خداروشکراینو دیگه اصلاااااااااااا
اخه همه فک میکردن من بزرگم یکی از اونا اقا حمید بود 
زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
- وضعیت
اخه همه فک میکردن من بزرگم یکی از اونا اقا حمید بود 
shadi2264, *sanaz, fardin20011, hn101ie, nobleman.mohamad kaghaz rangi, alireza_12345, مرمت گر جوون+
16 (9 عضو & 7 مهمان)
8 تا نام کاربری هست اما زده 9 عضو..... ----> یکی که مخفی میاد هستش
اگه گفتید اون کیه؟
16 (9 عضو & 7 مهمان)
8 تا نام کاربری هست اما زده 9 عضو..... ----> یکی که مخفی میاد هستش
اگه گفتید اون کیه؟
خب معلومه اقا وحیده
بخاطر اینکه خودتونم عجیب و غریبین (شوخی)
به نظرم باید یوزرتو میزاشتی غریبه اشنا
-----------------------------------------------
فک کنم(چه عجب یکی تو باشگا از ما ترسید)
اگه بپرسه اره
مگه چشات ترسناکه؟
فک کنم(چه عجب یکی تو باشگا از ما ترسید
جدی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خداروشکر
چه دلیل موجهی!
مرسی
تو زندگی من کم اتفاق عجیب غریب نمیفته!
معتقدم که تو زندگی همه به اندازه ظرفیت طرف اتفاقای عجیب و غریب میافته....
بارها گفتم خدایا من کم ظرفیتم...اما پیش خدا نمیشه نقش بازی کرد... هیییییی
آره یه شب تو اسپمای شبونه گفتم متولد 70م خیلی تعجبیدن و اقا حمید از من سنم وپرسید گفتم متولد 70م تعجب کرد فک میکرد من ازش بزرگترم
جدی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام...کی هست؟؟؟
مثل همیشم
قرار بود چند روزه کارش تموم بشه که
چی شد پس؟
مواظبش باش این چند روزه خیلی مشکوک میزنه
خب کارش طول کشیده...مشکوک چرا؟؟؟؟مثل همیشم
قرار بود چند روزه کارش تموم بشه که
چی شد پس؟
مواظبش باش این چند روزه خیلی مشکوک میزنه
میاد حالا...
تازه 1هفتس که رفته...من دلم زود تنگ میشه...
وقتی میدونم کجاست و واسه چی رفته، به چی شک کنم؟؟؟؟؟؟
بعدشم...ما تو دنیای مجازی با همیم...نه تو دنیای واقعی...
خب کارش طول کشیده...مشکوک چرا؟؟؟؟
میاد حالا...
تازه 1هفتس که رفته...من دلم زود تنگ میشه...
وقتی میدونم کجاست و واسه چی رفته، به چی شک کنم؟؟؟؟؟؟
بعدشم...ما تو دنیای مجازی با همیم...نه تو دنیای واقعی...
من تا کسیو یکی دو سال نبینمش دلم تنگ نمیشه
اونوقت تو 4 روز افشین رو ندیدی دلت تنگ شده
--------------
میدونم
آره دیگه...چیکار میشه کرد...خب آخه چیزه...دوسش دارم...
تو دیگه خیلی سنگدلی...چه جوری میتونی اینهمه تحمل کنی؟؟؟؟؟؟
تو دیگه خیلی سنگدلی...چه جوری میتونی اینهمه تحمل کنی؟؟؟؟؟؟
آره دیگه...چیکار میشه کرد...خب آخه چیزه...دوسش دارم...
تو دیگه خیلی سنگدلی...چه جوری میتونی اینهمه تحمل کنی؟؟؟؟؟؟
نمیدونم
هر کسی یه جوریه
شاید چون بود و نبودشون فرقی نداره!
راستی من سنگدل نیستم
شوخی کردم...ناراحت نشو...ببشخید...
خب توام اینجا یکیو واسه خودت پیدا کن...که بود و نبودش واست مهم باشه...اونوقت زود دلتنگ میشی...
من با این چیزا ناراحت نمیشم
ادم تو زندگیش یه بار بیشتر نباید اشتباه کنه
چه دنیای واقعی
چه مجازی
آهان!!!
شما کی اشتباه می کنی ایشالا؟؟؟؟
میخوایم بیایم عروسی!!!!!
شما کی اشتباه می کنی ایشالا؟؟؟؟
میخوایم بیایم عروسی!!!!!
آهان!!!
شما کی اشتباه می کنی ایشالا؟؟؟؟
میخوایم بیایم عروسی!!!!!
خوابمون میاد
واسه
همین
نصف شبی جفتمون داریم چرت و پرت میگیم!
اومدی یا رفتی لالا؟؟؟
این وقت شب
چهار و چند دقیقه ی بامداد است وهنوز
تمام هر چه هست
از برای شفای تحمل و خستگی خواب است
درخت
پنجره
خیابان
خواب
و نور
که پابه ماه
با شب زانو ... چانه می زند
ومن
که از احتمال یک علاقه ی پنهان خوابم نمی برد
حالا برو بخواب
ثانیه ها فرمان بر پی پرسش مرگ اند
ساعت چهار وچند دقیقه ی بامداد است هنوز
- وضعیت