زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

شادی.س

عضو جدید
واااااااااای...
یه خبرررررر...
من بعد چند ماه همین الان بالاخره از تازه وارد تبدیل به عضو شدم..
هوراااااااااااااااااااااااااااا
 

شادی.س

عضو جدید
سیلام علیکم.. :D


کسی نیـــــــــــــست ؟؟ :surprised::surprised:

کسی اگه هست سوار شه میخوام راه بیافتم
کجا میخوایم بریم؟
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز

مهندس شکوفه

عضو جدید
گلي را که ديروز
به ديدار من هديه آوردي اي دوست

دور از رخ نازنين تو
امروز پژمرد
همه لطف و زيبايي اش را
که حسرت به روي تو مي خورد و
هوش از سر ما به تاراج مي برد
گرماي شب برد
صفاي تو اما گلي پايدار است
بهشتي هميشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بي خزان
گل تا که من زنده ام ماندگار است
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
گلي را که ديروز
به ديدار من هديه آوردي اي دوست
دور از رخ نازنين تو
امروز پژمرد
همه لطف و زيبايي اش را
که حسرت به روي تو مي خورد و
هوش از سر ما به تاراج مي برد
گرماي شب برد
صفاي تو اما گلي پايدار است
بهشتي هميشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بي خزان
گل تا که من زنده ام ماندگار است
:wallbash::eek::wallbash::eek:
 

Mr.Pouyan

عضو جدید
کاربر ممتاز
گلي را که ديروز
به ديدار من هديه آوردي اي دوست
دور از رخ نازنين تو
امروز پژمرد
همه لطف و زيبايي اش را
که حسرت به روي تو مي خورد و
هوش از سر ما به تاراج مي برد
گرماي شب برد
صفاي تو اما گلي پايدار است
بهشتي هميشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بي خزان
گل تا که من زنده ام ماندگار است

:gol::gol::gol::gol:
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
گلي را که ديروز
به ديدار من هديه آوردي اي دوست

دور از رخ نازنين تو
امروز پژمرد
همه لطف و زيبايي اش را
که حسرت به روي تو مي خورد و
هوش از سر ما به تاراج مي برد
گرماي شب برد
صفاي تو اما گلي پايدار است
بهشتي هميشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بي خزان
گل تا که من زنده ام ماندگار است

خیلی قشنگ بود
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
گفتمش بي تو چه مي بايد كرد ؟
عكس ِ رخساره ي ماهش را داد
گفتمش همدم ِ شبهايم كو ؟
تاري از زلف ِ سياهش را داد
وقت ِ رفتن همه را مي بوسيد
به من از دور نگاهش را داد
يادگاري به همه داد و به من
انتظار ِ سر ِ راهش را داد
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم

چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم


به تو آری ، به همان منظر دور

به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور

یک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگیش

می توان یک شَبه پی برد به دلدادگیش

یک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزی او

می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش

شبحی چند شب است آفت جانم شده است

اول اسم کسی ورد زبانم شده است

در من انگار کسی در پی انکار من است

یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است

ای بی رنگ تر از آینه ، یک لحظه بایست

راستی آن شبح هر شبه تصویر تو نیست

حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش

عاشقی جرم قشنگی است به انکار مپوش
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
بالا