مقدمه:
درژرفاي اسرار قرآني مي توان از رموز و هر آنچه سبزوزرد،سياه و سفيد،سرخ و کبود دردل دارند وبا ما مي گويند نام برد.«...ولا رطب ولا يابس إلا في کتب مبين»؛(انعام59)هيچ ترو خشکي در جهان نيست مگرآنکه در کتب مبين مستور است و گنجانده شده است.
فصول سال حاوي رنگ هاي مختلف و رنگ هاي مختلف درگياهان نشانه هايي براي خردمندان است.«ألم ترأن الله ...لذکري لاولي الالبب»؛(زمر21)نمي بيني که خداوند آب باران را از آسمان فرو فرستاد و نهرها را در روي زمين جاري کرد و بعد انواع گياهان به رنگ هاي مختلف را بدين وسيله روياند وبعد از اينکه سبز و خرم شد آنرا مي بيني که زرد شده است آنگاه خداوند آنرا چوب و علف خشک مي گرداند؛همانا در آن صاحبان عقل متذکر شوند.
رنگارنگي درخوراکي ها نيز مشاهده مي شود و خوردن آنها را لذت بخش تر مي کند «...فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها...»؛ (فاطر 27) ...سپس به واسطه باران ميوه هاي رنگارنگ را خارج کرديم... با وجود اينکه آب باران يکي است اگر مقتضاي بيرون آمدن ميوه ها همين باران بود، بايد همه ميوه ها به يک رنگ باشند؛ پس همين اختلاف رنگ ها دليلي بر تدبير الهي در اين رنگ آميزي است.(موسوي همداني ،1363،ج17،ص62)
دگرگوني زبان ها و رنگ هاي مردم نيز آيتي براي دانشمندان دانسته شده است. «ومن آياته خلق السموات ...إن في ذلک لايات للعلمين»، ( روم22) و يکي از نشانه هاي قدرت الهي خلقت آسمان و زمين و گويش ها و اختلاف در رنگ پوست مردم است،...همانا در اين موارد نشانه هايي است براي دانشمندان آشکار است.
امام علي (ع) رنگارنگي پرهاي طاووس را سبب بروز احساسي همچون «تکبر» در وي مي داند. ايشان در خطبه 164نهج البلاغه مي فرمايند: «...کأنه قلع داري عنجه نوتيه ،يختال بألوانه...» گويا آن دم مانند بادبان کشتي است که کشتي بان آن را از جانبي به جانب ديگر مي گرداند و او به رنگ هايش تکبر نموده به خود مي نازد. اينگونه است که علم روانشناسي امروزه ثابت کرده است که هرکدام از رنگ ها نشانه و يا درمان هستند و در ايجاد جاذبه و دافعه توازن وتعادل بين ذرات عالم مي توانند موثر باشند و حتي گاهي همين رنگ ها راز دل خلايق را رو مي کنند؛ به گونه اي که علاقه هر شخص به رنگي خاص حکايت از شخصيت دروني و ذوق او دارد.
گفته شده است که رنگ هاي روشن خوشحال کننده و رنگ هاي تيره غم انگيز هستند و رنگ هاي سرخ و قرمز، تقويت کننده و محرک مي باشند. پزشکان قرون وسطي نور قرمز را در معالجه آبله و سرخک و مخملک و بسياري از بيماري هاي پوستي به کار مي بردند. اين رنگ اشتها آور نيز هست به همين جهت مناسب است در وسايل آشپزخانه به کار رود. روستاييان نيز به اينگونه رنگ ها بيشتر تمايل دارند. رنگ هاي سبز، آرامش دهنده و استراحت دهنده هستند و شهري ها اينگونه رنگ هاي سرد مثل آبي و سبز را مي پسندند.
رنگ زرد، بسياري از حشرات را دور مي کند و حال آنکه اکثر گل ها به جهت وجود رنگ هاي مشتق از قرمز، جاذب حشراتي مانند زنبور مي باشند. اگر اين گل ها در دامنه ي تپه اي قرمز رنگ وجود داشته باشند، زنبورها مسلماً دريافتن مسيرخود به سمت گلها دچار مشکل و اشتباه مي شوند!!!
