدهای آن دوران را مازه ای تشکیل می دهد و حتی تا سده های اولیه پس از اسلام نیز،بیشتر پوششها مازه دار است، اما به تدریج چفدها و پوششهای تیزه دار،جای آن را میگیرد.



علت جایگزینی چفدهای تیزه دار(جناغی) به جای چفدهای مازه دار،پس از ورود اسلام
علت عمده جایگزینی چفد جناغی را میتوان چنین دانست که پوششهای مازه ای ، بنا را بسیار مرتفع میکرد و چون در هنر اسلامی کوشش در جهت کاستن شکوه بنا، به ویژه کاهش ارتفاع بود، از چفد جناغی استفاده کردند که به میزان قابل توجهی به ساختمان مقیاس انسانی و مردم وار می داد.بهترین مثال برای این تحول تدریجی مقایسه دو بنای تاری خانه دامغان(سده 2 هجری) و مسجد فهرج(سده 1 هجری) است که کمتر از یک سده با هم فاصله دارند. در مسجد فهرج، همه چفدها و پوششها مازه ای است، ولی در تاری خانه برخی از چفدها شکل تیزه ای به خود گرفته است.


پیش از اینکه به معرفی تعدادی از معروفترین چفدهای تیزه دار و مازه دار بپردازم، لازم است توضیحی کوتاه در مورد 2 اصطلاح معماری ایران به نام تن گداز و جان گداز داده شود:
معماران ایرانی، انواع نیروهایی را که به بنا وارد می آید و بنا برای ایستایی خود در تقابل با آنهاست،مثل نیروهای فشاری،رانشی و خمشی،…جان گداز گویند،چون قابل رویت نیست. اما به بخشهایی از بنا که در جهت مقابله و هدایت این نیروها به زمین، ساخته میشود،مثل کلافها،تویزه ها ، تیرهاو… که قابل رویت است ،تن گداز میگویند. در فرهنگ و ادبیات فارسی،جان و تن نیز همین معنی را دارند. جان به معنی روح و قسمت نادیده هستی انسانی میباشد.
معرفی انواع چفدهای ایرانی
در اینجا به معرفی معروفترین و پرکاربردترین چفدهای ایرانی میپردازیم.بدیهی است که این فقط قسمتی از چفدهای موجود در معماری ایران میباشند و علاقه مندان برای مطالعه بیشتر و نیز آشنایی با نحوه ترسیم آنها به کتابهایی که در بالا معرفی کرده ام ،مراجعه نمایند:
انواع چفدهای مازه دار
چفد مازه ای تیز یا بستو/ چفد مازه ای تند =بیز=هلوچین تند/چفد مازه ای کند=بیز یا هلوچین کند/چفد مازه ای کفته
انواع چفدهای تیزه دار
چفد چمانه/سروک / پنج او هفت تند/ پنج او هفت کند/ پنج او هفت کفته/چفد کلیل(پارتی و آذری)/چفد کلیل کمشی/ چفد سه بخشی تند/ چفد سه بخشی کند/ چفد شاخ بزی تند/ چفد شاخ بزی کند/چفد شبدری تند/ چفد شبدری کند/ چفد پا تو پا و …..

در ادامه مطالب مربوط به تاق و قوس در معماری ایران، بد نیست اشاره ای هم به یکی از اثرهای مشهور معماری معاصر ایران داشته باشیم.اثری که چندسالی است که به نمادی از ایران( به ویژه در رسانه های بین المللی)تبدیل شده است.این اثر، همانا میدان آزادی و بنای یادمان آن(شهیاد پیشین) است. در اینجا تنها چیزی که به آن اشاره خواهد شد، همانا نحوه بهره گیری معمار این بنا(حسین امانت) از چفدهای معماری ایران در اثر خویش و اشاره ای کوتاه به مفهوم و کانسپت طراحی وی در این بنا می باشد.نوشته های بیشتر در این باره و نقدهایی نیز که به طراحی این بنا دارم را به زمانی دیگر و فرصتی مناسب واگذار میکنم.
در طراحی این میدان و بنای یادمان آن، گویا خواست کارفرما طراحی بنایی بوده که یادآور 2500 سال شاهنشاهی ایران(شهیاد) و نیز نمادی دروازه گونه برای پایتخت آن باشد.چرا که در آن زمان(1345)، سایت کنونی میدان آزادی در منتهی الیه غربی شهر تهران و در نزدیکی فرودگاه بین المللی مهرآباد قرار داشت و به نوعی مبادی ورودی تهران به شمار می رفت( و البته امروزه هم تا حدی این چنین است).همچنین طراحی موزه هایی برای نمایش آثاری از ایران کهن و نیز ایران نوین، پیش بینی شده بود. معمار نیز برای برآوردن خواسته کارفرما یک فرم چهارتاقی طراحی می کند که در هر تاق آن به صورت نمادین، دوگونه مشخص چفد معماری ایران(تیزه دار و مازه دار) را طراحی می کند.دلیل این کار مشخص بود.امانت می دانست که چفد تیزه دار، به نوعی سمبل معماری ایرانی پس از اسلام و چفد مازه دار، مشخصه چفدهای به کاررفته در معماری پیش از اسلام است.طراحی وی در اینجا فابل توجه است.تاقها با چفد مازه دار طراحی گشته اند، ولی نمای بیرونی آنها چفد تیزه دار است و امانت این تاق مازه دار را با طراحی فرمهایی که یادآوررسمی بندی در معماری کهن ایرانی است، به چفد تیزه دار،وصل کرده و به نوعی ایوان در معماری ایران را نیز یارآور شده است.بدین گونه شما از هر طرف که نگاه می کنید، دو چفد مازه دار و تیزه دار را پشت سرهم می بینید.معمار با این طرح خود خواسته است به کسی که وارد تهران می شود، بگوید:
شما وارد پایتخت سرزمینی می شوید که شالوده آن بر دو تمدن اسلامی و پیش از اسلام استوار است و در فراز این سرزمین(یا تاریخ و تمدن آن)، کوروش هخامنشی قرار دارد. معمار با طراحی بازشوهایی در بالای این برج به شکل کنگره( که یادآور تاج پادشاهان هخامنشی است)،خواسته است که به این نکته اشاره کند.الیته فرم کلی این طرح شباهت عجیبی نیز به برج ایفل پاریس دارد که همانگونه که اشاره کردم، در آینده نقدی تیز بر این طرح خواهم نوشت. البته اجرای فوق العاده دقیق و زیبای آن ونیز نحوه اتصال سنگها و تعداد و انواع این سنگها در ساخت بنا قابل توجه می باشد.


اما آنچه که در پایان قابل ذکر است، این است که در طی 35 سالی که از ساخت این بنا می گذرد، در اثر عوامل انسانی و طبیعی(همچون دود، سروصدا، تغییر حرارت،رطوبت،رفت و آمد و...)، این بنا و میدان آن آسیبهای فراوانی دیده اند که به مرمتی جامع و فوری نیازمند هستند که با توجه به مدیریت دوگانه حاکم بر آنها( مدیریت بنا بر عهده بنیاد رودکی و مدیریت میدان بر عهده شهرداری تهران است)،این امر به زودی امکان پذیر نخواهد بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحلیل گنبدهای آجری درتئوری قوس‌های پوسته‌ای

تحلیل گنبدهای آجری درتئوری قوس‌های پوسته‌ای

تحلیل گنبدهای آجری درتئوری قوس‌های پوسته‌ای


قوس را می‌توان سازه ای تعریف نمود که توانائی آن برای حمل بارهای قائم وارده، بستگی به موئلفه افقی واکنش تکیه گاه های آن دارد که هر دو به طرف وسط دهانه قوس عمل می‌نمایند و همواره دست یابی به به نیروهای فشاری بدون پارامتر خروج از مرکزیت، مدنظر مهندسین وسازندگان از قدیم الایام بوده است و کارهای انجام شده دوره های قدیم که شامل ساختمان هایی با قوس ها وگنبدها می‌باشد ُنمونه هایی از این تلاش است که از نتایج آن پوشش مقبره ها و مساجد و فضاهای بزرگی در دنیا و نیز در ایران است.
در دوره های قبل، پوشش دهنه های بزرگ توسط گنبد های سنگی و آجری انجام می‌گرفت لیکن طرز عملکرد این گونه گنبدها از نقطه نظر مقاومت مصالح و ساختمان به صورت علمی‌روشن نبود و اجرای این نوع پوشش ها بر روی تجربیات شخصی متکی بوده و غالبا هنر سازندگان این نوع سقف ها به شاگردانشان به ارث می‌رسیده است، نتیجه این هنر، نسل به نسل از استاد به شاگرد منتقل میگردید بدون اینکه در ماهیت علمی‌آن مطالعه ای انجام شود.
در سالهای اخیر مطالعات زیادی راجع به ساختمانهای قدیمی ‌ایران که مسلما شامل تعداد بسیاری از این نوع قوس ها و گنبدها است، انجام گرفته است که در نتیجه یک نوع کنجکاوی در مورد عملکرد این گونه بناها از نقطه نظر مقاومت مصالح نیز به وجود آورده است.این نوع فرم ها در زمان خود با مصالح موجود آن زمان فقط قادر به تحمل فشار بوده و در صورت نبودن مصالحی که بتواند تحمل کشش و در نتیجه قابلیت تحمل لنگر خمشی را داشته باشد منحصر بفرد بوده است. امروزه وجود فولاد که دگرگونی هایی در فرمهای ساختمانی بوجود آورده، باعث شده گنبدهای آجری که در زمان خود از شاهکارهای معماری و ساختمانی محسوب می‌شد در بوته فراموشی قرار گیرد.
تکنولوژی بتن به دو دلیل یکی قابلیت تحمل فشار و دیگری قابلیت فرم پذیری میتواند راه حل مناسبی به منظور رسیدن به فرم های گنبدی شکل باشد. از سری تنش هایی که در فرم های گنبدی آجری ایجاد می‌شود و سبب ایجاد ترکهایی در قسمت تحتانی آن می‌شود به این نتیجه می‌رسیم که فرم های گنبدی آجری که دارای انحنای دو جهته میباشند در اثر این که با مصالح بنایی ایجاد شده اند قابلیت تحمل چمش را ندارند و تنها قابلیت تحمل فشار را دارند، لذا رابطه نزدیکی بین عملکرد فرم های گنبدی بنایی باتئوری سقف های پوسته ای بتونی مشاهده می‌شود.
برای آنکه بتوانیم در این مورد بهتر بحث کنیم نخست باید مختصری در مورد چند اصل مربوط به تئوری سقف های گنبدی پوسته ای بتن آرمه که پیروی از تئوری غشا نازکMembranetheory می‌کند اشاره نمود. ساده ترین روابطی که در مورد سقف های پوستهای گنبدی میتوان نوشت به شرح زیر است.
تحلیل سازه ای مولفه های افقی و قائم سقف های گنبدی
چنانچه یک نیم کره کامل به شعاع r رافرض کنیم و نیروهایی گه در امتداد نصف النهار وارد می‌گردند T و نیرو هایی که در امتداد حلقه ها وارد میگردند H و وزن گنبد را W بنامیم خواهیم داشت :
T=W/ 2 ∏ r Sin^2 K1
H= (-T) +r ш Cos K1
حال اگر وزن گنبد را که از صفحه( a-a )به بالا قرار دارد w بنامیم خواهیم داشت :
W=2 ∏ r^2 (1-Cos K1) ^ш

حال چنانچه تغییرات مقادیر T و H را در نقاط مختلف گنبد خواسته باشیم کافی است که زاویه K1 را از (0) تا (90) تغییر دهیم در این صورت به نتایج زیر خواهیم رسید.
بسادگی می‌توان دید که نیرویT همیشه مثبت است یعنی مولفه قائم نیرو همیشه فشاری است. باتوجه به شکل2 مقدار نیروی T از یک حد اقل wr/2 از راس گنبد بتدریج زیا شده و به تدریج به یک مقدار حد اکثر wr در قسمت تحتانی گنبد می‌رسد.
مولفه افقی H که در امتداد حلقه های افقی وارد میشود در قسمت های راس گنبد بصورت فشاری است و مقدار آن تا صفحه افقی b-b تقلیل پیدا کرده و از آن به بعد به صورت کششی در می‌آید و در قسمت پایین گنبد مقدار آن به –wr می‌رسد. در مورد صفحه B-B مقدار زاویه K1 برابر 51 درجه و 50 دقیقه می‌باشد.

با توجه به این مطالب و شکل 3 نتایج زیر بدست می‌آید:
الف - در امتداد نصف النهار ها همیشه نیرو های فشاری داریم که بازیاد شدن زاویه ف – در امتداد نصف النهار ها همیشه نیرو های فشاری داریم که با زیاد شدن زاویه K1 مقدار نیروی فشاری نیز زیاد می‌شود.
ب – مولفه نیروهای افقی H در حلقه ها از راس گنبد تا حلقه خنثی فشاری است و از حلقه خنثی به پایین تولید کشش در حلقه های افقی می‌کند و این کشش بطور خطی با افزایش زاویه K1 زیاد میشود بطوری که سبب بروز ترک هایی موازی با امتداد نصف النهار ها (شکل3) می‌کند.
لزوم ازدیاد ضخامت در گنبد های آجری

با مشاهده سطح مقطع گنبد های آجری شکل4 براحتی می‌توان دید که ضخامت t بتدریج از راس گنبد تا قسمت پایین آن ازدیاد پیدا کرده بطوری که تابع ازدیاد نیروهای فشاری T و کششی H می‌شود.
ترک هایی که در این نوع گنبد ها مشاهده می‌شود مواز با نصف النهارها می‌باشد و از حد حلقه خنثی شروع شده و بتدزیج که ترک به پایین امتداد پیدا مکند ترک گشادتر شده و تابع ازدیاد نیروی کششی حلقه های Hمی‌شود.
این نوع ترکها در ساختمان هایی نظیر گنبد مسجد سلطانیه در زنجان، گنبد کلیسای ارامنه جلفای اصفهان و گنبد مقبره خواجه ربیع در مشهد مشاهده نمود.
به منظور جلوگیری از ایجاد ترک (در اثر نیروی کششی) در قسمت های پایین گنبد ضخامت گنبد را زیاد نموده و یا حلقه هایی شش ضلعی با هشت ضلعی در محیط گنبد کار گذاشته شود، که بدین وسیله سطح مقطع را زیاد کرده و تنش کششی حاصله را کم کرده اند.
در خیلی از موارد، خستگی کششی فوق به صورت تقریبی محاسبه شده و مشاهده شده است که تنش های ایجاد شده خیلی کم است. گرچه بصورت تئوریک در این گونه بناها هیچ گونه کششی مورد قبول نمی‌باشد لیکن می‌توان فرض کرد که این تنش های کوچک کششی میتواند بوسیله قفل و بست مکانیکی آجر ها و یا چسبندگی آجر و ملات و یا تیرهای کششی چوبی جذب شود.
تحلیل سازه ای حلقه کششی
در حالتی که گنبد شکل نیم کره ای کامل ندارد ناقص بودن فرم کره ای شکل گنبد لزوم استفاده از حلقه کششی در قسمت خاتمه گنبد را ایجاب میکند.
کششی که در این حالت در حلقه بوجود میآید با توجه به تئوری غشا نازک بصورت زیر محاسبه می‌شود :
S=T r Sin K1 Cos K1
یا از رابطه
S=(r w Sin K1 Cos K1)/ (1+Cos K1)​

