chemblog
عضو جدید
در روانشناسى رنگها مىخوانیم که «سیاه نمایانگر مرز مطلق است»؛ لذا آن کسى که سیاه مىپوشد، مىخواهد نشان دهد که مرزى را ایجاد کرده است. اما این که این مرز براى چیست، در موقعیتهاى مختلف ممکن است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا مىپوشند، براى آنکه نشان دهند بین آنها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگى آنها را از هم جدا کرده است و یا نشان دهند که در حریم خانه و خانواده آنها حادثهاى رخ داده است که انجام برخى از کارهاى معمولى که سایر خانوادهها انجام مىدهند براى آنان میسر نیست.
اما گاهى هم سیاه مىپوشند نه براى عزا و ماتم، بلکه براى مشخص کردن مرزها و حریمهاى اجتماعى، و حجاب یک خانم مسلمان یا چادر سیاه از این دسته است.
وقتى که خانمى چادر مشکى به سر مىکند و با وقار و متانت تمام، قدم به عرصه اجتماع مىگذارد، با این نحوه پوشش مىخواهد نشان دهد که هر کسى حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصى وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است. نه جاى هرزگى، آلودگى و هوسبازى. در واقع او با حجاب مشکى و چادر سیاه بین خود و مردان نامحرم مرزى عاقلانه ایجاد مىکند، او با این سیاهى ظاهرى اما ریشهدار در درون خود، مىخواهد نگاه تیز و برنده هرزگى را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکى و نجابت او نامحرمى وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکى به منزله حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان مىدهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده احترام و ادب نگریست.
از نظر روانى نیز وقتى انسان پارچه سیاهى را مىبیند، دیگر چندان رغبتى به نگاه کردن پیدا نمىکند و خود به خود نظر را بر مىگرداند. نگاه به رنگهاى روشن، چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را چند برابر مىکند. به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسى رنگها با نگاه به رنگهاى تیره به ویژه رنگ سیاه که بىرنگى مطلق است تقریباً تمام رغبتها را از بین مىبرد. بنابراین باید به روانشناسى و جامع نگرى زن ایرانى آفرین گفت که براى حفظ حرمت، عفت و پاکدامنى خود و همچنین پاسدارى از مرزهاى زندگى فردى و اجتماعى خویش و براى سالم سازى محیط اجتماعى خود، بهترین حجاب یعنى چادر و مناسبترین رنگ یعنى مشکى را انتخاب کرده است.
زنان و دختران نجیب ایرانى براى حفظ حرمت و احترام خود و براى سالم سازى محیط اجتماعى خویش و براى دور نگه داشتن خود و جامعه از آلودگىها، وقتى که از خانه بیرون مىآیند چادر مشکى بر سر مىکنند و پس از انجام کارهاى روزمره و ضرورى خود با قلبى آرام و فکرى آزاد و سالم وقتى که به خانه بر مىگردند چادر مشکى را از سر بر مىدارند و در محدوده خانه با پوشیدن بهترین لباسها و با جذابترین رنگها، طراوت، زیبایى، گرمى و شادابى خود را براى همسر و همدم و مونس خویش به نمایش مىگذارد و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش مىبخشند و به شریک زندگى خود با کمال سرافرازى و صداقت اعلام مىدارند که امانت وجودم را در صیانت صدف محکم چادر مشکى بدون دستبرد نگاههاى آلوده به خانه برگرداندهام. علم روانشناسى مىگوید: «سیاه به معنى «نه» بوده و نقطه مقابل، «بله» یعنى سفید است.» با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه مىپوشد در واقع مىخواهد به او «نه» بگوید. و آن کس که رنگ سفید، رنگارنگ و جذاب مىپوشد راه نگاهها را به سوى خود باز مىگذارد و در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههاى هرزه و آلوده قرار مىدهد و وسیله آلودگى انحراف و جامعه را فراهم مىکند.
ماکس لوشر متخصص در روانشناسى رنگها معتقد است: «سفید به صفحه خالى مىماند که داستان را باید روى آن نوشت، ولى سیاه نقطه پایانى است که در فراسوى آن هیچ چیز وجود ندارد.» بنابراین زنى که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ مىپوشد، از ایمنى کمترى برخوردار است ولى زنى که چادر سیاه مىپوشد، حداکثر ایمنى را براى خود ایجاد کرده است و نشان مىدهد که اینجا نقطه پایان نگاههاى نامحرمان است و در فراسوى این پوشش جایى براى نفوذ نگاهها و نیتهاى ناپاک نیست.