در بيمارستان هاي رواني بيماران تند خو را تحت تاثير مداوم رنگ آبي و بيماران منزوي و بي تحرک را با رنگ زرد مداوا مي کنند؛ زيرا اين رنگ تحريک کننده ذهن و هوش نيز هست و شديداً موجب تقويت فکر انسان مي گردد.
رنگ آبي، مشترک بين آسمان و زمين و مانند رنگ سبز موجب تقويت چشم است. خداوند اين رنگ ها را براي تسکين و آرامش ناراحتي و خستگي ها آفريده است؛ از اين روست که پزشکان آنرا براي اتاق بيماران تب دار نيز تجويز مي کنند.(1)
طبق تحقيقات جامعه شناسي در نهايت رنگ ها، نه تنها افراد را تحت تاثير خود قرار مي دهند. بلکه منجر به پيشرفت و يا رکود يک جامعه مي شوند. (رنگ وتربيت ،ص19(با عدم جايگزيني صحيح رنگ در مکان خاص خود و به کارگيري نادرست آن در محيط هاي انساني ،صدمات روحي شديدي بر انسان وارد خواهد آمد .(رنگ و تربيت ،ص26) «اصلاح املاي کودک با خط قرمز توسط معلم» يا «چراغ قرمز هشداردهنده، براي رانندگان» يا «سفيد بودن پاکت شير» ،«رنگ آبي يا سبز روشن ديوارهاي کلاس درس يا کتابخانه براي مطالعه بهتر» و «استفاده از پوشش سفيد درعالم پزشکي و سبز براي بيماران» همه و همه مؤيد اين مطلب است که يک ارتباط تنگاتنگ بين نظام خلقت انسان و طبيعت وجود دارد. ولي در ماوراي اين طبيعت، «حقيقت» چيز ديگري است. حقيقتي که مولانا آن را اينگونه بيان مي کند:
ادامه دارد....................
درژرفاي اسرار قرآني مي توان از رموز و هر آنچه سبزوزرد،سياه و سفيد،سرخ و کبود دردل دارند وبا ما مي گويند نام برد.«...ولا رطب ولا يابس إلا في کتب مبين»؛(انعام59)هيچ ترو خشکي در جهان نيست مگرآنکه در کتب مبين مستور است و گنجانده شده است.
فصول سال حاوي رنگ هاي مختلف و رنگ هاي مختلف درگياهان نشانه هايي براي خردمندان است.«ألم ترأن الله ...لذکري لاولي الالبب»؛(زمر21)نمي بيني که خداوند آب باران را از آسمان فرو فرستاد و نهرها را در روي زمين جاري کرد و بعد انواع گياهان به رنگ هاي مختلف را بدين وسيله روياند وبعد از اينکه سبز و خرم شد آنرا مي بيني که زرد شده است آنگاه خداوند آنرا چوب و علف خشک مي گرداند؛همانا در آن صاحبان عقل متذکر شوند.
رنگارنگي درخوراکي ها نيز مشاهده مي شود و خوردن آنها را لذت بخش تر مي کند «...فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها...»؛ (فاطر 27) ...سپس به واسطه باران ميوه هاي رنگارنگ را خارج کرديم... با وجود اينکه آب باران يکي است اگر مقتضاي بيرون آمدن ميوه ها همين باران بود، بايد همه ميوه ها به يک رنگ باشند؛ پس همين اختلاف رنگ ها دليلي بر تدبير الهي در اين رنگ آميزي است.(موسوي همداني ،1363،ج17،ص62)
دگرگوني زبان ها و رنگ هاي مردم نيز آيتي براي دانشمندان دانسته شده است. «ومن آياته خلق السموات ...إن في ذلک لايات للعلمين»، ( روم22) و يکي از نشانه هاي قدرت الهي خلقت آسمان و زمين و گويش ها و اختلاف در رنگ پوست مردم است،...همانا در اين موارد نشانه هايي است براي دانشمندان آشکار است.
