زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
و به هر شعله ي چشمان ترم مي سوزي
بيش از اين گريه مكن
كه بدين غمزدگي بيشترم مي سوزي
من چو مرغ قفسم
تو در اين كنج قفس بال و پرم مي سوزي
گل ن گريه مكن
كه در آيينه ي اشك تو غم من پيداست
فطره ي اشك تو داند كه غم من درياست
دل به اميد ببند
نا اميدي كفرست
چشم ما بر فرداست
ز تبسم مگريز
در دندان تو در غنچه ي لب زيباست
گل من گريه مكن
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
آسون نشو ای همسفر
ویرون نشو ای در به در
منو بگیر از همهمه
منو به خلوتت ببر
معجزه کن خاتون من تولدی دوباره کن
منو ببر به حادثه شبو پر از ترانه کن
ستاره پرپر میکنی اي نازنين گریه نکن
پروانه آتش میزنی تو اینچنین گریه نکن

گریه نکن ای شب زده ای شب نشین گریه نکن

گریه نکن گریه نکن خاتون حق گریز من
برای این دربه در بی سرزمین گریه نکن
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود.
برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی
آنچه را که باید فراموش کنی.
برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم.
برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی
و با خنده‏ ی کودکان.
برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری
در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار.
بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم
همه ی این شبها
چراغها را
به خاطر تو روشن گذاشته ام
و گر نه
می دانم
هیچ کس تا به حال نشنیده است
دریا
رد گامهای خودش را
گم کند
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
حالا ديگر نه در تاريخ نه فلسفه
و نه حتي در كوچه هاي خلوت مي توان تو را بوسيد
تنها شعر تنها در شعر
شايد بشود يك شب از شبانه هاي چشم تو را دزديد
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
دوستی میخواهم نابینا فصل به فصل تنـم را بخوانــد ... دستش را بگیرم؛ بازو به بازو چشمش شــوم و عـصایــش ...
دنیا را برایـش تعریف ‌کنـــم و تمام زشتی‌ها‌ی جهــان را برای او از قلــم بینـــدازم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
فرض کن به عکاس بگویم تارهای سپید را سیاه کند و چین و چروک را ...ماست مالی ...
و حتی از آن خنده ها که دوست داری برایم بکارد
باز هم از نگاهم پیداست چقدر به نبودنت خیره مانده ام
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
تو درخت هم که باشی من دارکوبی می شوم که هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد..
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما قبول بشین اصلا ما خودمون از خجالتتون در میایم ... مهمون من رستوران قائم کرج ! فقط همونجا رو بلدم تو کرج ! فقط بی زحمت 4 نفر بیشتر نشه پول ندارم .. خیلی گرونه اونجا !!! 1 بار رفتم مردم از خجالت ... در ضمن ..... هم سرو میکنن .... :surprised: دقیقا اینجوری شده بودم :surprised:



بعدش میان میگن آمریکا ال بل .... ایران از ایالت تگزاس آمریکا هم بد تره .... مخصوصا کرج .... از بس از کل ایران توش جم شده .... تابستون سال قبل میرفتم کلاس هیدروپونیک ... زیبادشت ... باید بلد باشین... همکلاسیام از شیراز! اصفهان ! کردستان! تبریز بود .... یعنی منزلشون همون کرج بود اما اصلیتشون از اینور و اونور ... وقتی جامعه یکدست نباشه از این اتفاقات بیشتر شاهد هستیم ... و البته کرج هم سیاسی بود که شد استان ... وگرنه در حد و اندازه استان نبود ... از لحاظ جمعیت تهران و همچنین مشکلات ....


تا گوساله گاو شود ... دل صاحبش آب شود .....



یکی دیگه هم از این آقایون ورزشکار بود که یکی دیگه رو کشته بود ... چند ماه پیش .... اصلا از این ورزش های بدنسازی خوشم نمیاد ... اصلا شما تاحالا شنیدین برای 1 پینگ پنگ باز مشکلی پیش بیاد تو ایران ؟!

