راه طی شده !
برخورد با مردم و بستن راه خدا به روی آنان هرگز در حسرتهای این انقلاب نبوده و نیست ، بلکه درنقطه مقابل ، درنفرت مردم و انقلابیون جای داشته است .نباید با مردم رخ به رخ شد . نباید به صورتشان تیغ کشید . این مردم احترام می خواهند . این مردم یک سینه سخن دارند . وحال آنکه کسی به حرفشان بها نمی دهد . این مردم ، اجنبی و مزدور و آمده از اسراییل و آمریکا نیستند . این مردم از این که جماعتی آنان را به دیوار جهالت بکوبند در رنجند . و از این که کسی بخواهد از جیب نجابتشان به اسم رفاقت دزدی کند متنفرند . با این مردم باید مهربان بود . با این مردم باید به زبان لین سخن گفت . زبان چاقو و تیر و فشنگ و باطوم ، زبان شکست خورده تاریخ است . این مردم معترض ، همانها هستند که دستگاههای رسانه ای ما و برجستگان دینی ما تا همین امروز با لذت و غرور از حضورشان در انتخابات بالیده اند و تشکر کرده اند . بخشی از این مردم سئوالهای بزرگی دارند . وقتی کسی به سئوال هایشان بها نمی دهد چه کنند ؟ وقتی شواهد همگی برآن است که یک اتفاق بزرگ ، بسیار بسیار بزرگ ، در اعتماد مردم آشوب ایجاد کرده ، باید صبورانه راه مسالمت را درپیش گرفت . نه آنکه آنان را مسخره کرد و از ملانصرالدین برای اعتراضشان مثل آورد . این مردم معترض ، اهل شرافتند . اهل آشوب و فتنه نیستند که همچون اغتشاشگران به فرق سرشان تیغ کشید . ما در این سالها ، بسیاری از سئوالهای مردم را بی پاسخ وانهادیم و چوبش را هم خوردیم . سئوال بزرگ انتخابات اخیر این است : چرا در معرض چشم وعقل مردمی که حالا به بلوغ رسیده اند ، از دروغی بزرگ ، لباسی دروغین می دوزید ؟ این سئوال ، هرچقدرهم تلخ ، یک سئوال خانوادگی است . اختراع و پرداخته اجنبی ها نیست .
ما به این مردم نیازمندیم . کار دنیا هرروز به شانی است . فردا از کجا معلوم ناگزیر نباشیم به خاطر رهایی از فاجعه ای عنقریب ، دست به دامان همین مردم معترض بزنیم ؟ من راه انبیا را بسیار متنافر با رویه ای که این روزها سامان یافته می بینم. انبیا هرگز خود را برمردم تحمیل نکردند و نخواستند فرا تر از فهم مردم ، برای آنان بهشتی تدارک ببینند . بستن راه خدا که درقرآن بدان بسیار تاکید شده ، همین است که امروز می بینیم . مجبور کردن مردم به این که جاهل باشند و هرچه را که ما گفتیم و آمار دادیم بپذیرند، یعنی : سدوا عن سبیل الله !