امام علي (ع) رنگارنگي پرهاي طاووس را سبب بروز احساسي همچون «تکبر» در وي مي داند. ايشان در خطبه 164نهج البلاغه مي فرمايند: «...کأنه قلع داري عنجه نوتيه ،يختال بألوانه...» گويا آن دم مانند بادبان کشتي است که کشتي بان آن را از جانبي به جانب ديگر مي گرداند و او به رنگ هايش تکبر نموده به خود مي نازد. اينگونه است که علم روانشناسي امروزه ثابت کرده است که هرکدام از رنگ ها نشانه و يا درمان هستند و در ايجاد جاذبه و دافعه توازن وتعادل بين ذرات عالم مي توانند موثر باشند و حتي گاهي همين رنگ ها راز دل خلايق را رو مي کنند؛ به گونه اي که علاقه هر شخص به رنگي خاص حکايت از شخصيت دروني و ذوق او دارد.
گفته شده است که رنگ هاي روشن خوشحال کننده و رنگ هاي تيره غم انگيز هستند و رنگ هاي سرخ و قرمز، تقويت کننده و محرک مي باشند. پزشکان قرون وسطي نور قرمز را در معالجه آبله و سرخک و مخملک و بسياري از بيماري هاي پوستي به کار مي بردند. اين رنگ اشتها آور نيز هست به همين جهت مناسب است در وسايل آشپزخانه به کار رود. روستاييان نيز به اينگونه رنگ ها بيشتر تمايل دارند. رنگ هاي سبز، آرامش دهنده و استراحت دهنده هستند و شهري ها اينگونه رنگ هاي سرد مثل آبي و سبز را مي پسندند.
رنگ زرد، بسياري از حشرات را دور مي کند و حال آنکه اکثر گل ها به جهت وجود رنگ هاي مشتق از قرمز، جاذب حشراتي مانند زنبور مي باشند. اگر اين گل ها در دامنه ي تپه اي قرمز رنگ وجود داشته باشند، زنبورها مسلماً دريافتن مسيرخود به سمت گلها دچار مشکل و اشتباه مي شوند!!!
در بيمارستان هاي رواني بيماران تند خو را تحت تاثير مداوم رنگ آبي و بيماران منزوي و بي تحرک را با رنگ زرد مداوا مي کنند؛ زيرا اين رنگ تحريک کننده ذهن و هوش نيز هست و شديداً موجب تقويت فکر انسان مي گردد.
رنگ آبي، مشترک بين آسمان و زمين و مانند رنگ سبز موجب تقويت چشم است. خداوند اين رنگ ها را براي تسکين و آرامش ناراحتي و خستگي ها آفريده است؛ از اين روست که پزشکان آنرا براي اتاق بيماران تب دار نيز تجويز مي کنند.(1)
طبق تحقيقات جامعه شناسي در نهايت رنگ ها، نه تنها افراد را تحت تاثير خود قرار مي دهند. بلکه منجر به پيشرفت و يا رکود يک جامعه مي شوند. (رنگ وتربيت ،ص19(با عدم جايگزيني صحيح رنگ در مکان خاص خود و به کارگيري نادرست آن در محيط هاي انساني ،صدمات روحي شديدي بر انسان وارد خواهد آمد .(رنگ و تربيت ،ص26) «اصلاح املاي کودک با خط قرمز توسط معلم» يا «چراغ قرمز هشداردهنده، براي رانندگان» يا «سفيد بودن پاکت شير» ،«رنگ آبي يا سبز روشن ديوارهاي کلاس درس يا کتابخانه براي مطالعه بهتر» و «استفاده از پوشش سفيد درعالم پزشکي و سبز براي بيماران» همه و همه مؤيد اين مطلب است که يک ارتباط تنگاتنگ بين نظام خلقت انسان و طبيعت وجود دارد. ولي در ماوراي اين طبيعت، «حقيقت» چيز ديگري است. حقيقتي که مولانا آن را اينگونه بيان مي کند:
ندارد رنگ آن عالم ،و ليک از تابه ديده چو نور از جام رنگ آميز ،اين سرخ و کبود آمد
ادامه دارد....................