در جاى دیگرى در بحث روانشناسى رنگها مىخوانیم که: «سیاه نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایى بوده و از تاثیرى قوى بر هر رنگى که در همان گروه (در کنار آن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تأکید و اهمیت قرار مىدهد.» از این رو کسى که چادر مشکى مىپوشد، مىخواهد با رنگ سیاه چادر دائماً جلوه و نماى خود را نفى کند و خود را از نگاههاى دیگران دور نگه دارد. رنگ مشکى چادر او نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایى است. یعنى چادر مشکى به نگاههاى نامحرم مىگوید: هیچ جایگاهى براى نگاه شما در من وجود ندارد و من کاملاً از شما روى گردانم و به دیگران مىگوید که نگاه شما به سوى من جز ضرر براى خودتان و من نتیجه دیگرى ندارد.
وقتى رنگ مشکى در کنار رنگ دیگرى قرار مىگیرد، تأثیر آن رنگ را تقویت کرده، خصلت آن رنگ را مورد تأکید و اهمیت قرار مىدهد. به عنوان مثال اگر لباس سیاهى در کنار یک پنجره رنگین آویزان باشد، هر بینندهاى که به آن سو بنگرد نگاه او به طرف پنجره جلب خواهد شد و به لباس توجهى نخواهد کرد. این امر به خاطر آن است که رنگ سیاه لباس، خاصیت خود را نفى کرده و در عوض خاصیت رنگ پنجره را تقویت نموده است. به همین علت وقتى خانمى چادر مشکى به سر مىکند و در خیابان راه مىرود، ناظرى که از دور به او و اشیاى فراوان رنگى اطراف مثل اتومبیلها، مغازهها و غیره نگاه مىکند، بىاختیار اشیا و پوشش رنگى نظر او را به خود جلب کرده و در بسیارى اوقات شخص بیننده اصلاً به آن رنگ مشکى توجهى نکرده و رد مىشود. آرى! بانوانى که مىخواهند به بهترین شکل عفت و پاکدامنى خود را حفظ کنند و تیرهاى زهرآلود نگاه غیر خودى را دفع کنند، حجاب برتر یعنى چادر را مىگزینند. بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع و به طور کلى در برابر نامحرمان، چادر مشکى است که علم روانشناسى نیز آن را تأیید مىکند.
اما گاهى هم سیاه مىپوشند نه براى عزا و ماتم، بلکه براى مشخص کردن مرزها و حریمهاى اجتماعى، و حجاب یک خانم مسلمان یا چادر سیاه از این دسته است.
وقتى که خانمى چادر مشکى به سر مىکند و با وقار و متانت تمام، قدم به عرصه اجتماع مىگذارد، با این نحوه پوشش مىخواهد نشان دهد که هر کسى حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصى وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است. نه جاى هرزگى، آلودگى و هوسبازى. در واقع او با حجاب مشکى و چادر سیاه بین خود و مردان نامحرم مرزى عاقلانه ایجاد مىکند، او با این سیاهى ظاهرى اما ریشهدار در درون خود، مىخواهد نگاه تیز و برنده هرزگى را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکى و نجابت او نامحرمى وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکى به منزله حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان مىدهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده احترام و ادب نگریست.
از نظر روانى نیز وقتى انسان پارچه سیاهى را مىبیند، دیگر چندان رغبتى به نگاه کردن پیدا نمىکند و خود به خود نظر را بر مىگرداند. نگاه به رنگهاى روشن، چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را چند برابر مىکند. به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسى رنگها با نگاه به رنگهاى تیره به ویژه رنگ سیاه که بىرنگى مطلق است تقریباً تمام رغبتها را از بین مىبرد. بنابراین باید به روانشناسى و جامع نگرى زن ایرانى آفرین گفت که براى حفظ حرمت، عفت و پاکدامنى خود و همچنین پاسدارى از مرزهاى زندگى فردى و اجتماعى خویش و براى سالم سازى محیط اجتماعى خود، بهترین حجاب یعنى چادر و مناسبترین رنگ یعنى مشکى را انتخاب کرده است.
