رستم...رستم و
حبّ رستم...رستم و آرمانهای متعالی رستم...رستم و شهامت...رستم بیشتر شناخته شده تا حسین!!!!!!
ببین عزیزم!!
اولاً
رستم وجود خارجی نداشته(به این صورتی که تو شاهنامه داستان پردازی شده) بنابراین از اول نیازی نبوده واسه ایشون ضریح و بارگاه بزنن چون احتمالاً بعد از نصب ضریح ارورِ not available می داده!!
ثانیاً از یک شیعه بعیده این قهرمانِ نا موجود رو با حسین(ع) مقایسه کنه! به خدا قابل قیاس نیستن...
ثالثاً چه ادعایی کردی!!! بچه های ایران اگه حسین رو اونجوری که بود نشناختن مطمئن باش رستم رو بیشتر از حسین نشناختن...از رستم فقط اندام تنومندش رو خیلی به یاد دارن اغلب!! تا حالا نشنیدم یه نفر بگه
حبّ رستم منو کشت!!!!
بازم میگم: رستم؟؟؟؟؟؟!!!! و حبّ رستم؟؟؟؟!!!!
اصلاً از بس اینا قابل قیاس نیستن که نمیدونم دیگه چجوری توضیح بدم!!!!
ما داریم از اسلام و نمادهای اسلامی و لزوم حفظ و حراست ازشون و شور و شعور و...حرف می زنیم!
اگه قرار باشه چیزی رو که ربطی به اسلام و تشیع نداره رو همینجوری گره بزنیم به موضوع که من میتونم ادعا کنم چرا واسه پدر رستم-زال-بارگاه نزدن ولی همچنان یادش در اذهان زنده س! یا واسه پدر زال-سام- و الی آخر!
چرا نزدن ولی یادشون زنده س؟!
چون فقط یادشون باید زنده باشه واسه احساس غرور...همین...قرار نیست با یادشون یه امّت زنده بشه یا یک دین حفظ بشه!! واسه زنده نگه داشتن یاد اسطوره ها(که تازه وجود خارجی هم نداشتن) همین خوندن شاهنامه کفایت می کنه. ولی واسه زنده نگه داشتن یادِ یک حقیقت مثل حسین باید نمادی حقیقی وجود داشته باشه و....
.
.
دوباره دارم می رم سرِ خونه ی اول!
قرار ما تو اسلام فقط به زنده بودن یاد نیست...حرف ما از یک دینه...آرمانه... نه از یک فرد.
------------------------------------------------
ببخشید، بقیه رو در پستهای قبلیم کلی توضیح دادم...دیگه واقعاً جونِ توضیح واضحات ندارم. کاملاً منظورم از پستهای قبلی واضحه.
چشمانم از شدتِ نعلبکی شدن شدیداً درد می کنه!!