رباعی و دو بیتی

[m2002k]

گفتم عقـلم گفت که حیران منست
گفتم جانـــم گفت که قربان منست
گفتم که دلــــم گفت که آن دیـــوانه
در سلسله‌ی زلف پریشـان منست

عبيد زاكاني

 

[naghmeirani]

خبر دارى به من هجران چه ها کرد؟
دلم را ریش و جانم مبتلا کرد
ز مردم عشق تو پوشیده فایز
ولى شوق تو رازش بر ملا کرد
​

 

[naghmeirani]

 

[naghmeirani]

***
یک ذره نسیم خاک پایت بوزید
زو گشت درین جهان همه حسن پدید
هر کس که از آن حسن یکی ذره بدید
بفروخت دل و دیده و مهر تو خرید
"سنایی غزنوی"

 

[گلابتون]

اي ديده تو را به روي او خواهم داد
از گريه شوقت آبرو خواهم داد

مي خند چو آيينه كه در حجله بخت
دست تو به دست آرزو خواهم داد

 

[محـسن ز]

اگر اين درددل بر من بمونه
از اون ترسم كه جون من نمونه
اگر درد دلم با كوه گويم
كه كوه بيستون حيرون بمونه

 

[naghmeirani]

دل خسته و زار و ناتوانم ز غمت
خونابه ز دیده می‌برانم ز غمت
هر چند به لب رسیده جانم ز غمت
غمگین مانم چو باز مانم ز غمت
***
سنایی غزنوی

 

[Z.I_engineer]

اینم واسه رسیدن بهار
بر چهره گل، نسيم نوروز خوش است
در طرف چمن ، روي دل افروز خوش است
از دي كه گذشت هر چه گوئي خوش نيست
خوش باش و ز دي مگو كه امروز خوش است
حکیم عمر خیام نیشابوری

 

[afsaneh_k]

گفتم که دلم هست به پیش تو گرو
دل باز ده آغــــــاز مکـــن قصــه نو
افکــــنده هزار دل زهــر حلقه زلف
گفتا دل خـــود بجوی ، بــردار و برو

 

[محـسن ز]

دلي ديرم خريدار محبت
كزو گرم است بازار محبت
لباسي بافتم بر قامت دل
زپود محنت و تار محبت

 

[m2002k]

آن دل که تو دیـده‌ای فکارست هنوز
وز عشــق تو با ناله‌ی زارست هنوز
وان آتـJــش دل بر سر کارست هنوز
وان آب دو دیـــــــده برقرارست هنوز

"رباعيات انوري"

 

[afsaneh_k]

مي نوش كه عمر جاوداني اين است

خود حاصلت از دور جواني اين است

هنگام گل و باده و ياران سرمست

خوش باش دمي كه زندگاني اين است

 

[naghmeirani]

رخت شمع و دلم پروانه کردی
ز خونِ نا حقم پروا ،نکردی
بدیدی دانه اندر دامِ زلفش
چرا ای مرغِ دل پر،وا نکردی؟
"فائز دشتستانی"

 

[m2002k]

هست ایام عیـــــــد و فصل بهـار
جشــن جمشید و گردش گلــزار
ای نــــــگار بدیع وقت صبــــــــوح
زود برخــــــــیز و راح روح بیــــــار

"دوبيتي منوچهري"

 

[hitech]

ناکرده گناه در جهان کیست؟ بگو
آن کس که گنه نکرده چون زیست؟ بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو

 

[m2002k]

دولت همه ســـاله بی‌جلال تو مباد
همت همه سـاله بی‌جمال تو مباد
هر بنده که هست بی‌کمال تو مباد
خورشید جهان تویـی، زوال تو مباد

"رباعيات منوچهري"

 

[hitech]

گویند بهشت و حورعین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
چون عاقبت کار چنین خواهد بود

 

[m2002k]

بی زحمت تو با تو وصـــالی است مرا
فارغ ز تو با تو حسب حالی است مرا
در پیـــش خیال تو خیال اســـــت تنم
پیـــــــوند خیال با خیـــــالی است مرا

"رباعيات خاقاني"

 

[hitech]

یادم آید که نگارم ز وفا
با من زار حکایتها داشت
گفته بود از همه کس و ز همه چیز
بگذرم/ لیک دل از من برداشت

خراسانی

 

[naghmeirani]

جام شبمــان تهي ز مهتــاب مباد
با ديــده ما وسوسه خــواب مباد
روديم و به لب سرود دريــــا داريم
در مــا نفــس هرزه مــرداب مباد​

 

[محـسن ز]

باز آي كه از جان اثري نيست مرا
مدهوشم و از خود خبري نيست مرا
خواهم كه بجانب تو پرواز كنم
اما چه كنم بال و پري نيست مرا
هلالي

 

[naghmeirani]

ای چشم من از دیدن رویت روشن
از دیدن رویت شده خرم دل من
رویت شده گل، خرم و خندان گشته
روشن مه من گشته ز رویت دل من

 

[محـسن ز]

دور ازتو شبي از اثر زاري ها
ديدم زتو در خواب بسي ياريها
ز آن شب دگرم خواب نه سبحان الله
يك خواب وز پي اين همه بيداريها
آذر

 

[hitech]

لشگر گه عشق عارض خرم توست
زنجیر بلا زلف خم اندر توست
آسایش صد هزار جان یکدم تست
ای شادی ان دل که در آن دل غم توست

 

[m2002k]

هان! راز دل خســـته‌ی ما فاش مکن
با یار عزیز خــــــویش پرخاش مــــکن
آن دل که به هر دو کون سـر در ناورد
اکنون که اسیر توست رسواش مکن

"رباعيات عراقي"

 

[naghmeirani]

"سبز"
خوشا هر باغ را بارانی از سبز
خوشا هر دشت را بارانی از سبز
برایِ هر دریچه سهمی از نور
لبِ هر پنجره گلدانی از سبز
"زنده یاد قیصر امین پور"
​

 

[محـسن ز]

بر كوزه گري پرير كردم گذري
از خاك همي نمود هردم هنري
من ديدم اگر نديد هر بي بصري
خاك پدران در كف هر كوزه گري
خيام

 

[hitech]

بر كوزه گري پرير كردم گذري
از خاك همي نمود هردم هنري
من ديدم اگر نديد هر بي بصري
خاك پدران در كف هر كوزه گري
خيام

شعر قشنگی بود !

 

[magsod]

گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به ان مشو که می می نخوری
صد لقمه خوری که می غلام ا ست ان را

 

[m2002k]

بروی ماهت ای ماه ده و چـــــــــار
به ســـــرو قدت ای زیبنده رخسار
که جز عشقت خیالی در دلم نی
بدیاری نـــــــــدارم مو ســــر و کار

"دوبيتي‌ بابا طاهر"