در حين جشن سالانه در دره كالاش پاكستان، زنان تقريبا مي توانند هر كاري كه بخواهند انجام دهند.
در صورتي كه طايفه در جريان يك طلاق در شرف وقوع باشد، اين زنان ميتوانند علاقه خود به معشوقشان را فاش كرده و به ازدواج خود بلافاصله خاتمه دهند. آنها حتي ميتوانند با معشوقشان بگريزند.
اين با آنچه در پاكستان جاري است فاصله زيادي دارد، كشوري كه قواعد محافظهكارانه اسلامي به زنان مي گويد كه چگونه رفتار كنند و از چه حقوقي بهرهمند هستند.
با اين حال در دره كالاش تا اندازهاي به خاطر مذهب و فرهنگ منحصر به فردش، گرايش هاي آزادمنشانهتري حكمفرماست.
مردم كالاش مسلمان نيستند، آنها مجموعهاي از خدايگان و الهههاي متعدد را ميپرستند و جشنوارههاي متعددي را برگزار ميكنند كه از تغيير فصول و سال زراعي الهام گرفتهاند.
مهمود، دختر ۱۷ ساله كالاشي كه مرا در گذر از هزارتوي خانههاي كوچك پازلوار رو به كوهستان همراهي ميكند، ميگويد: "در مذهب ما ميتوانيد انتخاب كنيد كه با چه كسي ازدواج كنيد، والدين، چيزي را تحميل نميكنند."
در اين جامعه بسته، سقف خانه هر كسي ايوان خانه ديگري است. راهپلههايي كوچك خانهها را به هم متصل ميكند، به گونهاي كه حس ميكنيد از يك خانه درختي به درون ابرها صعود ميكنيد.
فرار با معشوق
صاحبه، يك زن ۲۰ ساله كه دو فرزند دارد و در يكي از اين خانهها زندگي ميكند، به من ميگويد كه او در جريان يكي از همين جشنها به همراه شوهرش گريخته است.
صاحبه ميگويد كه او توانسته با مردي كه دوست داشته فرار كند.
او ميگويد: "من با شوهرم درست مثل همين حالا كه با شما صحبت ميكنم ، آشنا شدم. من او را سه سال قبل از ازدواجمان ملاقات كردم. در هنگام جشن، دختر ميتواند با هر كه دوست دارد فرار كند ...درست همانطور كه من با مردي گريختم كه اكنون شوهر من است."
او توضيح ميدهد كه بعد از فرارشان آنها به خانه والدين شوهرش رفتند تا با آنها زندگي كنند.
او ميگويد: "شما ميتوانيد تا هر وقت كه بخواهيد بمانيد، زمان مشخصي وجود ندارد اما بالاخره بعد از دو ماه ما نزد خانواده من رفتيم و بعدش ازدواج كرديم."
اين اظهار عشق نامتعارفي است اما اين اتفاق در يك مكان نامتعارف هم اتفاق ميافتد.
در بعضي كارها، همچنان تمايز جنسي وجود دارد. زنها معمولا در خانه كار ميكنند در حالي كه مردان به كار معامله و كارگري مشغولند. زنها و مردها هر دو در مزرعه كار ميكنند.
نگرش كالاشيها به تمايز جنسي همچنين بر اساس درجاتي از پاكي و خلوص است. برخي از مناسك مذهبي بايد تنها توسط مردان اجرا شود. معبد در نزديكي جايي قرار دارد كه جشنواره بهاره در آن برگزار ميشود، جايي كه ورود زنان و مسلمانان به آن ممنوع است.
زنها بايد لباسهاي خود را جداگانه بشورند و جداگانه حمام كنند و در زمان عادت ماهانه و نيز هنگام حاملگي در خانهاي جدا و در بيرون دهكده زندگي ميكنند. آنها ميتوانند براي كار به مزرعه بروند اما اجازه ندارند وارد دهكده شوند.
ياسر، يكي از مردان كلاش ميگويد: "زنها ناپاك تلقي ميشوند اما با اين وجود جامعه با احترام زيادي با آنها رفتار ميكند. تنها نبايد كارهاي معدودي را انجام دهند."
زنان جسور
ازدواج و طلاق براي زنان از مردان سادهتر است. جمرات كه ۲۲ سال دارد، شوهرش را بعد از يك سال رها كرد و اكنون با مرد ديگري در خانه پدري آن مرد زندگي ميكند. شوهر سابق او به اسلام گرويد، مجددا ازدواج كرد و اكنون در دهكده مجاور زندگي ميكند.
با اين وجود، ملاحظات اقتصادي نيز جاي خود را دارند.
او ميگويد: "شوهر دوم بايد مبلغي دو برابر همسر اول پرداخت كند زيرا درست مانند اين است كه همسر اول هم پول و هم همسرش را از دست داده است."
اگر زن دوباره ازدواج نكند شوهر سابق حق دارد پولش را از پدر عروس پس بگيرد. اگر چه جمرات رسما با يار جديدش ازدواج نكرده اما او بايد ۶۰ هزار روپيه برابر با ۷۰۰ دلار به شوهر اول پرداخت كند.
زنان كالاش كه با آنها در رومبار و بالانگورو ملاقات كردم زناني جسور و صريح بودند. آنها وقتي حرف ميزدند، در چشمان طرف مقابل نگاه ميكردند و از اين كه فكرشان را بيان كنند ابايي نداشتند.
پدرسالاري در اين دهكده كوچك كه بسيار دور از غلغله و ازدحام شهرهاي بزرگ و كوچك پاكستان است، جايي ندارد، منشي كه بيشتر اركان زندگي در ساير مناطق اين كشور را تحت تاثير قرار داده است.
در صورتي كه طايفه در جريان يك طلاق در شرف وقوع باشد، اين زنان ميتوانند علاقه خود به معشوقشان را فاش كرده و به ازدواج خود بلافاصله خاتمه دهند. آنها حتي ميتوانند با معشوقشان بگريزند.
اين با آنچه در پاكستان جاري است فاصله زيادي دارد، كشوري كه قواعد محافظهكارانه اسلامي به زنان مي گويد كه چگونه رفتار كنند و از چه حقوقي بهرهمند هستند.
با اين حال در دره كالاش تا اندازهاي به خاطر مذهب و فرهنگ منحصر به فردش، گرايش هاي آزادمنشانهتري حكمفرماست.
مردم كالاش مسلمان نيستند، آنها مجموعهاي از خدايگان و الهههاي متعدد را ميپرستند و جشنوارههاي متعددي را برگزار ميكنند كه از تغيير فصول و سال زراعي الهام گرفتهاند.
مهمود، دختر ۱۷ ساله كالاشي كه مرا در گذر از هزارتوي خانههاي كوچك پازلوار رو به كوهستان همراهي ميكند، ميگويد: "در مذهب ما ميتوانيد انتخاب كنيد كه با چه كسي ازدواج كنيد، والدين، چيزي را تحميل نميكنند."
در اين جامعه بسته، سقف خانه هر كسي ايوان خانه ديگري است. راهپلههايي كوچك خانهها را به هم متصل ميكند، به گونهاي كه حس ميكنيد از يك خانه درختي به درون ابرها صعود ميكنيد.
در دره كالاش تا اندازهاي به خاطر مذهب و فرهنگ منحصر به فردش، گرايش هاي آزادمنشانهتري حكمفرما است
از وراي پنجرههاي چوبي و نردبانهاي خانهها، منظرهاي تمامنما از تختهسنگهاي ناهموار و كوههاي سرسبز و با شكوهي كه اين دهكده دورافتاده را احاطه كرده، به چشم ميخورد.
فرار با معشوق
صاحبه، يك زن ۲۰ ساله كه دو فرزند دارد و در يكي از اين خانهها زندگي ميكند، به من ميگويد كه او در جريان يكي از همين جشنها به همراه شوهرش گريخته است.
صاحبه ميگويد كه او توانسته با مردي كه دوست داشته فرار كند.
او ميگويد: "من با شوهرم درست مثل همين حالا كه با شما صحبت ميكنم ، آشنا شدم. من او را سه سال قبل از ازدواجمان ملاقات كردم. در هنگام جشن، دختر ميتواند با هر كه دوست دارد فرار كند ...درست همانطور كه من با مردي گريختم كه اكنون شوهر من است."
او توضيح ميدهد كه بعد از فرارشان آنها به خانه والدين شوهرش رفتند تا با آنها زندگي كنند.
او ميگويد: "شما ميتوانيد تا هر وقت كه بخواهيد بمانيد، زمان مشخصي وجود ندارد اما بالاخره بعد از دو ماه ما نزد خانواده من رفتيم و بعدش ازدواج كرديم."
اين اظهار عشق نامتعارفي است اما اين اتفاق در يك مكان نامتعارف هم اتفاق ميافتد.
در بعضي كارها، همچنان تمايز جنسي وجود دارد. زنها معمولا در خانه كار ميكنند در حالي كه مردان به كار معامله و كارگري مشغولند. زنها و مردها هر دو در مزرعه كار ميكنند.
نگرش كالاشيها به تمايز جنسي همچنين بر اساس درجاتي از پاكي و خلوص است. برخي از مناسك مذهبي بايد تنها توسط مردان اجرا شود. معبد در نزديكي جايي قرار دارد كه جشنواره بهاره در آن برگزار ميشود، جايي كه ورود زنان و مسلمانان به آن ممنوع است.
زنها بايد لباسهاي خود را جداگانه بشورند و جداگانه حمام كنند و در زمان عادت ماهانه و نيز هنگام حاملگي در خانهاي جدا و در بيرون دهكده زندگي ميكنند. آنها ميتوانند براي كار به مزرعه بروند اما اجازه ندارند وارد دهكده شوند.
ياسر، يكي از مردان كلاش ميگويد: "زنها ناپاك تلقي ميشوند اما با اين وجود جامعه با احترام زيادي با آنها رفتار ميكند. تنها نبايد كارهاي معدودي را انجام دهند."
زنان جسور
ازدواج و طلاق براي زنان از مردان سادهتر است. جمرات كه ۲۲ سال دارد، شوهرش را بعد از يك سال رها كرد و اكنون با مرد ديگري در خانه پدري آن مرد زندگي ميكند. شوهر سابق او به اسلام گرويد، مجددا ازدواج كرد و اكنون در دهكده مجاور زندگي ميكند.
با اين وجود، ملاحظات اقتصادي نيز جاي خود را دارند.
او ميگويد: "شوهر دوم بايد مبلغي دو برابر همسر اول پرداخت كند زيرا درست مانند اين است كه همسر اول هم پول و هم همسرش را از دست داده است."
اگر زن دوباره ازدواج نكند شوهر سابق حق دارد پولش را از پدر عروس پس بگيرد. اگر چه جمرات رسما با يار جديدش ازدواج نكرده اما او بايد ۶۰ هزار روپيه برابر با ۷۰۰ دلار به شوهر اول پرداخت كند.
زنان كالاش كه با آنها در رومبار و بالانگورو ملاقات كردم زناني جسور و صريح بودند. آنها وقتي حرف ميزدند، در چشمان طرف مقابل نگاه ميكردند و از اين كه فكرشان را بيان كنند ابايي نداشتند.
پدرسالاري در اين دهكده كوچك كه بسيار دور از غلغله و ازدحام شهرهاي بزرگ و كوچك پاكستان است، جايي ندارد، منشي كه بيشتر اركان زندگي در ساير مناطق اين كشور را تحت تاثير قرار داده است.