رهروان راه شهدا2(شهیدیان)

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام صادق عليه‏السلام :

فضيلت اوّل وقت (نـماز) بـر آخـر وقت ، همچون فضيلت آخرت بر دنياست .




پیامبر اکرم فرمودند:"بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش."

قطب راوندی گوید: پیامبر خدا فرمود:هنگامی که خداوند از آسمان آفتی بفرستد، سه گروه از آن، در امان می مانند: حاملان قرآن، رعایت کنندگان خورشید یعنی کسانی که وقت های نماز را محافظت می کنند و کسانی که مساجد را آباد می نمایند.
 

taniyel

عضو جدید
من اوایل فقط نماز میخوندم اما چندی هست سعی تو درک نماز دارم میخوام بدونم دینم چیه از کجا اومدم به کجا میارم سعی میکنم بیشتر نمازمو درک کنم تا بخونم همین نمازم کمک کرده تا دس به حفظ قران بزنم که کماکان مشغول یادگیری فشرده اونم
خیلی خیلی کار خوب کردین که حفظ کردن قران نصیبتان شده..افرین به این دوستای خوب
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بنویسم یا تو؟

موقع نمازم که می شد، فرشته ی چپ و راست ،

عزا می گرفتند که چه کنند؛

« إیاک نعبد »

را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
من نه تنها بهتر نشدم بلکه بدتر هم شدم!!!!!!! نمیدونم چرا... یه خرده خسته ام برام دعا کنید بچه ها.


 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلامچو دانی وپرسی سوالت خطاست....مسلما نماز
مسلما حرف پدر مادر حدیث اقا رسول الله ست که فرمود اگر نمازتون بخاطر کار مادر یا پدر که تاکید رو مادر بوده قضا شده خدا اون نماز رو قضا نمیدونه و قضای اون نماز ثواب و ارزشش از نماز عادی یومیه ما بیشتره بانو البته دقیق متن حدیث خاطرم نیس اما مفهوم و موضونش همین بود که شرح دادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


در آن‌ لحظه‌ كه‌ آدمی‌ به‌ كمال‌ و شكوه‌ بی‌نهایت‌ آفریدگار جهان‌ می‌اندیشد
سراپا شیفته‌ آن‌ می‌شود
دل‌ و جانش‌به خضوع‌و خشوع‌ و فروتنی‌ می‌گراید
با آهنگ‌فطرت‌ در برابر ان‌ همه‌ كمال‌ و عظمت‌ سر تعظیم‌ فرودمی‌آورد:
«ركوع»
سر به‌ زمین‌ می‌ساید:
«سجود»
و زبان‌به‌ ستایش‌ می‌گشاید:
«حمد و تسبیح‌».

****************



امام صادق علیه‎السلام فرمود:

کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده است یا آن را نپذیرفته‎اند، با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟ پس به اندازه‎ای که او را بازداشته از او پذیرفته می‎شود.




یازهرا س................

التماس دعا :gol:


 
مسلما حرف پدر مادر حدیث اقا رسول الله ست که فرمود اگر نمازتون بخاطر کار مادر یا پدر که تاکید رو مادر بوده قضا شده خدا اون نماز رو قضا نمیدونه و قضای اون نماز ثواب و ارزشش از نماز عادی یومیه ما بیشتره بانو البته دقیق متن حدیث خاطرم نیس اما مفهوم و موضونش همین بود که شرح دادم

فرضِ غلطِ این جمله اینه که نماز به خاطر حرف و کار پدر و مادر قضا بشه!

قطعا، منظور جمله این نیست که "بر اثرِ تصادفی که باعث و بانی اش پدر/مادر بوده نماز فرزند قضا بشه"؛ چون در این صورت براثر تصادف نماز قضا شده و نه بر اثر حرف/کار پدر و مادر.
و این که اطاعت از خدا، واجب تره از اطاعتِ پدر و مادر؛ هم تو قران هست هم کلام معصوم(بقره/83: جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید.) و این شامل نماز هم می شه.

و این قبیل مسائل که "شکستن نماز مستحبی به دلیلِ این که پدر صدات می کنه" و "جایز بودنِ به تاخیر انداختنِ نماز به دلیل کار داشتنِ پدر و مادر با فرزند" مساویِ این نیست که " قضا کردن نماز به خاطر پدر و مادر"!!!

حتی مثلا در مساله ی جهاد هم_که از مهم ترین برنامه های اسلامی یه_ مادامی که وجوب عینی پیدا نکنه(ینی داوطلب به قدر کافی باشه) در خدمت پدر و مادر بودن ارجحه.
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چند کلمه حرف حساب...باخودم...

یادت میاد وقتی بعدمدتها ، رفتی سراغ تاپیکی که یک عمرازش خاطره داشتی و دیدی که چه اشکایی پای صحبتهای اونجا ریخته شد؟
باخودت نشستی و گفتی ، عجب جمعی داشتیما...چقدرصمیمی و متحد، و چقدرمعتقد و پای بند..
هرهفته حاضری میزدی و میگفتی و دلت میلرزید..یک باربه خاطر تلنگرهای جانباز چنددرصد، یک باربه خاطریک حرف حساب ازشهید اوینی،
یک بار از رشادت و دلیری اون شهیدی که جونش رو داده بود تانکنه عملیات به خاطربیماری اون لو بره...
عجب خاطره هایی ...نه؟
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ



فکرکردیم و نوشتیم و نتیجه هارو بررسی کردیم و همه اینا شد شروع دوباره این تاپیک...
یادت باشه خادم...
اگه قدم گذاشتی و حرف زدی و نوشتی ، به یاد و نام و صاحب اصلی این تاپیک ، مباداکه غروری بشینه پاش...
مبادا غرور بردارتت و ازاون وربوم بندازتت...
تو دلت ولوله باشه واسه بهترشدن درکت از خودت ، باچشای باز ببینی نقصات رو...
و با دل باز و نگاه باز و فکرباز، قضاوت کن و سعی کن که بهتربشه زندگیت، نقصت...
میگن اعتراف به گناه ، خودش گناهه...
خب اعتراف نکن...علنی نگو...بیا و واسه دلت ببین توی زندگیت ، کجاها یک قدم مثبت مرتبط با موضوع برداشتی و واست مفید بوده
پست بزن شاید مفید شد واسه یکی مث تو..نه؟
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ

پ ن: به عنوان یک کوچکترین ، بابت حضورهمه دوستان عزیزم درتاپیک خودشون ، سپاسگذارم...
پ ن 2: از حضورتون عذرخواهی میکنم برای تغییررویه و فاصله ای که برای ادامه تاپیک رخ داد
پ ن 3:امیددارم که با همراهی و کمک و انتقادهای شما دوستان عزیز، درکنارهم بتونیم تاپیک خودسازی خوبی رو بسازیم...
درپست بعدی تغییرات مربوطه رو اعلام میکنم.
اللهم عجل لولیک الفرج..
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله...

1: ر
ویه جدید کاری ما ، اینه که دیگه حاضری نمیزنیم
2:موضوع هرهفته با نظربچه ها (این هفته صداقت(دروغ نگفتن) ) انتخاب میشه،
3:حالاسوالی که پیش میاد اینه که اگه قراره حاضری نزنیم چکارکنیم..هوم؟، مسلما هرکسی درزندگیش تجربه شخصی داره، و یا ممکنه خونده باشه و یا حتی شنیده باشه،
میاد این تجربه های مرتبط با موضوع هفته رو اعلام میکنه تابقیه استفاده کنند یه جورایی همه راهکارهای شخصی و متنهایی که مرتبط با موضوعمون هست و ممکنه که به ما کمک کنه رو درطی هفته اینجا قرارمیدیم...
4:اخرهرهفته نظرسنجی برگزارمیشه که هرکسی با صداقت خودش به عملکرد هفته اش امتیازمیده ، و برای بیشترشدن اون امتیازتلاش میکنه.
5:درمورد جریمه ها و تنوع اون هم بحث و با توجه به نظربچه ها ، موردی رو انتخاب میکنیم و بچه ها با توجه به ویژگی خودشون ، اون رو برای خودشون درنظرمیگیرند.

برای هفته بعد، یعنی ازفردا، موضوع موردنظرمون، صداقته...(عدم گفتن دروغ)، یعنی بیایم و خودمون و روند زندگیمون رو بررسی کنیم، یه ذره نکته سنج شیم و ریزتر کارهامون رو بسنجیم ، ببینیم چقدراتفاق افتاده که خواسته یا ناخواسته دروغ گفتیم ، و اینکه چطور میتونیم همیشه صداقت داشته باشیم...
موضوعات مرتبط رو هم قراربدیم...


منتظرپیشنهادات و نظرهمه دوستان هستیم...
اللهم عجل لولیک الفرج...
 
آخرین ویرایش:

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
وَقَالَ صلى الله عليه وآله وسلم لَا يَسْتَقِيمُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَلَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُهُ
پيامبر اسلام صـلى الله و آله و سلم فرمود : ايمان بنده ى به درستى نمى گرايد تا قلبش درست شود ، و قلبش درست نمى شود تا زبانش درست (و راستگو) شود !

مستدرك الوسائل ج9 ص31
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرضِ غلطِ این جمله اینه که نماز به خاطر حرف و کار پدر و مادر قضا بشه!قطعا، منظور جمله این نیست که "بر اثرِ تصادفی که باعث و بانی اش پدر/مادر بوده نماز فرزند قضا بشه"؛ چون در این صورت براثر تصادف نماز قضا شده و نه بر اثر حرف/کار پدر و مادر. و این که اطاعت از خدا، واجب تره از اطاعتِ پدر و مادر؛ هم تو قران هست هم کلام معصوم(بقره/83: جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید.) و این شامل نماز هم می شه.و این قبیل مسائل که "شکستن نماز مستحبی به دلیلِ این که پدر صدات می کنه" و "جایز بودنِ به تاخیر انداختنِ نماز به دلیل کار داشتنِ پدر و مادر با فرزند" مساویِ این نیست که " قضا کردن نماز به خاطر پدر و مادر"!!!حتی مثلا در مساله ی جهاد هم_که از مهم ترین برنامه های اسلامی یه_ مادامی که وجوب عینی پیدا نکنه(ینی داوطلب به قدر کافی باشه) در خدمت پدر و مادر بودن ارجحه.
منظور اینه که ارزش پدر مادر نزد خدای چیزی نزدیکی خودشه و حرف اونا رو واجبتر از کار خود داشته مگر به خلاف او نباشه .......... به صراحت در جای جای قران گفت اول من بعد پدر مادر بعدش دوستان همسایه و.... پس پدر مادر قربش بسیار بالا بود که بعد خودش قرار داده این نسبت تو هیچ جای قران دس نخورده........
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یعنی الان بیاییم راهکار بگیم که چطور دروغ نگیم؟

یا دروغ های که گفتیم رو شرح بدیم چطور ضایع شدیم

بعدش بابت جریمه از نظر من بهتره هر جریمه برا هر نفر بره قران باز کنه فقط یه ایه بخونه با تفسیرش و کمی فکر کنه روی اون ایه ......... بهتره از کل قران رو بخونی چیزی نفهمی
 
منظور اینه که ارزش پدر مادر نزد خدای چیزی نزدیکی خودشه و حرف اونا رو واجبتر از کار خود داشته مگر به خلاف او نباشه .......... به صراحت در جای جای قران گفت اول من بعد پدر مادر بعدش دوستان همسایه و.... پس پدر مادر قربش بسیار بالا بود که بعد خودش قرار داده این نسبت تو هیچ جای قران دس نخورده........

به نظر شما، "اول من بعد پدر و مادر" یعنی اول حرف خدا، بعد پدر و مادر یا برعکس؟!!!!!!

ینظر شما، این که خدا بهت اجازه می ده حکمش رو به تاخیر بندازی به خاطر پدر و مادر، و این که خدا گفته(که نگفته) که حکم من رو انجام نده چون پدر و مادر می گن، یکی ان؟!
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
یعنی الان بیاییم راهکار بگیم که چطور دروغ نگیم؟

یا دروغ های که گفتیم رو شرح بدیم چطور ضایع شدیم

بعدش بابت جریمه از نظر من بهتره هر جریمه برا هر نفر بره قران باز کنه فقط یه ایه بخونه با تفسیرش و کمی فکر کنه روی اون ایه ......... بهتره از کل قران رو بخونی چیزی نفهمی
بسم الله
سلام.
راهکاربدیم که چطورمیشه صداقت بیشتری داشت...
و یا اینکه اگه راهی و یا متنیی رو سراغ دارید که با صداقت همسو هستش ، اینجا قراربدید تا استفاده کنیم.
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر شما، "اول من بعد پدر و مادر" یعنی اول حرف خدا، بعد پدر و مادر یا برعکس؟!!!!!!ینظر شما، این که خدا بهت اجازه می ده حکمش رو به تاخیر بندازی به خاطر پدر و مادر، و این که خدا گفته(که نگفته) که حکم من رو انجام نده چون پدر و مادر می گن، یکی ان؟!
فکر کنم منظورمو درست درک نمیکنین مهشید بانو ............ با یه مثال جواب سوالتو میدم اگر تو در بین نماز باشی خدای نکرده مادرت ناگاهن زمین خورد اسیب دید تو منتظر میشی نمازت تموم شه بعد به مادر برسی؟
بسم اللهسلام.راهکاربدیم که چطورمیشه صداقت بیشتری داشت...و یا اینکه اگه راهی و یا متنیی رو سراغ دارید که با صداقت همسو هستش ، اینجا قراربدید تا استفاده کنیم.
صداقت سخته همش صادق باشی گاهی سکوت بهترین چیزه عالمی رو میشناختم البته تعاریفشو شنیدم و دورادو میشناختم که برای تمرین بجا حرف زدن و دروغ نگفتن 12 سال ریگی به دهان گذاشت همیشه صادق بودن درست نیست و خیلی هم سخته بذار طنزش کنم طرف مادرش تصادف کرد دست و پاش قطع شد سرش اسیب دید مرد تو هم خیلی ریلکس میری میگی بهش اصلا نگران نباش مامانت یه تصادف ساده کرده که ترکیده و مرد راحت شد ...... تو این قضیه ببین چقد صادق بودم
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من بنویسم یا تو؟

موقع نمازم که می شد، فرشته ی چپ و راست ،

عزا می گرفتند که چه کنند؛

« إیاک نعبد »

را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
من نه تنها بهتر نشدم بلکه بدتر هم شدم!!!!!!! نمیدونم چرا... یه خرده خسته ام برام دعا کنید بچه ها.



سلام

شاید بتونم درک کنم

تن خسته ی من باعث شده فکرم هم خسته بشه....کارامو ناقص کرده

میگفتن: واسه رسیدن به کمال باید جسمت رو سالم نگه داری تا توانشو داشته باشی که عمرت انقدر باشه که به اون نقطه برسی

من نفهمیدمو ...... این موضوع کارامو خیلی به تاخیر انداخت و بهم ضرر رسوند

یادم رفته بود خودم هم هستم

**********************************

شاد و پر انرژی باشید

محتاجیم به دعا
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام سجاد عليه السلام:

اِتَّقُوا الكَذِبَ الصَّغيرَ مِنهُ وَالكَبيرَ، فى كُلِّ جِدٍّ وَهَزلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذِبَ فِى الصَّغيرِ اجتَرَأَ عَلَى الكَبيرِ؛

از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.
(تحف العقول، ص 278)



امام على عليه السلام:

(علامة) اَلايمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ عَلَى الكَذِبِ حَيثُ يَنفَعُكَ؛

(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
(نهج البلاغه، حكمت 458)
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