یا اینکه شنیدین برای رشته های دیگه هم همین اتفاق ها بیافته ؟؟ درسته دلیل نمیشه هرکسی ورزشکاره نباید مشکلی براش پیش بیاد .. اما یک درصدشو هم من میزارم به پای اون شخصیتی که رفته اون ورزشو انتخاب کرده ... نمیگم شخصیتش بد بوده ها .... اما روحیه آرومی هم نبوده پشت اون شخصیت ... یک نفر تیرانداز مرد یا زن پیدا کنید که عصبی باشه ... محاله .... چون اگه با روحیاتش نمیساخت ... نه ترکز داشت و نه علاقه به ورزش تیر اندازی ... یا یک نفر آدم شلوغ رو پیدا کنید که شطرنج بازی کنه .... اگه پیدا کردین جایزه دارین ....


همه ورزشکارا قابل احترام هستن .... اما دلیل هم نمیشه که .....




بعدش هم در 1 ماه اخیر 2 تا طلبه بخاطرمزاحمت زنان از سوی شروران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند...

حالا سول من اینجاست ... 2 حادثه به فاصله یک ماه از هم انجام شده و در هر دو مورد 2 طلبه جوان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و هر دو حادثه در شب اتفاق افتاده بود ....

1- نیروی انتظامی اونوقت شب چرا نبود ؟ اگه دیر بوده پس چرا _سوال 2)
2- روحانی طلبه اونوقت شب اونجا چیکار میکرده ؟ امر به معروف و نهی از منکر ؟؟


این چیزاست که نمیدونی دوستت کیه دشمنت کیه ...


کافیه خبرگزاری فارس رو بخونین ! فقط مطلب مینویسه ... تحلیل های اون با خودشه نه با خوانندگانش !


جامعه ای که اینقدر کثیفه که از سر تا پاش کثافت میباره .... بهش نمیشه گفت جامعه ....


بعدش من و شما بیایم داد بزنیم آهای ملت بیاین به این دلیل و اون دلیل گیاهان دارویی مصرف کنید خوب بشید !!!

حالمون خوشه ؟ :D


کشور جالبی داریم .... جالب تر از اونی که فکرشو میکردم ...... بیست بیسته البته برای بعضیا !

اصلا بحث سیاسی نیستا .... بحث جامعه شناختی و سلامت روانی انسان هایی هست که در ایران زندگی میکنن ...


و البته اینم بگم سند من به اسم تهران بوده .... اما ! خرافاتی تر از تهرانیا ندیدم !
سلام، همه این دلایل ،همه ی این تاسفها ، همه این ناله ها کیه که جواب بده، امنیت کوش، حالا بیان امنیت اجتماعی مملکت ما بشه حجاب، دزد و قاچاقچی، قاتل انقدر توجه نمیشه که حجاب شده یک مسئله مهم، با این کاراشون مردوم رو حریص تر میکنن، یکی هم که کاری بلد نیست با پخش این سریال هاشون بهشون یاد میدن، من از سهم خودم خیلی ناراضیم،البته اگه سهمی هم وجود داشته باشه.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
آه سلام//
اینجا همه افسرده ان///
دلم گرفته بود//گرفته تر شد///

چرا عزیزم، دلت گرفته ،به خواهی هر روز،هر شب به این موضوع فکر کنی باید دلت بگیره و ناراحت بشی، من هم مثل شما بودم بدتر و بدتر، وقتی به خودم اومدم دیدم 10سال گذشته او به همه چی که خواسته رسیده و من غم گذشته رو میخورم ، والن دیگه فرد 10 سال پیش نیستم، کسانی که ضربه میخورن آدمای خیلی مهربون و صاف و ساده ای هستن، که بخاطر همین ضربه میخورن، که پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آن است که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی، ما ها باید این باشیم، و مطمئن باش میتونی، آقامهدی اشتباه که نمیکنم اسمتون همینه دیگه،حالا بیا به گذشته فکر نکنیم، به حال فکر کنیم ، و حتی فراتر از آینده هم نرویم، ما می توانیم.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
چرا عزیزم، دلت گرفته ،به خواهی هر روز،هر شب به این موضوع فکر کنی باید دلت بگیره و ناراحت بشی، من هم مثل شما بودم بدتر و بدتر، وقتی به خودم اومدم دیدم 10سال گذشته او به همه چی که خواسته رسیده و من غم گذشته رو میخورم ، والن دیگه فرد 10 سال پیش نیستم، کسانی که ضربه میخورن آدمای خیلی مهربون و صاف و ساده ای هستن، که بخاطر همین ضربه میخورن، که پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آن است که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی، ما ها باید این باشیم، و مطمئن باش میتونی، آقامهدی اشتباه که نمیکنم اسمتون همینه دیگه،حالا بیا به گذشته فکر نکنیم، به حال فکر کنیم ، و حتی فراتر از آینده هم نرویم، ما می توانیم.

آره جان//اسمم همینه///
قول نمیدم//اما سعی میکنم///
فعلا تو دکمه ی بدبیاری هستم///
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالات خود را به سمت شادی سوق دهیم:

حالات خود را به سمت شادی سوق دهیم:

در چهرة هر يك از ما بيش از هشتاد ماهيچه وجود دارد كه انقباض و انبساط آنها باعث تغيير قيافة ما مي شود. اگر اين عضلات را به حالتي از افسردگي و يأس عادت دهيد بي شك حالت روحي ما را تحت تأثير خود مي گذارد. پس سعي كنيد در چهرة شما نشانه هاي خشم، عصبانيت، ناكامي، انزوا ، خستگي و بدبختي را كنار بگذاريد و جاي آن را به آرامش، هيجان، شادابي، كنجكاوي، اعتماد، ملايمت و خوشبختي بدهيد. هر يك از حالات را مي توانيد در خود ايجاد كنيد. مي توانيد خود را قوي احساس كنيد. مي توانيد لبخند بزنيد و همه چيز را با يك خنده تغيير دهيد. اگر شما مرتباً بدن خود را در حالتي قرار دهيد كه گويي دچار ضعف هستيد و اگر شانه هاي خود را به حالت فرو افتاده در آوريد و اگر مانند اشخاص خسته راه برويد، خستگي را احساس خواهيد كرد. مي توانيد عكس همة اين كارها را هم انجام دهيد چرا كه انتخاب با شماست.
كارهايي هست كه از هم اكنون مي توانيد انجام دهيد تا حالت روحي و در نتيجه نوع احساس و رفتار شما تغيير كند. نفسهاي عميق بكشيد و لبخند بزنيد . اگر مي خواهيد تغييري در زندگي خود ايجاد كنيد خود را ملزم كنيد كه روزي يك دقيقه جلو آينه بنشينيد و از عمق وجود بخنديد، شايد اين كار به نظر شما مسخره و احمقانه بيايد اما بدانيد كه با اين عمل مغز خود را تحريك مي كنيد و ارتباطات عصبي خاصي در مغز به وجود مي آوريد كه منجر به لذت و شادي مي شود و در نتيجه به اين حالت عادت مي كنيد.
پس كليد موفقيت اين است كه الگوهايي از حركت به وجود آوريم كه به ما احساس اعتماد به نفس، قدرت، انعطاف پذيري و شادماني دهد. توجه داشته باشيد كه ركود و سستي چيزي به جز نداشتن تحرك نيست. آنچه باعث بروز پيري مي شود بي حركتي است و نهايت بي حركتي مرگ است.
كودكاني را ببينيد كه بعد از بارندگي در پياده رو خياباني راه مي روند. اگر در وسط پياده رو گودال كوچكي باشد كه آب در آن جمع شده باشد اين كودكان وقتي به آن گودال مي رسند به وسط آب مي پرند و آب را به اطراف مي پاشند، مي خندند و بازي مي كنند. اما در چنين وضعيتي آدم پير نه تنها گودال را دور مي زند بلكه گله و شكايت هم مي كند.
اگر مي خواهيد در يك لحظه دچار افسردگي شويد راهش آن است كه يكي از خاطرات بد زندگي خود را به ياد آوريد. هر يك از شما تجربه هاي نا خوشايندي در گذشته داشته ايد. اگر حواس خود را به يكي از اين وقايع بد زندگي متمركز كنيد و آن را در ذهن خود مجسم سازيد و در بارة آن بيانديشيد كم كم آن واقعه در ذهن شما زنده مي شود و آن را احساس مي كنيد. به همين ترتيب مي توانيد در خود احساس شادي وشعف ايجاد كنيد. لحظاتي را به خاطر آوريد كه در نهايت شور و لذت بوده اند. لحظاتي شادي بخش را در نظر مجسم سازيد و تصوير روشني با جزئيات كامل در صفحة ذهن خود تشكيل دهيد و آن احساسات را در خود زنده سازيد. مسلماً شما قادر هستيد كه در زندگي خاطرات شيرين و شادي بخش در ذهن خود تجسم كنيد.
اتومبيل ها مجهز به چراغهاي زنگ خطر هستند. به عبارت ديگر هر اتومبيل مجهز به دستگاهي است كه در مقابل چشم راننده در قسمت جلو اتومبيل نصب شده است و وظيفه دارد كه اشكالات پيش آمده در اتومبيل را به اطلاع راننه برساند. مثلاً اگر باطري اتومبيل خالي شده باشد، وقتي فشار روغن پايين بيايد، وقتي موتور بيش از اندازه داغ كند يا بنزين تمام كند نا رسايي را به راننده اطلاع مي دهد. بي توجهي به اين علائم خطر چه بسا اتومبيل را بكلي از بين ببرد اما روشن شدن چراغ خطر به معني بد بودن اتومبيل نيست. موتور هر اتومبيلي ممكن است داغ كند.
اما اگر راننده همه حواسش را متوجه چراغهاي آگاه كننده كند كار خطرناكي كرده و چه بسا كه فاجعه اي بيافريند. راننده بايد از شيشه اتومبيل مواظب جاده و جايي كه مي رود باشد. در واقع كار اصلي او همين است. هر چند وقت يك بار به آگاه كننده ها نگاه مي كند اما در تمام دقايق رانندگي چشم به آنها نمي دوزد و به عبارتي با آنها زندگي نمي كند بلكه به هدف مثبت يعني جايي كه مي رود توجه مي كند.
مشكل اينجاست كه بسياري از ما الگوهاي تضعيف كننده ومنفي را گرفته آنها را در نظر خود بزرگ‌، روشن و پر طنين جلوه مي دهيم و با كيفيتي كه اثر شديدي بر ما دارند در نظر خود مجسم مي كنيم و آنگاه از اينكه روحية خوبي نداريم تعجب مي كنيم. اگر اين وضع را ادامه دهيم مثال همان قايقي خواهيم شد به سمت آبشار در حال حركت است و آن را حتماً به خاطر داريد. اين سفر از زماني آغاز مي شود كه نتوانيد بر روحيه و رفتار خود مسلط با شيد.
نتيجه اي كه از اين مطالب مي توان گرفت اين است كه خواسته واقعي شما در زندگي چيزي جز تغيير احساسات و عواطف نيست و مي توانيد در هر لحظه از زمان آن را كنترل كنيد. بنابراين سعي كنيد كاري كه موجب شادي شما مي شود انجام دهيد. رفتن به كنسرت، رفتن به سينما، رابطة عاشقانه با همسر، صحبت هاي شيرين با همسر و فرزندان، گفتن لطيفه براي دوستان، ايجاد يك اثر تازه و هر كاري كه باعث پاك شدن خاطرات ناخوشايند از صفحة ذهن و يادآوري خاطرات شيرين شود.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تلاش و کوشش شادی آفرین هستند:

تلاش و کوشش شادی آفرین هستند:

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حشرات و حيوانات تقريباً هميشه مشغول كارند، تدارك زمستان را مي بينند، آماده بهار مي شوند، خودشان را مي شويند، آشيانه را تميز مي كنند وبه بچه هايشان غذا مي دهند. آنها كاملاً زنده و متحركند وبه نظر مي رسد كه كاملاً راضي و خشنود هم باشند.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] از حيوانات نيز مي توان درس گرفت. درس بگيريم كه براي شاد زيستن به تلاش نياز است. وقتي غفلتي مي كنيم پيشرفتي در امور حاصل نمي شود و اين چيزي است كه هر دانشجويي در مورد ذهن خود و هر ورزشكاري در مورد بدن خود مي داند. [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ما نياز به تلاش داريم زيرا طبيعت انسان آنرا طلب مي كند، زيرا تلاش ، امتياز و اشتياق انسان براي يادگيري ، خود آزمايي، آزمايش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اينجاست كه تنها براي رسيدن به اهداف نهايي كار مي كنند و از نفس كار كردن لذت نمي برند، به همين خاطر است كه وقتي به اهداف مورد نظر خود نمي رسند دچار يأس و افسردگي مي شوند، در صورتيكه بايد هر كاري را كه انجام مي دهيم صرفاً به خاطر انجام دادن آن لذت ببريم و آن وقت است كه رسيدن به هر نتيجه اي براي ما در حكم گرفتن جايزه است. [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پس بياييد از همين لحظه تصميم بگيريم كه به خاطر عشق به كار كردن ، كار كنيم و اين نيز مانند شاد بودن نياز به يك تصميم قاطع دارد. چرا كه راز شاد زيستن انجام دادن آنچه دوست مي داريم نيست بلكه دوست داشتن آن چيزي است كه انجام مي دهيم. [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هيچ چيز در دنيا نمي تواند جاي پافشاري و پشتكار را بگيرد. ذوق و استعداد هم نمي تواند، نبوغ هم نمي تواند، تحصيلات هم نمي تواند كه جهان ر از تحصيل كردگان منزوي است. تنها پا فشاري و عزم است كه حرف آخر را مي زند.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]روزي پس از اجراي برنامه از يك نوازنده بزرگ ويلن ، خانمي به نوازنده گفت:” من حاضر بودم تمام زندگيم را بدهم تا بتوانم مثل شما ويلن بزنم “. نوازنده لبخندي زد و گفت :” من هم همين كار را كردم“. راه ديگري وجود ندارد، براي بهتر شدن هر چيز، بايد خود ما بهتر شويم. فردا بسيار شبيه امروز خواهد بود مگر آنكه تلاش را بر آن بيافزائيم .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اكثريت كساني كه شروع به يادگيري يك الت مو سيقي مي كنند، خيلي زود از ادامه آن مأيوس مي شوند. چند نفر را مي شناسيد كه بتوانند كمي پيانو يا گيتار بنوازند؟ مردم معمولاً مدتي تلاش مي كنند اما چون نتايج به كندي ظاهر مي شود مأيوس مي شوند. كساني كه تصميم به پس انداز مي گيرند مأيوس مي شوند اما تمام نكته اينجاست كه اگر ما به آنچه كه انجام مي دهيم چنگ بياندازيم در زماني بسيار كوتاه بر اكثريت مردم پيشي خواهيم گرفت.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اديسون مي گويد:” يك درصد نبوغ است، نود و نه درصد بقيه اش به تلاش و پشتكار شما بستگي دارد. من هرگز هيچ كار ارزشمندي را تصادفي انجام نداده ام و تمامي اختراعات من با كار و تلاش خستگي نا پذير بدست آمده اند“. [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ميكل آنژ يكي از بزرگترين نقاشان و مجسمه سازان تمامي اعصار گفته است:” اگر مردم مي دانستند كه مهارت من از چه تلاش هاي طاقت فرسايي بدست آمده، اين مهارت ديگر هرگز آنها را به شگفتي وا نمي داشت“.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اما مواقعي هم هست كه دست از تلاش كشيدن و پا فشاري نكردن بهترين كار است. وقتي كشتي در حال غرق شدن است ديگر وقت بيرون پريدن است و نبايد كله شقي كرد. اگر از شغل خود بيزاريد، اگر محل زندگي خود را دوست نداريد يا در جاي ديگر مو قعيت هاي بهتري براي خود مي بينيد، بهترين راه بيرون زدن است. [/FONT]​
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
قانون دانه:

قانون دانه:

قانون دانه ها!
نگاهي به درخت ســـيب بيندازيد.
شايد پانـــصد ســـيب روی درخت باشد که هر کدام حاوي دست کم ده دانه است.
خيلي دانه دارد نه؟!
ممکن است بپرسيم «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟»

اينجا طبيعت به ما چيزي ياد مي دهد :

«اکثر دانه ها هرگز رشد نمي کنند. پس اگر واقعاً مي خواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يکبار تلاش کنيد.»

از اين مطلب مي توان اين نتايج را بدست آورد:

- بايد در بيست مصاحبه شرکت کني تا يک شغل بدست بياوري.

- بايد با چهل نفر مصاحبه کني تا يک فرد مناسب استخدام کني.

- بايد با پنجاه نفر صحبت کني تا يک ماشين، خانه، جاروبرقي، بيمه و يا حتي ايده ات را بفروشي.

- بايد با صد نفر آشنا شوي تا يک رفيق شفيق پيدا کني.


وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نااميد نمي شويم و به راحتي احساس شکست نمي کنيم.

قوانين طبيعت را بايد درک کرد و از آنها درس گرفت.

در يک کلام : افراد موفق هر چه بيشتر شکست مي خورند، دانه هاي بيشتري مي کارند...
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
انسانها سخنان شما را فراموش می کنند. انسان ها عمل شما را فراموش می کنند. اما آنها هیچ گاه ........

انسانها سخنان شما را فراموش می کنند. انسان ها عمل شما را فراموش می کنند. اما آنها هیچ گاه ........

خواندن این مطلب فقط چند دقیقه وقت شما را می گیرد اما می تواند نظر شما را در باره اطرافتان تغییر دهد.
در بیمارستانی دو مرد در یک اتاق بستری بودند مرد کنار پنجره به خاطر بیماری ریوی مجبور بود هر بعد از ظهر یک ساعت در تخت بنشیند تا مایعات داخل ریه اش خارج شود . اما دومی باید طاق باز می خوابید و اجازه نشستن نداشت . آن دو ساعتها در مورد همسر، شغل ،تفریحات و غیره صحبت می کردند . بعدازظهرها مرد اول در تخت می نشست روی خود را به سمت پنجره بر میگرداند و هر انچه را که می دید برای دیگری توصیف می کرد در آن حال بیمار دوم چشمان خود را می بست و تمام جزئیات دنیای بیرون را پیش روی خود مجسم می کرد او با این کار جان تازه ای می گرفت چرا که دنیای بی روح و کسالت بار او با تکاپو و شور و نشاط فضای بیرون پنجره رنگ زندگی می گرفت.
پنجره مشرف به پارکی زیبا با دریاچه ای آبی بود که مرغابی ها وقوها در آن شناور بودند ، کودکان قایقهای بادی خود را به حرکت در می آوردند گلهای زیبا و رنگارنگ و افق پهناور از دور دست دیده می شد . در یک بعد از ظر گرم مرد کنار پنجره از رژه ای بزرک در خیابان خبر داد با اینکه مرد دوم صدایی نمی شنید تمام صحنه را آنگونه که هم اطاقیش وصف می کرد پیش رو مجسم می نمود . روزها وهفته ها به همین صورت سپری شد .یک روز صبح وقتی پرستار به اطاق آمد با پیکر بی جان مرد کنار پنجره که با آرامش به خواب ابدی فرو رفته بود روبرو شد پس از آنکه پرستاران جسد را به خارج از اطاق منتقل کردند مرد دوم درخواست کرد تخت او را به کنار پنجره منتقل کنند به محض اینکه کنار پنجره قرار گرفت با شوق فراوان به بیرون نگاه کرد اما تنها چیزی که دید دیواری بلند و سیمانی بود با تعجب به پرستار گفت جلوی این پنجره که دیواره ! چرا او منظره بیرون را اینقدر زیبا وصف می کرد ؟ پرستار گفت : او که نابینا بود او حتی نمیتوانست این دیوار سیمانی بلند را ببیند شاید فقط می خواسته تو را به زندگی امیدوار کند .
انسان ها سخنان شما را فراموش می کنند.
انسان ها عمل شما را فراموش می کنند.
ما آنها هیچ گاه فراموش نمی کنند که شما چه احساسی را برایشان به وجود آوردید.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید :[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]همان لحظه ای که تصور میکنی به آخر دنیا رسیده ای ؛ درست در نقطه آغاز هستی.[/FONT]​
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد داشتی از طرف خدا:

