[FONT=times new roman, times, serif]
· چرا انقدر عصبی هستی گیتی .خیلی خب من امروز زودتر میام .ساعت یازده ملاقات مهمی دارم بعدش میام خونه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· من دارم میرم خونه طاهره خانم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· تو چیکار میکنی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· همین که شنیدی[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· گیتی حوصله ندارم ها[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· اتفاقا من از تو بدتر![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· بعد از ظهر با هم می ریم ، خوبه ؟ بهشون اطلاع بده[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· من الان حوصله م سر رفته، میخوام الان برم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خودت که می دونی تنها نمیشه بری ، پس چرا اصرار میکنی[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· اصرار نمیکنم .فقط خواستم بهت اطلاع داده باشم. ناهار اونجا هستم . ساعت چهار و نیم پنج میام.قربونت .خدانگهدار . وقطع کردم زنگ تلفن بصدا در آمد .دلم نیامد جواب ندهم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· بله[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· چت شده امروز؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· زده به سرم .میخوام مثل بچه آدمیزاد سوار ماشین بشم ، برم خونه یه دوست این ایرادی داره؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· نمی ری! یک کلام! گفتم عصر می برمت، قول می دم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· متاسفم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· اول صبحی اعصاب منو خرد نکن گیتی .هزار جور گرفتاری دارن[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· ببین منصور بخدا قسم اگه اجازه ندی برم، دیگه منو تو این خونه نمی بینی، حالا خود دانی![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· یعنی چی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· دیگه تحملم تموم شده. نه ماه فرصت کافی نیست؟ پوسیدم تو این عمارت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· پس با مرتضی وثریا برو. بعد هم خودم میام دنبالت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· میخوام خودم برم .امروز باید تکلیف من معلوم بشه. یا به من اطمینان داری یا نداری[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· عزیزم اطمینان دارم . چرا باور نمی کنی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· تا نذاری خودم برم ، باور نمی کنم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· گیتی![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· پس اجازه نمی دی؟ باشه![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خیلی خب قطع نکن ببینم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· با کدوم ماشین میخوای بری؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· با بنز میرم .قرمز تو اون محل تابلوئه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خودت که تابلوتری خان![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· من مواظب خودم هستم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· من الان میام می برمت .خوبه؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· باز که رسیدیم سر جای اول منصور[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خیلی خب برو ولی احتیاط کن .شما تلفن شون رو بده به من [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· یادداشت کن...... من تا یه ساعت دیگه اونجام زنگ بزن که مطمدن بشی[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· گیتی مواظب باش.آهسته برو[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· مواظبم ، ممنون که اجازه دادی .یه بوسه جایزه ت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· با همین کارهات سرم شیره می مالی دیگه! کی برمیگردی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· تو کی میای خونه؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· می دونی که آخر ساله وکار زیاده ، ساعت سه ونیم چهارشنبه تو که میخواستی زود بیای خونه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خب، تو که نیستی! بخاطر تو میخواستم زود بیام[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· من چهار و نیم پنج میام[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· چهار ونیم پنج نه، دقیقا کی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· ای بابا مگه سربازخونه س؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خواستی راه بیفتی تماس بگیر[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· چشم! امری باشه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· مواظب باش عزیزم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· راستی تو نمیای منصور؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· تو که میگی خودم میخوام برم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· ناهارو میگم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· باهات تماس میگیرم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· باشه سعی کن بیای[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· دیگه سفارش نکنم ها![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· بابا بالاخره یا می میرم یا می دزدنم راحت میشی دیگه![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· نمیخواد بری خودم اومدم ببرمت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· منصور![/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· ساده برو گیتی! آرایش نکن، لباس پوشیده بپوش[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· والـله ، نه میخواستم راه راه برم، نه لخت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
· خداحافظ عشق من[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]گوشی را گذاشتم و از خوشحالی دستهایم را به هم مالیدم و به طاهره خانم زنگ زدم و اطلاع دادم .سریع رفتم بالا حاضر شدم .بلوز و شلوار گلبهی رنگی پوشیدم .تل سفیدی زدم و کیف سفیدی انتخاب کردم .نیمساعت بعد آمدم پایین[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]بیرون تشریف می برین خانم جون؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]بله ثریا خانم، می رم منزل طاهره خانم .ناهار اونجا هستم[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]به آقا بگم یا نگم گیتی خانم[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]من کی تا حالا به منصور دروغ گفتم؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]جسارت نکردم، آخه می دونین که آقا حساسند[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]بهش اطلاع دادم.با هزار بدبختی و خط ونشون رضایت داد . دیوونه م کرده بخدا. انگار آسمون سوارخ شده و فقط گیتی افتاده زمین[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]ماشاءا... بر و رو دارین .جذابین، آقا هم نگران میشه .خب دوستتون داره[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]گاهی آرزو میکنم ای کاش انقدر دوستم نداشت .خب منم دوستش دارم ولی اذیتش که نمی کنم![/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]درست میشه خانم جون مردها اولش اینطوری اند[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]ایشاءا...! فعلا که امروز رضایت داده تا فردا[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]الحمدالـله .بفرمایین دیرتون نشه[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]شما هم بیاین بریم ثریا خانم. نمی خواهید به زری خانم سر بزنین؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]نه، ممنونم شما بفرمایین خوش بگذره[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]منصور شاید بیاد خونه طاهره خانم . زیاد منتظرش نباشین[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]باشه خانم[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]خدانگهدار[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]خدا به همراهتون مواظب باشید[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]خداحافظی کردم و سوییچ را داخل قفل ماشین انداختم که صدای بوق ماشین منصور را شنیدم .نگاهی به ثریا خانم انداختم و سر تکان دادم و گفتم : آخرش می ذارم می رم بخدا. ثریا خانم هم سر تکان داد . پیاده شدم .منصور کنار ماشین من پارک کرد . از شدت عصبانیت حالت انفجار به من دست داده بود. دستهایم را روی سقف ماشین و سرم را روی دستهایم گذاشتم و بحال خود افسوس خوردم که چطور آزادی ام را با عشق عوض کردم .ای که خاک بر سر من کنند .خب در قلب صاحب مرده ات رو می بستی که اینطور گرفتار نشی .حالا بکش ! با چشم غره نگاهی به منصور کردم که از ماشین پیاده شد .[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]سلام آقا خسته نباشین [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]سلام ثریا[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]چرا اینطوری نگام میکنی گیتی جان.خب اومدم دنبالت دیگه [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]مگه قرار ملاقات نداشتی؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]به گیسو سپردم اگه اومدم سرگرمشون کنه تا برگردم[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]یعنی واسه شون برقصه یا بخونه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]منصور نگاهی گله مند به من کرد. بعد گفت: مگه نمیخوای بری؟ بیا بریم دیگه[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]با شما نخیر![/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]من وقت ندارم گیتب .انقدر بحث نکن[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]عصبانی سوییچ را از ماشین در آوردم و بسمت منزل راه افتادم [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]گیتی! و دنبالم آمد. وسط پله ها بودم که گفت: مگه با تو نیستم؟ ایستادم [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]چرا امروز اینکارها رو میکنی؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]برای اینکه از دستت دیوونه شدم! خسته شدم! دیگه نمیتونم تحملت کنم!نه ماهه منو تو این خونه حبس کردی اصلا نمیخوام دوستم داشته باشی و راه افتادم .بیچاره ثریا تا دید بحثمان بالا گرفته رفت تو آشپزخانه [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]مگه به غل و زنجیرت کشیدم؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]در اتاق خواب را محکم به هم کوبیدم و بحالت مادر مرده ها لبه تخت نشستم .منصور در را باز کرد . این کارها چیه؟ خجالت نمی کشی جلو ثریا ؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]این سوال رو باید از تو پرسید [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]بده برات ارزش قائلم؟ ده نفر رو علافت کردم و کار رو رها کردم اومدم در خدمت جنا بعالی باشم؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]آره بده! برای اینکه این خدمت نیست ! شکه ! تردیده[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]من به تو شک ندارم .این ده هزار دفعه .بلند شو بریم دیر شد [/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]نمی رم. اصلا نمی رم! برو به کار مردم برس. و از سلاح بانوان استفاده کردم و زدم زیر گریه[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]منصور در را بست و آمد کنارم نشست وگفت: چرا گریه میکنی؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]برو بذار به درد خودم بمیرم .بلند شو برو![/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]خدا نکنه .ایشاءا.... درد وبلاهات بیاد به جون من[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]نمیخوام قربون صدقه م بری .ازادی مو نگیر[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]خیلی خب، بلند شو برو ولی گریه نکن. بلند شو دیگه ، پشیمون می شمها[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اشکهایم را پاک کردم وگفتم : نمی رم حوصله شو ندارم . و گوشی را برداشتم تا شماره طاهره خانم را بگیرم که تلفن را قطع کرد و گوشی را گرفت و سرجاش گذاشت وگفت: من الان حوصله تو سرجاش میارم[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]ولم کن منصور چه وقت این کارهاس؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]اتفاقا حالا وقتشه عزیز من که اینطور خوشگل شدی. بوی عطرت تا سر باغ میاد، اونوقت میگی ولت کنم؟ در حالیکه گردنم را می بویید گفت: اینه تیپ ساده ای که گفتم بزنی؟[/FONT]
- [FONT=times new roman, times, serif]شلوارم که ساده س. بلوزم هم که ساده س .بفرمایید ساده چه جوریه که ما هم بفهمیم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]در چشمهایم نگاه کرد ویکمرتبه دو تایی زدیم زیر خنده[/FONT]