زنان و دختران نجیب ایرانى براى حفظ حرمت و احترام خود و براى سالم سازى محیط اجتماعى خویش و براى دور نگه داشتن خود و جامعه از آلودگىها، وقتى که از خانه بیرون مىآیند چادر مشکى بر سر مىکنند و پس از انجام کارهاى روزمره و ضرورى خود با قلبى آرام و فکرى آزاد و سالم وقتى که به خانه بر مىگردند چادر مشکى را از سر بر مىدارند و در محدوده خانه با پوشیدن بهترین لباسها و با جذابترین رنگها، طراوت، زیبایى، گرمى و شادابى خود را براى همسر و همدم و مونس خویش به نمایش مىگذارد و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش مىبخشند و به شریک زندگى خود با کمال سرافرازى و صداقت اعلام مىدارند که امانت وجودم را در صیانت صدف محکم چادر مشکى بدون دستبرد نگاههاى آلوده به خانه برگرداندهام. علم روانشناسى مىگوید: «سیاه به معنى «نه» بوده و نقطه مقابل، «بله» یعنى سفید است.» با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه مىپوشد در واقع مىخواهد به او «نه» بگوید. و آن کس که رنگ سفید، رنگارنگ و جذاب مىپوشد راه نگاهها را به سوى خود باز مىگذارد و در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههاى هرزه و آلوده قرار مىدهد و وسیله آلودگى انحراف و جامعه را فراهم مىکند.
ماکس لوشر متخصص در روانشناسى رنگها معتقد است: «سفید به صفحه خالى مىماند که داستان را باید روى آن نوشت، ولى سیاه نقطه پایانى است که در فراسوى آن هیچ چیز وجود ندارد.» بنابراین زنى که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ مىپوشد، از ایمنى کمترى برخوردار است ولى زنى که چادر سیاه مىپوشد، حداکثر ایمنى را براى خود ایجاد کرده است و نشان مىدهد که اینجا نقطه پایان نگاههاى نامحرمان است و در فراسوى این پوشش جایى براى نفوذ نگاهها و نیتهاى ناپاک نیست.
در جاى دیگرى در بحث روانشناسى رنگها مىخوانیم که: «سیاه نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایى بوده و از تاثیرى قوى بر هر رنگى که در همان گروه (در کنار آن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تأکید و اهمیت قرار مىدهد.» از این رو کسى که چادر مشکى مىپوشد، مىخواهد با رنگ سیاه چادر دائماً جلوه و نماى خود را نفى کند و خود را از نگاههاى دیگران دور نگه دارد. رنگ مشکى چادر او نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایى است. یعنى چادر مشکى به نگاههاى نامحرم مىگوید: هیچ جایگاهى براى نگاه شما در من وجود ندارد و من کاملاً از شما روى گردانم و به دیگران مىگوید که نگاه شما به سوى من جز ضرر براى خودتان و من نتیجه دیگرى ندارد.
وقتى رنگ مشکى در کنار رنگ دیگرى قرار مىگیرد، تأثیر آن رنگ را تقویت کرده، خصلت آن رنگ را مورد تأکید و اهمیت قرار مىدهد. به عنوان مثال اگر لباس سیاهى در کنار یک پنجره رنگین آویزان باشد، هر بینندهاى که به آن سو بنگرد نگاه او به طرف پنجره جلب خواهد شد و به لباس توجهى نخواهد کرد. این امر به خاطر آن است که رنگ سیاه لباس، خاصیت خود را نفى کرده و در عوض خاصیت رنگ پنجره را تقویت نموده است. به همین علت وقتى خانمى چادر مشکى به سر مىکند و در خیابان راه مىرود، ناظرى که از دور به او و اشیاى فراوان رنگى اطراف مثل اتومبیلها، مغازهها و غیره نگاه مىکند، بىاختیار اشیا و پوشش رنگى نظر او را به خود جلب کرده و در بسیارى اوقات شخص بیننده اصلاً به آن رنگ مشکى توجهى نکرده و رد مىشود. آرى! بانوانى که مىخواهند به بهترین شکل عفت و پاکدامنى خود را حفظ کنند و تیرهاى زهرآلود نگاه غیر خودى را دفع کنند، حجاب برتر یعنى چادر را مىگزینند. بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع و به طور کلى در برابر نامحرمان، چادر مشکى است که علم روانشناسى نیز آن را تأیید مىکند.