نیروی کششی S مادامی‌که زاویه K1<90 است مثبت بوده و وقتی زاویه K1=90 شود نیروی S صفر خواهد بود. با توجه به مطالب فوق مشاهده می‌شود که تا زمانی که فرم گنبد نیم کره کامل باشد و تحت بار یکنواخت که بر واح سطح گنبد وارد می‌شود بارگذاری شده باشد به طور تئوریک احتیاجی به حلقه کششی نخواهد بود.حال اگر فرم گنبدی را که بزرگتر از نیم کره کامل باشد در نظر بگیریم (البته این وضع در حالتی که 90
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تاقها
ساده ترین تعریفی که می توان برای تاق با رعایت اصطلاحات معماری عنوان کرد این است که تاق حرکت یک یا چند چفد در امتداد یک محور یا محورهای مختلف است در سطحی محصور مابین دو دیوار یا دست کم چهار ستون باربر.
تاق را غیاث الدین جمشید کاشانی((ازج)) گفته است(ازج معرب ازگ است به معنی شاخه خمیده) و لغت تاق را به جای چفد آورده است.
در مبحث تاقها دو اصل عمده مورد نظر است:1- ترسیم و کارکرد انواع تاقها.2- طرز اجرا.
نظر به اینکه در تعریف اولیه اشاره به دیوار حمال و ستون باربر شد، شرحی اجمالی در این مورد ضرورت دارد:
دیوارها به دو دسته عمده تقسیم می شوند:1-باربر.2-غیر باربر. دیوارهای باربر معمولاً در مقایسه با نوع غیر باربر از ضخامت بیشتر برخوردارند.در رابطه با نوع مصالحی که با آن ساخته می شوند، ضخامتها متفاوت است.مثلاً حداقل ضخامت یک دیوار باربر آجری 35 سانتیمتر است.حال آنکه در دیوار خشتی، این حداقل به 80 سانتیمتر می رسد.
دیوارهای باربر که معمولاً بارپوشش(سقف) روی آنها قرار میگیرد،فشارها را به پی و در نهایت به زمین منتقل میکنند.
ضخامت دیارهای غیرباربر که به آنها((اسپر)) یا تیغه می گویند با توجه به نوع مصالح و طول و ارتفاع دیوار بر اساس فشار بار وارد بر آنها (مثلاً بیشترین ضخامت تیغه آجری 11 سانتیمتر و در طول و ارتفاع کم، حداقل 5 سانتیمتر است)،محاسبه می شود.معمولاً در دیوارهای سراسری باربر در فواصل معینی از جرز پایه استفاده میکنند تا بتوانند از طول دیوار یک دست که ضریب مقاومت و ایستایی کمتری دارد،بکاهند و فضای داخل ساختمان را متنوع و وسیع تر سازند. بسیاری از ا.قات به جای استفاده از دیوار سرتاسری باربر از ستون استفاده میکنند. در سفرنامه ناصرخسرو، ستونها و جرزهای باربری را که مقطع گرد و دایره ای دارند،((استوان)) و جرزهای با مقاطع دیگر را ((ستون)) نامیده شده و به ستونها و نیم ستونهای چسبیده به دیوار نیز((پیل پایه)) گفته شده است.
در اجرای دیوارها معمولاً جرز و پایه باربر را با اسپر یکجا نمی چینند .بلکه اول پایه های برابر ساخته میشوند تا نشست کنند و پس از نشست اولیه اسپرها را می چینند و آن را با پایه دیوار به اصطلاح ((هشت و گیر)) میکنند.
اگر در یک دیوار یکنواخت در بعضی از قسمتها باری چون سقف وارد کنیم و بقیه دیوار را آزاد بگذاریم،بخشی که بار روی آن است، نشست بیشتری خواهد داشت. لذا دیوار در محل بین دو بخش ترک میخورد و میشکند.برای جلوگیری از شکست ،محلی را که بار اضافی ندارد،سبک میکنند، به این ترتیب که در پایین دیوار با ساختن تاقچه ای نزدیک به یک متر فاصله از زمین و نیز ساختن رف(تاقچه بالای دیوار را رف گویند)،دیوار را به اندازه دلخواه نازک میکنند.بنابر این تاقچه ها علاوه بر عملکردهای گوناگونشان،خاصیت توازن نیروها در دیوار را نیز دارند( نمونه دیگری از پرهیز از بیهودگی در معماری ایرانی).
بعصی دیوارها مثل دیوار تالارها که یک رو به سمت تالار و روی دیگری به سمت راهرو دارند،در هر دو رو تاقچه دارند.تاقچه تالار نظر به عملکرد بیشتر میتواند گودی یک خشت را داشته باشد و تاقچه راهرو با اهمیت کمتر گودی نیم خشت، که روی هم 1.5 خشت می شود.آنچه به عنوان ضخامت دیوار باقی می ماند، باید حداقل 1.5 خشت باشد.دیوارهایی که متحمل بار تاق می شوند، نباید از سه خشت کمتر باشند و در غیر این صورت نباید از دو سو در آن تاقچه ایجاد کرد.
پیش از آنکه به بررسی انواع تاقهای ایرانی بپردازیم،لازم است نحوه اجرای تاقها را مورد بررسی قرار دهیم.
نحوه اجرای تاقها

1-تاق ضربی=پر=زخم*
در این نوع اجرا آجر یا خشت از روبرو در صفحه کامل از خود قرار دارد و از زیر در مقطع افقی به صورت نره دیده می شوند. در این اجرا یک ردیف آجر را می چینند و در دور بعدی آجرها را طوری قرار می دهند که بند دو ردیف روی هم قرار نگیرند و به این ترتیب استحکام پوشش آن بیشتر شود.اجرای این نوع تاق منحصر به ایران است و پیشینه آن به 3500 سال پیش می رسد. این نوع اجرا در دوران ساسانی زیاد معمول بود که نمونه مشهور آن ایوان کرخه است.از نمونه های بعد از اسلام، ایوانهای پیر بکران لنچان و ارگ علیشاه در تبریز( با دهانه های نزدیک به 30 متر که امروزه از بین رفته است) قابل معرفی اند.
در اجرای تاق ضربی ،نخست دیوارهای طرفین تاق را که باربر است می سازند، سپس بستر انتاهیی دو دیوار را بالا می آورند( در جاهایی که امکان ایجاد اسپر باشد) د رمحلی که تاق قرار است روی دیوار بنشیند(جای پای تاق) دیوارها را به اندازه 1 الی 1.5 آجر عقب می نشینند تا آجر تاق روی آن قرار گیرد.به این گودی کیز* گویند.کیز جایی است که تاق از آنجا شروع می شود. تاق را معمولاً از آغاز به صورت منحنی اجرا نمی کنند.بلکه پاکار را تا چند رج(40 الی 50 سانتیمتر) به طور عمودی بالا می برند.بعد در نقطه عطف، قوس آغاز می گردد.این شیوه در همه دنیا مرسوم است.به این بخش از تاق که عمودی در امتداد دیوار بالا می رود( چه در قوس چه در تاق و چه در گنبد) پاراسته یا پاراستی گویند.
این پاراستی ها بر حسب سلیقه دوران، ابعاد مختلفی به خود میگیرد.پاراستی علاوه بر آنکه قوس را شکیلتر و کاملتر میکند، در جلوگیری از رانش نیز بسیار موثر است.
پس از اجرای پاراستی تاق را شروع میکنند.در تاق ضربی رج اول متمایل به اسپر انتهایی میشود و رجهای بعدی به ترتیب متصل و متمایل به هم زده میشود(به این ترتیب در اصطلاح بنایی پَر را وَر میکنند،یعنی تکرار میکنند و در مجموع به آن پَروَر کردن گویند).وقتی رجهای تاق به پایان رسید، آن را کور میکنند.
در نقشه هایی که به علت عملکرد ویژه بنا نتوانیم اسپر انتهایی را داشته باشیم که رج اول تاق به آن تکیه کند،یک تویزه در انتهای دیوار به جای اسپر کار میگذارند تا رج اول تاق بر آن متکی شود.زیرا اگر رج اول کاملاًً عمودی نسبت به سطح افق کارگذاشته شود، ایستایی کافی نداشته و فرو میریزد.این مسئله در معماری غربی به علت کاربردن قالب مطرح نیست و لی در ایران به علت در دسترس نبودن چوب و تخته در همه نقاط برای استفاده قالب عمدتاً تاقها بدون قالب اجرا میشوند.
منحنی تاق و متداول نبودن ((استروتومی))*مسئله درزگیری بین هر دوبند آجر را پیش می آورد.در ایران بین دو بند را گاز میگذارند.یعنی تکه های سفال را با ملات بین درزهای آجر در حین اجرا قرار می دهند تا تاق یکپارچه پیش رود.
2- اجرای تاق به صورت رومی= ایلامی= هره
در این نوع اجرا طرز قرارگیری آجرها یا خشتها به گونه ای است که در مقطع عمودی واز منظر روبرو به صورت نره دیده میشود و در مقطع افقی به صورت صفحه کامل آن نمایانند.این نوع اجرا به مناسبت قابلیت استحکام و باربری در دهانه های وسیع بکار میرود.
از واژه رومی اینطور دریافت شده است که این طرز اجرا از روم کهن(ایتالیا) به ایران آمده است، ولی با گذری اجمالی به تاریخ معماری کهن ایران در چغازنبیل(1250 پیش از میلاد) این نوع اجرا را میبینیم(لطفاً به تصویر نخست در پایین((شناخت انواع قوسها و تاقها(2))) نگاه کنید.در آرامگاه های بیرون شهر دورانتاش نیز با آجرهای بزرگ و ملات قیر طبیعی به همان صورتی که دیوار بالا آمده تدریجاً منحنی تاق نیز ادامه پیدا کرده و اجرای تاق، صورت رومی به خود گرفته است،حتی سردرهای ورودی نیز به صورت رومی زده شده اند و این مربوط به زمانی است که رومیها زندگیشان به صورت بسیار ابتدایی بوده است.
در اجرای تاق رومی، نکته حایز اهمیت آن است که از دوطرف دیوار چیدن آجر صورت میگیرد تا در بالا به هم قفل و بست شوند.در این نوع اجرا چون سقف در امتداد دیوارچینی پیش میرود،احنیاج به کیز نیست.*
به نظر میرسد که وجه تسمیه تاق رومی آن باشد که از نواحی غربی و شمال غربی ایران به همه جا رفته است.*

۳-اجرای تاق به صورت چپیله=تیغه ای= لاپوش
در این نوع اجرا لبه آجر به صورت لایه های باریک در مقطع عمودی و دید روبرو قرار دارد.بدیهی است که که این نوع تاق به علت ضخامت فوق العاده کم،مقاومت بسیار کمی در برابر بارهای وارد بر خود دارد و فقط در درگاه ها و دهانه های بسیار کوچک می تواند اجرا شود.با این حال، در یکی دو سده اخیر،در قم و کاشان،پوشش دهانه های بزرگ *نیز به همین نحو اجرا شده، با این تصور غلط که تاق نازکتر میشود و ساختمان سبکتر است، ولی این تاقها به زودی فرو میریزند و بسیار خطرناکند.برای استحکام بیشتر این نوع آجرچینی را در چند لایه روی هم انجام میدهند که در اصطلاح معماری به آن پالانه کردن میگویند.گرچه این نوع اجرا نسبت به شکل یک لایه ای مقاومت بیشتری دارد، با این حال باز هم برای درگاه ها و دهانه های کم کاربرد دارد.
گاهی برای چلوگیری از رانش شدید این نحوه از اجرای تاقها،در یک سری دهانه متوالی(مثل شبستانهای مساجد ستوندار )بین هر دو دهانه را در محل اتصال ستونها به تاق، با چوب به هم متصل میکردند و بعد تاق میزدند تا در حین اجرا تاق حرکت نکند و پس از اتمام تاق زنی، چوبها را میبریدند.از دوران قاجاریه به بعد که معماری ایران سیر نزولی را در اجرا پیمود،پس از پایان تاق زنی چوبها را به علت ضعف مهارت نگهداشتند.مثل مسجد مجد و شبستان مسجد سپهسالار قدیم.گرچه عملاً بعد از اجرای تاق، چوبها کار جلوگیری از رانش را انجام نمی دهند، ولی چون تاق به آن عادت کرده است، اگر حذفش کنند، تاق لطمه میبیند(قابل توجه دوستانی که همواره درباره فلسفه وجود چوبها در بین تاقهای شبستانهای بعضی از مساجد پرسش میکنند.)



انواع تاقها ۱- تاق آهنگ= گهواره ای= لوله ای
ساده ترین تاق ایرانی،"آهنگ" است که در واقع ادامه یک نوع چفد در امتدادی معین است.نام دیگر آن گهواره ای است.فرانسویها به این نوع تاق Bercu) =برسو) یعنی گهواره ای میگویند.با توجه به شکل ساده پوشش آهنگ در بعضی نقاط لوله ای نامیده میشود.*
تاق آهنگ در بناهایی که در دوطرف دو دیوار ممتد دارد،مناسبترین پوشش است.مثل انواع آب انبارها،ایوانها، صفه ها و فضاهای مستطیل شکل که بخواهند سقفشان یکنواخت باشد.تاق آهنگ عمدتاً به صورت ضربی اجرا میشود.میتوان زیر تاق آهنگ را با انواع آمود(تزئینات) پوشاند.مثل مسجد گوهرشاد مشهد که کاشی کاری شده است.گاه نیز زیر تاق کاربندی یا کانه پوش است.مثل ایوان صاحب در مسجد جامع اصفهان.در اینجا کاربندی یا کانه پوش مثل سقف کاذب عمل میکند.گاه آمود زیرین این تصور را پیش آورده است که تاق را رومی اجرا کرده اند.چون نماسازی زیرین با آجر قلمدانی بوده و ظاهراً شکل تاق رومی را بخود گرفته است.حال آنکه اگر اجرای تاق آهنگ به صورت رومی باشد،حتماً نیاز به قالب است که در مجموع مشکلات گوناگون دارد و در معماری ایرانی به ندرت اجرا میشود.(برای آشنایی بیشتر با تاق آهنگ نگاه کنید به شناخت انواع قوسها و تاقها(۴) در همین وبلاگ).
--------------------------------------------------------
پانوشت:
* در شیراز آهُنگ گویند.چون این نوع تاق شکل نقب را نیز القا میکند،به همان لفظ آهنگ نامیده میشود.



تاق کلمبو کُل=پوسته سخت*،کلمبو=کلمبوه=کلنبوه، اُنبه=انبوهی و جمعیت
انواع تاقهای ایرانی بسیار مناسب برای شرایط آب و هوای ایران هستند.از جمله به علت ساختارشان در ملایم کردن آفتاب شدید و جلوگیری از نفوذ سرمای سخت بسیار موثرند.اما تاق کلمبوه،علاوه بر خواص فوق از نوعی ویژگی برخوردار است و آن اینکه در مقابل زلزله،مقاومت بسیار خوبی از خود نشان می دهد*.
در حاشیه کویر و مناطقی که طوفانهای سهگین دارد و مصالح نیز سست است،کلمبوه بهترین پوشش است.در کاروانسراهای بین راه نیز که به ندرت در معرض توجه برای حفظ و نگهداری و مرمت است،پوشش تاقها را کلمبوه میگیرند که دیرتر خراب شود.

