wasper
عضو جدید
نغمه آذربایجان
من آن خطه آذرآبادگانم/ که ایران زمین را دل و چشم و جانم
به سر تا مرا سایه مادر استی/ چه حاجت به دلسوزی دیگرانم؟
مرا ترک گویند و یا رب تو دانی/ نکوتر زمن آشکار و نهانم
نه ترکم که که پرورده اردشیـرم/ نه ترکم که محبوب نوشیروانم
من این هدیه از ترک و تاتار دارم/ و گرنه کجا بوده ترکی زبانم
بزرگان من فخر ایران زمینند/ از امروز و از دوره باستانم
شد اوراق تاریخ این ملک رنگین/ زخون جوانان و نام آورانم
مرا از چه بیگانه خوانند مردم/ چه فرقی است بین من وخواهرانم؟
صفاهان و کرمان و یزد و اراکم/ خراسان و گیلان و مازندرانم
مرا مهر مادر نخواهد شد از دل/ که پیوسته با خون و با استخوانم
دلم گرچه خون است لیکن نرنجم/ که خود حاصل خون ایرانیانم
عجب نیست گر از دلم ناله خیزد/ که از درد مادر بنالد روانم
من آنم که از رنج ایام پیرم/ ولیکن با عشق مادر جوانم
من آن مرغ خوش نغمه دلفریبم/ که در چشم میهن بود آشیانم
اگر گل به دامان مام عزیزم/ و گر خار در چشم بیگانگانم
چه سنگین بود بار هجران مادر!/ خدایا من از حمل آن ناتوانم
از این در کجا می توان رفت حاشا/ که من ناز پرورد این آستانم
بجز مهر این خطه شوقی ندارم/ بجز نام این ملک نامی ندانم
خدایا نگهدار از آسیــــــــب دوران/ در آغوش مام وطن جاودانم
محمد قاضی/ مهر۱۳۲۴
من آن خطه آذرآبادگانم/ که ایران زمین را دل و چشم و جانم
به سر تا مرا سایه مادر استی/ چه حاجت به دلسوزی دیگرانم؟
مرا ترک گویند و یا رب تو دانی/ نکوتر زمن آشکار و نهانم
نه ترکم که که پرورده اردشیـرم/ نه ترکم که محبوب نوشیروانم
من این هدیه از ترک و تاتار دارم/ و گرنه کجا بوده ترکی زبانم
بزرگان من فخر ایران زمینند/ از امروز و از دوره باستانم
شد اوراق تاریخ این ملک رنگین/ زخون جوانان و نام آورانم
مرا از چه بیگانه خوانند مردم/ چه فرقی است بین من وخواهرانم؟
صفاهان و کرمان و یزد و اراکم/ خراسان و گیلان و مازندرانم
مرا مهر مادر نخواهد شد از دل/ که پیوسته با خون و با استخوانم
دلم گرچه خون است لیکن نرنجم/ که خود حاصل خون ایرانیانم
عجب نیست گر از دلم ناله خیزد/ که از درد مادر بنالد روانم
من آنم که از رنج ایام پیرم/ ولیکن با عشق مادر جوانم
من آن مرغ خوش نغمه دلفریبم/ که در چشم میهن بود آشیانم
اگر گل به دامان مام عزیزم/ و گر خار در چشم بیگانگانم
چه سنگین بود بار هجران مادر!/ خدایا من از حمل آن ناتوانم
از این در کجا می توان رفت حاشا/ که من ناز پرورد این آستانم
بجز مهر این خطه شوقی ندارم/ بجز نام این ملک نامی ندانم
خدایا نگهدار از آسیــــــــب دوران/ در آغوش مام وطن جاودانم
محمد قاضی/ مهر۱۳۲۴

