رد اعجاز عددی قرآن!

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
اینکه مامی خواهیم صحت ادعایی راکه این روزهازیادمی شنویم ومی خوانیم راموردبررسی قراردهیم چه ربطی داردبه این که ظاهربین هستیم؟
ربط داره. شما اون وقتی رو که میزاری واسه شمردن کلمات (فرض کنیم از اینترنت استفاده نمیکنی) اگه صرف خوندن و فهمیدن یه سوره اش بکنی برات خیلی مفیدتره. فرض کن شمردی و دیدی درسته تقارن دارن یا نه هیچ تقارنی ندارن؛ که چی؟ چی تو وجودت زیاد یا کم میشه؟ به کجا میرسی؟ جای دیگه روت میشه بگی من شمردم دیدم اینطوریه؟
این ادعا رو این روزا زیاد میشنوی. از خودت پرسیدی چرا؟ چرا چیزی که خیلی وقت پیش مطرح شد و تموم شد الان باید دوباره سر زبونا بیافته؟
این بحث طبق درک من یه طرحه مثل تفرقه اندازی بین شیعه و سنی که سر مسائل جزئی اختلاف دارن و همدیگه رو قبول ندارن.
همونطور که گفتم متقارن بودن یا نبودن کلمات قرآن اصلا اهمیتی نداره. اونی که مهمه حرفیه که میخواد بهمون بگه.

اگراین موضوع ثابت شود،ماجنبه بسیارجالبی ازقرآن راکشف کرده ایم.جنبه ای که می تواندخیلی ازکسانی که اعتقادی به قرآن ندارندراموردتاثیرقراردهد.
این موضوع چیز جدیدی نیست که با اثباتش بی اعتقادا تحت تاثیر قرار بگیرن. (شما هم کشفش نکردی مال سالها پیشه) اونایی که باید بهش معتقد بشن هم باید از رو متنش و گفته هاش بهش ایمان بیارن نه تقارن کلماتش.
اونی که دنبال حقیقته میره و تو متن و تفسیرش تحقیق میکنه
اونی هم که نمیخواد قبولش کنه چشم و گوششو بسته و هرچی بهش بگی قبول نمیکنه

یعنی شمامی گوییداگرکسی چیزی خرافی وغیرواقعی واشتباه درموردمقدسات رابه خوردمردم دادومبالغه کرد،کسی نبایدبگویدکه این سخنان شمااشتباه است؟چون اگربگویدفرداهم شخصی پیدامی شوداسلام رازیرسوال می برد؟
انتقادازهرشخص ودین وعقیده ای بایدآزادباشد.همه بایدبتوانندسخنان خودشان رامطرح کنند.چه موافقین وچه مخالفین.اگرکسی ادعایی خلاف اعتقادات شمامی کندشمااگرمی توانیدودین شمابه حق است بامنطق واستدلال جوابش رابدهید.اگرهم نمی توانیدپس شایددراشتباه هستیدکه چنین عقایدی دارید! چراهمیشه فکرمی کنیم مادرراه راست هستیم ودیگران درگمراهی؟
بله. تا زمانی که شما در اون قسمت دارای اشراف کامل نیستی، به طوری که حرفای اون تو رو متزلزل نکنه هرگز نباید اقدام به جواب دادن بکنی
شما برو جلو یه وهابی بهش بگو دینت اشتباس یا حتی یه مسیحی. ببین چی بهت میگه
بله حرف شما درسته. ولی تو این مورد جزئی شما برای اثبات دلیلت چاره ای جز شمردن نداری و اخرش هم طرف حرفتو قبول نمیکنه.
در مورد موارد دیگه هم متاسفانه کسی که میاد اشکالی به دین و مذهبتون وارد میکنه هم دین خودشو کامل مطالعه کرده هم مال شمارو؛ و شما هیچ کدومو. وچون نمیتونید جوابشو بدید و حال تحقیق هم ندارید به کلی از دین خودتون زده میشید و اونم تو این توهم میمونه که تونسته ناقص یا غلط بودن دین شما رو اثبات کنه.
یه مثالش هم خود شمایی که یه دینی رو انتخاب کردی و حالا فکر میکنی ممکنه اشتباه باشه. من به طور یقین میتونم بگم شما تو یه چنین بحثی شرکت کردی و نتونستی جواب بدی
همه هم میتونن هدایت بشن، فقط به شرط اینکه اینقدر ظاهربین نباشن و به جای شمردن کلمات برن دنبال عمق مطالب. حتی من فکر میکنم مسیحی هم میتونه با تفکر و تعمق تو انجیل تحریف شده اش مسیر هدایت رو پیدا کنه

