شعر تاریخی کوروش به هنگام فتح بابل

?!؟

عضو جدید

چون باد زمزمه می پيچد
در جای جای بابل:

"آنک رسيد از ره
آنک رسيد از ره،
آزاد می شود نيز
انديشه هايمان،
پيروز گر، نريخت خون
نه دست زد به چپاول
نه کرد کس به بند.
گامش به روی ديده
نه، ستم پيشگی کند".

در شهر زمزمه می پيچد
چون باد فرودين
دمِ شيرين به آستين.
پيروز گر رسيد
درهای بسته ديده گشودند ،
بر آسمانِ شهر
خنده ترانه ی لب ها، باران شادمانی سامان ديدگان
ده ها هزار بندی
آزاد می شوند
نی بند و بندگی.

"تو،
به هر باوری که هستی
پاينده ای چو استی
دارنده را نبايد بر ناتوان، وز پرتوان نشايد بر ديگران ستم
کورش سرود نيک، چنين خوش ترانه را،
باشندگان، شما نيز
با اوی هم نوا،
آوای مهر سُراييد،خوان و خانه را
فرمان کورش است اين
فرمان کورش است."


چون باد زمزمه می پيچد
در جای جای بابل
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
منبع؟


پ ن :
متاسفانه تاپیک هاتون هیچکدوم منبع نداره
ضمن اینکه تو فضای اینجا با منبع و ماخذش مشکل ساز میشه دیگه بدون منبع بماند!!!
 
آخرین ویرایش:
بالا