رد پای احساس ...

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
در گذشته چیزی ندارم که به آن برگردم
در آینده هم چیزی نیست تا برایش بروم
اما اکنون برای من است و از آن من
پس آنرا به تو هدیه میکنم
...
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز

چه زود فراموش شدم آن زمان كه نگاهم از نگاهت دور شد ....

چه زود از یاد تو رفتم آنگاه كه دستانم از دستان تو رها شد....

مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود این همه انتظار و دلتنگی بیهوده بود !

با اینكه دلتنگ هستم اما چاره ای جز تحملش ندارم ،خیلی خسته ام!!!

راهی جز تنها ماندن ندارم !

چه زود قصه عشقمان به سر رسید !

چه زود آسمان زندگی ام ابری شد ،

آرزوی دلم تبدیل به رویا شد ، تنها ماندم و عشقم افسانه شد ...

چه زود رفتی و چشم به ستاره ای درخشان تر از من دوختی ،

با اینكه كم نور بودم اما داشتم به پای عشقت می سوختم ،

با اینكه برای خود كسی نبودم ،

اما آنگاه كه با تو بودم برای خودم همه كس بودم.....
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...

برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم...


حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...!


برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش...

خنده هایی که دارم فراموششان می کنم...

و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام!
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرفهایی هست
بدجور دل میشکنند
بدجور دل می سوزانند
بدجور خراب میکنند
حرفهایی از
نزدیکترین کسانت !
از عزیزترین کسانت
گاهی دلت میخواهد
نزدیک ترین ،آنقدر عزیز نبود
یا اگر بود
کمی بیشـــتر حواسش
به تاثیر ِحرفهایش بود ...
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلـــ ـــی حــرفــ ــــــ اسـتـــــ ـــــ ...

کـــ ـــه تـــ ــو هــ ــر روز در گلـ ــویتــــ ـــــ

خــــ ـــاری کشنــ ـده احســـ ـــاس کنــ ــی

بـــ ــــرای کســ ـــی کــ ــه

" بـــدانـــ ــی "

حتــ ــی یکـــ ــــ بــار در عمــ ـــرش

بــ ـه خــ ــاطـــ ــــر تـــ ـو " بغــ ـض " هـ ــم نکـــ ــرده اسـتــــ ــــ!!
 

masoud_2000

کاربر بیش فعال
و یکبار بخند

خنده ات زیباست

خنده ات آرامش تمام بیقراری هاست

بیصدا بگذر از من

مرا با تو پیوستنی نیست...

 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
شايد بتوان
ساقه اي از دوستي را
در گلدان محبت گذاشت و
بهانتظار نشست
تا ريشه بدواند و آنرا در باغچه كوچك صداقت كاشت
ميتوان , شايدبتوان !

 

E.M.F

عضو جدید
امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت

سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم

امشب دوباره تو را گم کرده ام

میان آشفته بازار افکار مبهمم

توی کوچه های بی عبور پاییزی

دستان گرمت را .. نگاه مهربانت را .. شانه های بی انتهایت را

منتظر نشسته ام...
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
و من

از نبودنت بر سر سفره
پی به آمدن بهاری دیگر می برم
چه سنگین اند بعضی ثانیه ها !

 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
میخواهی بروی؟
خب برو...
انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود
برو...
برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟
برو..
تردید نکن
نفس های آخر است نترس برو...
احساسم اگر نمیرد بی شک مابقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست برو...
یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود
پس راحت برو
مسافری در راه انتظارت را میکشد
طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد
برو...فقط برو.....
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را در آغوش مي‌گيرم

اما شبيه تراشي كه مدادش را تمام خواهد كرد ،غمگينم .....:cry:
 

ati3254

کاربر حرفه ای
همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !
… گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه چیز را بلد شده ام

خیابانها، کوچه ها...

حتی رنگهای چراغ قرمز را

اما هنوز هم گم میشوم

آدم ها را بلد نیستم...
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زیر بارون راه نرفتی
تابفهمی من چی میگم
تو ندیدی اون نگاه رو
تا بفهمی از كی میگم
چشمای اون زیر بارون
سر پناه امن من بود
سایه بون دنج پلكاش
جای خوب گم شدن بود
تنها شب مونده و بارون
همه ی سهم من این بود
تو پرنده بودی من سرو
ریشه هام توی زمین بود
اگه اون رو دیده بودی
با من این شعر رو می خوندی
رو به شب داد می كشیدی
نازنین ! چرا نموندی ؟
حالا زیر چتر بارون
بی تو خیس خیس خیسم
زیر رگبار گلایه
دارم از تو می نویسم
تنها شب مونده و بارون
همه ی سهم من این بود
تو پرنده بودی من سرو
ریشه هام توی زمین بود


[/FONT]
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
نعره ی هیچ شیری خانه ی چوبی را خراب نمیکند. من از سکوت موریانه میترسم....
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] فـکــر تـخـریـبــ مـن نـبـاش !

بــه آخَـــر کــه رسـیـــدی

دَسـتـ تـکـان بـده ،

خــودَم فـرو مـی ریــزم ... !
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]!







[/FONT]
[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا