هر چي باشه بد تر از دانشگاه ما كه نيست...!
ما به خاطره احمقيه رييس دانشگاهمون كه همتون هم ميشناسينش يه ترم آويزونه دانشگاه پيام نور بوديم !!!
كي باورش ميشه كه 6-7 تا رشته اي كه دانشگاهمون داشت ....تو 2 تا كلاس برگزار ميشد !
تا پارسال بخاري هم نداشتيم ...!
دانشگاه شما از اين بدتر بود ؟
ببين ترم اول ما تازه دانشگاهمون 2 تا كامپيوتر خريده بودن....

برا ثبت نام ميخواستيم ثبت كامپيوتريش بكنيم....اتاق آموزش رو موكت كرده بودن ...بايد كفشاتو درمياوردي ميرفتي تو......!

فكر ميكردن از گردوخاك ويروس ميگيره !!!

كل دانشگاه ما 6 تا كلاس داشت كه 4 تاش آموزش و رياست و دبيرخونه و امور دانشجويي بود

همشون هم بيكار ميگشتن....!
بازم بگم ؟
بوفه هم نداشت....!
ببين قشنگ اصطبل بود

عكسش هم هست....

بدبخت گرافيكي ها كل دو سالشون رو تو حياط كلاسشون برگزار ميشد

اونم رو زمين ميشستن !!!

دانشگاهمون رو با پول ما ساختن...الان بري ببيني بعد از شمال آمل بزرگترين دانشگاه غير انتفاعي ايران شده !!!!
يه 5 طبقه ترم چهار تو يك ماه ساختن....! يه 6 طبقه از عيد تا الان !!!
حالا تو همه رشته ها هم ليسانس ميگيره....
ولي مزخرف ترين جاي ايرانه!
ببين شمال چه شمالي...!
10 كيلومتر با محمودآباد فاصله داشت .... 15 تا آمل....
تو بيابون بود...!
يه دونه مداد ميخاستي بگيري تا آمل يا محمودآباد بايد ميرفتي !!!
درس نقشه برداري ما خيلي باحال بود!
جلسه آخر سره كلاس يه دوربين آوردن گفتن بياين دونه دونه يه نگاهي بهش بندازين و برين !

تا ترم 2 دستگاه كپي نبود...!
سوال امتحان رو يكي بايد ميبرد تو شهر كپي ميكرد مياورد

يه وضعي بودا....!
3 تا استاد داشتيم ترم 1
يكيش مدير گروه بود كه هيچوقت نبودش...
2 تا ديگه هم يكيشون اين هفته نميومد ...اون يكي هفته بعدش...!
همش ما تو دانشگاه ول ميگشتيم !
درس بهمون نميدادن بعد پروژه هاي سنگين ازمون ميخاستن...!
همه ي دفتر فني ها اباد شدن...
همه ميدادن بيرون پروژه ها رو....!
تو پروژه ترم 1 همه يه سري اعداد و محاسبات بود كه استادمون هم سر در نمياورد...!
محمودآباد تا پارسال پلات نداشت !
ما واقعا" جمعه خوبي داشتيم وگرنه نميمونديم...!
اين همه به كنار ... ولي تفريحمون سر جاش بود

بد تر از نيما نداريم.........!
نداريم
ببين نداريما...!
ورامين كه خوبه...!
حداقل برا استاد هاتون كه اتاق اساتيد داشتين !