فرق بین عفو و غفران الهی

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز







وقتی می‎خواهیم برخی لغات عربی را به فارسی ترجمه کنیم، به ظاهر به نظر می‎رسد که یک ترجمه دارند ولی وقتی به کتاب لغات مراجعه می‎کنیم، در می‎یابیم که معانی مختلفی دارند. از جمله این لغات «عفو» و «غفران» است .



«غفر» یعنی پوشاند، پنهان کرد، خاک ریخت. وقتی حیوانی می‎میرد اگر در خاک دفن نشود بوی نامطبوعی از خود منتشر می‎کند که غیر قابل تحمل است. ولی وقتی آن لاشه در خاک شود، بوی نامطبوعش نیز از بین می‎رود. وقتی گناهی از انسان سر می‎زند در باطن بوی نامطبوعی از خود به جا می‎گذارد که انسان وقتی از خداوند، طلب مغفرت می‎کند یعنی می‎خواهد که خداوند بر روی گناهانش خاک بریزد تا بوی نامطبوعش از بین برود و بخشیده شود. و اصطلاحا اینگونه ترجمه می‎شود: خدایا بر روی گناهانم خاک بریز .

تفاوت بین عفو و غفران

"غفران" الهی، همه‏ گناهان و آثار سوء تیرگی‎هاى آنها را از میان مى‏برد، حجاب‎ها را برطرف کرده و نقائص وجودى انسان را برطرف می‎کند. اما متاسفانه کمتر کسى هست که بداند غفران یعنى چه، و نیاز به آن، چه معنایى دارد، و چگونه مى‏ شود که غفران الهى، همه‏ مشکل‎ها را حل، و فاصله‏ها را از میان بردارد؟



این تفاوت را با مثالی بیان می‎کنم:
فرض کنید که در حق یکی از دوستان، بدی کرده‎ایم. حال می‎خواهیم از او طلب بخشش کنیم. که این بخشش به دو صورت است:
1- می‎گوید: می‎بخشمت اما دیگر نمی‎خواهم ببینمت و دوستی‎امان به پایان می‎رسد و به زبان عامیانه یعنی دیگه جلوی چشمم نباش.
2- می‎گوید: می‎بخشمت و از آن پس به ما محبت می‎کند و لطف و صفا دارد. و انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده است.
عفو یعنی بخشش از نوع اول. وقتی از خدا طلب عفو می‎کنیم یعنی این که گناهان ما را ببخشد. و اگر مورد قبول واقع شود، خدا فقط می‎بخشد و دیگر کاری به ما ندارد و محبت و لطفش را از ما دریغ می‎دارد.
ولی اگر پس از بخشش خطا و گناهمان، لطف و محبتش را شامل حالمان نماید؛ غفران نام می‎گیرد.
نتیجه این که: عفو الهى، نادیده گرفتن و به حساب نیاوردن لغزش‎ها و خطاها و عیب‎ها، و محو آثار نامطلوب آنهاست.
و غفران الهى عبارت است از افاضات و رحمت‎هایى که به دنبال نادیده گرفتن لغزش‎ها و خطاها و عیوب، متوجه انسان مى‏گردد و او را تکمیل مى‏کند و نقایص و عیوب وجودى وى را برطرف مى‏نماید.



غفران بعد از عفو است. عفو نادیده گرفتن بدی‎هاست و غفران، برطرف کردن آنها از وجود گناهکار و تبدیل آنها به خوبی‎ها و کمالات است.
عفو الهی، انسان را از سقوط و هلاکت نجات مى‏دهد و غفران الهى، به گناهکار پر و بال عطا مى‏کند و بالا می‎برد.
لذاست که اگر عفو و گذشت خدا نباشد، انسان با شکست روبرو شده و کنار زده مى‏ شوند، و اگر غفران خداوند نباشد، آنها پیشرفت بازمانده و متوقف مى‏گردند.

پس حواسمان باشد که در دعاهایمان، از خدای مهربان بخواهیم که عفو و مغفرتش را توامان شامل حالمان نماید. :gol:
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
یعنی میگید با طلب عفو ، خدا بندش رو میبخشه و دیگه کاری به کارش نداره اما با طلب مغفرت، نه تنها بخشیده میشه بلکه رحمت های دیگه هم شاملش میشه....
درسته؟
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی میگید با طلب عفو ، خدا بندش رو میبخشه و دیگه کاری به کارش نداره اما با طلب مغفرت، نه تنها بخشیده میشه بلکه رحمت های دیگه هم شاملش میشه....
درسته؟

بله مثلا از بزرگی شنیدم که میفرمودند باطلب غفران خداوند ان گناه را از یاد خودمان و فرشتگان هم پاک میکند.تا دیگر خجالت نکشیم.

اخه ممکنه به ادم بگویند باشه گذشتم اما این فرق میکنه . بالاخره خودت خجالت میکشی آن صمیمیت قبل از گناه را شاید نتوانی با خدا داشته باشی.:(
اما غفران چنین اثری دارد.:smile:
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار

بله مثلا از بزرگی شنیدم که میفرمودند باطلب غفران خداوند ان گناه را از یاد خودمان و فرشتگان هم پاک میکند.تا دیگر خجالت نکشیم.

اخه ممکنه به ادم بگویند باشه گذشتم اما این فرق میکنه . بالاخره خودت خجالت میکشی آن صمیمیت قبل از گناه را شاید نتوانی با خدا داشته باشی.:(
اما غفران چنین اثری دارد.:smile:
ممنون از توضیحاتتون....
الان من چندتا سوال و شبهه برام پیش اومد......
ما وقتی توبه می کنیم طلب عفو و آمرزش از خدا داریم...
درسته؟
امامان ما هم در دعاها و نیایش هاشون که جهت آموزش به ما هست طلب عفو دارند.....
البته طلب مغفرت هم هست اما موکدا" طلب عفو هست......
به نظرتون این مطلب با آموزه هایی که به ما رسیده سازگاری داره؟
و بالاخره اینکه توبه طلب عفو هست یا مغفرت؟
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از توضیحاتتون....
الان من چندتا سوال و شبهه برام پیش اومد......
ما وقتی توبه می کنیم طلب عفو و آمرزش از خدا داریم...
درسته؟
امامان ما هم در دعاها و نیایش هاشون که جهت آموزش به ما هست طلب عفو دارند.....
البته طلب مغفرت هم هست اما موکدا" طلب عفو هست......
به نظرتون این مطلب با آموزه هایی که به ما رسیده سازگاری داره؟
و بالاخره اینکه توبه طلب عفو هست یا مغفرت؟

اینکه میگید طلب عفو بیشتره من امار دستم نیست چند تا مثال برام میارید؟
اما خودم حسم این نبود مثلا دعای کمیل از همون اولش مدام اللهم اغفرلی میگیم.
یا خود استغفارهایی که در ماه رجب به تعداد زیاد هست همه اش طلب غفرانه.

اما اجازه بدید یک کمی مطالعه کنم تا جواب مناسبتری پیدا کنم.
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
اینکه میگید طلب عفو بیشتره من امار دستم نیست چند تا مثال برام میارید؟
اما خودم حسم این نبود مثلا دعای کمیل از همون اولش مدام اللهم اغفرلی میگیم.
یا خود استغفارهایی که در ماه رجب به تعداد زیاد هست همه اش طلب غفرانه.

اما اجازه بدید یک کمی مطالعه کنم تا جواب مناسبتری پیدا کنم.
منم آمار دستم نیست و با توجه به دعاهایی که در صحیفه ی سجادیه هست و دعای ابوحمزه ثمالی که در ارزشمندترین شب خونده میشه و دیگر نیایش های امام سجاد به این مطلب اشاره کردم......
اما چون مطلبی که بهش اشاره کردین خیلی برام جالب و قابل تامل بود،توفیق اجباری نصیبم شد که پیرامون این موضوع تحقیقات و مطالعاتی داشته باشم....
نمیدونم برداشتی که از مطالب داشتم درست هست یا نه.....
در بعضی از مطالب بین طلب عفو و غفران تفاوتی قائل نبودن.....

در آیه 64 سوره نساء می خوانیم: و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً:
«اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می کردند و تو نیز برای آنها طلب عفو می کردی، خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند».




اما حقیقتش چیزی که من از مطالبی که مطالعه کردم برداشت کردم این بود که استغفار دعا هست و ما برای طلب عفو باید اول استغفار کنیم،بعد می تونیم طلب عفو داشته باشیم که منجر به توبه میشه...... بنابراین غفران قبل از عفو هست نه بعد از اون......
اما مطلبی هم هست که با اینکه خیلی جالبه اما تعریفی که کرده کمی متفاوته......
در پست بعدی ارائه میدم.....

به هر حال این برداشت من از مطالبی بود که مطالعه کردم......
نمی تونم به طور قاطع نظر بدم چون موضوع ظریفی هست و منم نسبت بهش اشراف ندارم....
فقط می تونم با توجه به مطالعات محدودی که انجام دادم نظر بدم و امیدوارم به نتیجه ی روشنی برسیم.....









 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
استغفار در لغت از ماده غفر[۱] مصدر باب استفعال به معنى پوشانیدن و محو آثار خطاء است[۲]و در اصطلاح طلب غفران نمودن با زبان و عمل[۳]است و طلب مغفرت در صورتى محقّق مى‏شود که ندامت قلبى و پشیمانى از خطایى که واقع شده است حاصل گردد.[۴]
نخستین مرتبه تقوى، بیزارى از زشتیها و انگیزه‏هاى نفسانی مى‏باشد که با خرد، منافات دارد. این مرتبه، همان مقام استغفار است.[۵]استغفار درجه بلند مرتبگان و صدای استغفار خوشترین صدا در نزد پروردگار است.
توبه و استغفار
استغفار طلب آمرزش است و او مقرون به توبه است.[۶] حال فرق میان توبه و استغفار این است که:
۱- استغفار، طلب آمرزش است بوسیله دعا، توبه یا … ولى توبه پشیمانى از معصیت و تصمیم بر عدم تکرار آن است.[۷]
۲- استغفار، طلب مغفرت مى‏باشد براى گناهان گذشته، نه گناهان آینده ولى توبه، طلب مغفرت از گناهان گذشته و تعهد بر ترک گناهان آینده است.[۸]
۳- در توبه درخواست لقاء خدا و درک وصل او است، ولى در استغفار درخواست آمرزش خود و رفع موانع و حجابها است.[۹]
۴- توبه مختص به گنهکار است که حقیقتاً از عمل خود پشیمان است و لکن استغفار دعاء است بمعنى طلب مغفرت.[۱۰]
شرایط استغفار
حضرت على (علیه السلام) فرمودند: مى‏دانى معناى استغفار چیست؟ استغفار درجه والا مقامان است و داراى شش معنا است، اوّل- پشیمانى از آنچه گذشت، دوّم- تصمیم به عدم بازگشت، سوم- پرداختن حقوق مردم‏ چنانکه خدا را پاک دیدار کنى که چیزى بر عهده تو نباشد، چهارم- تمام واجب‏هاى ضایع ساخته را به جا آورى پنجم- گوشتى که از حرام بر اندامت روییده با اندوه فراوان آب کنى چنانکه پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید. ششم- رنج طاعت را به تن بچشانى چنانکه شیرینى گناه را به او چشانده بودى. پس آنگاه بگویى استغفر اللَّه! [۱۱]
علامه طباطبایی(ره) استغفار را مشروط به توبه و عمل صالح دانسته است[۱۲]و میفرمایند: استغفار کسى مؤثر است که نخواهد آن عمل زشت را هم چنان مرتکب شود.[۱۳]
پس استغفار به درگاه خداوند، زمینه نزول برکاتی را فراهم می کند اما این حکم شامل مشرکین[۱۴] نمی شود. استغفار کردن برای منافقان به دلیل کفر و فسق آنها بیاثر میباشد.
آیه ای[۱۵]خطاب به رسول گرامى(ص) میفرماید: چنانچه در باره منافقان طلب عفو و آمرزش نمائى و یا از این درخواست صرف نظر کنى یکسان است و چنانچه هفتاد بار براى آنان طلب عفو و مغفرت نمائى پروردگار آنها را نخواهد آمرزید؛ زیرا مغفرت و آمرزش عبارت از محو گناه است و تیره‏گى آن از صحیفه روان گناهکار زایل شود و صفاء یابد.
زمینه های استغفار
آنچه زمینه استغفار می شود به قرار ذیل میباشد:
۱-آگاهی از آمرزش پذیری خداوند[۱۶]، مقتضی درخواست آمرزش از او[۱۷]
۲-امید به رحمت خدا[۱۸] ‏
۳-ایمان [۱۹]
«فرشتگانى که حاملان عرشند… براى مؤمنان استغفار مى‏کنند…[۲۰] »
۴-توبه پذیری خدا
«پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‏پذیر است»[۲۱]
۵-توجه به حکمت و عزت خدا
« پروردگارا!… ما را ببخش، اى پروردگار ما که تو عزیز و حکیمى![۲۲]»
۶-توجه به فرجام امور[۲۳]
۷-توجه به قدرت خدا[۲۴]
۸- توجه به ولایت خدا[۲۵]
۹-ذکر خدا[۲۶]
۱۰-مشاهده عذاب: «و چیزى مردم را بازنداشت از اینکه- وقتى هدایت به سراغشان آمد- ایمان بیاورند و از پروردگارشان طلب آمرزش کنند، جز اینکه … یا عذاب (الهى) در برابرشان قرار گیرد»[۲۷]
موانع استغفار
۱-شرک و بت پرستی[۲۸]
«و اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید…*گفتند:… و ما خدایان خود را بخاطر حرف تو، رها نخواهیم کرد!…»[۲۹]
۲-تقلید کورکورانه[۳۰]
۳-جهل
«ازپروردگار خود، آمرزش بطلبید…*گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را مى‏گویى، ما نمى‏فهمیم!…»[۳۱]
۴-ظلم[۳۲]
۵-فسق [۳۳]
۶-لجاجت [۳۴]
۷-عصیان و نافرمانی [۳۵]

آداب استغفار
۱- استغفار در سحر:
«و در سحرگاهان، استغفار مى‏نمایند.»[۳۶]
۲-استغفار درشب جمعه:[۳۷]
«بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم…»[۳۸] علت اینکه حضرت یعقوب در همان حال براى آنها طلب آمرزش نکرد این بود که میخواست در سحر شب جمعه براى آمرزش آنها دعا کند[۳۹]
۳- از آداب دعا و استغفار، ابتدا اعتراف به گناه است. [۴۰]
«پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشى و…»[۴۱]
۴- اظهارایمان[۴۲]:
«پروردگارا! ما ایمان آورده‏ایم پس گناهان ما را بیامرز، …[۴۳]»
۵-توجه به ربوبیت خدا:[۴۴]
«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا … »[۴۵]
۶-توجه به ولایت خدا:[۴۶]
« پروردگارا! … ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایى،…[۴۷]»
۷-توسل به انبیاءبرای آمرزش خواهی: [۴۸]
« اگر این مخالفان …به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏کردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مى‏کرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى‏یافتند» [۴۹]
۸-ذکرصفات کمال خدا در استغفار[۵۰]:
«پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم کنندگانى! »[۵۱]
۹-یاد خدا:[۵۲]
«و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟…»[۵۳]
آثار استغفار
۱- زمینه ساز آمرزش گناه:
« کسى که کار بدى انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.»[۵۴]
حضرت رضا(ع) فرمودند: «مثل استغفار (و ریختن گناهان بسبب آن) چون برگى است بر درختى که (در فصل پائیز آن درخت) بجنبد و آن برگ بریزد…»[۵۵]
۲-بهترین عبادت:
حضرت رضا(ع):
«استغفار و کلام لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، بهترین عبادت است» [۵۶]

