رد پای احساس ...

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نبود . . .[/FONT][/h]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دیگر نمیگویم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] گشتم نبود نگرد نیست [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif].[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif].[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif].[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بگذار صادقانه بگویم : [/FONT]گشتم . اتفاقا بود . . . [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]اما مال من نبود [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]بگذار دیگری بگردد شاید مال او باشد .[/FONT]
 

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هرگز برای کسی که شما را اذیت می کند گریه نکنید[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در عوض لبخند بزنید و به او بگویید[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ممنون بخاطر اینکه به من فرصت دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم . .[/FONT]
 

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنجشک می خندید به اینکه چرا هر روز


بی هیچ پولی برایش دانه می پاشم...


من می گریستم به اینکه حتی

او هم محبت مرا از سادگی ام می پندارد
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]به دست هایی وفا دارم که حتی یه بارم حسشون نکرده بودم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]مثل بازیکن ذخیره ای من تا یادم هست پشت پرده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]مثل بازیکنی که از زمونه همیشه کارت قرمز رو می گیره[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]فرقی نمی کند[/FONT]
[FONT=&quot]قدمها[/FONT]
[FONT=&quot]سست باشد[/FONT]
[FONT=&quot]یا محکم[/FONT]
[FONT=&quot]کسی که عاشق است[/FONT]
[FONT=&quot]با پا نه[/FONT]
[FONT=&quot]با قلب می آید[/FONT]
[FONT=&quot]که پاها[/FONT]
[FONT=&quot]نه برای ماندن[/FONT]
[FONT=&quot]بلکه[/FONT]
[FONT=&quot]برای رفتن ، آفریده شده اند ![/FONT]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


اتاقم
مه گرفته از خیال تو ست
و هیچ سمتی پیدا نیست
تنها قطب نمای دلم
چشم های تو ست

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]در رابطه‌هامون می‌کنیم این است که[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]نیمه می‌شنویم ؛[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یک چهارم می‌فهمیم ،[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]هیچی فکر نمی‌کنیم[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
[FONT=&quot]و دوبرابر واکنش نشون می دهیم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]میگرن[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دلیل سردرد هایم نیستـــــ[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]از خوردن فکرهای مسموم[/FONT]
[FONT=&quot]مغزم دلپیچه گرفته است[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند ...[/FONT]
[FONT=&quot]کسانی هستند که هرگز تکرار نمی شوند ...[/FONT]
[FONT=&quot]و حرفهایی که معنیشان را خیلی دیر می فهمیم .[/FONT]
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در میان من و تو فاصله هاست

گاه می اندیشم

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری

تو توانایی بخشش داری

دستهای تو توانایی آن را دارد

که مرا زندگانی بخشد

چشمهای تو به من می بخشد شور عشق و مستی

و تو چون مصرع شعری زیبا

سطر برجسته ای از زندگی من هستی

دفتر عمر مرا با وجود تو

شکوهی دیگر

رونقی دیگر هست

می توانی تو به من زندگانی بخشی

یا بگیری از من آنچه را می بخشی

من به بی سامانی ، باد را می مانم

من به سرگردانی ، ابر را می مانم

من به آراسته گی خندیدم

منه ژولیده به آراسته گی خندیدم

سنگ طفلی اما

خواب نوشین کبوتر ها را در لانه می آشفت

قصه ی بی سر و سامانی من

باد با برگ درختان می گفت

باد با من می گفت :

" چه تهی دستی مرد ! "

ابر باور می کرد

من در آئینه رُخ خود دیدم

و به تو حق دادم

آه ... می بینم ، میبینم

تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی

من به اندازه زیبایی تو غمگینم

چه امید عبثی

من چه دارم که تو را در خور ؟!

هیچ !

من چه دارم که سزاوار تو ؟!

هیچ !

تو همه هستی من

هستی من

تو همه زندگی من هستی

تو چه داری ؟! .... همه چیز

تو چه کم داری ؟! ...هیچ !

بی تو در می یابم

چون چناران کهن

از درون تلخی واریزم را

کاهش جان من ، این شعر من است

آرزو می کردم که تو خواننده ی شعرم باشی

راستی .... شعر مرا می خوانی ؟!

باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی

نه .... دریغا ، هرگز

کاشکی شعر مرا می خواندی !!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]این روزها اگه کسی گفت:" عاشقتم[/FONT][FONT=&quot]"...[/FONT]
[FONT=&quot]بپرس: تا ساعت چند؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اینجا زمین است و رسم آدمها عجیب[/FONT][FONT=&quot]...
[/FONT]
[FONT=&quot]اینجا گم که میشوی بجای آنکه دنبالت بگردند، فراموشت می کنند[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]میخواهم فریاد بزنم از ته دل ...از اعماقــــه قلبم ....[/FONT]
[FONT=&quot]میخواهمـــــ فریاد بزنم ...با آه هایی که در وجودم شعله ور استــــ ...[/FONT]
[FONT=&quot]برای ساعاتی آروم شدن ...برای آروم زیستن[/FONT]
[FONT=&quot]گاه و ناگاه از خود بیزار میشوم ....دلیلش برای خودم هم نا معلوم استــ نامعلوم مثل یکــ مجهول[/FONT]
[FONT=&quot]مدیونــــتمـــ ای قلبـــ که ازت یکـــ تکه اشیای سنگــــی و بی روح ساختم[/FONT]
[FONT=&quot] که باعث شدم دسته هوس بازان بیفتی[/FONT]
[FONT=&quot]دست آنهایی که عشق را در وابستگیـــــ و بهـــ زبان آوردنه کلمه اش میدیدند[/FONT]
[FONT=&quot]ویک ذره عشق در وجودشون رنگی نداشتـــ[/FONT]
[FONT=&quot]اره.......[/FONT]
[FONT=&quot].سپردمتـــ به اونایی کهـــــ چنان بلایی به سرم اوردند که حالا باید با هق هق[/FONT]
[FONT=&quot]با فریاد هایی که روزها و شبها در گلویم حبسشان کرده بودم بگمـــ[/FONT]
[FONT=&quot]"دستم را بگیر روزگــــار ...انقدر زمینم زده ای که تمامه تاروپــــــودمـ ویران شده استــــ"[/FONT]
 
  • Like
واکنش ها: A.8

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من و دل ماندیم در حسرت تو....

من و دل ماندیم در حسرت تو....

و پاییز مثل هر فصل دگرباز آمد و رفت
و این رسم زمان من و توست!
هر امدنی را رفتنی در کار.
.
.
روزهای خزان همه یادگاران تواند!
روز میلاد تواند!
روز میلاد من اند!
روز میعاد من و تو .
.
.
من و دل ماندیم در حسرت تو
در حسرت یک پاییز دگر
آه...پاییز هم آمد و رفت!
دل بسوزاند و برفت..
افسوس...
پاییز هم آمد و رفت!
 
آخرین ویرایش:

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]با چشم های خیس ار اشک دنبال قبرم میگشت[/FONT][FONT=&quot]...
[/FONT]
[FONT=&quot]درحالی که فراموش کرده بود روز جدایی به من گفت: برو گورتم گم کن[/FONT][FONT=&quot]....[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]گفتي که مرا دوست نداري گله اي نيست[/FONT]
[FONT=&quot] بين من و عشق توولي فاصله اي نيست[/FONT]
[FONT=&quot] گفتم که کمي صبر کن و گوش به من کن[/FONT]
[FONT=&quot] گفتي که نه بايد بروم حوصله اي نيست [/FONT]
[FONT=&quot]پرواز عجب عادت خوبيست ولي حيف تو رفتي[/FONT]
[FONT=&quot]گفتي که کمي فکر خودم باشم و آنوقت[/FONT]
[FONT=&quot] جز عشق تودر خاطر من مشغله اي نيست[/FONT]
[FONT=&quot] رفتي تو خدا پشت و پناهت به سلامت[/FONT]
[FONT=&quot] بگذار بسوزد دل من مساله اي نيست[/FONT]
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست داشتنت

اندازه ندارد

حجم نمی خواهد

وقتی تمام کشور وجودم

سرزمین حکمرانی توست . . .




 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]دست‌هایم را در جیب‌هایم فرو می‌برم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و عکس میگیرم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]هیچکس نخواهد فهمید[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]از پشت عینکِ بزرگِ سیاهم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با چه تردیدی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دنیایِ بزرگِ سیاه مان را تماشا می‌کنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بگذار‌ هیچکس نفهمد من چه می‌‌کشم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بگذار هیچکس نفهمد ما چه می‌کشیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
ﭘﻠّﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﯼ
ﭘﻠّﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﯿﺎﯾﻢ
ﻣﺎ
ﺩﻭ ﺗﮑّﻪ ﺍﺯ ﺳﻨﮓﻓﺮﺵ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ
ﮐﻪ ﭼِﻔﺖِ ﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﻗﺪﻡ ﻣﯽﺯﻧﯿﻢ .
‏( ﺭﺿﺎ ﮐﺎﻇﻤﯽ )
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]متوجه گذر زمان در این چند قدم نشدم[/FONT][FONT=&quot] ...
[/FONT]
[FONT=&quot]از کودکی تا بزرگسالی[/FONT][FONT=&quot] ...
[/FONT]
[FONT=&quot]تا چشم بر هم زدم , وارد دنیائی شدم که نه شباهتی به دنیای من دارد[/FONT][FONT=&quot] ...
[/FONT]
[FONT=&quot]و نه اطرافیانم همان همبازیهای صاف و سادۀ خودم هستند[/FONT][FONT=&quot] .
[/FONT]
[FONT=&quot]می خواهم این چند قدم را به عقب برگردم اما حیف که نمیشود[/FONT][FONT=&quot] .
[/FONT]
[FONT=&quot]همه جای جاده زندگی نوشته اند " دور زدن ممنوع[/FONT][FONT=&quot] " ...[/FONT]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد




کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه می شود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های بی تو.

 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه احساس خوبی دارم پیش تو

قراره چشات همدم من بشه

چقد خوبه از این به بعد خونمون

میخواد با نگاه تو روشن بشه

تو آغوش تو غرق آرامشم تو رویای زیبای همیشمی

دارم راه میرم کنارت ولی برام سخته باور کنم پیشمی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا