شروط ضمن عقد را جدی بگیرید....

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفتاب: قوه قضاییه شروطی را برای زنان در هنگام ازدواج پیشنهاد داده است . کمیسیون حمایت از حقوق زنان و کودکان معاونت توسعه قضایی قوه قضاییه 6 شرط مترقی خواهانه برای ازدواج زنان پیشنهاد داده است. به گزارش آفتاب در قوانین کنونی ایران، محدودیت های بسیاری در خصوص حقوق متقابل برای زن و شوهر وجود دارد. بنابراین، این قوانین در بسیاری موارد نمی توانند پاسخگوی نیازها و باورهای بسیاری از افراد و همچنین ساختار و کارکرد تغییر یافته خانواده باشد. لذا تا هنگامی که قوانین مربوط به تنظیم روابط خانوادگی اصلاح نشده و کاستی های آن ها از میان نرفته است، برای رسیدن به تعادل حقوقی میان زن و شوهر در چارچوب خانواده، باید دنبال راه کارهای دیگری بود. یکی از مهمترین این راه کارها، استفاده از شرط در حین عقد ازدواج است. هر چند در سندهای کنونی ازدواج، شماری از این شرط ها با عنوان شروط ضمن عقد آمده است، لیکن در برخی از موارد کافی به نظر نرسیده و لازم است شروط دیگری به این گونه موارد قید شده در سندهای ازدواج افزوده شود. شرط های زیر از جمله شروطی هستند که در سندهای ازدواج قید نشده اند، ولی مورد پذیرش مراجع قضایی و اجرایی است و بنابراین، شوهر و زن می توانند آن ها را با توافق یکدیگر در سند ازدواج بگنجانند.لازم به ذکر است به دلیل بار قضایی متون حقوقی، هر نوع تغییری در عبارات و کلمات پیشنهادی قوه قضائیه، از سوی دادگاه ها ممکن است در زمان اجرای شرط، مشکلاتی را ایجاد کند. شروط پیشنهادی قوه قضاییه به این شرح است:

الف. شرط تحصیل
اگر چه حق تحصیل از حقوق اساسی هر فرد است و نمی تواند از تحصیل افراد جلوگیری کرد، اما برای پرهیز از مشکلات احتمالی در این زمینه، عبارت زیر برای درج در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می سازد.

ب. شرط اشتغال
مطابق قانون، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد، مرد می تواند همسر خود را از آن شغل منع کند. با توجه به این که امکان تفسیرهای مختلف از این متن قانونی وجود دارد، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می کند.

ج.شرط وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور
مطابق قانون گذرنامه، زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. با توجه به این که این مساله در عمل مشکلات فراوانی را ایجاد می کند، عبارت زیر به منزله شرط در حین عقد ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.

د. شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی
مشابه چنین این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند

شرطی در سندهای ازدواج کنونی وجود دارد. ولی تحقق آن منوط به عدم درخواست زن برای جدایی، یا تخلف نکردن زن از وظایف زناشوئی خود و یا نداشتن رفتار و اخلاق ناشایست بوده و احراز این موارد نیز بر عهده دادگاه است.
برای ایجاد شرایط مساوی تر میان زن و شوهر در این خصوص، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود( یاد آوری این نکته ضروری است که برای رسیدن به توافق در خصوص این شرط، در نظر گرفتن حدود عادلانه برای تکالیف مالی مرد ـ همچون مهریه ـ از سوی زن موثر و منصفانه خواهد بود) :
زوج متعهد می شود هنگام جدایی ـ اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن ـ نیمی از دارایی موجود خود را ـ اعم از منقول و غیر منقول که طی مدت ازدواج به دست آورده است ـ به زن منتقل نماید.

ه. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق
مطابق قانون، زن تنها در موارد بسیار خاص می تواند از همسر خود جدا شود، این در حالی است که مرد هر زمان که بخواهد می تواند با پرداخت کلیه حقوق زن، او را طلاق دهد.
از آنجا که زن و شوهر حق انتخاب یکدیگر برای شروع و ادامه زندگی را دارند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان دادن به زندگی مشترک نیز، این حق انتخاب برای هر دو وجود داشته باشد.
شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق می تواند موجب ایجاد توازن در حق طلاق باشد. یادآوری این نکته ضروری است که برای حفظ توازن، زن نیز می تواند با گرفتن حق طلاق و همچنین تقسیم مساوی اموال، مهریه را تا حدود زیادی کاهش دهد.

و. درج شرط وکالت مطلقه زوجه در طلاق این شرط به صورت زیر مطلوب می باشد:
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ـ اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات‌ـ به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه کند.

این اجبار قانونی که زن را مکلف به انجام کارها، تعیین حدود خواسته ها و انتظارات و تعیین وظایف خود و شوهرش می کند، نمی تواند تعهدی حاصل از یک ارتباط نزدیک و صمیمی باشد. متاسفانه در بسیاری از خانواده های کنونی، تعهد عشق، جای خود را به توانایی کنترل رابطه با سوی شوهر و تمکین زن از او داده است و این جبر تعیین شده قانونی، رابطه عاطفی بین آنان را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، لازم است برای داشتن یک خانواده برابر که در آن کرامت انسانی و حقوق ذاتی همه اعضای خانواده حفظ شده باشد، طرحی نو در اندازیم. این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند.
 

ش.د

عضو جدید
man hamash b khaharam migam,amma ghabul nemikone mige zendegi k ba shart shoru she...
ay hers mide mano!!!
 

nima_tavana

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه دفعه بگو خودمم به نامش بزنم که دیگه راحت شه .من که یه دونه شرط رو هم قبول نمیکنم میخواد بخواد نمیخواد هم نخواد مهریه هم خودم میگم چی باشه یه اپارتمان شیک تو شهرمون که همون موقع به نامش میزنم.
 
آخرین ویرایش:

سپیـده

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که اگر خدایی نکرده ، روزی ، از جونم سیر بشم و یه چیزی بخوره توی سرم و بخوام ازدواج کنم

اولین شرطم اینه که تمام شروط ضمن عقد به نفع من باشه

این حرف ها هم چرنده که می گن توی زندگی زناشویی من و تویی نداریم

وقتی مشکلی پیش بیاد دست خانوما توی قانون جمهوری اسلامی به هیچ کجا بند نیست

پس بهتره همون اول میخ خودشون رو محکم بکوبن که بعد نخوان بشن اسیر طرف
 
آخرین ویرایش:

*mana

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفتاب: قوه قضاییه شروطی را برای زنان در هنگام ازدواج پیشنهاد داده است . کمیسیون حمایت از حقوق زنان و کودکان معاونت توسعه قضایی قوه قضاییه 6 شرط مترقی خواهانه برای ازدواج زنان پیشنهاد داده است. به گزارش آفتاب در قوانین کنونی ایران، محدودیت های بسیاری در خصوص حقوق متقابل برای زن و شوهر وجود دارد. بنابراین، این قوانین در بسیاری موارد نمی توانند پاسخگوی نیازها و باورهای بسیاری از افراد و همچنین ساختار و کارکرد تغییر یافته خانواده باشد. لذا تا هنگامی که قوانین مربوط به تنظیم روابط خانوادگی اصلاح نشده و کاستی های آن ها از میان نرفته است، برای رسیدن به تعادل حقوقی میان زن و شوهر در چارچوب خانواده، باید دنبال راه کارهای دیگری بود. یکی از مهمترین این راه کارها، استفاده از شرط در حین عقد ازدواج است. هر چند در سندهای کنونی ازدواج، شماری از این شرط ها با عنوان شروط ضمن عقد آمده است، لیکن در برخی از موارد کافی به نظر نرسیده و لازم است شروط دیگری به این گونه موارد قید شده در سندهای ازدواج افزوده شود. شرط های زیر از جمله شروطی هستند که در سندهای ازدواج قید نشده اند، ولی مورد پذیرش مراجع قضایی و اجرایی است و بنابراین، شوهر و زن می توانند آن ها را با توافق یکدیگر در سند ازدواج بگنجانند.لازم به ذکر است به دلیل بار قضایی متون حقوقی، هر نوع تغییری در عبارات و کلمات پیشنهادی قوه قضائیه، از سوی دادگاه ها ممکن است در زمان اجرای شرط، مشکلاتی را ایجاد کند. شروط پیشنهادی قوه قضاییه به این شرح است:

