الان 29 کارمند مهندسی کامپیوتر - دانشجوی انصرافی ارشد - مجرد
با من ازدواج میکنی؟!خخخخ
![Icon Biggrin :biggrin: :biggrin:](/styles/default/xenforo/smilies/vb5/icon_biggrin.gif)
الان 29 کارمند مهندسی کامپیوتر - دانشجوی انصرافی ارشد - مجرد
مامانم باید تاییدت کنه![]()
روی صفحت جوابتو دادمتو خودت این وسط کشکی؟
برو به مامانت بگو این واس ماس.خخ![]()
سربازی همزمان ازدواج و درگیری ذهنی برای امرار معاش پشت سرش خدا خودش قول داده اگه ازدواج کنی روزیتونو میرسونه یعنی حتی با فوق لیسانس یه کار عالی و با برکت پیدا میشه
همزمان با کارتون تحصیل هم میکنید ضمنا اونور هیچ خبری نیست آسمون خدا همه جا همین رنگه
بهترین دانشمندای نخبه داریم که اینجا موندن و زندگی کردن
آخه ما میخوایم زندگی کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم
شاد باش و از زندگیت همین الان لذت ببر و آینده رو با تلاش بسپار دست خودش
1- ادامه تحصیل و اخذ مدرک دکترا در داخل کشور و بعدش سربازی
2- برم سربازی و بعدش برم دنبال کار و ازدواج (ادامه تحصیل ندم)
3- برم سربازی بعدش ادامه تحصیل واسه دکترا در داخل کشور
لازم نیست قبلش بری سربازی، میتونی همزمان با دکتری پروژه بگیری و حتی همون آموزشی رو هم حین دکتری بری، پس اینطوری 2 سال عمرت رو تلف کردی
4- برم سربازی بعدش ادامه تحصیل واسه دکترا در خارج از کشور
5- ازدواج بکنم و بعدش برم سربازی بعدش کار
دو سال سربازی خانمت از کجا میخوره؟ گزینهی 2 به این اولویت داره.
6- ازدواج بکنم و بعدش برم سربازی بعدش ادامه تحصیلات در داخل کشور
ازدواج کنی یعنی اینکه حین تحصیل باید کار هم بکنی. حین تحصیل فوقش بتونی یه قرون برا بعد از تحصیل خودت جور کنی. اینطوری برا خودت جهنم درست میکنی، از من و هزار نفر دیگه بهت نصیحت، حالا خود دانی.
7- ازدواج بکنم و بعدش برم سربازی بعدش ادامه تحصیلات در خارج از کشور
اول سربازی، بعد خواستی ازدواج کن و برو یا نرو
8- ازدواج بکنم و بعدش با همسرم برم خارج از کشور واسه کار و هرگز برنگردم
بتونی کار پیدا کنی اوکیه، حالا برگردی یا برنگردی دست خودت
9- ازدواج بکنم بعدش با همسرم برم خارج از کشور ادامه تحصیلات و هرگز برنگردم
بتونی کار دانشگاه خوب یا متوسط با فاند پیدا کنی پیشنهاد منم این هست، با توجه به اینکه میخوای ازدواج هم کنی، اما خب به این راحتی هم نیست دانشگاه پیدا کنی
10- ازدواج بکنم بعدش با همسرم برم خارج از کشور ادامه تحصیلات و بعدش برگردم برم خدمت سربازی
اینم میشه، بعد از برگشتن میتونی سربازی رو تا حدودی هم پپیچونی
11- برم خارج از کشور واسه کار و هرگز برنگردم و اگه شد اونجا ازدواج کنم
اینم شدنیه اگه کار پیدا کنی
12- برم خارج از کشور واسه ادامه تحصیل و هرگز برنگردم و اگه شد اونجا ازدواج کنم
اینم شدنیه اگه بتونی اپلای کنی
13- سایر موارد (تو نظرات بگید)
14- برم سربازی بعدش ازدواج کنم و تحصیل در داخل
فکر کنم اینو بالا هم گفته بودی. آقاجون فکر درس و زن و بچه رو همزمان از ذهنت بنداز بیرون، و الا بعد از دکتری 1 قرون توو جیبت نمیمونه چون حین دکتری که نمیتونی 24 ساعته کار کنی، در حد شکم خودتون کار میکنی، پس بعدش عملاً جیبت خالی هست
15- برم سربازی بعدش ازدواج کنم و بریم خارج و برنگردیم دیگه
16- برم سربازی بعدش ازدواج کنم و بریم خارج ادامه تحصیل و برگردیم
17- برم سربازی بعدش ازدواج کنم و بریم خارج ادامه تحصیل و برنگردیم
اینا هم هر 3 تا میشن به شرط اینکه بتونی بری
پی نوشت: آقا گول حرف خانمها رو نخور که نفسشون از جای گرم بلند میشه. تو یه آقا پیدا کن که داره دکتری میخونه و ازدواج کرده و تو رو هم توصیه به این کار میکنه، من لال میشم و دیگه هم اینجا نمیام! خدا روزی رو میرسونه و کار خوب پیدا میشه و ... خودت میدونی که همش سرابه. یعنی احتمالاً بتونی یه کاری پیدا کنی که 5 سالی که دکنری میخونی امورات خودت و زنت بگذره اما بعده 5 سال میتونی اصلاً یه خونه برا خودت رهن کنی. اگه میخوای دنیا رو برا خودت جهنم کنی و توو جوانی پیر بشی، آره این کار رو بکن. من الان باید برم یه جایی، بعداً دقیقتر جواب میدم.
ایران موندن اشتبه محضه
من سال 81 کارام جور شد که برم بخاطر خانواده موندم الان مثل ................ پشیمونم
ولی من اصلا پشیمون نیستم.همون مدتی هم که بودم ، بره و برنگرده از بس که بد بود.بله ایران شاید یه جاهایی امکانات،برنامه ریزی و ثبات بعضی کشور های خارجی رو نداشته باشه.اما به قول راهینو به چه قیمتی! آدم تنها زجرشو میکشه.حتی اونی که ادعا میکنه من اصلاااااااا .....خیلیم عالییییه.خوش میگذره.هرچقدرم به ظاهر سرشو گرم کنه.چون اکثر ما ایرانیا واقعا عاطفی هستیم.
میلیارد ها پول و مدرک پست دکترا هم جبران کننده این آسیب روحی نیست.تازه اکثر کسایی که اونجا میرن نه به میلیاردها پولش میرسن،نه پست دکتراش.چون هزینه ها در کشور های پیشرفته فوق العاده بالاست.شاید با درآمد کمتر در ایران بمونن و پس انداز کنن،خیلی بیشتر واسشون بمونه.اونم نه با زجر روحی.(فقط ایرانه که طرف میتونه چند تا حساب بانکی و چند تا خونه و زمین همزمان داشته باشه و دولت هم هیچوقت نفهمه واقعا چقدر پول داره.چون اونجا همه چیزتو دولت میدونه و اجازه نمیده از حدی که خودش مشخص میکنه،بیشتر بشه.) به راحتی هم نمیتونن با یه شغل پر در آمد مشغول به کار شن.خیلیا ممکنه برن رستوران تی بکشن اما به خونواده هاشون بگن مدیر ارشد یه شرکتم!
اینجوری میشه که وقتی میرن اونجا تازه با واقعیت ها رو به رو میشن که تا وقتی ایران بودن،اصلا فکرشم نمیکردن.
اینم نظریه، گرچه زیاد به اینجور چیزا معتقد نیستم ولی این نگرش واسه شخصی که صاحبش هست بسیار مفید هست، باعث آرامش ذهنیش میشه. کاش میتونستم اینجوری فک کنم ولی اینجوری تربیت نشدم
سلاممم.
چرا اصرار داری دکترا بگیری؟
مگه این هفتاد و خورده ای هزار عضو هیئت علمی که دکترا دارن واقعا دکترن؟
ph.d که ایشالا میخواید بگیرید معنیش رو میدونید؟
بعد دکترایی که با سازوکار تست زدن بدست میاد چه ارزشی میتونه داشته باشه.
به نظر من شما همون ارشد رو هم اشتباه کردید گرفتید.
شما بعد از دوره لیسانس حداقل 5 سال باید برید تمام آموخته هاتون رو ریکاوری کنید (همزمان با کار) و با توجه به مشکلات حرفه ای که داخلش کار میکنید و همچنین مطالعه خیلی از مواردی که تو دانشگاه امکانش نبود به یه طرح یا ایده ای برسید بعد برید تو ارشد روش کار کنید و بعنوان پایان نامه ارائه بدید. بعد دوباره چند سال کار کنید و با دکترین خودتون برید واسه گرفتن مدرکش.
وگرنه با این سیستم کنکور و تست زدن که دکتری معنی نداره.نگاه نکنید مد شده همه دکترا میگیرن.خیلیاشون نمیدونن اصلا دکتری یعنی چی.
بحث خارج از کشور هم اکثریت قریب به اتفاق اونایی که میرن خارج واسه تحصیل هدف اصلیشون چیز دیگست.خارج از اون هدف اصلیشون صرفا یه کارگر فنی به حساب میان در اونجا.مگر اینکه طرح و ایده خیلی متفاوت و کاربردی داشته باشن.
.
.
.
همه این کارارو بکنی یهو متوجه میشی به یه سنی رسیدی و بهترین سال های عمرت رو دنبال مدرک بودی.
ولی من اصلا پشیمون نیستم.همون مدتی هم که بودم ، بره و برنگرده از بس که بد بود.بله ایران شاید یه جاهایی امکانات،برنامه ریزی و ثبات بعضی کشور های خارجی رو نداشته باشه.اما به قول راهینو به چه قیمتی! آدم تنها زجرشو میکشه.حتی اونی که ادعا میکنه من اصلاااااااا .....خیلیم عالییییه.خوش میگذره.هرچقدرم به ظاهر سرشو گرم کنه.چون اکثر ما ایرانیا واقعا عاطفی هستیم.
میلیارد ها پول و مدرک پست دکترا هم جبران کننده این آسیب روحی نیست.تازه اکثر کسایی که اونجا میرن نه به میلیاردها پولش میرسن،نه پست دکتراش.چون هزینه ها در کشور های پیشرفته فوق العاده بالاست.شاید با درآمد کمتر در ایران بمونن و پس انداز کنن،خیلی بیشتر واسشون بمونه.اونم نه با زجر روحی.(فقط ایرانه که طرف میتونه چند تا حساب بانکی و چند تا خونه و زمین همزمان داشته باشه و دولت هم هیچوقت نفهمه واقعا چقدر پول داره.چون اونجا همه چیزتو دولت میدونه و اجازه نمیده از حدی که خودش مشخص میکنه،بیشتر بشه.) به راحتی هم نمیتونن با یه شغل پر در آمد مشغول به کار شن.خیلیا ممکنه برن رستوران تی بکشن اما به خونواده هاشون بگن مدیر ارشد یه شرکتم!
اینجوری میشه که وقتی میرن اونجا تازه با واقعیت ها رو به رو میشن که تا وقتی ایران بودن،اصلا فکرشم نمیکردن.
حالا فرض کن اصلا خودشه....مثل تصاویر صدا و سیما است از خارج![]()
از قوم و خویشای کامران نجف زاده نیستی؟
یه مثال ادواردو آنیلی که ببخشید اصلا مسلما ن تربیت نشده بود اما راهشو پیدا کرد آخه فقط نزدیکی به الله که منبع آرامشه ،آرامش میاره نه هیچ چیزه دیگه
یه نمونش این شخصیت که همه ی چیزایی رو که من و شما میخوایم داشته باشیمرو داشت اما دنبال حقیقت بود و فقط با پیداکردن حقیقت بود که به آرامش رسید
«ادواردو آنیلی» در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ درنیویورک از پدری ایتالیایی و مادری یهودی پا به عرصه دنیا گذاشت. مادر وی «مارلا کاراچولو»، یک پرنسس یهودی بود و پدرش سناتور «جیووانی آنیلی»، مرد ثروتمند و معروف ایتالیایی بود. وی مالک کارخانهجات اتومبیلسازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و آیوکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.
علاوه بر اینها، چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند. میزان ثروت و نفوذ خانواده آنیلی به حدی است که رسانههای ایتالیا از آنها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام میبرند. کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار تخمین می زنند که ۳ برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران است.
ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک در انگلستان رفت و پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد.
![]()
باز این داستان تکراری
مشکل داشته طرف - دو بار به جرم حمل مواد مخدر گرفته بودنش ولی با نفوذ خانواده آزاد میشه
تعادل شخصیتی نداشته
واقعا موافقمسلاممم.
