رباعی و دو بیتی

m2002k

عضو جدید
کاربر ممتاز
روز از پی هجـــــر تو بفرسـود دلم
شب در پی روز وصــــل نغنود دلم
بس روز که چون روز روان بود دلم
تا با تو شب شبـــی بیاسود دلم


"خاقاني"
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
افعال جهان بر دلم آسان ميكن
وافعال بدم زخلق پنهان ميكن
امروز خوشم بدار و فردا با من
آنچه از كرم تو را سزد آن ميكن

خیام
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
ساحت کون و مکان عرصه ميدان تو باد

زلف خاتون ظفر شيفته پرچم توست
ديده فتح ابد عاشق جولان تو باد​
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من کیستم آتش به دل افروخته‌ای :gol:
وز خرمن دهر دیده بر دوخته‌ای :gol:
در راه وفا چو سنگ و آتش گردم :gol:
شاید که رسم به صبحت سوخته‌ای :gol:
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به خاکستر چه آتشها که خفته است
چه ها در این لبان ناشکفته است
منم آن ساحل خاموش سنگین
که طوفان در گریبانش نهفته است

کسرایی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمانده روشنایی
گرفتارم بدام غربت و درد
نه یار و همدمی نه آشنایی
بابا طاهر
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
گو رسد به حرگاهت ناله‌هاي زنداني
از حصار گردونم شب دريچه‌اي بگشا
چند گو در اين مرتع ني زني و چوپاني
گله‌اش به پيرامن زهره‌ام چراند چشم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
بابا طاهر
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای چشم تو مست خواب و سرمست شراب
صاحبنظران تشنه و وصل تو سراب
مانند تو آدمی در آباد و خراب
باشد که در آیینه توان دید و در آب
سعدی
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اى كاش كه بخت سازگارى كردى
با جور زمانه یار یارى كردى
از دست جوانى ام چو بربود عنان
پیرى چو ركاب پایدارى كردى

حافظ
:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یک لحظه کسی که با تو دمساز آید:gol: یا با تو دمی همدم و همراز آید
از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند :gol:هرگز نرود وگر رود باز آید
هاتف
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
از ین بیغوله ها جز شب نروید
حدیث روشنی بر لب نروید
دل آئیه ها آتش گرفته
که اینجا غیر رنگ تب نروید
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوای آشنایی سرد سرد است
رُخ فریاد یاران زرد زرد است
نگاه این طبیبان سیه کار
به بیماران دل تزریق درد است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هوای آشنایی سرد سرد است




رُخ فریاد یاران زرد زرد است


نگاه این طبیبان سیه کار


به بیماران دل تزریق درد است
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا :gol:چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک :gol:نقاش ازل بهر چه آراست مرا
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش بودم شانه اي در پيچ و تاب موي تو

يا که چون خال سيه بر گوشه ابروي تو

کاش بودم همره باد صبا تا بگذرم

نرم نرمک از ميان کوچه هاي کوي تو

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ما کار و دکان و بیشه را سوخته ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
در عشق که او جان و دل و دیده ماست
جان و دل و دیده هر دو را سوخته ایم.
مولانا
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از بس که برآورد غمت آه از من
ترسم که شود به کام بدخواه از من
دردا که ز هجران تو ای جان جهان
خون شد دلم و دلت نه اگاه از من

مولانا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای روی تو آرزوی دیرینه‌ی ما :gol:جز مهر تو نیست در دل و سینه‌ی ما
از صیقل آدمی زداییم درون :gol:تا عکس رخت فتد در آیینه‌ی ما
عراقی
 
  • Like
واکنش ها: floe

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا با توام، از تو جان دهم آدم را
وز نور تو روشنی دهم عالم را
چون بی‌تو بوم، قوت آنم نبود
کز سینه به کام خود برآرم دم را
عراقی
 

h-masoumi

عضو جدید
اي كاش دلم اسير و بيمار نبود
در بند نگاه او گرفتار نبود
من عاشق و او ز عشق من بي خبر است
اي كاش دل و دلبر و دلدار نبود
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
فریاد که سوز دل بیان نتوان کرد
با کس سخن از داغ نهان نتوان کرد
اینها که من از جفای هجران دیدم
یک شمه به صد سال بیان نتوان کرد

وحشی بافقی
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قومی ز پی مذهب و دین میسوزند
قومی ز برای حور عین میسوزند
من شاهدو میدارم و باغی چو بهشت
و ایشان همه در حسرت این میسوزند

عبید زاکانی
 

h-masoumi

عضو جدید
زرد است كه لبريز حقايق شده است
تلخ است كه با درد موافق شده است
شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي
پائيز بهاريست كه عاشق شده است
 

m2002k

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردی است مرا به دل دوایم بکنید
گرد ســــر آن شــــوخ فدایم بکنید
دیـــوانه‌ام و روی به صحــــــرا دارم
زنجـــــیر بیارید و به پایم بکنیـــــد


"خاقاني"
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خورشید رخا، ز بنده تحویل مکن :gol:این وصل مرا به هجر تبدیل مکن

خواهی که جدا شوی ز من بی‌سببی؟ :gol:خود دهر جدا کند، تو تعجیل مکن
عراقی
 

h-masoumi

عضو جدید
هر آنچه دارمي در پات ريزم/ ميان عاشقان يكباره خيزم
و با فرياد و سوز و آه و ناله /بگويم دوستت دارم عزيزم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هر بوی که از مشک و قرنفل شنوی :gol:از دولت آن زلف چو سنبل شنوی

چون نغمه‌ی بلبل ز پی گل شنوی :gol:گل گفته بود هر چه ز بلبل شنوی
عراقی
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بر گیر شراب طرب انگیز و بیا
پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا
مشنو سخن خصم كه بنشین و مرو
بشنو ز من این نكته كه برخیز و بیا

حافظ
:gol:
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
هر روز دلم به زیر بارى دگرست
در دیده ء من ز هجر خارى دگرست
من جهد همى كنم قضا مى گوید
بیرون ز كفایت تو كارى دگرست

حافظ
:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا خواسته‌ام از تو ترا خواسته‌ام :gol:از عشق تو خوان عشق آراسته‌ام

خوابی دیدم و دوش فراموشم شد :gol:این میدانم که مست برخاسته‌ام
 

Similar threads

بالا