الف. شرط تحصیل
اگر چه حق تحصیل از حقوق اساسی هر فرد است و نمی تواند از تحصیل افراد جلوگیری کرد، اما برای پرهیز از مشکلات احتمالی در این زمینه، عبارت زیر برای درج در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می سازد.

ب. شرط اشتغال
مطابق قانون، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد، مرد می تواند همسر خود را از آن شغل منع کند. با توجه به این که امکان تفسیرهای مختلف از این متن قانونی وجود دارد، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می کند.

ج.شرط وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور
مطابق قانون گذرنامه، زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. با توجه به این که این مساله در عمل مشکلات فراوانی را ایجاد می کند، عبارت زیر به منزله شرط در حین عقد ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.

د. شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی
مشابه چنین این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند

شرطی در سندهای ازدواج کنونی وجود دارد. ولی تحقق آن منوط به عدم درخواست زن برای جدایی، یا تخلف نکردن زن از وظایف زناشوئی خود و یا نداشتن رفتار و اخلاق ناشایست بوده و احراز این موارد نیز بر عهده دادگاه است.
برای ایجاد شرایط مساوی تر میان زن و شوهر در این خصوص، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود( یاد آوری این نکته ضروری است که برای رسیدن به توافق در خصوص این شرط، در نظر گرفتن حدود عادلانه برای تکالیف مالی مرد ـ همچون مهریه ـ از سوی زن موثر و منصفانه خواهد بود) :
زوج متعهد می شود هنگام جدایی ـ اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن ـ نیمی از دارایی موجود خود را ـ اعم از منقول و غیر منقول که طی مدت ازدواج به دست آورده است ـ به زن منتقل نماید.

ه. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق
مطابق قانون، زن تنها در موارد بسیار خاص می تواند از همسر خود جدا شود، این در حالی است که مرد هر زمان که بخواهد می تواند با پرداخت کلیه حقوق زن، او را طلاق دهد.
از آنجا که زن و شوهر حق انتخاب یکدیگر برای شروع و ادامه زندگی را دارند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان دادن به زندگی مشترک نیز، این حق انتخاب برای هر دو وجود داشته باشد.
شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق می تواند موجب ایجاد توازن در حق طلاق باشد. یادآوری این نکته ضروری است که برای حفظ توازن، زن نیز می تواند با گرفتن حق طلاق و همچنین تقسیم مساوی اموال، مهریه را تا حدود زیادی کاهش دهد.

و. درج شرط وکالت مطلقه زوجه در طلاق این شرط به صورت زیر مطلوب می باشد:
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ـ اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات‌ـ به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه کند.

این اجبار قانونی که زن را مکلف به انجام کارها، تعیین حدود خواسته ها و انتظارات و تعیین وظایف خود و شوهرش می کند، نمی تواند تعهدی حاصل از یک ارتباط نزدیک و صمیمی باشد. متاسفانه در بسیاری از خانواده های کنونی، تعهد عشق، جای خود را به توانایی کنترل رابطه با سوی شوهر و تمکین زن از او داده است و این جبر تعیین شده قانونی، رابطه عاطفی بین آنان را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، لازم است برای داشتن یک خانواده برابر که در آن کرامت انسانی و حقوق ذاتی همه اعضای خانواده حفظ شده باشد، طرحی نو در اندازیم. این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند.