چرا اصرار داری دکترا بگیری؟
مگه این هفتاد و خورده ای هزار عضو هیئت علمی که دکترا دارن واقعا دکترن؟
ph.d که ایشالا میخواید بگیرید معنیش رو میدونید؟
بعد دکترایی که با سازوکار تست زدن بدست میاد چه ارزشی میتونه داشته باشه.
به نظر من شما همون ارشد رو هم اشتباه کردید گرفتید.
شما بعد از دوره لیسانس حداقل 5 سال باید برید تمام آموخته هاتون رو ریکاوری کنید (همزمان با کار) و با توجه به مشکلات حرفه ای که داخلش کار میکنید و همچنین مطالعه خیلی از مواردی که تو دانشگاه امکانش نبود به یه طرح یا ایده ای برسید بعد برید تو ارشد روش کار کنید و بعنوان پایان نامه ارائه بدید. بعد دوباره چند سال کار کنید و با دکترین خودتون برید واسه گرفتن مدرکش.
وگرنه با این سیستم کنکور و تست زدن که دکتری معنی نداره.نگاه نکنید مد شده همه دکترا میگیرن.خیلیاشون نمیدونن اصلا دکتری یعنی چی.
بحث خارج از کشور هم اکثریت قریب به اتفاق اونایی که میرن خارج واسه تحصیل هدف اصلیشون چیز دیگست.خارج از اون هدف اصلیشون صرفا یه کارگر فنی به حساب میان در اونجا.مگر اینکه طرح و ایده خیلی متفاوت و کاربردی داشته باشن.
.
.
.
همه این کارارو بکنی یهو متوجه میشی به یه سنی رسیدی و بهترین سال های عمرت رو دنبال مدرک بودی.
مرسی، اگه قبل از سربازی ازدواج کنم دو حسن داره،اول اینکه سه ماه از خدمتم کم میشه، دوم اینکه تو شهر همسرم خدمت میکنم اینجوری میتونم بعد ساعت اداری بیام پیشش، دو سال سربازی رو واسه خودم شیرین کنم!
حین تحصیل میتونم پیمانکاری و ساخت و ساز کنم با داداشم اینجوری پول دربیارم.
اون که گفتی "میتونی همزمان با دکتری پروژه بگیری و حتی همون آموزشی رو هم حین دکتری بری" رو میشه بیشتر توضیح بدی، اطلاعات دقیق میخوام . مرسی
ولی من اصلا پشیمون نیستم.همون مدتی هم که بودم ، بره و برنگرده از بس که بد بود.بله ایران شاید یه جاهایی امکانات،برنامه ریزی و ثبات بعضی کشور های خارجی رو نداشته باشه.اما به قول راهینو به چه قیمتی! آدم تنها زجرشو میکشه.حتی اونی که ادعا میکنه من اصلاااااااا .....خیلیم عالییییه.خوش میگذره.هرچقدرم به ظاهر سرشو گرم کنه.چون اکثر ما ایرانیا واقعا عاطفی هستیم.
میلیارد ها پول و مدرک پست دکترا هم جبران کننده این آسیب روحی نیست.تازه اکثر کسایی که اونجا میرن نه به میلیاردها پولش میرسن،نه پست دکتراش.چون هزینه ها در کشور های پیشرفته فوق العاده بالاست.شاید با درآمد کمتر در ایران بمونن و پس انداز کنن،خیلی بیشتر واسشون بمونه.اونم نه با زجر روحی.(فقط ایرانه که طرف میتونه چند تا حساب بانکی و چند تا خونه و زمین همزمان داشته باشه و دولت هم هیچوقت نفهمه واقعا چقدر پول داره.چون اونجا همه چیزتو دولت میدونه و اجازه نمیده از حدی که خودش مشخص میکنه،بیشتر بشه.) به راحتی هم نمیتونن با یه شغل پر در آمد مشغول به کار شن.خیلیا ممکنه برن رستوران تی بکشن اما به خونواده هاشون بگن مدیر ارشد یه شرکتم!
اینجوری میشه که وقتی میرن اونجا تازه با واقعیت ها رو به رو میشن که تا وقتی ایران بودن،اصلا فکرشم نمیکردن.
سلاممم.
چرا اصرار داری دکترا بگیری؟
مگه این هفتاد و خورده ای هزار عضو هیئت علمی که دکترا دارن واقعا دکترن؟
ph.d که ایشالا میخواید بگیرید معنیش رو میدونید؟
بعد دکترایی که با سازوکار تست زدن بدست میاد چه ارزشی میتونه داشته باشه.