شاید بتونم درک کنم

تن خسته ی من باعث شده فکرم هم خسته بشه....کارامو ناقص کرده

میگفتن: واسه رسیدن به کمال باید جسمت رو سالم نگه داری تا توانشو داشته باشی که عمرت انقدر باشه که به اون نقطه برسی

من نفهمیدمو ...... این موضوع کارامو خیلی به تاخیر انداخت و بهم ضرر رسوند

یادم رفته بود خودم هم هستم

**********************************

شاد و پر انرژی باشید

محتاجیم به دعا
ممنون دوست عزیز:gol:
خوش به حال شماهایی که یادتون میره خودیم هست...کاش منم چنین خستگی داشتم!من خسته از خودمم...
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
إِنَّ الصّادِقَ أَوَّلُ مَن يُصَدِّقُهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَعلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ وَتُصَدِّقُهُ نَفسُهُ تَعلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ؛
راستگو را نخستين كسى كه تصديق مى كند، خداى عزوجل است كه مى داند او راستگوست و نيز نفس او تصديقش مى كند كه مى داند راستگوست.

كافى، ج2، ص104، ح6
يا عَلىُّ اصدِق وَإِن ضَرَّكَ فِى العاجِلِ فَإِنَّهُ يَنفَعُكَ فِى الآجِلِ وَلاتَكذِب وَإِن يَنفَعكَ فِى العاجِلِ فَإِنَّهُ يَضُرُّكَ فِى الآجِلِ؛
اى على راست بگو اگر چه در حال حاضر به ضرر تو باشد ولى در آينده به نفع توست و دروغ نگو اگر چه در حال حاضر به نفع تو باشد ولى در آينده به ضرر توست.


ميراث حديث شيعه، ج2، ص17، ح65
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز:gol:
خوش به حال شماهایی که یادتون میره خودیم هست...کاش منم چنین خستگی داشتم!من خسته از خودمم...

سلامت باشيد

بعضي وقتا تلنگر به آدم باعث ميشه يه چيزايي يادش بياد

با خودم ميگم:
خدا كه از مادرم كه عاشقه ماست و از شهداي آسموني ما كه مهربونتره ... پس نفسي كه الان دستمه هديه اي كه داده تا يادم باشه يادمه و منتظرم
ميگه خوب شو و خوب بيا پيشم

وقتي از يكي يه دنيا دلخورم با يه حرفش تمام دلخوريم يادم ميره و دلم براش بال بال ميزنه...... خدا كه ديگه لطفش خيـــــــــــلي بالاتره

حتما اين خستگي نقطه پايان و آغاز قشنگي داره ... به شرطي كه بلند شي و خستگي رو زمين بذاري..

ما اينجاييم كه باهم و به كمك هم بلندشيم

ماروهم دعا كن.......يا علي
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام
من مدتی بود که خیلی دروغ میگفتم...خیلی زیاد...بعدها سریک اتفاقی .. باخودم عهدبستم که دیگه دروغ نگم...
شاید درزندگی روزمره ما خیلی چیزاعادی میشه..و این عادی شدن اصطلاح خستگی روواسمون تداعی میکنه.
بیایم قراربذاریم کارهایی که مشکل دارند(هرکسی باعقل و دیدخودش نگاه کنه)رو نذاریم عادی بشن...
و همون ریشه ای حلش کنیم...
و مردونه تاتهش باشیم...
بعداون تلنگر، هیچوقت دروغ نگفتم...و نمیگم...مگرسهوی و از روی نااگاهی که بعدازمتوجه شدنش اصلاحش کردم...
قدرت اراده ما آدمها تاحدیه که ما رو تا مرز خداشدن میرسونه...
به خودمون ایمان داشته باشیم...یاعلی...
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلامت باشيد

بعضي وقتا تلنگر به آدم باعث ميشه يه چيزايي يادش بياد

با خودم ميگم:
خدا كه از مادرم كه عاشقه ماست و از شهداي آسموني ما كه مهربونتره ... پس نفسي كه الان دستمه هديه اي كه داده تا يادم باشه يادمه و منتظرم
ميگه خوب شو و خوب بيا پيشم

وقتي از يكي يه دنيا دلخورم با يه حرفش تمام دلخوريم يادم ميره و دلم براش بال بال ميزنه...... خدا كه ديگه لطفش خيـــــــــــلي بالاتره

حتما اين خستگي نقطه پايان و آغاز قشنگي داره ... به شرطي كه بلند شي و خستگي رو زمين بذاري..

ما اينجاييم كه باهم و به كمك هم بلندشيم

ماروهم دعا كن.......يا علي

ممنون:gol::gol::gol:
آره بهترین راه بلند شدنه ;)
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه نظر دارم. میگم هرکس بیاد تجربه یا مصداق عینی بحثمونو اگه داشته بگه و اگه سوالی داره بپرسه و بقیه اگه تونستن جواب بدن.
مثلاً بحثمون راجع به دروغ هست بیاییم بگیم کِی دروغ گفتیم؟ چرا؟ آیا تلاشی کردیم که دروغ نگیم؟ و...

من خودم وقتی این موضوع رو انتخاب کردید با خودم فکرمیکنم اصلاً من دروغ میگم؟ نمیدونم چرا خودم فکر میکنم دروغ نمیگم ولی فکرمیکنم یه جای کار میلنگه. می ترسم بعضی حرفام انقده واسه خودم عادی شده فکرمیکنم دروغ نیست و نمیگم، از این مورد خیلی میترسم!

حالا من یه سوال دارم ازتون من به نظر خودم دروغ نمیگم ولی خب بعضی اوقات به خاطر ادب و احترام به فرد مقابلم ویا اون چیزی که عرف میگه چیزی به زبون میارم که شاید قلباً راضی به اون نیستم. مثلاً مثل اینکه به کسی تعارف کنید بگید: بفرمایید خونه در خدمت باشیم.
درحالی که تو دلتون میگید کاش نیاد خونه(حالا به هر دلیلی). یا واضح تر بگم این تعارفات ما ایرانیا به نظرتون یه نوع دروغ نیست(یا شایدم نفاق)؟
برامن که زیاد پیش اومده...اگه این کارو هم نکنیم فکرمیکنیم بی احترامیه و واقعاً هم طرفمون ممکنه ناراحت بشه و شده که چرا یه تعارف خشک و خالیم نکرد!!!!!!!!
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من یه نظر دارم. میگم هرکس بیاد تجربه یا مصداق عینی بحثمونو اگه داشته بگه و اگه سوالی داره بپرسه و بقیه اگه تونستن جواب بدن.
مثلاً بحثمون راجع به دروغ هست بیاییم بگیم کِی دروغ گفتیم؟ چرا؟ آیا تلاشی کردیم که دروغ نگیم؟ و...

من خودم وقتی این موضوع رو انتخاب کردید با خودم فکرمیکنم اصلاً من دروغ میگم؟ نمیدونم چرا خودم فکر میکنم دروغ نمیگم ولی فکرمیکنم یه جای کار میلنگه. می ترسم بعضی حرفام انقده واسه خودم عادی شده فکرمیکنم دروغ نیست و نمیگم، از این مورد خیلی میترسم!

حالا من یه سوال دارم ازتون من به نظر خودم دروغ نمیگم ولی خب بعضی اوقات به خاطر ادب و احترام به فرد مقابلم ویا اون چیزی که عرف میگه چیزی به زبون میارم که شاید قلباً راضی به اون نیستم. مثلاً مثل اینکه به کسی تعارف کنید بگید: بفرمایید خونه در خدمت باشیم.
درحالی که تو دلتون میگید کاش نیاد خونه(حالا به هر دلیلی). یا واضح تر بگم این تعارفات ما ایرانیا به نظرتون یه نوع دروغ نیست(یا شایدم نفاق)؟
برامن که زیاد پیش اومده...اگه این کارو هم نکنیم فکرمیکنیم بی احترامیه و واقعاً هم طرفمون ممکنه ناراحت بشه و شده که چرا یه تعارف خشک و خالیم نکرد!!!!!!!!

