خلاصه داستان:
دختری از دنیای آزادی،بدون هیچ پایبندی به اصول و احکام دینی،بی قید و بند از هرگونه قانون،در خانواده ای که شاید خدا رو از زندگیشون عملاًوعلناً حذف کردن...
پسری با دنیایی کاملا متفاوت،پایبند به تمام واجبات و احکام دین و شرع،زندگی ای که فقط و فقط با قانون و برنامه ریزی پیش می رود،در خانواده ای که شاید علناً خدا در زنگیشون زیاد حضورداشته باشه ولی عملاً همش ریا و تظاهر باشه...
داستان از آنجائی جالب می شود که همین دختر و پسر قصه ما با دنیاهای متفاوت خودشون قراره چجوری به یک ازدواج به سبک اجباری تن دهند؟؟؟؟؟!!!!!!!!!دختری از دنیای آزادی،بدون هیچ پایبندی به اصول و احکام دینی،بی قید و بند از هرگونه قانون،در خانواده ای که شاید خدا رو از زندگیشون عملاًوعلناً حذف کردن...
پسری با دنیایی کاملا متفاوت،پایبند به تمام واجبات و احکام دین و شرع،زندگی ای که فقط و فقط با قانون و برنامه ریزی پیش می رود،در خانواده ای که شاید علناً خدا در زنگیشون زیاد حضورداشته باشه ولی عملاً همش ریا و تظاهر باشه...
