عفو و بخشش

phalagh

مدیر بازنشسته
عـفـو و گـذشـت يـكـى از مـكـارم والاى انـسـانـى بـلكـه بـهقول امام على (ع ) تاجى زينت بخش بر سر همه آنهاست :
(اَلْعَفْوُ ت اجُ الْمَك ارِمِ)(شرح غررالحکم،جلد 1،ص 140)

گذشت ، زينت بزرگوارى ها است .
اين خوى پسنديده ، پرتوى از مسرّت واقعى و موجى از عواطف و احساسات انسان دوستانه را دردل هـا ايـجـاد مـى كـنـد، كـيـنـه هـا و دشـمنى ها را از آن مى زدايد و موجب مى شود كه خصم دست ازخصومت برداشته ، طرح دوستى و محبّت بريزد.

 

phalagh

مدیر بازنشسته
جايگاه عفو در اسلام

جايگاه عفو در اسلام

بـررسـى مـنـابـع اسـلامـى نـشـان مـى دهـد كـه (گـذشـت ) يـكـى ازاصول اساسى در برخورد با لغزش افراد است . قرآن كريم ، حتّى در همان آياتى كه كيفر ومـجـازات را بـراى مجرمان و گناهكاران تشريع مى كند و مؤ منان را از خطر و زيان آنان برحذرمـى دارد، گـذشت و چشم پوشى از خطايشان را نيز به عنوان يك ارزش برتر مطرح مى سازد.به عنوان مثال ، در آيه اى پس از بيان چگونگى حكم قصاص ، مى فرمايد:

(فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ اَخيهِ شَىْءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَد اءٌ اِلَيْهِ بِاِحْسانٍ...) (بقره،178)

پـس اگـر كـسى از سوى برادر (دينى ) خود مورد عفو قرار گيرد (و از قصاص او صرف نظرشود) بايد از راه پسنديده پيروى كند و (ديه را) با نيكى به عفو كننده بپردازد.
در آيه ديگرى از پيامبر(ص ) مى خواهد كه به طريقه نيكو از اشتباهات مردم درگذرد:

(فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَميلَ) (حجر،85)

به طريق نيكو گذشت كن .
از امـام عـلى (ع ) در تـفـسـيـر ايـن آيـه چـنـيـن نـقـل شـده اسـت : (صـفـحجميل ، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است .) (تفسیر مجمع البیان،جلد6،ص 344)
پـيـشـوايان بزرگ اسلام در سيره عملى خود، انسان هاى با گذشت و بزرگوارى بودند؛ چنانكـه نـقـل شـده روزى ابـوهـريـره نـزد امـام عـلى (ع ) آمد و سخنان ناروايى به آن حضرت گفت :فـرداى آن روز شـرفـياب شد و خواسته هايى را خدمت حضرت مطرح كرد. حضرت على (ع ) همهآنها را برآورده ساخت . اين كار امام بر برخى از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آنحضرت به ايشان فرمود:

(اِنّى لاََسْتَحْيى اَنْ يَغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمى وَ ذَنْبُهُ عَفْوى وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودى ) (بحارالانوار،جلد41،ص 49)

مـن از ايـنكه نادانى او بر علمم ، گناه او بر عفوم و در خواست او بر بخشايشم چيره شود، شرممى كنم .
امام صادق (ع ) فرمود:

(اِنّ ا اَهْلُ بَيْتٍ، مُرُوَّتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا) (بحارالانوار،جلد71،ص 414)

ما خاندانى هستيم كه ، جوانمردى مان گذشت از كسى است كه بر ما ستم كرده است .
 

