رد پای احساس ...

[Tybe Engineer]

ماه از پنجره کوچید
بهار از درخت
گوزن از قصه
و شعری که می گفتم
دیگر ادامه نیافت...
همه چیز تمام شد
سوار قطار شدی و رفتی
حالا باید
در شهری دور باشی
در قلب من چه کار می کنی!؟
رسول یونان

 

[Tybe Engineer]

این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست!
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام..
... من از اینجا خواهم رفت!
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه!
کسی که می گریزد،
از گم شدن نمی ترسد!
رسول یونان

 

[Ahmad Engineer]

چه حرف بي ربطيست که مرد گريه نمي کند!

گاهي آنقدر بغض داري که

فقط بايد مــــــــــــــــــــــر د باشي

تا بتواني گريه کني...

 

[Ahmad Engineer]

ايمان مي آورم به دوستي و صداقت قاصدک

سال هاست که ،

صدايم را شنيد ...

نگاهم را خواند ...

محبتم را فهميد ...

غصه هايم را گريست ...

خوشي هايم را خنديد ...

و همه شان را رساند به دوردست هاي خاکستري !

اين روزها ، بيشتر از هميشه ،

قاصدک را مي خوانم !

و "تو" امروز هر چه قاصدک ديدي ،

جز پيام دلتنگي هاي من چيزي از او نخواهي شنيد !...

 

[HaQiQaT]

---

گاهی اوقات دستانم میلرزد
بغض میکنم
سایه ی سرد اشک رو تمام اندام نحیفم می افتد
از درون ریز ریز میشوم
اشک میریزم
آه میکشم
میشکنم...
دستان خودم را میگیرم تا از شدت لرزشش کاسته شود...
وبا خودم میگویم...
"اندکی صبر...
سحر نزدیک است..."

 

[saba27]

سخت ترين حس اينه كه بفهمي نه راه پس داري نه پيش..وبايد خودت را به دست تقدير بسپاري.واين چقدر تلخ است و چه اندازه سخت،كه روي دلت پا بگذاري و روياهايت و باورهايت را در قلب شكسته ات دفن كني و از احساست دم نزني..!

 

[saba27]

چشم هايم را به بيمارستان ميبرم. نمي دانم چه مرگشان شده!

هرشب در خواب جايشان راخيس مي کنند

 

[saba27]

چشم هايم را به بيمارستان ميبرم. نمي دانم چه مرگشان شده!

هرشب در خواب جايشان راخيس مي کنند

 

[venoos*m]

رفتن همیشه باب میل نیست

گاه باید رفت

انقدر دور ...

باید رفت .......که دل بیطاقتی اش را درکوبش و ویرانی لحظه ها خلاصه کند ...

انقدر دور که فاصله ها خود از شرم عشق ویران شوند ....

انقدر دور که وصال را فقط خواسته ی دل میدانند ...

گاه رفتن ....گاه رفتن از عشقیست بی مثال در وادی زمان.....

و باید رفت ان زمان که دیگر برای دلت جایی نیست ........




Click here to view the original image of 1800x1287px.

 

[شبگرد23]

خدايت بيامرزد سهراب!

دانستم راز شقايق ها را...

زندگي بايد کرد گاه با يک دل تنگ ... گاه يک دنيا ننگ !!

زندگي اجباريست...

چه علف باشم چه سنگ...

سهم من تنهائيست ...!*

 

[naghmeirani]

​

تو تنها راهی که مرا
به هزاران مقصد می برد
از آغاز اندیشۀ عشق
تا چیدن رنگین کمان از باران
وقتی که نیستی
دنیا چه اشتباه می شود
تا تو برگردی
و پروانه به گل برگردد
و من به آغوشت

​

 

[شبگرد23]

آن روز بايد دستانت را مي گرفتم...
نهكه حالا...
.عكست را قاب!!...

{محمد تقي رستمي{

 

[naghmeirani]

​

با هم بودن
تنها جای دنیا ست
که می خواهم آنجا باشم


​

 

[شبگرد23]

نـــَـه خـــورشیــــد!

نـــَه مـــاه!

روزِگــــارِ مـــَלּ

بــا گــــردِشِ نِـــگـــاهِ تــــــ❤ــــــو

مـــے چــرخــد..

 

[شبگرد23]

چه فرقی می کند
من عاشق تو باشم
یا تو عاشق من

چه فرقی می کند
رنگین کمان از کدام سمت آسمان
آغاز می شود

 

[Tybe Engineer]

مایک : تو یه روانی هستی و من عاشقتم ...
اَبی : من روانی نیستم
مایک : من الان بهت گفتم عاشقتم ولی تو فقط واژه روانیُ شنیدی،
این نشونه آدمای روانیه !
... حقیقت زشت
The Ugly Truth

 

[ESPEranza]

وقتی زنی احساس دلتنگی می کند

برایش از منطق و اصول نگو

بغلش کن و بگذار با اشک خودش را خالی کند

تو فقط سعی کن شانه ای امین و قابل اعتماد باشی

پائولو کوئلیو​

 

[naghmeirani]

​

بی تو من
به شعری می مانم
پر از غلط های املائی
که معنایش را عوض می کنند !


​

 

[saba27]

تـــا بــــوده همیــــن بــــوده


همیشــــــه دلتنــــگ اونــــی هستیــــــم کـــه نیستــــ...


و حوصلــــــه کســـــی رو نـــداریـــــم کــــه هستـــــ...


بعـــــد شکــــایتــــــ میکنیـــــم از تنهــــــاییـــــامــــون!!!

 

[saba27]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دِلتَنگــے هـآیَمـ آنقَدر زیـآد شُدِه اَنـد کـِﮧ دیگـَر دَر هیچـ وآژِه اے جـآ نـِمــے شَوَند دِلَمـ بـودَنـَتـ رآ میخوآهـَد ، بـآ هَمــِﮧ نـَخوآستـَטּ هـآیـَتـ

[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]​[/FONT]​

 

[saba27]

 

[saba27]

 

[شبگرد23]

تو عطر کدام خوشبوترین گل جهانی؟

که هر کجا که می نویسمت،

شکوفه می دهی؟

 

[ESPEranza]

 

[ESPEranza]

 

[naghmeirani]

​

چیزی تو را از من نمی کاهد

فاصله یک سعیِ باطل ست

باران که سرخی گل را نمی برد !


​

 

[shabnam111]

چیزی تا انتهای بودن من نمانده است...
حداقل زمانی بیا
که خاکسترم هنوز گرم است...

 

[mani24]

دستهایت بوی آغوش

دلت بوی عشق

چشمانت بوی مهربانی

و لبانت بوی لبخند می دهد

چقدر معطری تو

 

[mani24]

[h=2][/h]

تلخم مثل خنده بی حوصله !!


مثل قهوه بی شکر !!


مثل شکلات تلخ نگاه ِ تو که بی رحمانه وسوسه ام میکند !!​

 

[HaQiQaT]

- ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ : ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ?
+ ﺑﻠﻪ
- ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ : ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﭘﺪﺭﺕ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ..
ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮﻣﻮﻗﻊ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ ...ﺩﻟﻢ
ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