تاق های کلنبو-کاروانسرایی در قم
تاق کلمبوه در واقع گنبد کوچکی است که عمدتاْ زیر سازی یا گوشه سازی و شکنج ندارد و روی چهار دیوار یا چهار ستون در زمینه مربع اجرا میشود.طرز اجرای آن مثل بافتن سبد است.گاه کلمبوها را در زمینه مستطیل نزدیک به مربع که بتوان آن را به هشت ضلعی و بعد دایره تبدیل کرد،اجرا کرده اند.این نوع زمینه بیشتر در کرمان و نواحی شرقی ایران به ویژه خراسان دیده میشود.در چنین حالتی در اجرا گوشه های مستطیل ،گوشه سازی میشود تا در وسط زمینه آماده زدن تاق کلمبوه گردد(هشت ضلعی شود).دهانه مناسب برای اجرا ی کلمبوه بین ۲.۵ تا ۳ گز است.
نکته حایز اهمیت آنکه دیواری که کلمبوه روی آن مینشیند،میتواند بسیار ظریف باشد، به طوری که تا ۶/۱ دهانه برای ضخامت دیوار کافیست.حال آنکه در تاقهای دیگر خارجی(آخرین دیواری که رانش تاق روی آن می آید)،معمولاْ ضخامت زیاد دارد.(نسبت ۲ به ۵).یعنی در دهانه ای به وسعت ۵ گز،ضخامت دیوار دست کم ۲ گز خواهد بود.در دهانه های کوچکتر(تا حدود ۳ گز)این نسبت ۱ بر ۳.۵ است.علت آنکه در پوشش کلمبوه ضخامت دیوار کم میشود، آن است که نقاط اتکا پوشش به دیوار زیاد است(دست کم در هشت نقطه بار گنبد به دیوار وارد میشود).
گاه در بعضی مناطق،برای جلوگیری از نفوذ گرما و سرما و سرو صدا دیوارهای بیرونی کلمبوه را خیلی ضخیم میگیرند(به عنوان پنام=عایق*)که طبیعتاْ ارتباطی با مسئله باربری دیوارها ندارد، در دهانه های پیوسته وقتی همه تاقها کلمبوه باشند،چنانچه مسئله پنام مطرح نباشد،ضخامت دیوارها تا دست کم ۷/۱ الی ۸/۱ دهانه نیز می رسد.
--------------------------------------------------------------------
پانوشت:
- به پوست سفت گردو و بادام که بعد از پوست سبز خارجی است کُل گردو یا بادام گفته میشود.لغات کلاه و کُل افرنگ نیز معانی پوشش و پوسته را دارند.
- در زلزله طبس، اکثراْ تاقهای کلمبوه ثابت و پابرجا ماندند.پوسته کلمبوه مثل کلاه بلند شده و فرو افتاده و دیوارهای زیرش را خرد کرده ولی خود پوشش آسیبی ندیده بود.
-پنام پارچه ای بود که موبدان ذرتشتی به عنوان پوشش مقابل دهان خویش برای جلوگیری از ورود دود آتش آتشکده ها میبستند که به معنی عایق در معماری ایرانی نیز به کار میرفت


اجرای کلمبو
اجرای کلمبو روی چهار ستون با 3 راه ممکن است:
1-کهن ترین نوع، اجرای کلمبو روی تویزه است.بدین ترتیب که بین ستونهای بنا تویزه های باربر اجرا کرده و بعو روی تویزه ها میچینند و بالا می آورند و پوشش کلبو را تکمیل میکنند.در واقع پوشش کلمبو در امتداد منحنی سطوح چهار گوشه مثلثها است و به صورت یکپارجه ساخته و دیده میشود.گاه نیز روی تویزه ها را در نقاط گود میچینند تا سطح صاف و یکپارچه شود،آنگاه روی سطح صاف؛ یک کلمبو اجرا میکنند.این شیوه امروزه تقریباً متروک شده است.
2- روش اجرا به صورت دمغازه.
این صورت ساده در واقع قراردادن یک نیم کره توی مکعب است.به گونه ای که گوشه ها به صورت طبیعی خود بالا آید.در معماری مغرب زمین این شیوه بسیار متداول است.به شکل ایجاد شده در گوشه ها نیزpendentiveمیگویند که در ایران لفظ دمغازه را دارد.(دمغازه معنی دمبالچه را میدهد).
در ایران با توجه به متداول بودن گوشه سازی، کمتر به پاندانتیو بر می خوریم.مع الوصف در جاهایی که بخواهند بنا بسیار ساده باشد،این شیوه متداول است.در اینجا ضلع منحنی چهار دمغازه دایره کلاف شروع کلمبو را تشکیل می دهند و منحنی کلمبو با منحنی دمغازه ها فصل مشترک پیدا کرده و متفاوت است.
3- کاربندی
این شیوه بسیار متداول است.زیرا با این شیوه گوشه سازی تکمیل میشود و زمینه گرد به دست آمده، برای زدن تاق کلمبو مناسب است.این کاربندی معمولاً اختری دوازده ضلعی است. در شبستانهای مسجد جامع اصفهان، گوشه سازی با انواع اشکال از جمله دمغازه و کاربندی قابل رویت است.
معمولاً زیر کلمبو را کمی پیش میکنند یا کتیبه میگذارند(این پیش آمدگی معمولاً یک کلوگ آجر است) که به آن گریوار (گریوار= گلوبند) گویند.خیز کلمبو زیاد نیست.یک کلمبو در مقطع عمودی چفد بیز کند را دارد(بیضی نزدیک به دایره). با این وصف تنوع کلمبوها فراوان است و آن را با انواع چفدها و انواع اجراها می بینیم.
تیزه کلمبوها نیز اشکال متنوعی دارند.گروهی هورنو* دارند.برخی به صورت های گره سازی،کاشی کاری و نهنبن کاربندی دیده میشوند. در دسته اخیر که تیزه بسته است؛اجرای آن به صورت پرگره است.*
مهمترین مسئله در مورد تکمیل پوشش کلمبو،عایق کاری روی آن است.به ویژه اگر عایق کاری با استفاده از قیر و گونی باشد.با توجه به اینکه این عایق روی شیب منحنی لیز می خورد و به پایین می افتد.برا ی جلوگیری از این وضعیت باید روی انحنا کلمبو توری سرنه ای کشید یا به جای سیمان سازی یک قشر آسفالت نرمه به ضخامت اندود سیمان در حالی که توری سرندی نازکی در داخل آن قرار می گیرد،زمینه را پوشاند.در فرش نهایی بام هم، باید از پایین به طرف بالا فرش کرد.به این تریتب که تا شکرگاه کلمبو( زاویه 22.5 درجه نسبت به سطح افقی بام) باید با مصالح ساختمانی پر شود تا از چاکیدن و به بیرون رانده شدن تاق جلوگیری کردد.بعد فرش آجر را از این سطح به بالا روی هم چیده و د رتیزه آن را مهر کرد(یک تا چهار آجر را روی هم می گذارند تا ریزش آب روی آن ایجاد خرابی نکند).در صورتی که برای عایق کاری به جای قیروگونی از شیوه سنتی اندود کاه و گل استفاده شود،مشکلات فوق نخواهد بود.در این عایق کاری ابتدا همه سطح را غوره گل* میریزند.بعد روی آن یک قشر کاه گل ورز داده میکشند.سپس روی آن شیره سوخته انگور یا خرما به صورت به صورت دوغ آب ریخته و غلتک میزنند.روی این شیره 2 سانتیمتر کاه گل ورز داده خوب می آید و عایق کاری پایان می پذیرد.
این عایق را هرچند سال یکبار باید تجدید نمود. به ویژه در بناهای قدیمی، این نوع عایق کاری توصیه میشود، چرا که قیر و گونی مانع تنفس تاق شده، خشت و آجر حبس شده را می پوشاند و موجب پوسیدگی در پاتاق میشود.نمونه خرابی تاق ناشی از قیر و گونی را میتوان در تیمچه حاجب الدوله تهران مشاهده نمود.*
اشکال تاق کلمبو آن است که نمی توان سطح پوشش داده شده را صاف کرد و طبقه دیگری روی آن بنا نهاد.اگر بخواهند سطح بام را صاف کنند(به اصطلاح کنو بشکنند)،تاق سنگین شده و بار اضافی زیاد میگردد.بنابراین تاق کلمبو در طبقه آخر که پوشش بام است،بکار میرود.
پوشش دیگر کُنه پوشی است* کنه مرتبط با تاق کلمبو است.کنه به تورفتگی بالای سردرها اطلاق میشود.کنه پوش در واقع نیم گنبد یا نصف کلمبو است که در رسمی بندی ها به صورت یک نیم کار درمی آید.
از کهن ترین نمونه کنه پوشها در وَرَکدها(صفه ها=ایوان) است که روبروی شبستان مسجد جامع فهرج ساخته اند.در ایوانهای این بنای کهن، پوشش با چفد بیز(بیضی)* را میبینیم.در محل تاقها پیش از شروع ترنبه ای کوچک به صورت فیل پوش(نوعی گوشه سازی) اجرا شده است. در بعضی صفه ها نیز یک تویزه در جلو زده و تاق را کور کرده اند. ولی در یک سری از صفه ها نیز یک نیم گنبد(کنه پوش) اجرا کرده اند.سر در مسجد بیرون ابرقو کانه پوشی بسیار ساده به چشم میخورد*.سر در اغلب کاروانسراها و بسیاری از بناهای عمومی کنه پوش است.اکثر کنه پوشها در زیر، دارای کاربندی است که این کاربندی در واقع سقف کاذبی زیر کنه پوش اصلی است.
----------------------------------------------------------
پانوشت:
- هورنو=خَرانه=سوراخ=روزنه=رو زن بالای تاقها و گنبدها، به هورنو جامخانه نیز میگویند.
- پَرگِره = د رفاصله نزدیک به تیزه برا ی مقاومت کافی پوشش را مثل دهانه چاه بصورت طوقی چینی اجرا میکنند.یعنی اطراف را به تدریج پیش میکشند تا تیزه کور شود.
- غوره گل= شفته بدون آهک یا کم آهک
- عایق کاری را باید با توجه به موقعیت جغرافیایی بنا درنظر گرفت.در غرب ایران 8 ماه از سال، برف ماندگار است.ولی در نواحی جنوبی بندرت برف می آید.لذا عایق کاری یکسان در هر دو منطقه خطا است.در بعضی نقاط نیز مصالح محلی مناسب برای عایق کاری موجود است.مثلاً در راه خمین به دلیجان،گلی وجود دارد به نام "گل سیرجان" که پیشینه آن به دوران مادها میرسد.این گل رس سیاه رنگ مثل لجن است و خود عایق خوبی است.این گل به جای عایق د رکاروانسرای "گبرآباد" به کار رفته است.
- کنه پوش=کانه پوش، عربها آن را معرب کرده و الکنبوس گویند و آن روبندهایی است که زنان عرب جلو صورتشان میزنند.
- چون بنای مسجد جامع فهرج، متعلق به اوایل اسلام است،هنوز شکلهای جناغی(تیزه دار)رواج نیافته بود.
- مسجد کهن بیرون ابرقو دارای تاقهای بیز و نمای جناغی است و همچنین قبله آن بسیار کج میباشد(دارای انحراف 45 درجه است).چلوی مسجد یک ایوان و دو رواق دیده میشود.




نام عمومی تاق چهاربخش((تاژ)) است.تاژ در فرهنگ های لغت فارسی،به معنی چادر کردان و عربان و قبه قلعه آمده است.به این تاق، چادری و خیمه پوش هم میگویند.این تاق نیز مثل تاق کلمبو در زمینه های چهارگوش بکار میرود.ولی بر خلاف کلمبو در هر طبقه میتوان به سادگی آن را مسطح کرد و روی آن اشکوب(طبقه) دیگری بنا نهاد.
این تاق در دوره گوتیک در اروپا رواج فراوان یافت.تفاوت اجرای این تاق در ایران نسبت به اروپا آن است که در ایران نه تنها به صورت چهاربخش ،بلکه به صورت شش بخش و هشت بخش نیز دیده میشود.زیباترین نمونه هشت بخش گنبد خانه مزار شیخ جام است که هشت برجستگی آن در پوشش کاملاً مشخص است.
پوشش نخستین مسجد جامع شیراز هم چهاربخش بوده که خراب شده و آثاری به جا نمانده است.رواقهای مسجد جامع ورامین و همچنین بیت الشتا* مسجد جامع اصفهان(شبستان زمستانی مسجد جامع اصفهان،نمونه های زیبایی از چهاربخش اند.

تاق چهاربخش در واقع تقاطع دو تاق آهنگ در دو جهت عمود بر هم است و بهترین اجرای آن در زمیه مربع* است.در اروپا به کرات در زمینه مستطیل استفاده شده است.
در اجرای چهار بخش د رمحل ((ایوارگاه))،یعنی شانه تاق، بین دو دهانه را با چوب می بندند تا در حین اجرا تاق فرو نریزد و پس از اتمام کار و به هم آمدن تیزه ها،چوبها را بر می دارند.
در گنبد علویان*، از پوشش چهاربخش به جای کلمبو استفاده کردند تا بتوانند روی پوشش طبقه دیگری را اجرا کنند.امروزه اثری از این تاق باقی نمانده است.
--------------------------------------------------------------------
- بیت الشتا متعلق به دوره تیموری است.
- در زمینه های مستطیل نزدیک به مربع نیز گاه اجرا شده ولی عملکرد آن خالی از ضعف نیست.
- گنبد علویان متعلق به دوران آل بویه است.علویان شیعه بودند و این بنا در واقع مقبره خانوادگی علویان در همدان است.تزئینات بعدی در دوران سلجوقی به آن اضافه شده است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

HeRa

عضو جدید
طاق در معماری اسلامی ایران

طاق در معماری اسلامی ایران

طاق در معماری اسلامی ایران

مختصری در رابطه با انواع طاق و سازه ومصالح آن ...








انواع سازه ها را قبل از ورود مصالح جدید در ایران را میتوان به ۲ دسته تقسیم کرد.
۱) سیستم ایستایی تیر پوش(سنگین):
در این نوع سازه ها نیرو ها عمدتا ناشی از وزن بنا به وسیله تیر های چوبی یا سنگی به ستون ها انتقال پیدا میکند و از آنجا به تکیه گاه منتقل میشود.
۲) سیستم ایستایی فشاری (طاقی):
عملکرد در این نوع سازه ها بر مبنای انتقال سریع نیروی وزن زیاد بنا به شالوده وکم کردن تاثیر خمش است.سازه ای دارای مقاومت فشاری نسبتا زیادی هستند ولی در برابر کشش مقاومت بالی ندارند.حال در اجرای طاق ها برای کاهش وزن آنها و هم چنین پیاده سازی یک تهویه طبیعی به جهت جلوگیری از ورود گرما در تابستان وخروج گرما در تابستان معمولا طاق ها را به صورت دو لایه اجرا میکنند که در بعضی موارد در طراحی فاصله ۲ طاق آنقدر زیاد میشود که آدم به راحتی میتواند در بین دو لایه در حرکت کند.البته همواره از ظاهر سازه قادر به تعیین نوع سیستم باربری آن نیستیم چون در بعضی از سازه ها به علت زیبایی بنا از طاق های کاذب استفاده میکنند ولی سیستم سازه ای آنها تیر پوش است.
● مصالح ساخت سازه های طاقی:
تمامی مصالح ساختمانی را میتوان به ۲ شاخه عمده تقسیم کرد:
۱) مصالح سنگین مانند سنگ وآجر
۲) مصالح سبک مانند چوب.
اکثرمصالح سنگین قدیمی دارای سختی ومقاومت بالا وانعطاف پذیری پایین میباشند.اما اکثر مصالح سبک حالت ارتجاعی داشته ونسبتا از مقاومت کششی بالایی بر خودار بودند.
در معماری اسلامی در ایران وبه طور اخص در سازه های طاقی اکثر از مصا لح سنگین استفاده شده است بااین تفاوت که در این میان از چوب به عنوان عنصری کمکی تقویت مقاومت سازه در برابر کشش وعاملی برای حل مشکلات ایستایی بنا استفاده شده است.
حال اگر در معماری مناطق مختلف کمی تعمق بکنیم در مناطقی بیشتر به سازه های طاقی برخورد میکنیم که مصالح رسی به عنوان مصالح قالب مطرح باشند.
حال سعی میکنیم در اینجا به طور اختصار در مورد مصالح به کار رفته در طاق ها صحبت کنیم.
۱) آجر:
آجر که جزئ مصالح سنگین است به عنوان اصلی ترین مصالح در معماری اسلامی کاربرد دارد .قابلیت فیزیکی وفنی وهم چنین کار پذیری وشکل ورنگ آن را از خواص مهم این ماده ساختمانی هستند.
۲) سنگ:
ازسنگ می توان به عنوان یک عنصر کمکی و تزیینی در طاق ها نامبرد وکمتر میتوان طاق هایی سنگی یافت که البته از این نوع طاق ها بندرت در گوشه وکنار ایران یافت میشود.
۳) چوب:
در معماری اسلامی از مقاومت کششی چوب در سازه های طاقی مثل قوس طاق وگنبد برای رفع مسئله رانش استفاده شده است.به عنوان مثال در مسجد جامع اصفهان برای مهار قوسهای مختلف از این روش استفاده شده است وهم چنین در گنبد های دو پوسته از قرن هفتم به بعد استفاده از چوب در فواصل مختلف در لای جرزهای دیوار برای جلوگیری از خرد شدن آجرها بر اثر فشار زیاد به کا رگرفته شده است.
۴) ملاتها:
در روند تکامل فنون ساختمان وبخصوص در ساخت سازه های عمودی وهم چنین سازه های عمودی وهم چنین سازه های طاقی ملاتها همیشه نقش مهمی را در امکان دادن به شکل گیری سازه های پیچیده ایفا کرده اند.
ملات به عنوان یک ماده چسبنده عمل میکند .در ساخت سازه های طاقی سازندگان از ملات های مختلفی استفاده می کرده اند که ما در اینجا به مهم ترین آنها یعنی ملا تهای گچی ونیز ملات های آهک اشاره میکنیم.
۱_۴) ملا ت های گچی:
چسبندگی بالا گیرش سریع واستحکام اولیه گچ باعث به کا رگیری وسیع آن در اجرای ساختمانهای طاقی شده است و در واقع بر پا کردن یک سازه طاقی مثل گنبد انواع طاقها وقوسها که در آنها از قالب چوبی استفاده نشده است ملزم به استفاده از این ماده است.
۲_۴) ملاتهای آهکی:
اهمیت این ملات در ساخت سازه های طاقی بیشتر به خاطر استفاده از آن در پایه ریزی پی ها میباشد .یکی از مهم ترین ملاتهای آهکی ملات ساروج است که اگر چه در اجرا مشکلاتی دارد ولی دارای مقاومت نهایی قابل توجهی است. حال بعد معرفی مصالح ساخت سازه های طاقی به بررسی انواع بنا های طاقی خواهیم پرداخت.
۱) قوس:
اولین سازه طاقی مورد بررسی قوس است.غیاث الدین جمشید کاشانی قوس را چنین تعریف میکند:قوس جسمی منحنی شکل بریا پوشش است.که دهانه آن از عمقش بیشتر باشد.تعادل قوس رابطه نزدیکی با پی وگشتاور وارد شده از طرف بارها که به شانه قوس انتقال پیدا میکند دارد.فن اجرای این سازه نسبت به زمان خود روش پیشرفته ای بوده است.قدمت قوس به چند هزرا سال قبل از میلاد مسیح میرسد واستفاده از این عنصر ساختمانی در حدود ۳۰۰۰ سال قبل در تمدن بین النهرین رایج بوده است. یکی از انواع قوسها قوس کاذب است.در این قوس وزن هر آجر یا سنگ بر روی نصف آجر یا سنگ زیرین خود به صورت عمودی وارد شده وسپس به پایه انتقال پیدا میکند.
برای اجرای قوسها از آجر برروی زمین ساخته وداخل قالب را با نی وملات گچ پر کرده وبعد از خشک شدن وبیرون آوردن آن قرینه آن را در همین قالب ساخته وبه کمک چوب بر روی دیوار سوار میکنند .برای دهانه های بزرگ چون اسختن وریختن قالب گچی بر روی زمین و سوار کردن آن بر دیوار میسر نبوده برروی بنا تکه قوس را اجرا میکرده اند.
۲) طاق:
از تجسم یک قوس در فضا طاق بوجود میآید .ساختمان طاق از رگه های آجری تشکیل شده است وتقریبا همان مشخصات ایستایی قوس را در فضا دارد.تفاوت قوس وطاق در میزان پوشش محل مورد نظر میباشد.قوسها برای پوشش مکانهایی که دهانه آنها از عمقشان کوچکتر است کاربرد دارند.طاق را درابعاد گوناگون وشکلها وگونه های مختلف طوری مورد استفاده قرار داده اند که انسان را به تعجب وا میدارد.پوشش بناهایی مثل مسجد جامع اصفهان با حدود ۴۷۶ طاق به اشکال گوناگون از نمونه های کم نظیر معماری جهان میباشد.
▪ انواع طاقها:
الف) طاق آهنگ:
این طاق به شکل یک نیم استوانه تو خالی میباشد واز حرکت یک قوس در امتداد یک خط بوجود میآید.استفاده از این نوع طاق معمولا مناسب فضاهای مستطیل شکل مثل راهروها وایوانها ست.نمونه های زیادی از این نوع طاق در معماری قبل وبعد از اسلام ساخته شده اند به عنوان مثال در دوره های ساسانی بناهایی مثل طاق کسری ازاین نوعند.هم چنین در مسجد تاریخانه دامغان ومساجد جامع نایین اصفهان اردستان نطنز وگوهر شاد فضاهای بزرگ با این نوع طاق پوشیده شده اند.
ب) طاق ترکین:
از نظر هندسی از تقاطع دو طاق آهنگ بوجود میآید.فضایی که این طاق میپوشاند به شکل مربع مستطیل یا چند ضلعی منتظم است.در سطح داخلی این طاق نسبت به قوسهایی که به کار رفته است ترکهایی دیده میشود.از نظر اجرایی طاق ترکین باید همزمان از روی چهار دیوار بر پا میشود ومثل سایر طاقها اجرای آن بدون استفاده از قاب صورت میگیرد.ازاین نوع طاق در پوشش چند فضا در مسجد جامع اصفهان استفاده شده است به طور کلی درمعماری ایران ازاین نوع طاق کمتر استفاده شده است.
ج) طاق چهار بخش:
این نوع طاق مانند ترکین از تقاطع دو طاق آهنگ بوجود میآید بااین تفاوت که در این نوع طاق به جای اینکه چهار ضلع طاق برروی چهار سطح تکیه کنند برروی چهار نقطه استوارند.
قسمت حمال طاقهای چهار بخش از چهار طاق وچهار ترک تشکیل شده است.بارهای وارده کلا توسط مجموعه ای از قوسهای به هم چسیده که ترکها را میسازند به چهار تکیه گاه منتقل میشوند.اجرای این طاق از چهار گوشه آن شروع وبه راس آن ختم میشود.
د) طاق وتویزه:
این روش ساختمانی یکی از پیشرفته ترین فنون طاق سازی میباشد.این طاق بر مبنای عناصری به نام تویزه یا لنگه شکل میگیرد.لنگه ها وتویزه ها قوسهای پیش سلاخته ای هستند که در کار گذاشته میشوند وسپس دورآنها را با آجر میپوشانند.شکل به دست آمده را باریکه طاق نیز میگویند.در کاخ عالی قاپو از باریکه طاقها به عنوان اسکلت بندی بنا استفاده شده در این قسمت دو نوع از انواع مختلف آن یعنی طاق کجاوه و کاربندی را معرفی میکنیم:
▪ طاق کجاوه:
این نوع طاق تمام بار های وارده از پوشش اصلی خود را به باریکه های طاق منتقل میکند.از این نوع طاق در خانه های یزدی ویا در مسجد جامع تبریز استفاده شده است.
▪ طاق کاربندی:
با کاربرد لنگه ها وتویزه ها واستفاده از آجر از نظر فنی واجرایی سازه ای سبک وسریع الاجراواز نظر ظاهری سازه ای زیباست.طرز اجرای کاربندی به این ترتیب است که ابتدا دو یا چهار طاق کامل به عنوان تویزه اصلی وباربر بنا کرده وبقیه باریکه ها را به آن ها متصل میکنند.پس از اینکه همه باریکه ها را به این روش بر پا کردند روی آنها طاق میزنند.برای دهانه های نسبتا بزرگ بنا بر مسائل ایستایی میبایست از باریکه طاقهای بزرگی استفاده کرد.



منابع:
۱_نیارش سازه های طاقی در معماری اسلامی ایران:غلامحسین معماریان
۲_هنر ایران:ترجمه بهروز حبیبی
۳)معماری ایران(دوره اسلامی):تالیف کیانی
۴)معماری اقلیم گرم وخشک:تالیف توسلی
زهرا غیور
مقالات ارسالی به آفتاب
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسم انواع تاق و قوس

رسم انواع تاق و قوس

چفد شبدری
به نظر می رسد انتخاب لقت شبدر از واژه شب به معنی پوشاندن گرفته شده باشد(چون این چفد هیچ شباهتی به گل شبدر ندارد).واژه شب در واژه های مرکبی چون شبستان،چادر شب،شب کلاه و...به همین معنی پوشاندن آمده است.در جنوب ایران به شبدری،شپدری هم گفته میشود.
یکی از عللی که این قوس معمولاً در گنبدها به کار میرود(نه در تاقها)،آن است که در ترسیم این چفد از دایره استفاده میشود.لذا ترسیم آن در فضا برای اجرای تاق به علت مشکل یافتن مرکز دایره کمابیش میسر نیست. حال آنکه در خود گنبد(پوسته بیرونی)چون از نوعی شابلون* استفاده میکنند(ابزاری که روی خود گنبد می گردد و پایه اش روی بلبرینگ است و مرتباً با آن می توان قوس گنبد را کنترل کرد)،مشکل ترسیم آن در فضا حل میشود و فرم یکدست تر اجرا میگردد.علل دیگری در کاربرد این نوع چفد وجود دارد که از آن جمله میتوان قابلیت باربری و زیبایی شکل و ترکیب پذیری آن با انحنای آوگون در گنبدهای آوگوندار را نام برد.
طرز ترسیم چفد شبدری تند*
دهانه ab مفروض است. به قطر ab دایره ای میزنیم و دایره را از نقطه تیزه r به 6 قسمت مساوی تقسیم میکنیم تا نقاط qوs به دست آیند.یکبار به مرکز c و شعاع ac و cb دو قسمت پایین قوس را میزنیم( تا نقاط k و p ) و بار دیگر به مراکز qوs و شعاع های sk و qp دو قسمت بالای قوس را ترسیم میکنیم..چفدamb مطلوب است. برای ایجاد آوگون در گنبدها به اندازه 15 درجه قوس دایره را به پایین ادامه میدهیم تا نقاط B و A (پاکار گنبد) به دست آید.

ترسیم چفد شبدری کند
دهانه ab مفروض است.دایره ای به قطر ab رسم و آن را به چهار قسمت مساوی تقسیم میکنیم تا نقاطk و pوqوs به دست آیند.یکبار به مرکزc و شعاع ac و cb دو قسمت پایین قوس را تا نقاط k و pمیزنیم و بار دیگر به مراکز qوs و شعاع های sk و qp دو قسمت بالایی قوس را میزنیم.همانگونه که میبینید تیزه این قوس پایین تر از شبدری تند قرار میگیرد.در نوع کند نیز در کاربرد برای گنبد منحنی دایره را برای ایجاد آوگون به اندازه 15 درجه به پایین ادامه میدهیم تا پاکار AB به دست آید.


پنج ا هفت تند :
دهانه AB مفروض است عمود منصف CD را ترسیم می کنیم. به مرکز B و شعاع BD یک کمان می زنیم تا خط AB را در نقطه ای مثل F قطع کند. عمود خارج شده از B در نقطه S ادامه کمان DF است. از نقطه F به شعاع FA کمانی می زنیم تا امتداد SF را در نقطه ای مانند M قطع کند به مرکز S وشعاع SM کمان بعدی را ترسیم می کنیم. طرف دیگر نیز به همین صورت ترسیم می شود.

پنج ا هفت کفته :
دهانه AB مفروض است. عمود منصف CD را ترسیم می کنیم. در فاصله نصف دهانه یه پنج ا هفت تند رسم می کنیم نقطه s را به d وصل می کنیم و امتداد می دهیم تا عمود خارج شده از B را در نقطه S قطع کند. از S به شعاع dS قوس می زنیم تا عمود منصف را قطع کند. طرف دیگر قوس نیز به همین صورت رسم می شود.

پنج ا هفت کند :
دهانه AB مفروض است. عمود منصف CD را ترسیم می کنیم. به مرکز B و شعاع BD یک قوس می زنیم تا AB را در نقطه ای مثل F قطع کند.خطی ب به اندازه فاصله FC از نقطه C به طرف پایین رسم می کنیم. از انتهای این خط به F وصل کرده و امتداد می دهیم تا کمان به مرکز F و شعاع AF را در نقطه ای مانند M قطع کند. عمود BX را به اندازه AB ترسیم می کنیم. از نقطه X به شعاع XM یک کمان می زنیم تا عمود منصف را قطع کند. طرف دیگر قوس به همین صورت رسم می شود.

کلیل دستوری :
دهانه AB مفروض است. در هر نصف دهانه یک قوس پنج ا هفت با خیز تند ، کند و یا کفته ترسیم می کنیم تا دو تیزه پنج ا هفت ها به دست بیاید. از دو تا تیزه به اندازه یک کلوک آجر بالا می نشینیم (یک کلوک آجر یعنی نصف چارک، 16/1 آجر مربع شکل یا 8/1 آجرهای مستطیل شکل ) کمان هایی به مرکز C و به شعاع C و دو انتهای این خطوط رسم می کنیم.