این شروط جوریه که دفتردار معمولا از مرد می خواد که امضاش کنه یعنی تازگی ها امضا کردنش رایج شده
اون موقع هم تن آقا داماد گرمه نمی فهمه چی کار داره میکنه :confused:
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این شروط جوریه که دفتردار معمولا از مرد می خواد که امضاش کنه یعنی تازگی ها امضا کردنش رایج شده
اون موقع هم تن آقا داماد گرمه نمی فهمه چی کار داره میکنه :confused:
دقیقا همینطوریه که شما می گین. یه بار یه محضردار می گفت طرف رفته بوده دادگاه که زنم می خواد بره سر کار و من ناراضیم. می گن خودت قبول کردی. می گه کجا؟ جواب می دن: تو محضر فرت و فرت امضا که می کردی این شرطو هم امضا کردی
 

known

عضو جدید
این شرطها فقط به درد اذیت کردن مردا می خوره وگرنه موقع طلاق زنا دستشون به جایی بند نیست:cool:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که اگر خدایی نکرده ، روزی ، از جونم سیر بشم و یه چیزی بخوره توی سرم و بخوام ازدواج کنم

اولین شرطم اینه که تمام شروط ضمن عقد به نفع من باشه

این حرف ها هم چرنده که می گن توی زندگی زناشویی من و تویی نداریم

وقتی مشکلی پیش بیاد دست خانوما توی قانون جمهوری اسلامی به هیچ کجا بند نیست

پس بهتره همون اول میخ خودشون رو محکم بکوبن که بعد نخوان بشن اسیر طرف

هیچ پسر خری با این خواسته های رویایی شما موافقت نمیکنه

مگه این که بخوابی تو خواب پسری با اسب سفید بالدارش بیاد به خواستگاری تو البته تو خواب هم شک دارم



بوی ترشیدگی کا باشگاهو گرفته!!!!!!!!!:w15::w15::w15::w15::w15::w22::w22:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
عدم اجرای شروط ضمن عقد فقط و فقط حق طلاق را از مرد میگیره
همین!!!!
 

ستاره سهیل

عضو جدید
آفتاب: قوه قضاییه شروطی را برای زنان در هنگام ازدواج پیشنهاد داده است . کمیسیون حمایت از حقوق زنان و کودکان معاونت توسعه قضایی قوه قضاییه 6 شرط مترقی خواهانه برای ازدواج زنان پیشنهاد داده است. به گزارش آفتاب در قوانین کنونی ایران، محدودیت های بسیاری در خصوص حقوق متقابل برای زن و شوهر وجود دارد. بنابراین، این قوانین در بسیاری موارد نمی توانند پاسخگوی نیازها و باورهای بسیاری از افراد و همچنین ساختار و کارکرد تغییر یافته خانواده باشد. لذا تا هنگامی که قوانین مربوط به تنظیم روابط خانوادگی اصلاح نشده و کاستی های آن ها از میان نرفته است، برای رسیدن به تعادل حقوقی میان زن و شوهر در چارچوب خانواده، باید دنبال راه کارهای دیگری بود. یکی از مهمترین این راه کارها، استفاده از شرط در حین عقد ازدواج است. هر چند در سندهای کنونی ازدواج، شماری از این شرط ها با عنوان شروط ضمن عقد آمده است، لیکن در برخی از موارد کافی به نظر نرسیده و لازم است شروط دیگری به این گونه موارد قید شده در سندهای ازدواج افزوده شود. شرط های زیر از جمله شروطی هستند که در سندهای ازدواج قید نشده اند، ولی مورد پذیرش مراجع قضایی و اجرایی است و بنابراین، شوهر و زن می توانند آن ها را با توافق یکدیگر در سند ازدواج بگنجانند.لازم به ذکر است به دلیل بار قضایی متون حقوقی، هر نوع تغییری در عبارات و کلمات پیشنهادی قوه قضائیه، از سوی دادگاه ها ممکن است در زمان اجرای شرط، مشکلاتی را ایجاد کند. شروط پیشنهادی قوه قضاییه به این شرح است:

الف. شرط تحصیل
اگر چه حق تحصیل از حقوق اساسی هر فرد است و نمی تواند از تحصیل افراد جلوگیری کرد، اما برای پرهیز از مشکلات احتمالی در این زمینه، عبارت زیر برای درج در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می سازد.