به نظر من شما همون ارشد رو هم اشتباه کردید گرفتید.
شما بعد از دوره لیسانس حداقل 5 سال باید برید تمام آموخته هاتون رو ریکاوری کنید (همزمان با کار) و با توجه به مشکلات حرفه ای که داخلش کار میکنید و همچنین مطالعه خیلی از مواردی که تو دانشگاه امکانش نبود به یه طرح یا ایده ای برسید بعد برید تو ارشد روش کار کنید و بعنوان پایان نامه ارائه بدید. بعد دوباره چند سال کار کنید و با دکترین خودتون برید واسه گرفتن مدرکش.
وگرنه با این سیستم کنکور و تست زدن که دکتری معنی نداره.نگاه نکنید مد شده همه دکترا میگیرن.خیلیاشون نمیدونن اصلا دکتری یعنی چی.
بحث خارج از کشور هم اکثریت قریب به اتفاق اونایی که میرن خارج واسه تحصیل هدف اصلیشون چیز دیگست.خارج از اون هدف اصلیشون صرفا یه کارگر فنی به حساب میان در اونجا.مگر اینکه طرح و ایده خیلی متفاوت و کاربردی داشته باشن.
همه این کارارو بکنی یهو متوجه میشی به یه سنی رسیدی و بهترین سال های عمرت رو دنبال مدرک بودی.
کلا از من نصیحت : هر کاری می خایی بکن ولی ایران ازدواج نکن یعنی زن کافر اجنوی بگیری اونجا تو زندگی این خیلی موفق تر میشی تا با یه دکتر ایرانی ازدواج کنی.نظر بنده به نظر شما نزدیکتره!
کلا از من نصیحت : هر کاری می خایی بکن ولی ایران ازدواج نکن یعنی زن کافر اجنوی بگیری اونجا تو زندگی این خیلی موفق تر میشی تا با یه دکتر ایرانی ازدواج کنی.
شرمنده اجنبی درست تره.ممنونتا موفقیت از نظر دوستان چی باشه ....
زن کافر اجنوی نه اجنبی .....
سالی 100 هزار دلار؟!یعنی ماهی تقریبا 8330 دلار.اونوقت واسه یه دانشجویی که تازه رفته؟اینجوری باشه که اصلا نیاز به هیچ سرمایه قبلی واسه رفتن نداره،انقدر در آمدش بالاست که میتونه یه چیزی دستی هم واسه خونوادش بفرسته!ما که هرکیو دیدیم خواست بچشو بفرسته طفلک با کلی هزینه و خرج پس اندازش به زورو ضربی فرستاد.بعدشم هر دو سه ماه یه بار پول میفرسته.شاید یکی مثه پسر عموی خودم تازه الان بعد حدود 7 سال که از کانادا رفتنش میگذره مشغول به کار شده و مثه سابق محتاج پول باباش نیست.تازه اونم تا جایی که من اطلاع دارم،خونه و ماشین نداره.الان دکترا میخونه.هزینه ای هم که کرد،فوق العاده زیاد بود.من عددو رقمشو دقیق ندارم اما میدونم اگر ایران میموند،با اون پول حداقل میتونست یه خونه و ماشین اینجا بخره.بعد از ساعت اداری باید بری کار کنی، نه اینکه بیای پیشش. مگه اینکه نامزد بشین و دوماد سر خونه.
اون حرفم رو هم کلاً بیخیال شو، راستش رو بگم توو شما انگیزهی دکتری خوندن نمیبینم، آدمی دکتری میخونه که به علم علاقه داشته باشه و طول تحصیلاش هم این رو نشون داده باشه.
هزینه بالا هست، درآمد هم بالا هست، نسبت درآمد به هزینهی یک مهندس هم خیلی بیشتر از ایران هست (یک مهندس مثلاً کامپیوتر تا سالی 100,000 دلار و بیشتر هم حقوق داره که بیست درصدش بابت مالیات بره و ماکزیمم 30 هزار تا هم خرج سالیانهش بشه، سالی 40 تا 50 هزار براش میمونه که با پول ایران میشه حدود 120 تا 170 میلیون). یعنی بعد از 10 سال میتونه توو بهترین جای آمریکا خونه بخره و بعد از یک سال بهترین ماشین رو بخره.
در مورد اینکه هم توو رستوران کار میکنه بله ممکنه. مهندس داریم تا مهندس. اینجا هم مهندسی داریم که مجبوره آخرش بره سر ساختمون کار کنه (سر ساختمون کار کردن آر نیست، منتهی مناسب درسی که خونده نیست). بستگی به مدرک و رزومه و جربزهی خود شخص هم داره.
این حرفی هم که "همه چیز رو دولت میدونه و اجازه نمیده از حدی که خودش مشخص کرده بیشتر بشه" قسمت دومش اشتباه هست دولت بله حساب کتاب همه چیز رو داره و اگه داراییت از یه حدی بیشتر بشه یا پول گنده یهو به حسابت میرسه، چک میکنند ببینند چه خبره اما شما از راه قانونی N میلیارد در بیار و مالیاتش رو هم بده، بعد برو برا خودت یه جزیره بخر، کسی کاری به کارت نداره.
در مورد مشکلات روحی، این مشکلات بالقوه هستند ولی خوب بحث عاطفی بودن و ... رو کامل موافقم اما نرخ جمعیتی که میرن رو با نرخ بازگشتیها مقایسه کنیم، حتماً یه صرفهای میکنه که میمونند، مخصوصاً کسی که ازدواج کرده و رفته باشه و همسرش هم پایه باشه به نظرم دلیلی به موندن و سرطان گرفتن توو تهران و ... وجود نداره.
خب اینکه اینجا فلهای دکتری میدن دلیل نمیشه که کسی دکتری یا ارشد نخونه. اینی که شما میگید شاید خوب باشه (به این دلیل میگم شاید که بعد از 5 سال سواد آکادمیک آدم فراموش بشه تا حدودی)، اما خیلی ایدهآل هست. بقیهی جاها هم تقریباً همینطوری مستقیم کارشناسی میخونند و بعد ارشد و بعد دکتری؛ اونا هم کم و بیش بیشتر آکادمیک هست و مسائل صنعتی رو وارد دروس نمیکنند، پس اینکه دکتریهای ما آبکی هست یا صنعت ما عقب افتاده هست رو علتش رو در جای دیگهای باید ببینیم، اون هم از نظر من تنبلی و مدیریت نامناسب (تخصیص کارها به افراد ناکاربلد) و نبود ارتباط بین صنعت و دانشگاه هست. مباحث آکادمیک و تئوری جای خودش، به جای اون 40 واحد درس چرت و پرت دوران کارشناسی میتونند 40 واحد درس ارتباط با صنعت بذارند و صنایع رو هم مجاب کنند. توو دکتری هم در کنار مقالات که برای رشد علمی لازم هست، جلسات ارتباط با صنعت بذارند که هم دانشجوها یه نونی داشته باشند، هم صنعتمون جلو بره. و الا تا وقتی حرف دانشجو رو قبول ندارند (کافیه به شرکتهای دولتی و نیمه خصوصی سری بزنید) هر چی هم داد بزنیم به جایی نمیرسه.
خلاصهی حرفام اینکه اگه ارتباط بین صنایع و دانشگاه به وجود بیاد، حتی به خاطر پولش هم که شده دانشجوها دست به کار میشن و حداقلش اینه که خودشون رو میتونند نشون بدن و بعداً همونجا کار کنند. این وجود نداره و الان شرکتهای دانشبنیان دارن جور این عدم ارتباط رو میکشند که بانی و موسس اونها هم خود دانشجوها هستند. پس اینطوری نیست که کسی که درس میخونه علاقهای به کار نداشته باشه یا کار بلد نباشه.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
شما جای این اقا، چیکار میکردی؟؟؟ | گفتگوی آزاد | 15 | |
![]() |
اگه یه روز جای خدا بشینی چیکار مکنی؟؟؟ | گفتگوی آزاد | 24 | |
H | اگه جای بیل گیتس بودین چیکار میکردین؟ | گفتگوی آزاد | 16 | |
![]() |
اگه جای خدا بودی چیکار میکردی؟ | گفتگوی آزاد | 36 | |
![]() |
به جای همسو کردن مجلس و دولت، تیشه به ریشه این متخلفان بزنید!+ویدئو | گفتگوی آزاد | 2 |