۳-بهترین دعا:
رسول خدا (ص) فرمود:« بهترین دعا استغفار است.»[۵۷]
و زمینه ساز اجابت دعا:[۵۸]
«پروردگارا! مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن…پس ما باد را مسخّر او ساختیم…»[۵۹]
۴-نورانیت نامه اعمال:
امام صادق(ع) فرمود: «هر گاه بنده بسیار استغفار کند نامه عملش بالا رود در حالى که می¬درخشد.»[۶۰]
5- سبب افزایش توان:
«اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او بازگردید تا… نیرویى بر نیرویتان بیفزاید!»[۶۱]
۶- زمینه ساز نزول باران، امداد با فرزند،مال ورونق کشاورزی:
[۶۲]«از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است * تا بارانهاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد* و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد.»[۶۳]
۷- منشأ بهره مندی از امکانت خوب دنیا:
«از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بسوى او بازگردید تا شما را تا مدّت معیّنى (از مواهب زندگى این جهان) به خوبى بهره‏مند سازد…»[۶۴]
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر که استغفار کند خدا براى او از هر غمى گشایش و از هر تنگنائى مفرى پدید آرد. و او را از جایى که انتظار ندارد روزى دهد»[۶۵]
8- سبب جلب رحمت و محبت خدا:
«از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوى او بازگردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه‏کار) است!»[۶۶]
«…چرا از خداوند تقاضاى آمرزش نمى‏کنید تا شاید مشمول رحمت (او) شوید؟!»[۶۷]
۹-مایه نجات از عذاب الهی:
«…و (نیز) تا استغفار مى‏کنند، خدا عذابشان نمى‏کند»[۶۸]
امیر مؤمنان (ع) فرمود: «در زمین دو وسیله براى امان از عذاب الهى است، یکى از آن دو از دست رفته و اینک به دوّمى متمسّک شوید، امّا امان اوّلى رسول اکرم(ص) است ولى امان دوّم استغفار است.»[۶۹]
۱۰-راه نجات:
حضرت على(ع): «شگفتا از کسى که ناامید باشد و نجات با اوست. پرسیدند نجات چیست؟ فرمود: استغفار.»[۷۰]