ب. شرط اشتغال
مطابق قانون، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد، مرد می تواند همسر خود را از آن شغل منع کند. با توجه به این که امکان تفسیرهای مختلف از این متن قانونی وجود دارد، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می کند.

ج.شرط وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور
مطابق قانون گذرنامه، زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. با توجه به این که این مساله در عمل مشکلات فراوانی را ایجاد می کند، عبارت زیر به منزله شرط در حین عقد ازدواج پیشنهاد می شود:
زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.

د. شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی
مشابه چنین این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند

شرطی در سندهای ازدواج کنونی وجود دارد. ولی تحقق آن منوط به عدم درخواست زن برای جدایی، یا تخلف نکردن زن از وظایف زناشوئی خود و یا نداشتن رفتار و اخلاق ناشایست بوده و احراز این موارد نیز بر عهده دادگاه است.
برای ایجاد شرایط مساوی تر میان زن و شوهر در این خصوص، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود( یاد آوری این نکته ضروری است که برای رسیدن به توافق در خصوص این شرط، در نظر گرفتن حدود عادلانه برای تکالیف مالی مرد ـ همچون مهریه ـ از سوی زن موثر و منصفانه خواهد بود) :
زوج متعهد می شود هنگام جدایی ـ اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن ـ نیمی از دارایی موجود خود را ـ اعم از منقول و غیر منقول که طی مدت ازدواج به دست آورده است ـ به زن منتقل نماید.

ه. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق
مطابق قانون، زن تنها در موارد بسیار خاص می تواند از همسر خود جدا شود، این در حالی است که مرد هر زمان که بخواهد می تواند با پرداخت کلیه حقوق زن، او را طلاق دهد.
از آنجا که زن و شوهر حق انتخاب یکدیگر برای شروع و ادامه زندگی را دارند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان دادن به زندگی مشترک نیز، این حق انتخاب برای هر دو وجود داشته باشد.
شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق می تواند موجب ایجاد توازن در حق طلاق باشد. یادآوری این نکته ضروری است که برای حفظ توازن، زن نیز می تواند با گرفتن حق طلاق و همچنین تقسیم مساوی اموال، مهریه را تا حدود زیادی کاهش دهد.

و. درج شرط وکالت مطلقه زوجه در طلاق این شرط به صورت زیر مطلوب می باشد:
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ـ اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات‌ـ به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه کند.

این اجبار قانونی که زن را مکلف به انجام کارها، تعیین حدود خواسته ها و انتظارات و تعیین وظایف خود و شوهرش می کند، نمی تواند تعهدی حاصل از یک ارتباط نزدیک و صمیمی باشد. متاسفانه در بسیاری از خانواده های کنونی، تعهد عشق، جای خود را به توانایی کنترل رابطه با سوی شوهر و تمکین زن از او داده است و این جبر تعیین شده قانونی، رابطه عاطفی بین آنان را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، لازم است برای داشتن یک خانواده برابر که در آن کرامت انسانی و حقوق ذاتی همه اعضای خانواده حفظ شده باشد، طرحی نو در اندازیم. این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند.