اگربنده بگویم اعجازعددی وجودنداردبادلیل حرف می زنم وحرفم رابه کرسی می نشانم
این کار چه فایده ای براتون و برای جامعه مسلمین داره؟ به جز اتلاف انرژی هیچی

این دسته بندی شما منطقی نیست وفقط تصورات شخصی شماست
دسته بندی منطقی شما چیه؟

هرکسی هم که خواست به قول شماسوء استفاده کندچون دلایلش منطقی نیست ماحرفش رانمی پذیریم.
ولی جوابی هم براش نخواهید داشت. چرا هیچ کدوم نتونستید حرفای کاپلو رو رد کنید

ماهیچ وقت نبایددست ازتحقیق وجستجوبکشیم وفکرکنیم عقایدمابه حق است ودیگران دراشتباه هستند.
همون حرفی که قبلا زدم

موضوع تاپیک اعجازعددی قرآن می باشد.خواهش می کنم درارتباط باتاپیک پست بزنیدتاخواننده ای که به قصدکسب اطلاعات درموردموضوع واردبحث می شودباانبوهی ازمطالب بی ارتباط باتاپیک مواجه نشودودرپیداکردن مطالب مرتبط باتاپیک دچارمشکل نشود.
من یادم نمیاد تو پستام حرفی از چیپس چی توز زده باشم
این شمایید که فکر میکنید هر حرفی که در مورد رد ادعای شما و رد کل بحث زده میشه "بی ربطه"ه
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرارنیست اتلاف انرژی صورت بگیرد.بااستفاده ازاینترنت وتکنولوژی بررسی صخت این ادعاکه قرآن دارای اعجازعددی می باشدیاخیرکاری آسان است وهرگزنیازd به شمردن تک تک کلمات نیست.این تاپیک تلاشی درجهت داشتن عقایدی خردورزانه می باشدوهرگزاین موضوع تضادی باتعمق وتفکردرقرآن نداردبلکه فقط تلاشی درجهت نگاه کردن اززوایه ای دیگربه قرآن می باشد.دررابطه باکاپلوهم من نمی دانستم قراراست بنده جوابش رابدهم! مگرقراراست هرکسی هرحرفی بزندمن بااوواردمباحثه بشوم؟
مانبایدازترس اینکه گمراه بشویم بحث نکنیم.اینگونه مامی شویم شبیه ماشینی که برنامه ریزی شده است تفکرات وتصوراتی مطابق میل عده ای داشته باشد.اگرمطمئن بودیم که به حقیقت رسیده ایم ودارای درک وفهمی کامل هستیم وجهان بینی بهترازماوجودنداردبله نیازی نبوداماماهرگزازاین موضوع مطمئن نیستیم.نبایدازترس گمراه شدن بحث نکنیم.مباحثه می کنیم اگرنتوانستیم جواب کسی رابدهیم،خیلی ساده درجستجوی جواب خواهیم بود.سخنان موافقین ومخالفین رامی خوانیم،یامتقاعدمی شویم یانمی شویم.هرگزنبایدتصورکنیم مابه حقیقت رسیده ایم ودست ازجستجوبکشیم.کسی نگفت اگرنتونستی جواب بدی عقایدت روعوض کن.شمابحث نمی کنی که پیروزبشی بحث می کنی که باعقایدطرف مقابل آشنابشی.بحث می کنی که به حقیقت برسی.
بیشترازاین نمی خواهم دراین موردبحث کنم.می ترسم تاپیک بیش ازپیش منحرف می شود.من الان احساس می کنم که قراراست بحث برودبه سمت تاپیک هایی باموضوع مثل اینکه آیابایدتبادل آزاداطلاعات وجودداشته باشد؟آیابایدواردمباحثه های دینی شد؟لزوم تحقیق وجستجودردین بایدبه چه ترتیب باشد.اماموضوع تاپیک این سخنان نیست.یک تاپیک بزنیددرموردهرکدام ازاینهاکه دوست داشتیدتادرخدمت باشیم.این تاپیک درمورد لزوم بحث کردن درمورداعجازعددی قرآن نیست که مابخواهیم سراین موضوع بحث کنیم که آیابایددرموردش بحث کردیاخیر.بلکه این تاپیک درمورد رداعجازعددی قرآن می باشد.اگرسخنی درراستای تاپیک داریدخواهش می کنم بفرماییددرغیراینصورت اگربازهم بخواهیدبه مسائل حاشیه ای بپردازیدازادامه گفتگوباشمامعذورهستم.
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
من مخالف موضوع بحث کردن در مورد موضوعات دینی نیستم. مخالفت من به خاطر بحث در مورد موارد بیخود و بدتر از اون موارد بیخود بی فایده ست
جمله ای که در مورد کاپلو گفتم جمع بود و مربوط به فقط شخص شما نمیشد.
میگن یه مومنی با یه بیدین بحثش میشه.هرکدوم که میرن خونشون مومن کتابای دینیشو آتیش میزنه و بی دین ایمان میاره.
نتیجه این بحثا چیزی شبیه همین ماجراست
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم/ تو خواه پند گیر خواه لجبازی کن
 

هستت

عضو جدید
[FONT=&quot]نقل قول از ک ا ع " راه بی تأثیر کردن قرآن و هر حقیقت دیگری، این نیست که تنها آن را تحریف کنیم یا حتی بسوزانیم، یکی از راه های رندانه تر – که حتی از سوزاندن اش زشت تر است[/FONT][FONT=&quot]- این است که آن را آنقدر بزرگ کنیم که دست نیافتنی نماید، آن گاه انگار اصلاً نازل نشده است و ما با این کار دوباره آن را به آسمان فرستاده ایم؛ یعنی عملی درست عکس نزول قرآن و هر چقدر که نزول آن با ارزش است، همان قدر فرستادن آن به آسمان با فتوای دست نیافتنی بودن روح و حقایق آن، نقض غرض وحی آن و از این روی ضدارزش و ضددین است! این یعنی شما از ترس این که مبادا یکبار تب کنید، خودکشی کنید! می گویند، باید کسی در ذات مطهر باشد یا به آسمان وصل باشد[/FONT][FONT=&quot]!! [/FONT][FONT=&quot]با عرض پوزش باید بگویم، یک شاهد دیگر برای این که ابتدای ترین نکات قرآنی را نفهمیده اید. می دانید که چرا خداوند برای رساندن پیامش یک فرشته نفرستاد، بلکه انسانی را برگزید؟ دقیقاً به خاطر همین که روزی پیروانش به سبب آسمانی بودن کلامش، فهم آن را به فرشتگان و عالم غیب بسپارند و از این طریق عملاً آن را کنار بگذارند! به عبارت دقیق تر، وقتی که باور کردید که قرآن حقیقتی دست نیافتنی است که تنها روح و حقیقت و حتی رازهای آن را کسی می فهمد که به آسمان و عالم غیب وصل باشد؛ یعنی با عمل خود ثابت کردید که هم نزول قرآن را باطل کردید و هم اعتقاد-اعتقاد قلبی، نه اعتقاد لفظی[/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]دارید که کلام خدا تنها بر فرشتگان و عالم غیب مکشوف می گردد، نه انسان ها و زمینی ها، به خیال خود اسم او را پیامبری از جنس انسان می نامید، اما با چنان برداشتی از نزول کلام خدا، "هویت" او را عملاً به یک فرشته بدل ساخته اید، حتی اگر اسم اش را محمد(ص) بگذارید!! اصلاًً با چنین ادعایی، مفهوم واژه [/FONT][FONT=&quot]"[/FONT][FONT=&quot]نزول" را که درباره قرآن به کار می رود، نفهمیده اید؛ نزول که آنقدر از اهمیت آن در شب قدر با آب و تاب سخن می گویید، یعنی همین آمدن معانی و حقایقی از عالم غیب و آسمان به زمین و اهمیت آن نیز در همین است؛ بعد شما در جهت عکس، آن را دوباره کادو پیچ کرده و با احترام بسیار و دربست و بلااستفاده دوباره به آسمان می فرستید و تمامی تلاش های خدا و فرشتگان و پیامبرانش را با این کار خنثی می کنید و وحشتناک تر آن که به خیال خدمت به دین خدا چنین می کنید! اگر آن طور بود دیگر پیامبر هرگز کلام خدا را برای مردم و مسلمانان نمی خواند، چون آنان که چیزی نمی فهمیدند –تازه آن موقع به غیر از معدودی بقیه حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند- و می رفت خود آن را دریافت و درک کرده و خودش حکم می داد. در حالی که شما می بینید که خداوند در قرآن مدام پیامبر را امر و نهی می کند و اصلاً رسالت اصلی محمد(ص) و هر پیامبری، بردن پیام و کلام خدا به نزد مردم –بی کم و کاست[/FONT][FONT=&quot]- است، نه درک آن توسط خودش و فتوا برحسب حجت خود[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
اصلاً قرآن بر شما نازل شده است تا آن را خوانده باشید!؟
[/FONT][FONT=&quot]هنگام اولین نزول آیات قرآن، فرشته خدا به او گفت[/FONT][FONT=&quot]:[/FONT][FONT=&quot]اقراء بسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم علم الانسان مالم یعلم[/FONT][FONT=&quot]-سوره علق، آیات 1-5.[/FONT][FONT=&quot]نخستین کلمه «بخوان» است. یعنی چه!؟ در حالی که شما به گونه ای آن را تعبیر می کنید که انگار گفت: بشنو. و این دو با هم خیلی فرق می کنند. وقتی به پیامبر اسلام می فرماید، بخوان، یعنی خوانش خود را از آن حقیقت داشته باش[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]داره یکی از بزرگترین رازهای شناخت و یادگیری را که امروزه تازه علم بدان پی برده، آن هم 1400 سال پیش- معجزه بودن قرآن همین معانی و حقایق است، نه هیچ چیز دیگر- می خواهد به ما بگوید: یعنی اگر هر کس چیزی را بشنود، به صرف شنیدن اش آن را نمی فهمد، بلکه باید خوانش خود را از آن داشته باشد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در موارد دیگری نیز که اهل کتاب برای مشروعیت بخشی به باورهایشان، کلام پیامبران و حتی کتب مقدّس موجودشان را ملاک می آوردند، می فرماید که خداوند در روز رستاخیز از آنان [/FONT][FONT=&quot](پیامبران و پیشوایان دینی) سوال خواهد کرد، تا به مردم بفهماند که حرف و کاری که نفس اش غلط است با توسل به اشخاص برحق نمی شود و همه حتی پیامبران و معصومین درخصوص آنچه گفته و کرده اند، باید پاسخگو باشند و هیچ استثنایی در کار نیست و اصلاً معنی عدالت خداوندی نیز همین است[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دینی که با تعصب و تحجر و خرافه و فرهنگ جاهلیت پر شده، ظرفیت جهانی شدن ندارد، حال بروید هر چه دلتان می خواهد تبلیغ کنید. بروید، شکر کنید که آن اسلامی که شما معرفی می کنید، چون از روح و حقیقت دین خدا تهی است و از هر نظر به جهان بینی جاهلیت تعلق دارد- اما دارد اسلام را بد نام می کند- جهانی نشده که وگرنه هم اسلام را از قلب ها می زدودید و هم بر گناهان نابخشودنی خود می افزودید[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]وقتی که به ما توصیه شده است تا حقایق قرآن را درک کنیم، مسائلی از این دست است، نه این که برویم، درباره عالم غیب از هم ببافیم و درباره تسبیح هزاران باره خداوند توسط فرشتگان سخن ها بگوییم و برای ب بسم الله کتاب ها بنویسیم[/FONT][FONT=&quot]{[/FONT][FONT=&quot]و بشماریم[/FONT][FONT=&quot]}[/FONT][FONT=&quot]... ؛نخیر، یعنی همین معانی و نکات نهفته در قرآن که درس زندگی می دهد. اگر تاکنون با وجود خواندن صدباره قرآن به این حقایق پی نبرده اید، قرآن نخوانده اید، بلکه مشتی ورد عربی از بر کرده اید و وقت تان را تلف نموده اید. اتفاقاً کسی که چندین جلد کتاب درباره بسم الله مطلب نوشته است، چون ندیده است حقیقت، ره افسانه زده ست. پرگویی و آسمان و ریسمان را به هم بافتن، خود نشان از عدم درک روح و معنای سخن است. از این روی،[/FONT][FONT=&quot] روشن اندیشان ما به جای تفسیر قرآن، روش تحلیل آن را به کار می برند[/FONT][FONT=&quot] و توصیه می کنند و برای تحلیل نیز نه تنها چسبیدن به برخی از آیات و کنار گذاشتن آیات متناقض با آن است، بلکه تحلیلی است که هر دو آیه متناقض و دلیل تناقض شان را دقیقاً بیان کرده و مستدل سازد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]«... [/FONT][FONT=&quot]جز این نیست که پیام رسانی بر تو و حسابرسی بر ماست[/FONT][FONT=&quot]».[/FONT][FONT=&quot]سوره رعد، بخشی از آیه 42[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]هنوز قرآن نخوانده اید، بلکه تنها شنیده اید[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]داستان نزول اولین آیات قرآن را برای مردم تعریف می کنند، که پیامبر در جواب جبرئیل فرمود[/FONT][FONT=&quot]: «[/FONT][FONT=&quot]خواندن بلد نیستم[/FONT][FONT=&quot]».[/FONT][FONT=&quot]خوب، معنی آن چیست؟ می گویید، چون پیامبر بی سواد بوده است[/FONT][FONT=&quot]. عجب، پس این طور که شما می گویید، انگار ماجرا تبلیغ بی سوادی ست![/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در حالی که می خواهد به ما بفهماند، انسان به شناخت حقیقی دست پیدا نمی کند، مگر آن که [/FONT][FONT=&quot]"از کنه وجود به نادانی خود اعتراف کرده باشد"[/FONT][FONT=&quot]. دارد همان حقیقتی را می گوید که سقراط هنگام دادگاهی اش به صورت رازگونه به دادستان هایش گفت. این که چرا ندای غیب به غیب گوی معبد دلفی گفته است، سقراط از همه داناتر است. چون داناترین شخص کسی است که نه با تظاهر و تعارف، بلکه از کنه و حقیقت وجود –یعنی در عمل[/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]اعتراف به نادانی اش کرده باشد. به شما می گوید که طوری قرآن نمی خوانید که حقیتی جدید از آن دریابید، بلکه آن طوری می خوانید که با باورها و انتظارات تان از قرآن یکسان باشد! قرآن هنوز برایتان نازل نشده است. چون وقتی پیامبر کلام خدا را به شما گفت، به نادانی تان اعتراف قلبی نداشتید و گرنه نمی رفتید آنچه که در ذهن خود دارید دنبال کنید و کلام خدا را واگذارید و با این عملتان، ثابت می شود که حقیقتاً به دعوت ندای وحی گفتید[/FONT][FONT=&quot]: «[/FONT][FONT=&quot]خواندن بلدم و نیازی به معرفت ات ندارم، چون معرفت من متشرع تر و اسلامی تر از توست[/FONT][FONT=&quot]»!!!!"
[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا