در دورهٔ صفوی شکنجههایی اعمال میشده که بسیاری از آنها حتی در مقیاس زمان خود دهشتناک بودهاست. تاریخ نگاران به دستهای از خادمان شاهان صفوی اشاره می نمایند که مجرمان را زنده زنده میخوردند و یا نمونههای دیگری از مجازاتها مانند انداختن مجرمین جلوی سگان آدمخوار. چنین آمدهاست که بسیاری از این مجازاتها ریشه در سنن اقوام چادرنشینی دارد که در رکاب شاهان صفوی درآمدهبودند.
شکنجههای دوران صفوی شامل انواع متفاوتی بود. در بعضی مواقع شکنجههای وحشیانهای در مورد مخالفین اعمال میشد. بسیاری از این شکنجهها و مجازاتها ریشه در رسوم قبایل چادرنشین ترک آسیایمیانهای بود که از حامیان شاه اسماعیل صفوی بودند و او را در به قدرت رسانیدن یاری نمودند. از جمله این رسوم که این حامیان وارد نمودند، زندهخواری دشمنان و استفاده از جمجمه دشمنان بعنوان جام بود.در دوران حکومت صفویان دسته جلاد خام خوار وجودداشتهاست که به فرمان شاه، مقصرین را زنده زنده میخوردند. گاهی شاهان صفوی آنان را احضار کرده و دستور میدادند تا مجرمان را در جلوی چشمانش بدرند. این دسته از آدم خواران که در دربار شاه عباس نگهداری میشدند چیک نام داشتند. نقل است که لشکر چهل نفری آدم خواران شاه عباس همه جا او را همراهی میکردند و قربانیان را میخوردند.
از دیگر شکنجهها و مجازاتهای دوران صفوی زنده زنده کندن پوست مجرمان و مخالفان و پرکندن پوست آنان با کاه و یا آویزان کردن مخالفان و انداختن آنان جلوی سگهای آدمخوار بود. همچنین کندن اعضای بدن مخالفین، ریختن سرب داغ در گلوی مجرمین، جوشاندن مجرمین در روغن جوشان، ریختن باروت در لباس مجرم و منفجر کردن آن از دیگر شکنجههای رایج در آن دوران بود.
شاردن ، جهانگرد فرانسوی، اینطور نقل کردهاست: روزی چند نفر را در نزد شاه صفی شمشیر میزدند. محمدتقی، از اهالی گناباد، که منجم دربار بود حضور داشت و برای اینکه وحشیگریها را نبیند چشمانش را بسته بود. شاه صفی متوجه این موضوع شد و بلافاصله دستور داد تا چشمان محمدتقی را از حدقه درآوردند.
پیر قلی بیگ، فرستاده شاه عباس به روسیه پس از بازگشت به ایران به دستور شاه زبان از حلقش بیرون آورده شد و چشمانش از حدقه بیرون آمد. نقل شدهاست که به فرمان شاه اسماعیل دوم، بیشتر کسانی که در مراسم مذهبی سب شرکت داشتند به عنوان مجازات قطعه قطعه گردیدند. همچنین با رعیت به مانند بردگان رفتار میشد و مطابق سیاست رسمی آنها حق ترک زمینهای کشاورزی را نداشتند. زمینداران بزرگ شامل علما افرادی معمولاً برای بازگردان کشاورزان فراری دست به دامان دولت میشدند و رعیتی که فرار میکردند مجازات میشدند.
![cry :cry: :cry:](/styles/default/xenforo/smilies/vb5/cry.gif)
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C#cite_ref-Stewart_0-1
شکنجههای دوران صفوی شامل انواع متفاوتی بود. در بعضی مواقع شکنجههای وحشیانهای در مورد مخالفین اعمال میشد. بسیاری از این شکنجهها و مجازاتها ریشه در رسوم قبایل چادرنشین ترک آسیایمیانهای بود که از حامیان شاه اسماعیل صفوی بودند و او را در به قدرت رسانیدن یاری نمودند. از جمله این رسوم که این حامیان وارد نمودند، زندهخواری دشمنان و استفاده از جمجمه دشمنان بعنوان جام بود.در دوران حکومت صفویان دسته جلاد خام خوار وجودداشتهاست که به فرمان شاه، مقصرین را زنده زنده میخوردند. گاهی شاهان صفوی آنان را احضار کرده و دستور میدادند تا مجرمان را در جلوی چشمانش بدرند. این دسته از آدم خواران که در دربار شاه عباس نگهداری میشدند چیک نام داشتند. نقل است که لشکر چهل نفری آدم خواران شاه عباس همه جا او را همراهی میکردند و قربانیان را میخوردند.
از دیگر شکنجهها و مجازاتهای دوران صفوی زنده زنده کندن پوست مجرمان و مخالفان و پرکندن پوست آنان با کاه و یا آویزان کردن مخالفان و انداختن آنان جلوی سگهای آدمخوار بود. همچنین کندن اعضای بدن مخالفین، ریختن سرب داغ در گلوی مجرمین، جوشاندن مجرمین در روغن جوشان، ریختن باروت در لباس مجرم و منفجر کردن آن از دیگر شکنجههای رایج در آن دوران بود.
شاردن ، جهانگرد فرانسوی، اینطور نقل کردهاست: روزی چند نفر را در نزد شاه صفی شمشیر میزدند. محمدتقی، از اهالی گناباد، که منجم دربار بود حضور داشت و برای اینکه وحشیگریها را نبیند چشمانش را بسته بود. شاه صفی متوجه این موضوع شد و بلافاصله دستور داد تا چشمان محمدتقی را از حدقه درآوردند.
پیر قلی بیگ، فرستاده شاه عباس به روسیه پس از بازگشت به ایران به دستور شاه زبان از حلقش بیرون آورده شد و چشمانش از حدقه بیرون آمد. نقل شدهاست که به فرمان شاه اسماعیل دوم، بیشتر کسانی که در مراسم مذهبی سب شرکت داشتند به عنوان مجازات قطعه قطعه گردیدند. همچنین با رعیت به مانند بردگان رفتار میشد و مطابق سیاست رسمی آنها حق ترک زمینهای کشاورزی را نداشتند. زمینداران بزرگ شامل علما افرادی معمولاً برای بازگردان کشاورزان فراری دست به دامان دولت میشدند و رعیتی که فرار میکردند مجازات میشدند.
![cry :cry: :cry:](/styles/default/xenforo/smilies/vb5/cry.gif)
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C#cite_ref-Stewart_0-1