جالب بود ،:smile:
 

arezoo-a

عضو جدید
چطوریه که اگه یه بار همه اینا رو یه مرد قبول کنه میشه خر، اما خانوما باید همیشه قبول کنند بدون چون و چرا؟
اینا همه حقوق اولیه انسان برای زندگیشه ربطی به تجرد و تاهل نداره که مثلا بعد از ازدواج یه دختر مجبورشه از درسش بزنه یا شبیه این
البته قبول دارم یه تعداد معدودی سو استفاده می کنن اما چرا به سو استفاده مردا از زن ها این اندازه حساس نیستیم؟
 

nirgiya

عضو جدید
بايد يه سري شرط هارو مرد قبول كنه و يه سري از شرط ها رو هم زن قبول كنه
اين شرط و شروط ها دو طرفست;)

با همه ي اين حرفا تو ايران مجردي خيلي بهتره هم واسه دختر هم واسه پسر;)
:gol::gol::gol:
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
بررسیها نشان میدهد كه افزایش شروط ضمن عقد پدیدة نسبتاً جدیدی است که با افزایش آگاهی دختران در این زمینه روز به روز در حال گسترش است.

بسیاری معتقدند که شروط ضمن عقد بسیار بهتر و محکمتر و کار آمدتر از تعیین مهریه های سنگین در ازدواج است .به دلیل اجرایی بودن این شروط گسستگی خانواده ها از هم دشوارتر صورت می پذیرد و در صورت بروز طلاق بین زوجین ،به اجرا گذاشتن این شروط راحتتر از عودت مهری های سنگین است که عموما مرد توان پرداخت آن را نداشته و به زندان می افتد.

اما نظر مخالفی همچون نظر دکتر کاتوزیان وجود دارد که معتقد است اگرخواست مشترك دو طرف بتواند ايجادالتزام كند و قالب و تشريفات معين‏نداشته باشد، چه تفاوت مى‏كند كه اين‏خواست در عقد نامه درج شود یا در طول زندگی به صورت زبانی و عملی بیان شود ؟ مشکل نه از درج کردن یا نکردن این شروط در عقد نامه است بلکه مشکل از بی اعتمادی طرفین نسبت به یکدیگر است.

نتايج بسياري از مطالعات اخيرنیز در سطح كشور حاكي از كاهش سطح نسبي متغيراعتماد در نزد اقشار مختلف اجتماع است.از همین رو شروط ضمن عقد مخصوصا در ازدواج های شهری به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.برخی کارشناسان اجتماعی افزایش شروط ضمن عقد را از حیث اثر گذاری بر زندگی زناشویی و همدلی و همراهی زن و شوهر شدیدا نگران کننده می دانند. اين دسته از مطالعات عوامل اقتصادي ـ اجتماعي متفاوتي نظير افزايش شديد سطح تحصيلات و فزوني دانش آموختگان سطوح عالي تحصيلي، افزايش دسترسي و مصرف رسانه ها و خصوصا حضور رسانه هاي جديد نظير اينترنت به عرصه ارتباطات كشور، افزايش شديد جمعيت و بزرگ شدن سريع شهرهاي كشور و … را دلايل و عوامل كلان بی اعتمادی عمومی و بالارفتن شروط ضمن عقد می دانند.

در همین زمینه دکتر فریبرز راد منش ، جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است در سالها ی اخیر به دلیل افزایش بی اعتمادی در جامعه و عدم اعتماد طرفین ازدواج به یکدیگر ، ازدواجهای فامیلی بیش از پیش افزایش یافته است.

دکتر رادمنش گفت : در قدیم و در سنت اصیل ما ایرانیها ،چیزی به نام شروط ضمن عقد و یا مهریه های سنگین وجود نداشت.چون جمعیت شهرها و روستاها کم بود و مردم شناخت دقیقی نسبت به هم داشتند و روابطی مانند رابطه همسایه با همسایه بسیار زیاد و پیشرفته بود به نحوی که همسایه نزدیک تر از فامیل محسوب می شد، اعتماد مردم نسبت به یکدیگر زیاد بود و لزومی در ایجاد چنین قوانینی احساس نمی شد.

این جامعه شناس در ادامه افزود : افزایش سرعت اخبار و دسترسی بسیاری از مردم به رسانه های جمعی به خصوص اینترنت در کسب اخبار ، افزایش جمعیت و نرخ روز افزون شهر نشینی و همچنین افزایش سطح تحصیلات در جامعه باعث بوجود آمدن این سطح از بی اعتمادی در بین مردم و عمیقتر شدن این شکاف می شود.

دکتر راد منش در انتها گفت: اگر دقت داشته باشید چنین پدیده هایی در روستاها و شهر های کوچک کمتر دیده می شود . چون در آنجا مراودات زیاد است ، همه همدیگر را می شناسند و به یکدیگر اعتماد دارند.اما در شهر به دلایلی که ذکر شد ، سطح اطمینان به یکدیگر کاهش یافته است و وقتی دو خانواده غریبه می خواهند با هم وصلت کنند ،با وجود تمام تحقیقاتی که انجام می دهند در آخر نیز چند شرط ضمن عقد چاشنی کار می کنند تا به قول خودشان کار از محکم کاری عیب نکند.اما متوجه نیستند با این شروط زندگی دوام بیشتری نمی یابد و اگر اصول اخلاقی بر زندگی زن و شوهر حاکم نباشد ، هیچ شرط ضمن عقدی و هیچ مهریه سنگینی نمی تواند از فروپاشی آن جلوگیری کند.

يافته ها نشان داد که توزيع نمرات اعتماد به نامزد ویا همسر پاسخ گويان در زمان عقد در حدود نيمي کمتر از ميانگين است و رابطه معنادار بين متغيرهاي پيشينه خانوادگي، اعتماد بنيادين، نوع دوستان همسر، زيبايي همسر، شيوه گزينش همسر، ميزان پايبندي به تعهدات و انتظارات، معاشرت پذيري، احساس تعلق، فداکاري، نظم و پيش بيني پذيري رفتار، ميزان شناخت از یکدیگر و مدت زمان تعامل روزانه با ميزان اعتماد به همسر آینده وجود دارد.

اما دکتر کاتوزیان در کتاب خود مشکل اصلی را در تحت الشعاع قرار گرفتن ارزشهای دینی می داند و می نویسد: مشکل بسیاری از این سنخ تحلیل‌ها، عدم تفکیک درست میان نگرش دین به این سنت با نگرش عرف به آن است. بدون تردید میان این دو نگرش و اهداف و غایات مورد نظر آنان ناهمگونی‌ها و تفاوتهای آشکاری وجود دارد . در نگرش اسلام، حقوق، بستر خاص خود را دارد و هیچ گاه از آن به عنوان ابزاری در جهت پرکردن خلأ‌های اخلاقی استفاده نشده است. آنچه از رویه دین در این خصوص استنباط می‌شود، عکس این جریان، یعنی استفاده از اخلاق به عنوان ضامن اجرای درست قواعد حقوقی، پرکردن فاصله‌ها و خلأ‌های حقوقی و در نتیجه وصول به مراتب بالای قانون‌گرایی و قاعده‌مندی از جمله پیامدهای التزام عملی به معیارها و ضوابط اخلاقی و به طور کلی، تحقق اخلاقیات است در حالی که در عرف از حقوق قانونی در جهت ضمانت برای پایبندی به اصول اخلاقی استفاده شده است و یا سفارش به سبک گرفتن مهریه در اسلام به عنوان یک هدیه با انتظار تأمین آثار مورد نظر عرف، ناسازگاری آشکاری دارد كه علت آن ضمیمه کردن نابجای دو ایده، از دو الگو با ویژگی‌های متمایز است.به همین جهت ارائه هرگونه تفسیر واقع‌بینانه مستلزم بذل توجه عمیق به این تمایزات است. اگر بسیاری از تحلیل‌های ارائه شده، با نگرش عرف و نوع مواجهه آنها با این سنت سازگاری و انطباق داشته باشد، با دیدگاه دین در این باره جدایی کامل دارد.
 

Similar threads

بالا