phalagh

مدیر بازنشسته
حدود عفو

حدود عفو

انـدكـى تاءمّل در موارد به كارگيرى كلمه عفو در متون اسلامى نشان مى دهد كه اين واژه گاهى در بـرابـر انـتقام و گاهى در برابر عقوبت و مجازات به كار مى رود. آنجا كه عفو در برابرانـتـقـام بـه كـار گرفته شده ، چون منظور از انتقام ، تسكين خاطر انتقام گيرنده است و او تمامهـمـّت خـود را صـرف فـرو نشاندن آتش خشم خويش مى سازد و هيچ گونه نظرى به اصلاح وهـدايت طرف مقابل ندارد، در اين صورت عفو، صد در صد يك ارزش ‍ محسوب مى شود. ولى اگرعـفـو در بـرابـر عـقـوبـت و مـجـازات شخص خطاكار به كار رود و انسان متحيّر شود بين اين كهخـطاكار را ببخشد يا او را به طور عادلانه مجازات كند، ديگر عفو به طور مطلق ارزش محسوبنـمـى شـود و مـجـازات هـم هـمـيشه ناپسند و نكوهيده نيست ، بلكه انتخاب يكى از دو راه تا حدودزيادى بستگى به دو عامل تعيين كننده دارد:
1 ـ نوع جرم 2 ـ وضعيّت مجرم
اگر جرم و تجاوز نسبت به حقوق شخصى باشد و زيان ناشى از خطا و لغزش ، متوجّه فرد ياگـروه مـحـدودى شود، در اين صورت عامل دوم (وضعيّت مجرم ) تعيين كننده است ؛ به اين معنا كهبـايـد ديـد آيا عفو و اغماض ، موجب پشيمانى و اصلاح مجرم مى شود يا بر جراءت و جسارت اودر تـكـرار عـمـل نـاپـسـنـدش مـى افـزايـد. انـسـان هـاى بـا فـضـيـلت و بـزرگوار، اگر طرفمـقـابل را از كرده خود پشيمان و شايسته عفو و بخشش ‍ ببينند، به سادگى از او درمى گذرند؛امّا اگر به اين نتيجه برسند كه عفو مجرم ، او را گستاخ ‌تر مى سازد و گذشت بزرگوارانهآنـان را حـمـل بر ضعف يا ترس مى كند، او را به خاطر جرمش تحت تعقيب قانونى قرار مى دهندتا به كيفر عمل خود برسد.
بـه كـارگـيـرى بـخـشـش در مورد اشخاص لايق و خوددارى از عفو در خصوص افراد فرومايه ،همواره مورد توصيه و تاءكيد پيشوايان بزرگوار اسلام بوده است .
امـام عـلى (ع )، كـسـى را كـه از روى عـلم و اطـّلاع مرتكب جرمى شده ، شايسته عفو ندانسته ، مى فرمايد:

(اَلْمُذْنِبُ عَلى بَصي رَةٍ غَيْرُ مُسْتَحِقٍّ لِلْعَفْوِ) (شرح غررالحکم،جلد1،ص 391)

آن كه با بصيرت بر زشتى گناه ، آن را مرتكب مى شود، سزاوار عفو نيست .
امام زين العابدين (ع ) در رساله حقوق خود مى فرمايد:

(وَ حَقُّ مَنْ س اءَكَ اَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ، وَ اِنْ عَلِمْتَ اَنَّ الْعَفْوَ يَضُرُّ انْتَصَرْتَ) (بحارالنوار-جلد74-ص9)

حق كسى كه به تو بدى كرده آن است كه از او بگذرى ، ولى اگر عفوِ او را مضرّ دانستى ، مى توانى او را عقوبت كنى .
اگر جرم و تجاوز، مربوط به حقوق جامعه باشد، در اين صورت چون پاى حدود الهى و حقوق اجـتـماعى در ميان است و سعادت عمومى در گرو اجراى آنهاست ، ناگزير حدود بايد اجرا شود وحـقـوق بـايـد تـاءديـه گـردد؛ زيـرا قـانـون و حـرمـتِ مـال ، جـان ، عـِرض و نـامـوس ‍ مـردممـثـل مـرز و حـصـارى اسـت كـه گـرداگـرد جـامعه كشيده شده تا مردم در پناه آن در امنيت و آسايشزنـدگـى كـنـنـد. اگـر ايـن مـرز شـكـسـتـه شـود و قـانـون تـحـت عـنـاويـنـى ازقبيل عفو و گذشت به اجرا درنيايد، زمينه براى هرج و مرج و ناامنى فراهم شده و ادامه زندگىبـراى مـردم دشـوار خـواهـد شـد. اصـرار اسـلام را بـر عـفـو و گذشت در حقوق شخصى در بحثگـذشـتـه خـوانـديم و دانستيم كه اسلام دين خشونت و انتقام و كشتار نيست ، امّا ترحّم و دلسوزىبر متجاوزان به حقوق جامعه را نيز هيچ عقل سليمى نمى پذيرد.
ترحّم بر پلنگ تيز دندان
جفا كارى بود بر گوسفندان
زنـى از اشـراف قـبـيـله بـنى محزوم ، مرتكب سرقت شده بود و قرار شد حدّ سرقت بر او جارى شـود. سـران قـبـيـله مزبور، از بيم آن كه اجراى حدّ موجب سرافكندگى آنان در بين ساير مردمشده ، اين ننگ براى ايشان باقى بماند، اُسامة بن زيد، را به شفاعت ، نزد پيامبر اسلام (ص )فـرسـتادند. آن حضرت پس از اطلاع از مضمون پيام ، با خشم زياد فرمود: (اى اُسامه ، تو رانبينم كه درباره تعطيل حدّى از حدود خداوند شفاعت كنى !) آن گاه در جمع مهاجر و انصار حضوريافته ، چنين فرمود:
عـلّت هـلاكـت اقـوام گـذشته اين بود كه هر گاه شخص صاحب نفوذى از آنان دزدى مى كرده ، حدّخداوند را بر او اجرا نمى كردند، ولى اگر فرد ضعيفى دست به اين كار مى زد، حكم قانون رابر او عملى مى ساختند. به خدا سوگند، حتّى اگر دخترم فاطمه دزدى كند، دستش را قطع خواهمكرد! (میزان الحکمه-جلد 2-صفحه 308)
 

phalagh

مدیر بازنشسته
آثار عفو

آثار عفو

در قـرآن كـريـم و روايـات پـيـشـوايان معصوم :، آثار و بركات زيادى براى عفو ذكر شده كه برخى از آنها عبارتند از: شمول عفو الهى
قرآن كريم عفو و گذشت بندگان خدا از يكديگر را زمينه ساز عفو خداوند مى داند:

(وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا اَلا تُحِبُّونَ اَنْ يَغْفِرَ اللّ هُ لَكُمْ) (نور - 22)

و بايد عفو كنند و درگذرند، آيا دوست نمى داريد كه خداوند بر شما ببخشايد.