یاد داشتی از طرف خدا:


به: شما
تاريخ : امروز
از: رئيس
موضوع : خودت
عطف به : زندگي

من خدا هستم.
امروز من همه مشكلاتت را اداره ميكنم .
لطفا به خاطر داشته باش كه من به كمك تو نياز ندارم.
اگر در زندگي وضعيتي برايت پيش آيد كه قادر به اداره كردن آن نيستي براي رفع كردن آن تلاش نكن .
آنرا در صندوق ( چيزي براي خدا تا انجام دهد ) بگذار .
همه چيز انجام خواهد شد ولي در زمان مورد نظر من ، نه تو .
وقتي كه مطلبي را در صندوق من گذاشتي ، همواره با اضطراب دنبال (پيگيري) نكن .
در عوض روي تمام چيزهاي عالي و شگفت انگيزي كه الان درزندگي ات وجود دارد تمركز کن .
نااميد نشو ، توي دنيا مردمي هستند كه رانندگي براي آنها يك امتياز بزرگ است.
شايد يك روز بد در محل كارت داشته باشي : به مردي فكر كن كه سالهاست بيکار است و شغلي ندارد
ممكنه غصه زودگذر بودن تعطيلات آخر هفته را بخوري : به زني فكر كن كه با تنگدستي
وحشتناكي روزي دوازده ساعت ، هفت روز هفته را كار ميكند تا فقط شكم فرزندانش را سير كند
وقتي كه روابط تو رو به تيرگي و بدي ميگذارد و دچار ياس ميشوي : به انساني فكر كن كه هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشيده
وقتي ماشينت خراب ميشود و تو مجبوري براي يافتن كمك مايلها پياده بروي : به معلولي فكر كن كه دوست دارد يكبار فرصت راه رفتن داشته باشد
ممكنه احساس بيهودگي كني و فكر كني كه اصلا براي چي زندگي ميكني و بپرسي هدف من چيه ؟ شكر گذار باش . در اينجا كساني هستند كه عمرشان آنقدر كوتاه بوده كه فرصت كافي براي زندگي كردن نداشتند
وقتي متوجه موهات كه تازه خاكستري شده در آينه ميشي : به بيمار سرطاني فكر كن كه آرزو دارد كاش مويي داشت تا به آن رسيدگي كند
ممكنه تصميم بگيري لينك اين مطلب رو براي يك
دوست بفرستي : متشكرم از
شما ، ممكنه در مسير زندگي آنها تاثيري بگذاري كه خودت هرگز
نميدانستي
 

sara.mortazavi

کاربر حرفه ای
سلاممممممممممممممممممم
زندگی هد گلی است که زنبور زمان ان رو مینوشد
چیزی که میماند عسل خاطره هاست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام
پس کی جواب سوال منو میدید؟؟؟؟؟


من کلی عجله دارما
 
بالا