بسم الله..
یازهرا
موافقم...
این نکته ای که گفتین باعث شد برم و این رو سرچ بزنم: "دروغ چیست":book:
چون اولین نکته ای که به ذهنم رسید این بود که :دروغ یعنی چی؟ و چه چیزهایی رو ما دروغ میدونیم...:question:
نتایج جستجوم نیازبه جمع بندی داره که بعدجمع بندی اینجا میذارم...:w10:
خیلی جالبه..یعنی واقعا این نوع تعارف میتونه جزو دسته بندی دروغ باشه؟:w20:
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من یه نظر دارم. میگم هرکس بیاد تجربه یا مصداق عینی بحثمونو اگه داشته بگه و اگه سوالی داره بپرسه و بقیه اگه تونستن جواب بدن.
مثلاً بحثمون راجع به دروغ هست بیاییم بگیم کِی دروغ گفتیم؟ چرا؟ آیا تلاشی کردیم که دروغ نگیم؟ و...

من خودم وقتی این موضوع رو انتخاب کردید با خودم فکرمیکنم اصلاً من دروغ میگم؟ نمیدونم چرا خودم فکر میکنم دروغ نمیگم ولی فکرمیکنم یه جای کار میلنگه. می ترسم بعضی حرفام انقده واسه خودم عادی شده فکرمیکنم دروغ نیست و نمیگم، از این مورد خیلی میترسم!

حالا من یه سوال دارم ازتون من به نظر خودم دروغ نمیگم ولی خب بعضی اوقات به خاطر ادب و احترام به فرد مقابلم ویا اون چیزی که عرف میگه چیزی به زبون میارم که شاید قلباً راضی به اون نیستم. مثلاً مثل اینکه به کسی تعارف کنید بگید: بفرمایید خونه در خدمت باشیم.
درحالی که تو دلتون میگید کاش نیاد خونه(حالا به هر دلیلی). یا واضح تر بگم این تعارفات ما ایرانیا به نظرتون یه نوع دروغ نیست(یا شایدم نفاق)؟
برامن که زیاد پیش اومده...اگه این کارو هم نکنیم فکرمیکنیم بی احترامیه و واقعاً هم طرفمون ممکنه ناراحت بشه و شده که چرا یه تعارف خشک و خالیم نکرد!!!!!!!!

به نظر من که دروغ نیست

خودتون میگید خشک و خالی .... طرف اگه بفهمه میدونه وقتش نیست...

اگرم بیاد که شما چه بخواید چه نخواید در خدمتشون هستید،دروغم نیست

تعارف رو کردید اگه بیاد که راسته راسته ، نیاید هم خودش رد کرده


*********************************
من زیاد اهل تعارف نیستم ، یعنی انقدر بلا سرم اومده که دیگه جرات ندارم....همینطوری بدون تعارف وقت امتحاناتم بودن چه برسه به تعارف.

دروغ هم چون میدونم حتی به شوخی هم دروغه تا اونجایی که یادمه واسه راحتی خودم نگفتم

(البته یه بار مامانم نمیخواست با فامیلمون حرف بزنه گفت : اگه زنگ زد حرف نمیزنم، منم واسه اینکه ناراحتی پیش نیاد

با خودم گفتم میگم: مامانم نیست(قبلش یه مرجع تقلیدم زنگ زدم گفت: اگه در نظرت اینطور باشه که مادرت کنارت یا تو اتاقی که هستی، نیست

دروغ نیست.) منم همین کارو کردم
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
«دروغ» مانع چشیدن طعم ایمان
من از قلب شروع کردم، بعد هم سراغ نفس آمدم، و حالا سراغ جوارح می‎رویم. در این رابطه روایتی از علی(علیه‎السلام) داریم که فرمود: «لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ»(بحارالأنوار، ج69، ص249) «کذب» یک عمل جوارحی است. بنده‎ای طعم ایمان را نمی‎چشد، مگر این که دروغ را، چه به شوخی و چه جدّی،ترک کند.
 
Similar threads

Similar threads

بالا