نصرت الهى
امام كاظم (ع ) فرمود:

(مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ، اِلاّ نُصِرَ اَعْظَمُهُما عَفْواً) (بحارالانوار-جلد 71-ص402)

هرگز دو گروه با هم رو به رو نشدند؛ مگر آنكه گروه بخشنده تر يارى شد.


طول عمر
از رسول خدا(ص ) چنين نقل شده است :

(مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فى عُمْرِهِ) (بحارالانوار-جلد 71-ص402)

آن كه عفوش بسيار شد، عمرش طولانى مى شود.


دوام حكومت
رسول خدا(ص ) عفو و گذشت زمامدار را موجب پايدارى حكومتش مى داند:

(عَفْوُ الْمَلِكِ عِقالُ الْمُلْكِ) (تفسیر نورالثقلین-جلد4-صفحه 210)

گذشت زمامدار سبب پا بر جا شدن حكومت است .


از بين رفتن كينه ها
رسول خدا(ص ) فرمود:

(تَعافَوْا تَسْقُطِ الضَّغائِنُ بَيْنَكُمْ) (میزان الحکمه-جلد6-صفحه367)


از يكديگر درگذريد تا كينه ها از ميانتان رخت بربندد.


عزّت دنيا و آخرت
پيامبر(ص ) فرمود:
(مَنْ عَفا عَنْ مَظْلَمَةٍ اَبْدَلَهُ اللّهُ بِه اعِزّاً فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ) (بحارالانوار-جلد 71-ص420)

هـر كـه از لغـزشـى درگـذرد، خـداوند به سبب اين گذشت ، عزّت دنيا و آخرت را به او عطا مىكنند.


رهايى از عذاب دوزخ
حضرت على (ع ) عفو را موجب نجات از عذاب جهنّم دانسته است :

(اَلْعَفْوُ مَعَ الْقُدْرَةِ جُنَّةٌ مِنْ عَذابِ اللّهِ سُبْحانَهُ) (شرح غررالحکم- جلد 1- ص 398)

گذشت هنگام توانايى ، سپرى در برابر عذاب خداوند است .


پاداش بسيار
امام على (ع ) پاداش انسان به گذشت را غير قابل سنجش مى داند و مى فرمايد:

(شَيْئَانِ لا يُوزَنُ ثَو ابُهُما؛ اَلْعَفْوُ وَالْعَدْلُ) (شرح غررالحکم- جلد 4- ص 184)

پاداش دو چيز را نمى توان سنجيد؛ گذشت و عدالت .
 

aqua

عضو جدید
مطالبی که راجع به عفو گفتی بسیار آموزنده است ولی من هر کار می کنم که کسی را که در حق من وبهتر بگویم به حریم من تجاوز کرده ببخشم حتی از من عذرخواهی هم نکرده و من هر چه میخوام او راببخشم نمی تونم.من او را بارها بخشیده ام ولی وقتی یاد کارهای زشت او می افتم نفرتم میگیره و دوباره او را در محضر خدا شرمنده می بینم.
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مطالبی که راجع به عفو گفتی بسیار آموزنده است ولی من هر کار می کنم که کسی را که در حق من وبهتر بگویم به حریم من تجاوز کرده ببخشم حتی از من عذرخواهی هم نکرده و من هر چه میخوام او راببخشم نمی تونم.من او را بارها بخشیده ام ولی وقتی یاد کارهای زشت او می افتم نفرتم میگیره و دوباره او را در محضر خدا شرمنده می بینم.
خب وقتی که میگید بخشیدم یعنی اعمال اون شخص و به طور کامل از صفحه ی دلتون پاک کردید ""ولی وقتی میگید کارهای اون براتون زنده میشه یعنی شما اون و به طور کامل نبخشیدین و هنوز اعمال اون شخص توی دلتون هست .
بالاخره اگه اعمال اون فرد در حدی هست که می تونید ببخشیدش ""پس بهتره به طور کامل رفتارهاش و از صفحه ی دلتون پاک کنید و هیچ وقت هم حتی در صورت تکرار براتون زنده نشه
بخشیدن در این صورت معنا پیدا می کنه
امیدوارم بهترین تصمیم و بگیرید.
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
طول عمر
از رسول خدا(ص ) چنين نقل شده است :

(مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فى عُمْرِهِ) (بحارالانوار-جلد 71-ص402)

آن كه عفوش بسيار شد، عمرش طولانى مى شود
:crying2: من الانه هاست كه بميرم!:crying2:
 

Similar threads

بالا