کلیل آذری :
دهانه AB مفروض است. نقطه C وسط AB انتخاب می شود.از هر طرف از سمت A و B به اندازه یک کلوک جلو می نشینیم تا نقاط a و b به دست آید. به مرکز C و به شعاع Ca با زاویه 60 درجه یک کمان می زنیم ( کمان NB 60 درجه ) بعد به اندازه یک کلوک بالا می نشینیم و به مرکز C وشعاع Cm و Cn کمانهایی را می زنیم.

کلیل کمشی :
کلیل کمشی بر خلاف دو کلیل قبلی کلا له اش تیزه دار است.
دهانه AB مفروض است. نقطه C وسط AB انتخاب می شود فاصله بین AC و CB را به 3 قسمت مساوی تقسیم می کنیم و عمود منصف دهانه را می کشیم .قسمت اول نزدیک به عمود منصف دو نقطه O و O1 را انتخاب می کنیم. از نقاط A و B عمودهای AX و BX1 را به اندازه نصف دهانه ترسیم می کنیم. X1 را به O وصل کرده امتداد می دهیم تا کمان ترسم شده به مرکز O و شعاع OA را در نقطه M قطع کند و همچنین X را به O1 وصل کرده امتداد می دهیم تا کمان به مرکز O1 و شعاع O1B را در نقطه N قطع کند. امتداد خطوط OM و O1N را به اندازه یک کلوک امتداد می دهیم.از نقطه X کمانی به شعاع Xn و از نقطه X1 کمانی به شعاع X1m می زنیم تا در عمود منصف به یکدیگر برسند.

سه بخشی تند :
دهانه AB مفروض است. عمود منصف AB را ترسیم می کنیم. نصف دهانه را به 3 قسمت مساوی تقسیم می کنیم. تا نقاط O و O1 در نزدیک خط عمود منصف مشخص شود. از نقاط A و B عمودهای AX و BX1را به اندازه نصف دهانه ترسیم می کنیم. X1 را به O وصل کرده امتداد می دهیم تا کمان ترسیم شده به مرکز O و شعاع OA را در نقطه M قطع کند. از نقطه X1 کمانی به شعاع X1M ترسیم می کنیم تا عمود منصف را قطع کند. طرف دیگر نیز به همین صورت ترسیم می شود.

سه بخشی کند :
دهانه AB مفروض است. عمود منصف AB را ترسیم می کنیم.هر کدام از نصف دهانه ها را به 2 قسمت مساوی تقسیم می کنیم تا نقاط O و O1 به دست بیاید. از نقاط A و B عمودهایی به اندازه AB ترسیم می کنیم تا نقاط X و X1 حاصل شود. X1 را به O وصل کرده امتداد می دهیم تا کمان ترسیم شده به مرکز O و شعاع OA را در نقطه M قطع کند. از نقطه X1 کمانی به شعاع X1M ترسیم می کنیم تا عمود منصف را قطع کند. در طرف دیگر قوس نیز همین عمل تکرار می شود.

شاخ بزی تند :
دهانه AB مفروض است. عمود منصف آن را رسم می کنیم. نصف دهانه را به 3 قسمت مساوی تقسیم می کنیم تا نقاط O و O1 در نزیک عمود منصف مشخص شود. مثلث متساوی الاضلاع OO1d را رسم می کنیم. Od را هم از بالا و هم از پایین امتداد می دهیم تا از پایین عمود خارج شده از B را در نقطه X1 قطع کند و از بالا کمان رسم شده به مرکز O و شعاع OA را در نقطه M قطع کند. از نقطه X1 کمانی به شعاع X1M ترسیم می کنیم تا عمود نصف را قطع کند. طرف دوم قوس نیز به همین صورت رسم می شود.

شاخ بزی کند :
دقیقا مثل شاخ بزی تند ترسیم می شود با این تفاوت که هر نصف دهانه به دو قسمت تقسیم می شود.


یک مطلب دیگه در مورد چفدهای شبدری که فراموش کردم بکشم اینه که برای ایجاد آوگون محور رو 15 درجه به سمت پایین انتقال می دن.
قوس از قسمت A و B شروع می شه تا به تیزه می رسه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاق و تویزه =تاق و لنگه = تاق و باریکه = تاق وچشمه

تاقو تویزه اصطلاح مردم جنوب ایران است.به جای تویزه((تبیزه)) نیز میگویند.تویزه یعنی قوس و قزح و شاخه های خمیده. منظور از تویزه در معماری باریکه تاق باربری است که با چفد باربر ساخته میشود(پوتر خمیده در معماری غربی) و در فواصل معینی ایجاد میگردد تا نیروهای منتقل شده از سطح تاق را به پایین انتقال دهد. تاق بین تویزه ها می تواند در انواع گوناگون اجرا شود*
در کاشان و خراسان به این تویزه ها لنگه می گویند.در خوزستان اصطلاح باریکه هم بکار میرود.در واقع تویزه یا لنگه یک دنده تاق باربر است. در پوششهای مسطح چوبی،((پالار)) یا همان تیرچوبی حمال، کار تویزه را انجام می دهد.برای ساختن تویزه ابتدا باریکه تاقی با چفد مورد نظر از گچ و نی می سازند؛به این ترتیب که یک نیمه چفد را روی زمین ترسیم کرده، دو طرف این نیم چفد را با فاصله نیم آجر(10 الی 12 سانتیمتر)،آجر می چینند.این آجرها در واقع قالب هستند.در کف شیار به وجود آمده،کمی ماسه* می ریزند.بعد دوغاب گچ می دهند.همراه دوغاب، نی* را در میان می گذارند تا گچ یکپارچه شود و از شکستن بعدی آن جلوگیری گردد(گچ را به محض درست کردن می ریزند تا کشته نشود).بعد روی آن را با ماله صاف می کنند و می گذارند خشک شود.پس از خشک شدن یک نیمه تویزه گچی آماده است.نیمه دوم نیز به همین ترتیب ساخته میشود.
ساختن دو تا نیمه تویزه بجای یک چفد کامل به منظور آن است که دو نیمه کاملاً قرینه باشند و اشکالی ا ز لحاظ اجرای بعدی پیش نیاید.بدیهی است که این لنگه های گچی مقاومتی در مقابل بار ندارند.بعد از آنکه لنگه ها آماده شد، در محلی که باید تویزه های باربر قرار گیرند، آنها را در فضا وا می دارند(نگه می دارند). به این کار((اوزیر کردن))، یا افزیر کردن می گویند.زیر لنگه ها را یک لایه آجر می چسبانند(به شیوه لاپوش)، بعد طرفین آن را آجر می چسبانند(مثل تاق ضربی)، در مرحله بعدی روی آن را مثل تاق رومی هره میکنند. با این کار، ضخامت و قطر لازم به دست می آید و به این ترتیب تویزه باربر به وجود می آید. در اینجا تویزه در مرحله سفت کاری است که که برای نماسازی روی آن آجرنما می آید.
تاق و تویزه را معمولاً در دهانه های طولانی، مانند بازارها به کار می برند.
از آنجایی که تویزه ها حکم جرز را دارند و بارهای وارده از تاق به زمین را منتقل میکنند،دیوار بین تویزه ها نمی تواند و نباید به ضخامت تویزه باشد و حتی بنا به مورد می تواند فضای بین تویزه ها خالی باشد.


منبع مطالب:www.plan-pajuhesh.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

matin_bc

عضو جدید
چفد چمانه از تقاطع دو بيضی بدست می آيد . به اين چفد (( سه و چهار )) و (( بَيان )) هم می گويند .

اين چفد که از ترکيب دو بيضی بدست می آيد قابليت باربری فوق العاده دارد . در ايوان پيشان بسياری از مساجد جامع از اين چفد استفاده شده است که نمونه قابل ذکر آن پيشان مسجد جامع يزد است . آهيانه گنبدهائی که از دوران اين چفد بدست می آيد برخلاف آهيانه ، اکثراً گنبدها تيزه دار است . بهترين مثال را بايد آهيانه گنبد سلطانيه دانست .

از دوران چفد چمانه حول محور قائم که از راس آن می گذرد گنبد سبویی به دست می آید.

forum.p30parsi.com


چفد چمانه:
دهانه ab برابر 3 مفروض است در امتداد دهانه نقاط b1 و a1 را به اندازه 2/1 دهانه بدست می آوریم یک بار با دو کانون f1 و f و دهانه a1b یک بیضی و بار دیگر با دو کانون f و f2 و دهانه ab1 بیضی دیگری می زنیم محل تقاطع دو بیضی چفد مطلوب است و ارتفاع نسبت به نصف دهانه مساوی 4/3است.


سر در مسجد جامع یزد، چفد چمانه



آهیانه گنبد مسجد امام اصفهان، چفد پایه چمانه ، گنبد سبویی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mina.eror

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارتاقی؛ تداوم یک فرم -

چهارتاقی؛ تداوم یک فرم -

چهار تاقی" در معماری ایرانی، نامی است کلی برای یکی از فرم‌های مهم و بنیادینی که در تکامل این معماری نقشی اساسی داشته‌است. نام "چهار تاقی" تا حدی روشنگر فرم آن نیز هست. "چهارتاقی" به بنایی چهارگوش گفته می‌شود که روی چهار پایه یا دیوار محیطی آن قوس‌ها یا گوشواره‌هایی قرار دارد که به گنبد منتهی می‌شوند.
پیش از این با هم از نقش گنبدها در معماری و از نحوه تکامل آنها سخن گفتیم. پس از به وجود آمدن تکنیک گنبدسازی و پس از آن که معماران ایرانی توانستند پلان‌های مربع را به دایره تبدیل کنند، استفاده از فرم چهارتاقی مرسوم شد. متاسفانه اطلاعات ما از دوران اشکانی اندک است اما در دوره ساسانی، چهارتاقی‌ها به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در حقیقت چهارتاقی به یک "واحد" معماری تبدیل شد که می‌توانست به صورت مجزا و یا در ترکیب با چهارتاقی‌ها و عناصر دیگر در یک ساختمان مورد استفاده قرار بگیرد.
چهارتاقی‌ها و آتشکده‌ها
از آنجا که طرح و نقشه آتشکده‌هایی که از دوران ساسانی برجای مانده است، همین طرح چهارتاقی است، بسیاری اصطلاح "چهار تاقی" را برای مشخص کردن
آتشکده‌ها نیز به کار می‌برند. در حالی که چهارتاقی به عنوان یک عنصر یا واحد معماری، می‌تواند در هر ساختمانی به کار رود. با این حال بیشترین نمونه‌هایی که از دوران ساسانی از چهارتاقی برجای مانده است، مربوط به آتشکده‌هاست. خالص‌ترین فرم‌های چهارتاقی را می‌توان هم اکنون در چهارتاقی نیاسر کاشان، فیروز آباد، نطنز و بیشاپور یافت. آتشکده نیاسر را که در نزدیکی کاشان قرار دارد برخی منسوب به دوران اردشیر بابکان می‌دانند و برخی دیگر احتمال می‌دهند قدمت آن به دوران اشکانی نیز برسد. اما همان طور که گفتیم، این فرم معماری فقط مختص آتشکده‌ها نبوده و در ساختمان کاخ‌ها و قلعه‌ها نیز نمونه‌های آن را مشاهده می‌کنیم. به عنوان مثال در کاخ فیروز آباد، ردیفی از سه تالار با فرم چهارتاقی در کنار یکدیگر بنا شده‌اند. یا در مثالی دیگر از کاخ دامغان، فرم خالص چهارتاقی، یعنی گنبدی روی چهار ستون با دروازه باز مشاهده می‌شود.

دگردیسی پس از اسلام

قابلیت بالای چهارتاقی برای فضاسازی در دوره‌های بعدی نیز مورد استفاده قرار گرفت. شواهد زیادی در دست است که تعداد زیادی از چهارتاقی‌ها، بعد از حمله اعراب به ایران و پس از اسلام، به مسجد تبدیل شدند. در حقیقت چهارتاقی‌ها، هسته اصلی و تالار اصلی مساجد را تشکیل دادند، با این تفاوت که دیوار رو به قبله چهارتاقی مسدود شد و محراب در آن جای گرفت.
در تاریخ معماری ایران، مسجد جامع ایزدخواست، یکی از مشهورترین مثال‌های تبدیل یک چهارتاقی ساسانی به مسجد اسلامی است. این مسجد در زلزله سال ١٣١۵ از بین رفته است اما بنابر گزارش‌ها و تحقیقات ماکسیم سیرو، معمار و باستان شناس فرانسوی، این بنا جزو آتشکده‌هایی است که به مسجد تبدیل شده‌اند.
در مسجد تاریخانه دامغان نیز این سنت معماری ساسانی تداوم پیدا کرده‌است. تاریخانه دامغان را یکی از کهن‌ترین مساجد ایران و مربوط به قرن دوم هجری قمری می‌دانند. به غیر از سیستم تاق‌های این مسجد، ستون‌های آجری آن نیز با کاخ ساسانی تپه حصار دامغان کاملا قابل مقایسه است.



فرم "چهارتاقی" را در مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا نیز مشاهده می‌کنیم که از ابتدا با پیروی از این الگو ساخته شد. این آرامگاه به الگو و نمونه بسیاری از بناهای آرامگاهی در ایران تبدیل شد. در جریان تحول معماری مساجد در ایران و دور شدن از سبک مساجد شبستانی و نزدیک شدن به گونه مساجد ایوان دار و گنبدخانه دار، باز هم چهارتاقی نقش مهمی را برعهده داشت.



دو گنبد مهم در مسجد جامع اصفهان (مسجد عتیق) را نیز می‌توان تکامل فرم چهارتاقی به حساب آورد. گنبدهای تاج الملک و نظام الملک مربوط به قرن پنجم هجری و دوران سلجوقی هستند و احداث آنها به دو وزیر ملکشاه سلجوقی نسبت داده می‌شود. تاثیری که فرم چهارتاقی در ساخت این دو گنبد برجای گذاشته، برخی را به این اشتباه انداخته بود که شاید این‌ها نیز آتشکده‌هایی از دوره ساسانی باشند که پس از اسلام به مسجد تبدیل شده‌اند؛ اما کتیبه‌های دور گنبد که به سال ساخت و بانی آن اشاره دارند جای هرگونه تردیدی را از بین می‌برند.


مثال دیگری از تشابه فرم معماری مساجد با چهارتاقی‌ها مسجد کاج در حوالی اصفهان است. این مسجد که از آثار قرن هشتم هجری است و در کرانه شمالی زاینده رود واقع شده یک چهارتاقی عظیم گنبد دار است که از سه ضلع خود با بیرون مرتبط است و در دیوار جنوبی آن مهراب قرار دارد. "چهار تاقی"‌ها را یکی از بنیادی ترین فرم‌های معماری ایرانی به حساب می‌آورند که در گذر سالیان در بناهایی با کاربری‌های گوناگون به کار رفته‌اند و معماران هر دوره با توجه به نیازهای روزگار خود در آن ابداعاتی به وجود آورده‌اند.

http://up.iranblog.com/images/a05m6e8shgy67f35rwdv.jpg
منبع : بیژن روحانی، رادیو زمانه
 

amin_120

عضو جدید
نحوه ترسیم انواع طاق و قوس

نحوه ترسیم انواع طاق و قوس

نحوه ترسیم طاق
 

پیوست ها

  • قوس.rar
    2.8 مگایابت · بازدیدها: 7

h.naji

عضو جدید
انواع قوسهای معماری ایرانی قبل و بعد از اسلام

انواع قوسهای معماری ایرانی قبل و بعد از اسلام

نقل قول:
مجموعه ای از مهمترین قوسها در یک فایل خیلی کوچک autocad . این مجموعه شامل قوسهایی که به درد نما میخورند مثل پنج او هفت و هفت او پنج تند و کند و قوس ۴ قسمتی تند که برای گنبد هم استفاده میکنم. و قوسهایی که بیشتر برای کنبد استفاده میشوند مثل انواع پا تو پا و شبدری (اگر دیدید شبیه گنبد نشد پای قوس را کمی در جهت خود کمان امتداد بدید حالت گنبد ایجاد میشود.) ترسیمات طوری صورت گرفته که با کمی دقت نحوه ترسیم قابل درک است.
لینک دانلود:
http://www.naghsh-negar.ir/1390/03/دانلود-انواع-قوسهای-معماری-ایرانی-قبل/
 

DDDIQ

مدیر ارشد
بررسی نوع قوس دروازه های ساسانی قلعه تخت سلیمان

بررسی نوع قوس دروازه های ساسانی قلعه تخت سلیمان

بررسی نوع قوس دروازه های ساسانی قلعه تخت سلیمان

علیرضا شاه محمد پور
عضو هیات علمی پژوهشکده ابنیه و بافتها
 

پیوست ها

  • ghos darvaze sasani takht soleiman.pdf
    538.1 کیلوبایت · بازدیدها: 5

claccik39

عضو جدید
پوششها و بويژه پوشش سقفها از نکته هاي بسيار عمده و مورد توجه در معماري اند. يکي از پوششهاي بسيار زيبا و مناسب براي اتصال سقفها، بخصوص در مورد دهانه‌هاي بسيار بزرگ به ديوارهاي جانبي، استفاده از طاق است. اولين طاق قوسي شکل در ايران زيگورات چغازنبيل شناسايي شده است.

طاق از نظر معماري به صورت سقف منحني Arck) ( تعريف مي شود‌. از ترکيب ‌ يا تقسيم چند طاق، نظام طاقبندي در بنا به وجود مي‌آيد. در معماري قبل از اسلام، فرم بيشتر قوسها بيضي شکل بود؛ و هر چه دهانه قوس بزرگتر مي شد، خيز قوس نيز بيشتر مي شد. بهترين نمونه اين قوس همانا طاق کسري (ايوان مداين) واقع در بغداد امروزي است.

پس از دوره‌ ساسانيان و در دوره هاي مختلف اسلامي، اين فرم طاقسازي عموميت خود را حفظ کرد و نمونه هاي ديگري از آن در مسجدها و بازارها و بسياري از آثار اسلامي به کار گرفته شد. اصلاحاتي تدريجي براي تيزه دار شدن نوک طاق و قوسها پديد آمد و مبنايي شد براي پيدايش قوسهاي جناغي که رواج بسياري پيدا کرد. شايد بتوان پيدايش اين تيزي در سر گنبدها و طاق ها را در دوره اسلامي را به جهان بيني توحيدي مسلمانان و رسيدن از کثرت به وحدت معنا كرد.




در نماي شرقي – غربي برج آزادي، استفاده از دو طاق بيضي شکل و جناغي بخوبي مشهود است. در بين اين دو طاق، سير صعودي مرکز طاق به سمت بالا توسط هشت بخش محرابي شکل مشاهده مي شود که چگونگي تبديل شدن طاق باستاني بيضي شکل به طاق جناغي اسلامي را بيان مي كند.







 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
چهارطاقي (چارتاقي)

چهارطاقي (چارتاقي)

پارسيان همواره يکتاپرست و براي دين خود جايگاه خاصي قائل بوده‌اند. در زمان ساسانيان، دين رسمي کشور زرتشتي بود و ـ از اين‌رو ـ آتش برايشان تقدس خاصي داشته است تا آنجا که، براي نگهداري از آن، جايگاه مخصوصي مي‌ساختند که به آن چهارطاقي‌ اطلاق مي‌گشت. چهارطاقي فضايي است با قاعده مربع شکل و متشکل از چهارستون و چهار قوس در ميان آنها که طاقي مدور آن را مي‌پوشاند. براي استقرار گنبد بر قاعده چهارگوش، در کنج بالايي فضا، از طاقي به نام گوشواره و گاه با تزييناتي به شيوه‌هاي گوناگون، همچون رسمي‌بندي و مُقَرنَس، استفاده مي‌شد. ترکيب چهارطاق با ايوان يکي از ترکيبهاي جاودان در هنر معماري ايران به شمار مي‌رود که در عهد اسلامي نيز از طرح کلي آن در معماري گورستانها و مسجدها و ديگر بناها استفاده شده است. از ديگر کاربردهاي چهارطاقي‌، که بتازگي کشف شده و معرف تواناييهاي علمي نياکان ماست، استفاده از آن به گونه تقويم آفتابي يا شاخص اندازه‌گيري زمان ـ با استفاده از تغييرات ميل خورشيد ـ است. در اين زمينه، دقت محاسبات تقويمي در چهارطاقي نياسر کاشان در بين ديگر تقويمهاي آفتابي دنيا بي‌نظير است. از معروفترين نمونه‌هاي چهارطاقي (در دوره پيش از اسلام) مي توان به چهارطاقي نياسر کاشان و (در عهد اسلامي) به آرامگاه امير اسماعيل ساماني در بخارا اشاره كرد. همچنين مي‌توان از چهارطاقي نگار، در استان کرمان، و چهارطاقي بازه‌هور، در استان خراسان رضوی و آرامگاه عرب، اتا در تاشکند، نام برد.
با مقايسه‌اي گذرا در پلانهاي چهارطاقي‌ و برج آزادي، مي‌توان دريافت که پلان برج آزادي برداشتي آزاد از پلان چهارطاقي‌ با اين تفاوتهاست: 1- قاعده مربع شکل چهارطاقي‌ به مستطيل بدل گشته است. 2- قوسهاي ميان پايه‌ها در آزادي به صورت دو به دو، در ارتفاعهاي متفاوتي، قرار گرفته‌اند و نوع قوسهايشان نيز با يکديگر متفاوت است. 3- برخلاف چهارطاقي‌ که معمولاً گنبدي مدور روي پايه‌هاي آن قرار مي‌گرفت، در برج آزادي از نوعي گنبد استفاده شده که ملهم از گنبدهاي رک است و روي آن با سازه سربرجي ‌پوشانيده شده است، به نحوي که گنبد از نماي بيروني ديده نمي شود. 4-گنبد برج آزادي، به جاي قرارگيري روي چهارپايه، با اختلاف ارتفاعي حدود 10 متر بالاتر از پايه‌ها قرار گرفته است.
منبع:azadi-tower
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
پوشش های پرکننده در معماری ایران

پوشش های پرکننده در معماری ایران

گستردگی انواع تاقهای ایرانی از لحاظ فرم و ارتباط مستقیم نحوه عملکرد نیروها در تاقها می گردد ، نیاز به نگرشی مستقل در تعریف انواع تاق احساس می گردد. آنچه در این نوشتار به آن پرداخته می شود معرفی انواع تاقهای پر کننده می باشد.در این تاقها که حکم پوشاننده و پر کننده را دارند در صورتیکه دارای پاشنة قوسی باشند اثر نیروی فشاری از تاق بر شانه های تویزه وارد می شود و از تویزه ها به عناصر عمودی که ستونها و دیوارهای باربر هستند رفته و از آنها به زمین منتقل می شود، به همین دلیل دیوار زیر تاق می تواند با پس نشین و باریکتر اجرا شود ، به این قبیل پوشش ها تاق و چشمه نیز گفته می شود.


از بسط یک قوس در فضا یا سه بعد شکلی بنام تاق بوجود می آید( معماریان ، غلامحسین، 1367، صفحه 63) ، بنابر شیوه توزیع تنشها بر روی جرزهای (تکیه گاههای ) محیطی فضای مورد پوشش و فرم هندسی دو گروه کلی تاق قابل تقسیم است .


1- تاق با شکل گسترده (باز)


2- تاق با شکل بسته


1- تاق با شکل گسترده (باز) :


این تاق بوسیله انتقال یک مقطع مولد در طول یک محور افقی بدست می آید ، در این حالت صفحة حامل مقطع مولد ، عمود بر صفحة حامل این محور است سطح حاصل شده شکلی استوانی یا نزدیک به آن است ، که بر روی دو خط موازیعرضه شده بوسیله تقسیم گاهها مستقر می شود .( رولان بزنوال،1379 ، صفحه 69)
مقطع این تاق که آهنگ یا گهواره ای نامیده می شود می تواند یکی از مقاطع قوسهای ایرانی باشد . در این تاق بخش اعظم نقش ها به صورت خطی بر روی بخش اعظم سطح پوشیده توزیع می شود.


استفاده از این نوع تاق معمولاً مناسب با فضای زیرین آن و معمولاً جهت فضاهای مستطیل شکل مثل راهروها ، دالانها ، ایوانها می باشد؛ با به عبارتی دیگر فضاهایی که دارای یک محور فضایی هستند.


1-1 ویژگیهای ایستایی :


در این تاق عدم وجود منحنی در جهت انتقال تاق از آن یک سطح قابل گسترده شدن می سازد. در این تاق حمل نیروها به گونه ای متداوم صورت پذیرفته و بر روی‌ کل طول کل طول دو جرز موازی توزیع می شود.


2- تاق با شکل بسته :


تاقهای توزیع کنندۀ تنشها بر روی مجموعه محیط پوشیده شده ، می توانند بنا بر شیوۀ پیدایش خود به دو گروه تقسیم شوند:


1. اولین گروه عبارتند از شکلهای مدوربا خیز کوتاه که در واقع همان کلمبوها هستند.


2. دومین گروه با عنوان تاق "بسته ترکیبی" تاقهایی را شامل می شود که نحوه پیدایش هندسی د رآنها سبب بروز شیوه های متعدد انتقال و پوشش فضا شده است.


2-1- تاقهای دورانی :


پیدایش یک تاق دورانی از طریق گردش یک مقطع مولد به دور یک محور عمودی حاصل می شود ، وقتی که مقطع مولد یک نیم دایره است شکل بدست آمده یک نیم کره است گو اینکه اینگونه تاق می تواند با کمک یک مقطع سهموی یا بیضوی نیز حادث شود.تاقهای دورانی جهت انطباق خود با زمینۀ مربع نیاز به عناصر واسط دارند.


2-1-1- مقاومت شکلی تاق دورانی:


تاق دورانی یک سطح منحنی در همۀ نقاط می دارد وبنابراین خط مستقیم افقی را شامل نمی شود . نبود خط افقی ، از این سطح مدور سطحی غیر قابل گسترش و غیر قابل باز شدن می سازد و مقاومت شکلی با ایمنی را برای تاق عرضه می دارد. در ابتدا لازم به ذکر است، تقاطع صفحات عمودی با سطح تاق نصف النهارهای آن را تعیین می کنند و تقاطع سطح دوران و صفحات افقی مدارات را شکل می دهند.


صلبیت و مقاومت این سطوح ناشی از مقاومتی است که در مقابل تغییر شکل به خرج می دهند ، تغییر شکلی که میل به مسطح کردن آنها دارد و بر آنست تا انتحای آن را کاهش دهد.در این تاق نصف النهارها بوسیلۀ مدارهایی حمایت می شوند که حرکت جانبی نیروهای فشاری برای گسترده شدن را پیدا می کند ، بنا براین منحنی از رانش های افقی تاق بر روی جرزها بو سیلۀ مدارات خنثی می شود .(رولان بزنوال، 1379، صفحه 79)


افزون بر این، ویژگی شکلهای بسته این است که وقتی بر روی یک پایه ممتد قرار می گیرند، فشارهای وارده را بر همۀ سطح پوشیده توزیع می کنند. شکل گسترده چنین توزیعی را تنها در دو جهت انجام میدهند.


2-1-2- طاق کلمبو:


از انواع طاقهای بسته دورانی که یکی از عمده ترین پرکننده ها در معماری ایرانی به شمار می رود، کلمبو می باشد. کلمبو گنبد کوچکی است که عمدتاً زیر سازی ، گوشه سازی و شکنج ندارد و روی چهار دیوار تا ستون روی زمینۀ مربع اجرا می شود.


نکته قابل ذکر آنکه دیواری که کلمبو روی آن می نشیند می تواند بسیار ظریف باشد بطوریکه تا 6/1 دهانه برای ضخامت دیوار کافیست ، حال آنکه در طاقهای دیگر (آخرین دیواری که رانش روی آن می آید)معمولاً ضخامت زیاد دارد(نسبت 2به 5 )یعنی در دهانه ای به وسعت 5 گز ضخامت دیوار حداقل 2 گز خواهد بود.


همانگونه که در بالا توضیح داده شد علت آنکه در کلمبو پوشش ضخامت دیوار کم می شود خنثی شدن نیروی رانش نصف النهارها توسط مدارات گنبد و همچنین نقاط زیاد اتکا تاق به دیوار (حداقل در 8 نقطه بار گنبد به دیوارها می تواند منتقل شود) و توزیع یکنواخت نیرو.


2-1-3- انتقال از مربع به دایره :


تاقهای کلمبو بر روی زمینۀ مربع یا مسطتیل نزدیک به مربع با پاشنۀ قوسی اجرا می شوند .در این حالت باید زمینۀ مربع شکل حداقل به یک هشت ضلعی تبدیل شود . ساده ترین و قدیمی ترین نوع اجرا کلمبو بر روی تویزه پرکردن و چیده خشت بر روی دو تویزه باربر و بالا آوردن آن می باشد . معولا زیر کلمبو را کمی پیش می کنند یا کتیبه ای میگذارند (این پیش آمدگی معمولا یک کلوک آجر است) که به آن گریوار (گلوبند) گویند.


2-2- تاق بسته ترکیبی:


دومین گروه تاقهای بسته بوسیلۀ تطابق خود بدون عناصر انتقال ، با قاعدۀ چهار ضلعی ساخته می شوند. بر خلاف تاقهای بسته دورانی که خود را بوسیلۀ دوران یک مقطع مولد تعریف و بنابراین انحنای مشخصی را در همۀ صفحه های عمودی عرضه می کنند ، تاقهای بسته چنین یکسانی و ثبات انحنایی را عرضه نمی دارند.در حالیکه تاقهای مدور اصولاً برای پوشش سطوح مربع یا دایره ای استفاده می شود ، تاقهای بسته مرکب پوشش سطح مستطیل را ممکن می سازد.


برای سطوح مربع ، این تاقها در دو سطح متقارن از وسط اضلاع عبور می کنند و دو سطح در بر گیرندۀ قطرها را در خود تعریف می کنند. برای سطوح مستطیل ، محور تقارن تنها بوسیلۀ فصل مشترک دو سطح عبور کننده در میانه اضلاع تعریف می شود. از پاشنۀ مسطح و قوسی در هر دو مورد استفاده می شود ، گواینکه پاشنۀ قوسی برای قاعده مربع شکل کمتر استفاده می شود.


2-2-1- ویژگی سازه ای:


از نظر سازه ای و مکانیکی شکل بسته این تاقها همانند تاقهای دورانی (کلمبو) به دلیل انتقال نیرو بر تمام سطح مقاومت شکلی با اهمیتی را برای تاق عرضه می کند ولی در این تاق این ویژگی با دو موضوع محدود می شود:


الف- مقطع افقی غیر دایره ، که این مقطع می تواند نقاط ضعف در قسمتهای مستقیم الخط را آشکار سازد.


ب- عدم استفاده از رگه چینی های حلقوی (تغییر شکل پذیری کمتر)


2-2-2- انواع تاق بسته ترکیبی از نظر فنون اجزاء دو شکل آن:


اجزا این قبیل تاقها معمولاً بدون قالب بوده و اجرای آن می توند از چند کانون (معمولاً 2 تا 4) شروع شده و چند نقطه (گوشه و یا ضلع) شروع کار را تعریف کنند.


2-2-3- انواع تاق ترکیبی:


الف - چهار کانون ، پیشرفت کار از سوی اضلاع :


در این پوشش که پیشرفت از چهار ضلع شروع و ادامه می یابد و ترکها (لنگه های تاق) به یکدیگر بسته می شوند ، فصل مشترک به قطرها محدود می شود . این شکل از پوشش اصولاً برای نقشه مربع و گاهی برای نقشه مربع مستطیل نیز استفاده می شود.


1- تاق چهار ترک را می توان نمونۀ این تاق را نام برد . این تاق بدون قالب بوده و تنها از یک قالب نازک ساخته شده از نی و گچ بعنوان الگو در محل همرسی چهار تکه تاق استفاده می شود؛ در این تاق چهار ترک را بطور همزمان و با یک تکیه بر هم اجرا می نمایند

در این روش رجهای پوشش بر روی هر دیوار و با ادامه رج چینی با رعایت غلت تاق در جهت محور عمودی و با رعایت پا تو پا گذاردن رجها خواهد بود. از نظر هندسی ، از تقاطع دو تاق گهواره ای که پا کار آن بر روی چهار دیوار یا چهار سطح تکیه کند می باشد .نقطه ضعف این تاق و آسیب پذیری آن در قسمت های مستقیم الخط همرسی چهار تکه تاق می باشد.


ب- چهار کانون ، پیشرفت کار از گوشه ها:


در این تاق پیشروی همواره از گوشه شروع می شود . این تاق با توجه به پاشنۀ تاق که می تواند مسطح و یا قوسی شکل باشد به دو دسته تقسیم می شود : 1- کژاوه(دارای پاشنه قوسی) ، 2- چهار گرده پوش (دارای پاشنه مسطح)


1- تاق کژاوه:


ساده ترین نوع اجرای تاق بین دو یا چهار تویزه می باشد .کژاوه شکل نیمه ای از پیله کرم ابریشم است که به لحاظ سادگی اجرا به تبعیت از منحنی تویزه پوشش می شود.در این پوشش اثر نیروی فشاری از طاق بر شانه های تویزه می باشد . از این رو پوشش دیوار تویزه قطور تر ساخته میشود و به همین دلیل دیوار زیر زیر طاق با پس نشین اجرا شده که در مواردی حتی این دیوار نیز حذف میشود.


آجر چینی در پوشش تویزه با رعایت پاتوپا شدن رجها در انواع مختلف مانند خفته راسته و حصیری ساخته شود. این پوشش بدون قالب اجرا شده و اجرای آن به مهارت استادکار بستگی دارد. این پوشش یکی از رایجترین انواع پرکننده ها که در اصطلاح همان تاق و چشمه نامیده میشود می باشد.


2-2- چهار گرده پوش:


این تاق دارای پیشروی از گوشه ها و پاشنۀ مسطح بوده و اصطلاحاً به آن"دور پیازی" نیز گفته می شود ، در فضاهای مربع بخوبی قابل اجرا است .
اما در فضاهای مربع مستطیل با کم و زیاد کردن ملات در بین رجها اجرا می شود، به طور کلی این پوشش بیشتر برای فضاهای مربع قابل استفاده است .


ساخت این تاق با اجرای نیم مخروط هایی با زاویه رأس 90 درجه در چهار گوشه فضا آغاز شده و تا هنگام برخورد گره ها به هم و پا تو پا رجها و پوشیدن کل تاق ادامه می یابد.


2-3- تاق چهار بخشی (گلو در هم) :


این تاق همانند تاق ترکین از تقاطع دو تاق گهواره ایی بوجود می آید با این تفاوت که در این تاق بجای
اینکه چهار ضلع تاق بر روی چهار دیوار یا سطح تکیه کند بر روی چهار نقطه استوار می شود. اجرای تاق از چهار گوشۀ آن شروع و به رأس آن ختم می شود ، برای اجرای آن نیاز به تویزه های گچی راهنما می باشد.


دو کانون:


نمونه این نوع تاق می توان از تاق آهنگ و افتادۀ دو طرفه نام برد که بر روی جرز باربر اصلی نشسته و از هر دو طرف به اسپر تکیه دارد. اجرای آن بدین صورت است که ابتدا شکل تاق با ملات گل و به کمک ریسمان بر هر دو اسپر پشتیبان ترسیم شده و سپس زدن تاق با چیدن ردیف های کوتاه و مایلی از خشت یا آجر، به ترتیب همراه با ملات گل و گچ که متمایل به اسپر بوده و موقعیت شان از الگوی گلی یاد شده پیروی میکند آغاز می گردد.


پیشروی مختلط:


در این حالت پیشروی از چهار نقطه (گوشه ها) شروع شده و امکان پیشرفت بعدی به صورت دو کانونی را فراهم می کند .از انواع این تاق می توان از تاق لی لی پوش نام برد که در آن بر خلاف تاقی آهنگ پشتیبان وجود ندارد ، و با چیدن سه قطعه تاق قوسی هم ارتفاع ، پشتیبان لازم برای زدن تاقی پدید می آید . آنگاه تاق اصلی با تکیه بر بخش اجرا شده بصورت اجرا می گردد.

منابع و مآخذ


کتاب ها


1. بزنوال، رولان؛ فن آوری تاق در خاور کهن؛ ترجمه سید محسن حبیبی؛ تهــران، سازمان میراث فرهنگی کشور (پژوهشگاه) با همکاری انجمن ایران شناسی فرانسه در ایــران، چاپ یکم، 1379، جلد 1و2.
2. زمرشیدی، حسین؛ معماری ایــران، اجرای ساختمان با مصالح سنتی؛ تهــران، انتشارات آزاده، چاپ ششم، 1382.
3. پیرنیا، محمد کریم ؛آشنایی با معماری اسلای ایران، تهران، انتشارات سروش دانش، چاپ دهم،1384
4. ماریو سالوادوری؛ سازه در معماری؛ ترجمه دکتر محمود گلابچی؛ تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم،1385
5. نیارش در معماری ایران؛ غلامحسین معماریان، تهران، دانشگاه علم و صنعت، چاپ اول، 1367
6. مجله اثر؛شماره 24، پاییز
منبع : artair.blogfa.com
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
آشنایی با فناوری گل(خشت و چینه) در طاق

آشنایی با فناوری گل(خشت و چینه) در طاق

این بخش به چگونگی قرارگیری خشتها در پوشش های خشتی و شیوه های اجرای تاق در بناهای سنتی پرداخته و دلایل انتخاب هر یک از روشهای اجرایی را مورد مطالعه قرار داده است. همچنین تمهیداتی که معماران سنتی در نحوة اجرای پوشش های خشتی داشته اند، را بررسی نموده است.

در ابتدا مواد و مصالح بکاررفته در تاقهای خشتی مورد توجه قرارگرفته و ویژگیهای هر کدام مطرح شده است. از آنجا که در فلات ایران کمبود رستنیها و پوشش های گیاهی، استفاده از چوب را به عنوان یک مادة رایج درساخت و ساز در مقیاسی گسترده عملاً غیرممکن می سازد و اختلاف زیاد حرارت شب و روز، زمستان و تابستان و آفتاب و سایة این اقلیم، استفاده از سنگ را به علت ظرفیت حرارتی بالا به حداقل رسانیده است، آدمی روی به خاک آورده و آن را به گونه ای هوشمند و دلپذیر جهت احداث سکونتگاه های خود شکل داده است. استفادة آگاهانه از مصالح اصلی ساخت و ساز هر بنا که بر گرفته از خاک همان محل است فوایدی را در پی داشته که در این بحث گنجانده شده است.

خاک به صورت*های مختلف چینه، خشت، کاه گل، سیمگِل، مادة اولیه ساخت و ساز در مناطق خشک را تشکیل می دهد. زیرا علاوه بر دردسترس بودن و فراوانی این ماده، خصوصیات فیزیکی آن که عایق خوبی با قدرت ذخیره سازی بالای گرما و سرما است، فضای داخلی بناها را متعادل می سازد. خشکی هوا و وفور معادن گچ و خصلت چسبندگی بالای آن باعث استفادة گستردة این ماده در بناهای خشتی گردیده است. از آن جایی که اینگچ تا زمانی که آب خود را کاملاً از دست نداده، خصلت چسبندگی ویژه ای دارد ، معمار سنتی از آن در بر پایی تاق خشتی سود جسته که در اینجا به آن اشاره شده است.

ماهیت خشت به گونه ای است که جهت بر پایی تاق تمهیدات ویژه ای را می طلبد. با مطالعه بر روی نمونه های موجود ارزش کار معماران سنتی که درآنها دانش و مهارت و سرعت عمل در کنار آشنایی با خواص مصالح بومی و تسلت بر نحوة باربری پوششهای منحنی وجود دارد را بخوبی نمایان می سازد.

دربخش دیگر، نحوة قرارگیری خشتها درجوار هم که روشهای مختلف اجرای پوششها را بوجود می آورد و خود متاثر از عوامل متعددی است، مورد بررسی قرار گرفته است. در تاق های ایرانی ترکیبات مختلف عواملی ازجمله امکانات و روشهای اجرایی، نحوه های مختلف آجرچینی و تنوع مصالح دامنه وسیعی از تاقها را پدید می آورد، که دامنه آن از تاق های خشتی و افتادة بدون قالب تا تاق های آجری با ملات گچ و قالب دبه یا تاق دزد را پوشش می دهد که در اینجا تحت عنوان تمهیدات حین اجرا و روشهای مختلف اجرا به آن پرداخته شده است.
1- تمهیدات حین اجرا: اقداماتی که جهت آماده نمودن خشت و نوع ملات برای اجرای تاق ضروری است بیان شده است.

2- روشهای مختلف اجرا: نحوة قرارگیری خشت ها و نقاط ضعف و قوت هر نوع تاق و چگونگی اجرا بررسی شده است.

از آنجا که در گذشته همواره سعی می شده که مصالح مورد نیاز برای ساخت و ساز از نزدیکترین مکانها و با ارزانترین امکانات فراهم شود، طبیعتاً مصالح مورد استفاده در معماری رایج و بومی فلات مرکزی ایران، خاک محل و مواد حاصل از آن بوده است. استفاده از خشت به عنوان رایج ترین و ارزانترین مصالح مورد استفاده در نواحی گرم و خشک، با تمهیدات و روشهایی همراه بوده تا ساخت هر چه مقاومتر و استوارتر بناهای خشتی میسر گردد. این نوشتار سعی بر آن دارد که به گوشه هایی از خلاقیت ها و روشهایی بپردازد که معماران سنتی در طول سالیان متمادی آنها را به کار گرفته و توسعه داده اند. پر واضح است که منطق و حکمت پنهان در این فرمها و تمهیدات اجرایی بر پایة شناخت صحیح از ویژگیهای مصالح بومی و شرایط اقلیمی استوار بوده که امروزه رو به فراموشی و نابودی است.

در سکونتگاه های دایمی، انسان با استفاده از تدابیر معماری در جهت انطباق با محیط طبیعی خود به استفاده از مصالح و فرم هایی می رسد که تابعی از اقلیم و امکانات موجود آن منطقه هستند. در فلات ایران کمبود رستنی ها و پوشش های گیاهی، استفاده از چوب را به عنوان یک مادة رایج در ساخت و ساز در مقیاسی گسترده عملاً غیر ممکن می سازد . اختلاف زیاد حرارت شب و روز، زمستان و تابستان و آفتاب و سایة این اقلیم، استفاده از سنگ را به علت ظرفیت حرارتی بالا به حداقل رسانیده است. خاک بعنوان مادة اولیة ساخت و ساز به صورت*های مختلفی همچون چینه، خشت، کاه گل، سیم گل و غیره در مناطق خشک و کویری به کار می رود. زیرا علاوه بر در دسترس بودن و فراوانی این ماده، خصوصیات فیزیکی آن که عایق خوبی با قدرت ذخیره سازی بالای گرما و سرما است، فضای داخلی بناها را متعادل می سازد.

خشکی هوا و در دسترس بودن معادن گچ و خصلت چسبندگی بالای آن باعث استفادة گستردة این ماده در بناها گردیده است. گچی که در فلات ایران به کار می رود، گچ نیم پخت یا به زبان دیگر گچ پخته شده در درجه حرارت پایین و متغییر است. از آن جایی که گچ فرمول آب خود را کاملاً از دست نداده، خصلت چسبندگی ویژه ای در آن به وجود می*آید. (1) گچ به صورت ملات، قالب نی و گچ (ترکه و گچ) ، اجزاء پیش ساخته، مشبک شیشه ای، تیرچه و تاقچه، نازک کاری، تزئینات، اندود و گچ، گچبری، کشته بری و سیم کاه گل دمبری در بناها به کار می رود.

در ساخت بناهای آبی (پل، آب انبار، حمام، یخچال) و در بناهایی که ماندگاری آن حایز اهمیت است، مانند مساجد و کاروانسراها، در نما سازی بناهای گلی و یا در سطوحی که در برابررطوبت قرار دارند از خشت پخته (آجر) استفاده می شده است .

مواد و مصالح اصلی ساخت و ساز هر بنا خاک همان محل بوده که در عمل با خاکبرداری جهت ساخت خشت، چینه یا آجر بنا در درون زمین مستقر می شده که این عمل فواید دیگری نیز برای بنا داشته است، از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- نزدیک شدن به کوره قنات (رایین) به وسیله پاکنه، حوضخانه، گودال باغچه (که در بعضی نمونه ها گودال باغچه توسط آب قنات آبیاری می گردد.)

2- استفاده از رطوبت موجود در درون خاک جهت تلطیف هوای خشک کویری.

3- نزدیک شدن به حرارت ثابت موجود در درون خاک.

خاک جهت تهیه خشت نیاز به ویژگی خاصی دارد. خاک موجود در محل احداث بنا دارای طیف بسیار گسترده و متفاوتی از نظر مرغوبیت جهت ساخت و ساز است . یافتن خاک مرغوب در محدوده به حوزة عملیاتی معمار مربوط می شده و وظیفه او بوده که خشت و ملات ساخته شده با خاک آن حوزه را به فرم قابل قبولی برساند و از آنجا که خشت ها و ملات های نامرغوب مشکلات اجرایی را به ویژه در ساخت و اجراء سقف بناها ایجاد می نمودند.

در تاق زنی و پوشش سقف و تزیینات آن استفاده از خشت دامنه گسترده ای دارد که در بناهای ایرانی با ساخت و ساز خشتی وابسته به اینکه خشتها از چه وجهی به یکدیگر متصل شوند، به سه فرم اجرایی دیده می*شود.

اساساً تفاوت هندسه سقف ها نیز از روش های متفاوت نحوة چیدن مصالح شان ناشی می*گردد (2) این روش ها در تاق ها و گنبدها عبارتند از: نحوة چیدن به روش رومی (هره)، نحوة چیدن به روش پر (ضربی)، نحوة چیدن به روش لاپوش (چپیله).

بکار گیری هریک از این نحوه های چیدمان خشت تابعی از موارد ذیل است:

1- توان باربری هریک از روش های اجرای تاق.

2- نوع مواد و مصالح و ملات بکار رفته در تاق (سنگ، آجر، خشت، با ملات گچ، گل، گچ و خاک، خاک رس و آهک، گل و آهک، ماسه آهک…)

3- ابزار اجرایی قابل دسترس (قالب دبه (3) ، قالب پشتیبان چینه، قالب نی و گچ، ترسیم چفت،...)

4- فرم و شکل تاق (قائم وافتاده ، چنگالی)(4)

5- مطابقت روشهای اجرا با امکانات موجود.

در روش های مختلف آجر چینی، شکل عمومی تاق ها در نما و پلان مشابه اند ولی در روش رومی هر تاق، مشتمل بر دو نیم تاق است که از روی اسپر(5) شروع و در وسط تاق با هم تلاقی می کنند (تاق در امتداد موازی اسپرها بالا آمده و در وسط کار با هم تلاقی می کند) ولی در روش آجرچینی پر، تاق از روی یک اسپر شروع و بر روی جرز مقابل تمام می*شود (تاق زنی در امتداد عمود بر اسپرها توسعه می*یابد).

در تاق های ایرانی ترکیبات مختلف عواملی از جمله امکانات و روشهای اجرایی، نحوه های مختلف آجرچینی و تنوع مصالح، دامنه وسیعی از تاق ها را پدید می آورد ،که دامنه آن از تاق های خشتی وافتادة بدون قالب تا تاقهای آجری با ملات گچ و قالب دبه یا تاق دزد(6) را پوشش می دهد.

در نحوة چیدن به روش پَر، تاقهای عمودی با استفاده از دو نیم لنگه تاق نی و گچ که به وسیله ملات گچ در محل کار یک پارچه شده و همواره عمود بر سطح زمین است، لبة خارجی تویزه را تشکیل میدهد و اولین ردیف تاق خشتی به روش پر اجراء شده و خشت های بعدی نیز به همان روش به آن اضافه می گردد که اصطلاحاً به این روشپرورکردن گویند.

در تاق های وافتادة پَر ابتدا فرم تاق با ریسمان و گچ یا گل و بر روی اسپر ترسیم شده و بنا برای ساختن تاق بر روی چوب بست زیر تاق مستقر می*شود و کار را از زیر سقف شروع می کند. فرم هندسی تاق آهنگ پرِ وافتاده به کمک دوران طناب بر روی اسپر عمود بر جرز با گل ترسیم می گردد و کنج بین جرز و اسپر طوری اجراء می*شود که با وافتادگی کار شروع و به اتمام برسد . از آنجا که ملات گل دیرگیر می باشد، در مواقعی که معمار حس می کند خشت تازه کار شده امکان جابجـایی و افتادن دارد به مقـدار وافتـادگی می افـزاید.
ساختن بنا با خشت به لحاظ ویژگیها و کاستیهایی که خشت ماهیتاً داراست معضلاتی را به همراه دارد که در برخی موارد برای کاهش این عوارض، معمار از تمهیداتی درآماده سازی مصالح یا روشهای مختلف اجرا استفاده می نماید:

1- تمهیدات حین اجراء

1-1- با کم کردن ضخامت خشت، سطح چسبندگی خشت ثابت و از وزن آن کاسته می شود.

2-1- خراش دادن پشت و روی خشت در موقع قالب گیری به منظور افزایش گیرداری آن.

3-1- ثابت نگهداشتن خشت تازه چسبانده شده با ملات به تاق به وسیلة وردست تا استاد بنا بتواند کار را با سرعت انجام دهد وردست روی تاق نشسته و با دست خشت جدید را نگه می دارد تا به گیرداری لازم برسد.

4-1- با قرار دادن گاز (سنگ، تکه آجر، قطعه سفال) در قسمت بالای درز ملات خور دو خشت مجاورهم، از نزدیک شدن آن دو تا خشک شدن کامل جلوگیری می نماید.

5-1- استفاده از ملات گل و گچ بجای گل خالص جهت زودگیر نمودن ملات خشت در مواقع ضروری و برای چسبندگی بیشتر دو خشت به هم با پشت دست روی ملات و درز خشتها می کشند تا سطح تماس پهن تری بین خشت و ملات ایجاد شود.

6-1- استفاده از آجر با ملات گچ جهت مقاومت سازی کل تاق در برابر نیروی برشی حاصل از آویزان نمودن تزئینات به این صورت که جهت برپایی و ایستایی تزیینات در سقفهای کاذب به این شیوه عمل شده که سقف اصلی از ردیفهای متوالی خشت و آجر با ملات گل و گچ و خاک اجرا می شده است و قطعات چوب مقاوم در برابر موریانه را لابلای این رجها قرار داده تا مقاومت لازم را برای تحمل وزن لایة تزئینات را داشته باشد.

7-1- برای اتصال محکمتر خشت و یا آجر آن را با ضرب به ملات می کوبند که اصطلاح ضربی به این علت برای این روش اجرای تاق بکار میرود.
تاق پشتیبان در گنبدهای چینه ای در یخچال ها به صورت رگ چین یا دور چین به ارتفاع یک رگ چینه (حدوداً شصت سانتیمتر) با خشت جهت قالب چینه ساخته می*شود و سپس در پشت آن به قطر زیاد چینه ریخته می*شود (چینه پوشش و عایق حرارتی اصلی گنبد را تشکیل می دهد و خشت یا آجر نقش فرم دهنده و قالب را دارند) و این عمل تا تیزة گنبد ادامه می یابد.

2- روش های مختلف اجراء

معمار سنتی در نحوة پوشش فضاها توسط هر نوع تاق، هر گاه که بسته به موقعیت با محدودیتی مواجه شده آن را با تغییر در جهت و نحوة چیدن خشتها به گونه ای برطرف نموده است.

1-2- چنانچه در تاق های آهنگ بنا احتمال افتادن خشت را بدهد بر میزان افتادگی تاق می افزاید که این خود ایجاد معضلی در جـدارة رو به حیاط می نماید و این وافتادگی به نمای بنا انتقال می یابد که در ایوان های رو به حیاط کاملاً مشهود است. برای برطرف نمودن این معضل، بخش باقی ماندة بین انتهای تاق آهنگ و اسپر جدارة حیاط را توسط آجر چینی عمود بر این دو می پوشانند.

2-2- اگر بنا دارای دو اسپر در طرفین باشد می توان اجرا را از طرفین انجام داد و در محلی که تاق پا تو پا می*شود اقدام به پوشاندن حد فاصل این دو تاق آهنگ و افتاده نمود که عملاً روزنی در آن تشکیل می گردد (فقط یک روزن که آن می تواند متغییر باشد.)

3-2- در تاق آهنگ و لوله پوش که سقف پوسته ای کاملاً باربر می باشد (ضخامت پوسته سقف در برش افقی تاق، دارای تنش ثابت است) دارای محدودیت هایی از لحاظ ایجاد ورودی و نورگیر در جرزها را داراست و از آن جایی که عموماً ورودی ها و پنجره ها در اسپر فضا تعبیه می گردد در بعضی موارد به ویژه در زیرزمین ها با به کارگیری ترفندی که حاصل از جا بجایی تاق آهنگ وافتاده است، عملاً جرز از زیر بار تاق بیرون آورده شده و روزن در آن تعبیه می گردد.

گاهی در زیرزمین ها به منظور ایجاد در و روزن در مکانی مناسب، نحوة چیدن خشت ها در تاق به گونه ای تغییر می کند که قسمت های لازم از زیر بار سقف خارج شود. در واقع بازشوها و روزن ها در داخل جرز و سقف ایجاد می شوند و جهت چیدن خشت ها یا آجرها به گونه ای است که در قسمتی که در قرار دارد بار وزن سقف به این قسمت از دیوار وارد نمی شود که عملاً با تغییر در جهت رج های تاق، دیوار در قسمت های مورد نظر از زیر بار سقف بیرون می آید. و از آنجا که قسمت بالای بازشوها و روزن ها از دل تاق درآمده، در واقع این شیوة اجرای تاق باعث شده که برای ساختن زیرزمین (در برخی موارد لازم) نیاز به گود برداری کمتری باشد.

برای کاستن از محدودیت های تاق آهنگ از تاق تویزه (تاق باریکه) (7) استفاده می*شود که دارای اجزاء باربر اصلی ضخیم (پوتر) بوده به صورت بخشی پر کننده (جهازه) عمل می کند. همواره جهت بر پا نمودن تویزه ها نیاز به قالب نی وگچ است (تویزه ها همواره عمود بر سطح زمین هستند) که با مستقر نمودن خشت ها بر روی قالب به روش پر، تویزه تکمیل میگردد و با تمهیداتی (که اشاره شد) چسباندن آجر یا خشت با ملات به صورت های مختلف ممکن است اتفاق افتد. تویزه پر دارای قدرت مانور بسیاری است، مثل تاق چنگالی و یا تاق های کاربندی و از مزایای آن نیاز نداشتن به قالب سنگین است .

در تاق های ایرانی (که عموماً دارای چهار مرکز هستند) هرز ملات در قسمت بیرون تاق نسب به قسمت درونی زیادتر است، به ویژه که در پاکار با شعاع کوچکتری ترسیم شده باشد و این ضعف در تاق های پر تشدید می گردد (نسبت به تاق رومی که با توجه به ابعاد آجر یا خشت چهار تا پنج برابر است). به همین دلیل عموماً پاکار را به روش رومی اجراء می کنند (با بهره گیری از فرم قالب) و حد تاق رومی تا آنجاست که تاق ناتمام احتمال سقوط نداشته باشد.

تاق های پر و رومی که به صورت مکمل عمل می کنند ویژگیهای های مختلفی دارند از جمله:

1- تاق پر قالب اجرایی جهت تاق رومی است که پس از اتمام تاق پر از روی آن تاق اقدام به اجرای تاق رومی می نمایند .

2- آنجایی که انتهای کار عموماً در تاق پر ضعیف است (پَرپَر می*شود) با بافتن آن به تاق رومی از این ضعف می کاهند. (لب بند)(8)

3- تاق یا تویزهء رومی با تاق دزد در هسته قرار گرفته و محاط می*شود و در بعضی شرایط از زیر یا بالای تاق دزد قابل رویت است. (آلچاق مسجد تبریز - تاق میدان نقش جهان)

استفاده از خشت به جهت ویژگی های خاصی (از قبیل سهولت دسترسی، ارزان بودن و ظرفیت حرارتی بالا) که داراست در مناطق کویری بسیار رایج بوده است اما این ماده نقاط ضعفی را نیز داراست از جمله اینکه در برابر نیروی کششی مقاومت چندانی نداشته و همچنین در برابر نفوذ رطوبت نیز مقاوم نیست. برای مقابله با نقاط ضعف خشت به ویژه به لحاظ مسائل ایستایی بنا، معماران سنتی تمهیداتی را اندیشیده و به کار بسته اند. آنجایی که بیم از افتادن و نچسبیدن رجهای خشت بوده با تغییر نوع ملات و تغییر در زاویة چیدن رجها (تاق پر و افتاده)، ایجاد سطح تماس بیشتر ویا ترکیبی از انواع متفاوت اجرای تاق باعث گیرداری بیشتر خشتها و مقاومت بیشتر تاق شده اند. علاوه بر این در مواردی که نیاز به تحمل نیروی بیشتری بوده مانند تحمل بار وزن تزئینات، از رجهای متناوب آجر در کنار خشت با ملاتی چسبنده تر استفاده شده است. در واقع بسته به نیازها و شرایط، معمار با شناختی که از مصالح و فرم های مناسب برای کاربرد آنها داشته با تغییر در نحوة چیدن و استفاده از مصالح مقاومتر به همراه خشت، نارسایی های آن را برطرف نموده است.
در جدول زیر مقایسه تطبیقی تاق روم و پر و نقاط ضعف و قدرت آن ها آورده شده است.

پانوشت ها
1- نگاه کنید به مقاله مرمت گنبدهای گچی، نشریة صفه، شماره 28.
2- نگاه کنید به مقاله در ورای هندسه تاق و گنبد، نشریة صفه، شماره 6، 7، 8.
3- قالب دبه، قالب چوبی سنگین و بسیار مقاومتی است که بار سقف را تا اتمام اجرای تاق تحمل میکند و عموماً در تاق های سنگی یا تاق هایی که به روش رومی اجرا می شوند، استفاده می*شود.
4- تاق آهنگ یا تویزه به سه صورت قابل اجرا هستند. الف)تاق قائم: صفحه تاق آهنگ یا تویزه به خط تراز زاویه قایم می سازد. ب) تاق وافتاده، صفحه تاق آهنگ یا تویزه با خط تراز زاویه حاده می سازد .پ)تاق چنگالی، تویزه ها در یک صفحه نیستند.
5- اسپر: دیوار غیر باربر، مجله اثر، شماره 32.
6- تاقی است از نوع پر که نقش تحمل و انتقال بار را در هنگام اجرای تاق رومی بر عهده دارد.
7- تاق و تویزه (تاق باریکه): تویزه ها موازی با هم اجرا شده و باربر هستند و بین آن ها با تاق چشمه ها پر می*شود.
8- لببند: تاقی است که در وسط به شیوة پر و در دو انتها به شیوة رومی اجراء می*شود.

منبع:نقش ونگار
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
انواع طاق و قوس پنجره

انواع طاق و قوس پنجره

انواع طاق و قوس پنجره (معماری ایرانی)

قوس که در زبان فارسی کهن چَفد خوانده میشود، در تعریف هندسی٬خط یا شکل منحنی است و در اصطلاح معماری٬به باریکه تاقی که روی سر در یک درگاه قرار میگیرد٬اطلاق میشود.از انواع این قوس ها می توان قوس شاخ بزی کند ،قوس شاخ بزی تند ،قوس هلوچین تند ،قوس بستو،طاق آهنگ، طاق ترکین و … نام برد .

Qos Panjereh .jpg

فرمت فایل : همون dwg جوونی خودمون :D
 

Similar threads

بالا