عقل مردم به چشم و گوششان است / هر چه شحنه شما قدرتمندتر، چشم وگوش مردم، دردست حکومت نرمتر...

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
عقل مردم به چشم و گوششان است



درکتاب "مشارب التجارب" که تکمله حاشیه "تجارب الامم" نوشته "ابن فندق بیهقی" است آمده که در مملکت سلجوقیان تاجر ورشکسته ای از غرجستان بود که برصدر بازارشهر می ایستاد و نام بزرگان پسین و پیشین مملکت را می برد و آنان را به مبارزه می خواند.
روزی حاکم از بازار می گذشت. از او پرسید چرا چنین می کنی؟ تاجر پاسخ داد: زیرا اینگونه عوام الناس تصور می کنند که کاسب قدرتمندی هستم و همین چند قلم کالای مانده ام را گرانتر می خرند. حاکم گفت: می دانی این کار جرم است و مستوجب فرمان بازداشت؟
او جواب داد: آری! اگر حاکم حکم بازداشت مرا صادر کند که عوام تصور می کنند سخنانم حقیقت بوده و اگرچنین نکند که باز مردم تصورمی کنند من از بزرگان، اسراری می دانم وآنها ازمن می هراسند.
درهر صورت این بازاری ورشکسته، درچشم مردم بزرگ می نماید. حاکم دستورداد به دلیل جسارتش او را به عنوان شحنه خوارزم منصوب کردند. اما تاجرغرجه ای، باز به همان شیوه پیشین خود عمل می کرد.
حاکم او را خواست ودلیل این کاررا پرسید. او که اینباردرمقام شحنه گی نشسته بود جواب داد:" قربانت گردم. عقل مردم به چشم و گوششان است. اگربازنگویم، فکرمی کنند قدرتم را از دست داده ام.
هر چه شحنه شما قدرتمندتر، چشم وگوش مردم، دردست حکومت نرمتر...
 

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
عقل مردم به چشم و گوششان است



درکتاب "مشارب التجارب" که تکمله حاشیه "تجارب الامم" نوشته "ابن فندق بیهقی" است آمده که در مملکت سلجوقیان تاجر ورشکسته ای از غرجستان بود که برصدر بازارشهر می ایستاد و نام بزرگان پسین و پیشین مملکت را می برد و آنان را به مبارزه می خواند.
روزی حاکم از بازار می گذشت. از او پرسید چرا چنین می کنی؟ تاجر پاسخ داد: زیرا اینگونه عوام الناس تصور می کنند که کاسب قدرتمندی هستم و همین چند قلم کالای مانده ام را گرانتر می خرند. حاکم گفت: می دانی این کار جرم است و مستوجب فرمان بازداشت؟
او جواب داد: آری! اگر حاکم حکم بازداشت مرا صادر کند که عوام تصور می کنند سخنانم حقیقت بوده و اگرچنین نکند که باز مردم تصورمی کنند من از بزرگان، اسراری می دانم وآنها ازمن می هراسند.
درهر صورت این بازاری ورشکسته، درچشم مردم بزرگ می نماید. حاکم دستورداد به دلیل جسارتش او را به عنوان شحنه خوارزم منصوب کردند. اما تاجرغرجه ای، باز به همان شیوه پیشین خود عمل می کرد.
حاکم او را خواست ودلیل این کاررا پرسید. او که اینباردرمقام شحنه گی نشسته بود جواب داد:" قربانت گردم. عقل مردم به چشم و گوششان است. اگربازنگویم، فکرمی کنند قدرتم را از دست داده ام.
هر چه شحنه شما قدرتمندتر، چشم وگوش مردم، دردست حکومت نرمتر...

خسته نشددی اینقثدر تاپیک زدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسته نشددی اینقثدر تاپیک زدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



چرا میزنی خوووووووووووووو

بچه که زدن نداره :cry::cry::cry:

باشه دیگه نمیزنم. ;)
اصلا میرم میگم از ما بهترون بیان از اون تاپیک خفن ها بزنن که همه رگ گردنمون کلفت میشه و خون جلو چشامونو میگیره:biggrin::biggrin:
 

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا میزنی خوووووووووووووو

بچه که زدن نداره :cry::cry::cry:

باشه دیگه نمیزنم. ;)
اصلا میرم میگم از ما بهترون بیان از اون تاپیک خفن ها بزنن که همه رگ گردنمون کلفت میشه و خون جلو چشامونو میگیره:biggrin::biggrin:

عزیز من.
منظورم نبودم که تاپیکهای بدی میزنی.
منظورم این بود که زیاد تاپیک میزنی .که فکر نکنم خودت وقت کنی بهشون سر بزنی.
وگرنه یکی از بهرتین کاربر های حال حاظر هستی
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیز من.
منظورم نبودم که تاپیکهای بدی میزنی.
منظورم این بود که زیاد تاپیک میزنی .که فکر نکنم خودت وقت کنی بهشون سر بزنی.
وگرنه یکی از بهرتین کاربر های حال حاظر هستی



یکی برای من اب قند بیاره . وای قلب من ضعیفه طاقت اینهمه شادی رو نداره . یکی درارو باز کنه یک کم باد بیاد
 

ecmn_ec

عضو جدید
به خدا منم نوشابه دوس دارم
همه میدونم که من نوشابه دوس دارم
به منم بدید
نوشااااااااااااااااااااابه
:cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry:
 

Similar threads

بالا