۱۱-قطع کننده ریشه شیطان:
رسول خدا(ص) فرمود: «استغفار و طلب آمرزش از خداوند، ریشه شیطان را قطع مى‏نماید.»[۷۱]
۱۲-جلاء دهنده دل:
رسول خدا(ص) فرمود: «قلبها را زنگارى است چون زنگ مس که باید با استغفار، جلایش دهید.»[۷۲]
پس آنگاه که آدمی در اثر غفلت و یا طغیان هواهای نفسانی دچار گناه شد باید بیدرنگ خود را در معرض رحمت واسعه الهی قرار دهد و از او آمرزش طلبد و با استغفار دل و جان خویش را شست و شو دهد.
پی نوشتها :
[۱]- به معنای پوشاندن و مستور کردن. قرشى سید على اکبر ؛ قاموس قرآن‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة،۱۳۷۱ ش‏، ششم‏،، ج‏۵، ص ۱۰۸
[۲]- مصطفوى ،حسن‏؛تفسیر روشن‏، تهران‏، مرکز نشر کتاب‏،۱۳۸۰ ش‏، اول‏، ج‏۶، ص ۵۴
[۳]- راغب اصفهانی،حسین بن محمد؛ ترجمه وتحقیق مفردات الفاظ قرآن‏، خسروى حسینى سید غلامرضا، تهران‏، انتشارات مرتضوى‏،۱۳۷۵ ش‏، دوم، ج۲ص۷۰۳
[۴] – تفسیر روشن، ج‏۶، ص ۵۴
[۵] – گنابادی،سلطان محمد؛ترجمه بیان السعادة فى مقامات العبادة، خانى رضا / حشمت الله ریاضى، تهران‏، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام‏نور،۱۳۷۲ ش‏، اول‏ ، ج‏۱، ص ۴۲۴
[۶]- أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۳، ص ۲۰۹
[۷] – طبرسی،فضل بن حسن؛ ترجمه مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، مترجمان‏، تهران‏، انتشارات فراهانى‏،۱۳۶۰ ش،‏ اول‏ ، ج‏۷، ص ۱۳۳
[۸] – نجفى خمینى محمد جواد ؛تفسیر آسان‏، تهران‏، انتشارات اسلامیه،۱۳۹۸ ق‏، اول‏، ج‏۷، ص ۲۲۰
[۹]- تفسیر روشن، ج‏۶، ص ۱۸۵
[۱۰] أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص ۲۷۶
[۱۱]- سید رضی؛ نهج البلاغة، محمد دشتى‏، قم‏، مشهور،۱۳۷۹ ش‏، اول‏، ح۴۱۷
[۱۲]- طباطبایی،محمد حسین؛ ترجمه تفسیر المیزان‏، موسوى همدانى سید محمد باقر، قم‏، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏،۱۳۷۴ ش‏، پنجم‏،ج‏۴، ص ۳۶
[۱۳]ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۴، ص ۳۰
[۱۴] -سوره توبه،آیه۱۱۳«ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبى‏ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِیمِ»
[۱۵] -سوره توبه،آیه ۸۰«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‏»
[۱۶] – قرائتى محسن ؛ تفسیر نور، تهران‏، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن‏،۱۳۸۳ ش‏، یازدهم‏،ج‏۵ ، ص ۳۷۴
[۱۷] -سوره آل عمران،آیه۱۳۵/سوره قصص،آیه۱۶و…
[۱۸] -سوره نمل،آیه ۴۶ «قالَ یا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»و تفسیر نور ، ج‏۲ ،ص ۳۷۶
[۱۹] – بابایی، احمد علی، برگزیده تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ هـ ش، سیزدهم،،ج‏۴ ، ص ۲۵۵
[۲۰] -سوره غافر،آیه۷ «الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ … یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا…»
[۲۱] -سوره نصر ،آیه۳« فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً»
[۲۲] -سورهممتحنه،آیه۵«… اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»
[۲۳] -سوره بقره،آیه۲۸۵ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُو تفسیر نور ، ج‏۵ ، ص ۳۳۶
[۲۴] -سوره هود،آیه ۳-۴«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ … وَ هُوَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ »
[۲۵] -سوره بقره،آیه۲۸۶ «…اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا…»
[۲۶] – سوره آل عمران،آیه۱۳۵
[۲۷] -سوره کهف،آیه۵۵
[۲۸] – أطیب البیان فی تفسیر القرآن ، ج‏۱۳ ،ص ۲۳
[۲۹] -سوره هود،آیه۵۲-۵۳« وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ…* قالُوا … وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ ….»
[۳۰] -سوره هود،آیه۶۱-۶۲«…فَاسْتَغْفِرُوهُ…* قالُوا … أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا … »
[۳۱] – سوره هود،آیه۹۰-۹۱«وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ …*قالُوا یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ کَثِیراً مِمَّا تَقُولُ …»
[۳۲] -سوره اعراف،آیه۱۶۲-۱۶۱« وَ إِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئاتِکُمْ…* فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ …»
[۳۳] -همان
[۳۴] -سوره کهف،آیه۵۵
[۳۵] – سوره نوح،آیه۱۰-۲۱«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً *… قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاَّ خَساراً »
[۳۶]- سوره آل عمران،آیه ۱۷و سوره ذاریات ،آیه۱۸ «وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحار»
[۳۷] – أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص ۲۷۶
[۳۸]-سوره یوسف ،آیه۹۸«قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ …»
[۳۹]- مجمع البیان، ج۱۲ ،ص۲۹۵
[۴۰] تفسیر نور، ج‏۴، ص ۴۳
[۴۱]- سوره اعراف ،آیه۲۳ «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا … وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا …‏»
[۴۲] انوار درخشان، ج‏۸، ص ۷۶
[۴۳]- سوره آل عمران،آیه۱۶/۱۹۳ «الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا …»
[۴۴] ترجمه المیزان، ج‏۱۰، ص ۵۶۰
[۴۵]- سوره آل عمران ،آیه۱۴۷/۱۹۳و…
[۴۶] – ترجمه بیان السعادة ، ج‏۳ ، ص ۴۸۰
[۴۷] -سوره بقره ،آیه۲۸۶«رَبَّنا … وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا…»
[۴۸] – تفسیر نور ، ج‏۷ ص ۲۷۶و مکارم شیرازى، ناصر ؛تفسیر نمونه، تهران‏،‏ دار الکتب الإسلامیة،۱۳۷۴ ش، اول‏ ، ج‏۱۰ ،ص ۷۵
[۴۹] -سوره نساء،آیه۶۴«…وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»
[۵۰] – برگزیده تفسیر نمونه ، ج‏۲ ،ص ۳۲۳و تفسیر نور ، ج‏۱۰، ص ۱۰۸
[۵۱]- سوره مؤمنون،آیه۱۱۸« وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ»
[۵۲] – تفسیر آسان ، ج‏۱۱ ،ص ۲۸۲
[۵۳] – سوره آل عمران ،آیه۱۳۵« وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ….»
[۵۴] – سوره نساء،آیه ۱۱۰ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً»
[۵۵]- شیخ کلینی؛اصول کافى، حاج سید جواد مصطفوى‏، تهران‏، کتاب فروشى علمیه اسلامیه‏،اول،ج‏۴، ص ۱۷۲
[۵۶] آیین بندگى و نیایش ، ص ۴۴۵
[۵۷]- اصول کافى ، ج‏۴، ص ۲۶۶
[۵۸] – تفسیر نور ، ج‏۱۰ ،ص ۱۰۸
[۵۹]سوره ص،آیه۳۵و۳۹« قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً …فَسَخَّرْنا لَهُ »
[۶۰] -اصول کافى ، ج‏۴، ص: ۲۶۵
[۶۱] -سوره هود ،آیه۵۲ «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلى‏ قُوَّتِکُمْ»
[۶۲] – تفسیر نمونه ، ج‏۲۵ ،ص ۷۳
[۶۳] -:سوره نوح،آیه۱۰-۱۲« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً* یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً *وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا»
[۶۴] -سوره هود،آیه۳« وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى …»
[۶۵]- پاینده‏، ابو القاسم ؛ نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص‏، تهران‏، دنیاى دانش،۱۳۸۲ ش‏، چهارم‏،ص ۷۵۶
[۶۶]سوره هود ،آیه۹۰ «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ.»
[۶۷] سوره نمل،آیه۴۶«… لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ‏»
[۶۸]-سوره انفال،آیه۳۳ «..وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ‏»
[۶۹]- شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی؛ مکارم الأخلاق، سید ابراهیم میر باقرى‏، تهران‏، فراهانى،۱۳۶۵ ش‏، دوم‏
، ج‏۲، ص ۱۰۶
[۷۰]- مکارم الأخلاق ، ج‏۲، ص۱۰۳
[۷۱]- راوندى‏، سید فضل الله ؛ نوادر راوندى ‏، احمد صادقى اردستانى‏، تهران‏، بنیاد کوشانپور،۱۳۷۶ ش‏، اول
، ص ۲۰۸
[۷۲] -آیین بندگى و نیایش ص ۴۴۵
 

Similar threads

بالا