Raana arch
عضو جدید
سلام.
17 اسفند (روز جهانی زن )مبارک
این مطلب احتمالا تکراری باشه.اما خواستم یه بار دیگه در روز زن مطرح بشه.
زن در نگاه شریعتی :
زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.
می تواند تنها یک همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی!
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!
و این رنج است.
17 اسفند (روز جهانی زن )مبارک
این مطلب احتمالا تکراری باشه.اما خواستم یه بار دیگه در روز زن مطرح بشه.
زن در نگاه شریعتی :
زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.
می تواند تنها یک همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی!
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!
و این رنج است.
آخرین ویرایش: