روشنی زمین به نور فاطمه زهرا(س) [تولد ]

کیانا احمدی

کاربر فعال
براساس نقل مشهور در بین شیعه؛ سیده ی بانوان دو عالم در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت([2]) پا به عرصه ی وجود نهاد و آسمانیان و حق پرستان را غرق در شادی و سرور نمود. او که نطفه اش از میوه بهشتی بود، هرگاه که پدر مشتاق بوی بهشت می شد، او را می بویید.([3])

چند روزی از تولد شفیعه ی دو سرا نگذشته بود که در نیمه ی رجب سال پنجم؛ گروهی از مسلمانان با شدت یافتن آزار و اذیت و شکنجه ی قریش به رهبری پسر عمویش ـ جعفربن ابی طالب ـ رهسپار حبشه شدند تا پایگاهی در خارج از حجاز تأسیس کنند.([4])
شرکت در حماسه ی بزرگ شعب

هنوز بیش از دو بهار از زندگی صدیقه ی طاهره(س) نگذشته بود که عهدنامه ی بیدادگری قریش بسته شد. آنان که شاهد موفقیت های رسول خدا(ص) بودند و آثار حمایت های بی دریغ عمومی بزرگوار آن حضرت، جناب ابوطالب را در تحکیم و تقویت رسالت پیامبر دنبال می کردند؛ تاب و تحمل خویش را نسبت به پیروزی یاران رسول خدا(ص) در حبشه و حسن رفتار نجاشی با آن ها را دیده بودند، امیدشان در غلبه ی بر اسلام به یأس مبدل گردید؛ از این رو تصمیم گرفتند عهدنامه ای علیه بنی هاشم تنظیم کنند و آنان را در انزوای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دهند تا مجبور به دستگیری پیامبر و تسلیم در برابر قریش نمایند. حماسه ی مقاومت سترگ مؤمنان سه سال به طول انجامید. فاطمه زهرا(س) نظاره گر یکی از دشوارترین دوران زندگانی پدر و مادر خویش و نیز بنی هاشم بود. از یک سو ایثار و پای مردی مؤمنان را در راه حفظ دین نظاره می کرد و از دیگر سو می بایست در آن سرزمین فاقد امکانات اولیه ی زندگی سهیم و شریک رنج و غم یاران پدر باشد.([5]) مدت سه سال درس صبر و مقاومت در راه رسیدن به اهداف الهی را در عمل آزمود؛ همچنان که گذر از این دوره او را برای آینده آماده تر نمود.

سال اندوه فقدان مادر

بی گمان یکی از غم بارترین صحنه های زندگی هر انسانی ناظر بودن بر پرواز مرغ جان مادر است. بانوی رحمت در حالی که بیش از پنج سال نداشت، اندکی پس از تحمل رنج گران به پایان رسیدن عمر حامی بزرگ اسلام حضرت ابوطالب([6])(ع) گرفتار مصیبتی بزرگ تر گردید. عظمت این مصیبت بر پیامبر(ص) از آن جا آشکار می گردد که این سال را عام الحزن نامید.
هنگامی که چشم گریان و دست نیاز فاطمه(س) مادر را از پدر طلب می نمود؛ یاور پیامبر حضرت جبرئیل(ع) فرود آمد و عرض نمود: به فاطمه بگو خداوند متعال برای مادرت در بهشت قصری از درّ و گوهر بنا کرده است که رنج و سر و صدا در آن نیست.([7])
و چون زهرا(س) این پیغام را شنید؛ آرام شد و بر خدای متعال درود فرستاد.([8])
از این پس؛ فاطمه(س) همدم و حامی رسول خدا(ص) گردید.
نیز فقدان ابوطالب بر گستاخی قریش در آزار و اذیت پیامبر افزود.([9]) و اینک دختر خردسال رسول خدا(ص)؛ زهرای اطهر مرهم زخم های پیامبر(ص) بود.
.
.
.
پی نوشت:

[1]. لازم به ذکر است برای بیان مواردی که ذکر آن خواهد آمد از میان اختلاف اقوال یا بررسی های دقیق محققانه، به جهت اختصار صرف نظر کرده و به ذکر قول مشهور اکتفا می کنیم.
[2]. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 457.
[3]. شیخ صدوق، امالی، ص 37، ح 7 و عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1، ص 93، ح 3.
[4]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 344 و راوندی، خرائج، ج 1، ص 133و طبرسی، اعلام الوری، ص 53 .

[5] . ر.ک؛ سیره ابن هشام، ج 1، ص 375، ابن سعد، طبقات، ج 1، ص 208 و طبرسی، اعلام الوری، ص 50 ـ 49، بیهقی، دلایل النبوة، ج 2، ص 311 و 312.
[6] . ابن حجر العسقلانی، المواهب اللّدنیّة بالمنح المحمدیة، ج 1، ص 135 حضرت خدیجه با فاصله ی کمی حدود سه روز یا سی و پنج روز بعد از درگذشت ابوطالب وفات یافت.
[7] . تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 35.

[8] . ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعة، ج 2، ص 203.
[9]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 57 .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا