

فرزین پورمحبی، در مطلب طنزی در «خبر آنلاین» نوشت:
یکی از آمارهای به ظاهر رسمی که از سوی منابع نیمه موثق به تازگی انتشار یافته است در طی یک دسته بندی مرحلهای چنین عنوان میکند:
* 90 درصد از مردان متاهل، مایلند تجربیات بهتر و یا زیباتری را نسبت به همسر خود کسب نمایند! (البته این جمله، تنها یک نقل قول، از سوی مردان فوق الذکر است و گرنه همگان میدانیم که همسر هر مردی، بطور بالقوه، بهترین و زیباترین تجربهها برای او محسوب میشود !!)
* 70 درصد از مردان متاهل برای رسیدن به این مقصود، کمر همت خود را شل نموده (ظاهراً به جز مورد فوق در سایر موارد، این کمر سفت میشود!) و تصمیم میگیرند راهکاری برای این وصال بیابند.
* 50 درصد از این مردان، متاسفانه این راهکار را مییابند، اما خوشبختانه در عمل، حرارت و گرمایی که معمولاً در کانون خانوادهها موج میزند، به یکباره وجدان آنها را نیز شعله ور میسازد . از طرفی هم، هیچ چیزی مزخرف تر از یک وجدان شعله ور، در اینگونه مواقع، نمیتواند مزاحم و مانع کار آدمیزاد و از جمله، این مردان بشود، که البته تا حدودی این مورد هم بری آنان اتفاق میافتد. اما... دقت کنید، تا حدودی!
● چراکه در یک فعل و انفعال پیچیده متابولیکی، متاسفانه 30 درصد از مردان فوق، موفق به اطفای شعلههای وجدانشان شده و بدین نحو است که آنها در این کار نه جندان خیر، بالاخره پا پیش میگذارند.
● در انتهای این ماجرا هم، 20 درصد از مردان، باری به هر جهت به سر منزل مقصود خود میرسند و به جرگه خیانت پیشگان درمی آیند و یا به اصطلاح کامیاب میشوند! (البته قبل از وقوع این اتفاق،اگر آنها، به هر دلیلی سقط میشدند، به قطع و یقین بر روی سنگ قبرشان کلمه ناکام قید نمیشد ولی در اینجا ما کلمه مناسب تری را نیافتیم!)
با نگاهی معنی دار به این آمار پرمعنی، میتوان براحتی متوجه شد که به هر حال 90 درصد از شوهران زنان معصوم جامعه، (مسئولیت این لقب را نویسنده خود به عهده میگیرد!) بطور بالقوه در آستانه خیانتی کثیف به همسرانشان هستند و واضح است که این خیانت، در صورت بالفعل شدن، میتواند تأثیرات و ضربات قابل توجهی را به روند زندگی پاک و بی آلایش خانوادهها وارد سازد. از همین رو، کارشناسان فن، به طرق مختلفی درصدد رفع و رجوع این آسیباجتماعی برآمدهاند و البته راه حل هایشان هم در حد خود، موفق بودهاست.
اما روشی که توسط حقیر در سطور زیر برای رو شدن دست مردان ارائه شده، به میزان 3 /1 درصد، نسبت به روشهای پیشین،موفقیت بیشتری را نشان داده است. همچنین غالب زنانی هم که از این روش استفاده کردهاند، همواره رضایت خود را در محافل مختلف به شکل تلویحی ابراز داشتهاند. از همین رو، برای اشاعه هر چه بیشتر این دستورالعمل و با هدف آگاهی عمومی زنان و بالاخره برای کسب آمادگیهای لازم آنها در مواجهه با یکی از خانمان سوزترین بلایا، تحقیق زیر تقدیم میگردد:
(فلسفه تطبیقی سیاست و خیانت )
حالت اول - تنوع طلبی
مردان خیانتکار، از روحیه تنوع طلبی، برخوردار هستند. آنها غالباً طرفدار زنانی میشوند که زیبایی آنها متناسب با مد روز حاکم بر جامعه بوده و بالطبع با تغییر «مد»، آنان نیز درصدد تغییر «مورد» خود، بر میآیند! حضور چنین افرادی در صحنه سیاست نیز، با توجه به اوصاف فوقالذکر، قابل بررسی خواهد بود. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که شوهرتان با توجه به شرایط روز سیاسی (یا همان مد روز) حزبش را، بدون هیچ عذاب وجدانی تغییر داده و همواره خود را طرفدار سرسخت حزب حاکم بر جامعه، نشان میدهد (همان حزب باد) همین نشانه، کافیست تا بتوان نتیجه گرفت که شوهرتان در آستانه و یا حتی اواسط یک رابطه مشکوک به خیانت بوده و یا میباشد.
حالت دوم - انحراف اذهان عمومی
یک نامزد انتخاباتی در عالم سیاست، جهت سرپوش گذاشتن بر روی نقاط ضعف فراوان خود، معمولاً سعی مینماید، خصوصیات مثبت و البته بسیار محدودش را، با حرافی و به طرز اغراق آمیزی، بزرگ و مهم نشان دهد. نتیجة چنین شگردی آن است که او میتواند توجه دیگران را براحتی از نقاط ضعف حساس و بسیار تأثیرگذارش، منحرف نموده و همگی آنها را پوچ و بیارزش جلوه دهد و این، دقیقاً همان روشی است که مردان خیانتکار، معمولاً برای انحراف اذهان همسرانشان در قبال عمل ننگین خیانت خود، بکار میگیرند.
بنابراین اگر متوجه شدهاید که رفتار و سکنات شوهرتان به گونهای شده است که سعی در متقاعد نمودن شما برای توجه و پذیرش خصائل نیکویش را دارد، بار دیگر شما میبایست کلاهتان (یا روسریتان) را بالاتر گذاشته و حواستان را شش دانگ تر نمائید. چون، ذکر محاسنی که معمولا به شکل آزاردهندهای از خود شخص بیان میشوند، معمولا نکته انحرافی ماجرایی است که انتهایش، به جاهای باریکی کشیده میشود....
به عنوان مثال، شوهران خائن ضمن آنکه در چنین اوقاتی همچون سیاستمداران، حراف میشوند، دائما نیز از سجایای خود، مانند: حس خانواده دوستی، یا از اعتقاد و اصرارشان در یادآوری و برگزاری مراسم سالگرد ازدواج و روز تولد همسرشان، به شکل غریبی، داد سخن سر میدهند . بدین ترتیب، مشاهدة حتی یکی از این موارد، آنهم در وجود یک مرد،(که کارشان فراموش کردن این قبیل چیزهاست ) بسیار مشکوک و شبهه برانگیز بوده و به خودی خود، این رفتار یک تهدید مهم برای سرنوشت زنان بینوایشان، محسوب میشود.
حالت سوم - وعدههای پوشالی
هماهنگونه که میدانیم یکی از خصوصیات قابل توجه سیاستمداران کار کشته، دادن وعده و وعیدهای فراوان و البته بیاساس به افراد جامعه است. دلیل اتخاذ چنین روشی از سوی سیاستمدران نیز چنین است:
شعارها و وعدههای خوش آبرنگ، از جمله ابزاری محسوب میگردند که میتوان با آنها، چند صباحی مردم را در باد رسیدن به آیندهای درخشان و پرشکوه، سرمست و خمور، خوابانید. همین فرصت هم، کافیست تا سیاستمداران، بدون آنکه کسی در عمل، متوجه بیشعوری و یا عدم صلاحیتشان شود، اسب خود را زین کرده و آنرا برای رسیدن به مقصودشان بتازانند و یا بقول معروف، در عرصه سیاست ترکتازی نمایند.
البته هنگامی که نئشه گی و خماری مردم هم پس از چندی پرید و آنها متوجه شدند که دنیای ساخته شده توسط سیاستمداران، پوچ و پوشالی بوده است، نباید نگران وقوع اتفاقی خاص و یا اعتراض کسی به این قضیه بود. چرا که مردم، معمولا معتقدند، سیاستمدارانی که وعدههای توخالی میدهند، باری به هر جهت از سیاستمدارانی که مانند یک گونی سیب زمینی، هیچ وعدهای نمیدهند، قابل تحملترند!
اما نکته جالب این ماجرا این جا است که پس از مدتی، به برکت وجود نیروی شگفتانگیز نسیان و فراموشی، که در کالبد همه انسانها به نحوی تعبیه شده است، تمامی وعدهها و یا تحقق و عدم تحقق آنها را، همین مردم قانع به همه چیز،به کل از یاد برده و بقول معروف، همه چیز، ختم به خیر میشود.
آیا میدانید اگر وعدههای داده شده توسط تمامی سیاستمداران جهان، تا کنون محقق میشد چه اتفاقی میافتاد؟
آیا میدانید اگر این وعده ها، بعدها، توسط مردمی که از حافظة متوسطی هم برخوردار بودند، پیگیری و مطالبه میشد، چه سرنوشتی هم اکنون نصیبشان میشد؟ ( همانگونه که میدانیم و میبینیم، خوشبختانه این مهم، عملی نشده است و به همین خاطر، در حال حاضر، جهان آرامتر از چیزی است که میتوانست باشد!)
اجازه بدهید از بحثمان منحرف نشویم .....
از سویی دیگر،همین نیروی نسیان در مواقع ضروری و درست همانند سیاست مداران، به کمک حال مردان خیانت پیشه هم میآید و آنها را از قرار گرفتن در مظان اتهام همسرشان، نجات میدهد...... میپرسید چطور؟
مردان خیانتکار نیز، همانند سیاستمداران حرفهای، معمولاً همسران خود را در میان دریا یی از وعده و وعیدهای بی اساسشان غرق میکنند و درست در هنگامی که همسران آنها،شاد و کیفور، مشغول دست و پا زدن در میان امواج نیلگون این دریا هستند، آنها نیز بر خر مراد خود سوار میشوند . از این رو، اگرطی هفتههای گذشته، تعداد وعدههای همسرتان، از قبیل: خرید ویلا در شمال کشور،خرید سرویس کامل طلا و جواهر، بردن شما به مسافرتهای خارج از کشور، آنهم به اتفاق مادرتان و چیزهایی از این دست، افزایش یافته است، شما میتوانید با کمال اطمینان، به خیانت کثیف شوهرتان بدون شک، شک کنید!
برای پیشگیری از افتادن در چنین دامهایی، توجه به دو نکته زیر، خالی از فایده نخواهد بود:
1- میزان وعدههای همسرتان و تحقق و یا عدم تحقق آنها را در طی یک مدت خاص، محاسبه کرده و آنها را در گوشه آیینه میز آرایشی تان با یک رژلب معمولی یادداشت نمائید. بررسی نتایج آماری منحنی بدست آمده، میتواند در آشکار نمودن نیات درونی همسرتان بسیار موثر باشد.
2- همگان میدانند گوش زنان، موثرترین راه نفوذ به آنان است و تصادفا، غالب وعده وعیدها نیز از طریق همین گوش شنیده میشوند، بنابراین سعی نمائید در یک برنامه زمانبندی شده، از این عادت مذموم که متاسفانه گریبانگیر اکثر زنان هست، دست برداشته وحتی الامکان برای یکبارهم که شده دنیا را با چشم و یا حداقل با دماغتان، احساس نمائید! توجه داشته باشید که چشمان بسته وگوشهای باز،بهترین فرصت را برای سیاستمداران و ایضاً مردان خیانتکار، فراهم میسازند.