onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]ده روش اعتمادسازي در سازمان[/h]
مترجم:فریباولیزاده
منبع: Leadershipmanagement
براي اينكه مدير موفقي باشيد لازم است با اعضاي تيمي كه بر مبناي اعتماد تشكيل دادهايد رابطه مناسبي برقرار كنيد. زماني كه اعضاي تيم به مدير خود اعتماد دارند و به او احترام ميگذارند، همواره در انجام فعاليتهاي شغلي تلاش بيشتري ميكنند و اين صرفا به دليل احساس حمايت و اعتماد در كاركنان است.كارمندان به ندرت تنبيه مديري را كه به او اعتماد ندارند ميپذيرند.
در نبود اعتماد، اعضاي تيم هميشه نقش بازي ميكنند و در نتيجه كارآمدي آنها كاهش می یابد. فقدان اعتماد، روحيه و رضايت مشتري را تحت تاثير قرار ميدهد، زيرا كاركنان به مسائل كاري توجهي نميكنند و اين امر در نهايت باعث نارضايتي و خشم مشتريان از مديريت سازمان ميشود. در اين مقاله به ده روش اعتمادسازي در سازمان پرداخته ميشود.
1. برقراري و حفظ صداقت
صداقت و درستكاري بنيان اعتماد در هر سازمان است و بايد از همان ابتدا شكل بگيرد. مديريت سازمان بايد به اشاعه صداقت و يكپارچگي در سراسر سازمان بپردازد و خود نيز در عمل آن را نشان دهد.
مديران همواره بايد صرفنظر از هر موقعيتي راستگو باشند. آن دسته از مديراني كه در ارتباط با اقدامات و بيان نظرات و ديدگاههاي خود صريح هستند به زودي با بازخورد مثبت اطرافيان روبهرو خواهند شد. به عنوان يك مدير همواره سعي كنيد اخبار خوب و بد را با صراحت مطرح كنيد.
اين امر از شايعه سازي و اشاعه سياستهاي نامناسب جلوگيري ميكند. مديران موفق و توانا از اشتباهات خود آگاه هستند و بهجاي مخفي کردن و انكار كردن اين اشتباهات، آنها را ميپذيرند. مديران بايد نمونه عملي پايبندي به ارزشهاي مثبت، روشها و اصول در سازمان باشند.
شما به عنوان يك مدير هميشه بايد به گفته خود عمل كنيد و هرآنچه را كه به زبان ميآوريد انجام دهيد. اعضاي تيم به سرعت تحت تاثير عدم صميميت و خلف وعدهها قرار ميگيرند. عمل به تعهدات به صورت آشكار موجب تقويت اعتماد در سازمان ميشود. اگر مديري از عمل به تعهدات غفلت كند شرايطي را ايجاد خواهد كرد كه منجر به عدم پيروي اعضا خواهد شد.
2. رواج ارزشهاي اخلاقي مثبت
مديران وظيفه دارند مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي را در سازمان نهادينه كنند. تيمهايي كه از مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي مناسب پيروي ميكنند سالمتر، موفقتر، مولدتر، سازگارتر، پاسخگو و كاردان هستند.
3. چشماندازها و ارزشها
برقراري ارتباط به دليل ايجاد شرياني براي كسب اطلاعات و حقايق امري حياتي است. مديريت از طريق انتقال چشمانداز سازمان مسير حركت را مشخص ميكند و با انتقال ارزشهاي سازماني راههاي حركت در اين مسير را معين ميکند.
4. برقراري ارتباطات موثر
مديراني كه آشكارا و مكررا به برقراري ارتباط با اطرافيان ميپردازند، اعتماد را در بين اعضاي تيم به وجود ميآورند.آنان نبايد به گونهاي برخورد كنند كه اعضاي تيم از هر آنچه كه به آن فكر ميكنند با خبر باشند. ولي به هرحال بايد ميزاني از اطلاعات در اختيار اعضا قرار گيرد. فقدان همكاري باعث فرسايش اعتماد در سازمان ميشود. تعاملات چهره به چهره بهترين روش براي اعتماد سازي است.
5. اعتماد كردن لازمه اعتمادسازي در سازمان
اينكه مديري قادر باشد فضايي از اعتماد را در سازمان برقرار كند نكتهاي حائز اهميت است. لازمه ايجاد چنين فضايي اعتماد به ديگران است. بهتر است چنين فرض شود كه تمامي كاركنان قابل اعتماد هستند البته تا زماني كه خلاف آن ثابت شود. در صورتي كه كاركنان احساس كنند مديرانشان به آنان اعتماد دارند به راحتي قادرخواهند بود اعتماد متقابل را برقرار كنند.
6. تعاملات پايدار و قابل پيشبيني
اعتمادسازي يك فرآيند است كه با ابتداييترين اقدامات مدير كه شامل برقراری استثناها است، آغاز ميشود. برقراري اعتماد ازطريق تعاملات پايدار و قابل پيشبيني در طول زمان ميسر ميشود. اگر مديري در شرايط گوناگون برخوردهاي متفاوتي داشته باشد، به سختي قادر به جلب اعتماد اعضاي تيم خواهد بود.
7.هميشه در دسترس و پاسخگو باشيد
راه هايي را شناسايي كنيد كه هميشه به عنوان مدير براي اعضاي تيم در دسترس باشيد. سعي كنيد در حين تعامل با اعضا پاسخگو باشيد. عدم مسووليت پذيري منجر به فقدان اعتماد ميشود. به بيان ديگر اهل عمل باشيد. فكر نكنيد، انجام دهيد.
8.حفظ اطمينان
اعضاي گروه بايد قادر باشند دغدغههاي خود را مطرح كنند، مشكلات را شناسايي کنند و اطلاعات حساس را به اشتراك بگذارند. بهتر است از همان آغاز مشخص شود كه اطلاعات محرمانه در اختيار چه گروهي از كاركنان قرار خواهند گرفت و چگونه به كار گرفته خواهند شد.
9. مراقب لحن و گفتار خود باشيد
مديران بايد به لحن و گفتار خود دقت داشته باشند. واژگان بايد براي همگان قابل درك باشد. مديران بايد با زبان كسبوكار آشنا باشند و از به كارگيري لحن مقتدرانه و عوامانه بپرهيزند.
10. برقراري روابط اجتماعي در بين اعضا
اعتماد و اطمينان هردو از طريق تعاملات اجتماعي غيررسمي شكل ميگيرند.اعتمادسازي در بين كاركنان جهت ساخت تيمي موفق امري حياتي است.
به هر حال مشخص است كه صرف زماني جهت برقراري اعتماد در بين كاركنان سازمان فوايد بلندمدتي را براي مديران به ارمغان ميآورد.
مترجم:فریباولیزاده
منبع: Leadershipmanagement
براي اينكه مدير موفقي باشيد لازم است با اعضاي تيمي كه بر مبناي اعتماد تشكيل دادهايد رابطه مناسبي برقرار كنيد. زماني كه اعضاي تيم به مدير خود اعتماد دارند و به او احترام ميگذارند، همواره در انجام فعاليتهاي شغلي تلاش بيشتري ميكنند و اين صرفا به دليل احساس حمايت و اعتماد در كاركنان است.كارمندان به ندرت تنبيه مديري را كه به او اعتماد ندارند ميپذيرند.
در نبود اعتماد، اعضاي تيم هميشه نقش بازي ميكنند و در نتيجه كارآمدي آنها كاهش می یابد. فقدان اعتماد، روحيه و رضايت مشتري را تحت تاثير قرار ميدهد، زيرا كاركنان به مسائل كاري توجهي نميكنند و اين امر در نهايت باعث نارضايتي و خشم مشتريان از مديريت سازمان ميشود. در اين مقاله به ده روش اعتمادسازي در سازمان پرداخته ميشود.
1. برقراري و حفظ صداقت
صداقت و درستكاري بنيان اعتماد در هر سازمان است و بايد از همان ابتدا شكل بگيرد. مديريت سازمان بايد به اشاعه صداقت و يكپارچگي در سراسر سازمان بپردازد و خود نيز در عمل آن را نشان دهد.
مديران همواره بايد صرفنظر از هر موقعيتي راستگو باشند. آن دسته از مديراني كه در ارتباط با اقدامات و بيان نظرات و ديدگاههاي خود صريح هستند به زودي با بازخورد مثبت اطرافيان روبهرو خواهند شد. به عنوان يك مدير همواره سعي كنيد اخبار خوب و بد را با صراحت مطرح كنيد.
اين امر از شايعه سازي و اشاعه سياستهاي نامناسب جلوگيري ميكند. مديران موفق و توانا از اشتباهات خود آگاه هستند و بهجاي مخفي کردن و انكار كردن اين اشتباهات، آنها را ميپذيرند. مديران بايد نمونه عملي پايبندي به ارزشهاي مثبت، روشها و اصول در سازمان باشند.
شما به عنوان يك مدير هميشه بايد به گفته خود عمل كنيد و هرآنچه را كه به زبان ميآوريد انجام دهيد. اعضاي تيم به سرعت تحت تاثير عدم صميميت و خلف وعدهها قرار ميگيرند. عمل به تعهدات به صورت آشكار موجب تقويت اعتماد در سازمان ميشود. اگر مديري از عمل به تعهدات غفلت كند شرايطي را ايجاد خواهد كرد كه منجر به عدم پيروي اعضا خواهد شد.
2. رواج ارزشهاي اخلاقي مثبت
مديران وظيفه دارند مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي را در سازمان نهادينه كنند. تيمهايي كه از مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي مناسب پيروي ميكنند سالمتر، موفقتر، مولدتر، سازگارتر، پاسخگو و كاردان هستند.
3. چشماندازها و ارزشها
برقراري ارتباط به دليل ايجاد شرياني براي كسب اطلاعات و حقايق امري حياتي است. مديريت از طريق انتقال چشمانداز سازمان مسير حركت را مشخص ميكند و با انتقال ارزشهاي سازماني راههاي حركت در اين مسير را معين ميکند.
4. برقراري ارتباطات موثر
مديراني كه آشكارا و مكررا به برقراري ارتباط با اطرافيان ميپردازند، اعتماد را در بين اعضاي تيم به وجود ميآورند.آنان نبايد به گونهاي برخورد كنند كه اعضاي تيم از هر آنچه كه به آن فكر ميكنند با خبر باشند. ولي به هرحال بايد ميزاني از اطلاعات در اختيار اعضا قرار گيرد. فقدان همكاري باعث فرسايش اعتماد در سازمان ميشود. تعاملات چهره به چهره بهترين روش براي اعتماد سازي است.
5. اعتماد كردن لازمه اعتمادسازي در سازمان
اينكه مديري قادر باشد فضايي از اعتماد را در سازمان برقرار كند نكتهاي حائز اهميت است. لازمه ايجاد چنين فضايي اعتماد به ديگران است. بهتر است چنين فرض شود كه تمامي كاركنان قابل اعتماد هستند البته تا زماني كه خلاف آن ثابت شود. در صورتي كه كاركنان احساس كنند مديرانشان به آنان اعتماد دارند به راحتي قادرخواهند بود اعتماد متقابل را برقرار كنند.
6. تعاملات پايدار و قابل پيشبيني
اعتمادسازي يك فرآيند است كه با ابتداييترين اقدامات مدير كه شامل برقراری استثناها است، آغاز ميشود. برقراري اعتماد ازطريق تعاملات پايدار و قابل پيشبيني در طول زمان ميسر ميشود. اگر مديري در شرايط گوناگون برخوردهاي متفاوتي داشته باشد، به سختي قادر به جلب اعتماد اعضاي تيم خواهد بود.
7.هميشه در دسترس و پاسخگو باشيد
راه هايي را شناسايي كنيد كه هميشه به عنوان مدير براي اعضاي تيم در دسترس باشيد. سعي كنيد در حين تعامل با اعضا پاسخگو باشيد. عدم مسووليت پذيري منجر به فقدان اعتماد ميشود. به بيان ديگر اهل عمل باشيد. فكر نكنيد، انجام دهيد.
8.حفظ اطمينان
اعضاي گروه بايد قادر باشند دغدغههاي خود را مطرح كنند، مشكلات را شناسايي کنند و اطلاعات حساس را به اشتراك بگذارند. بهتر است از همان آغاز مشخص شود كه اطلاعات محرمانه در اختيار چه گروهي از كاركنان قرار خواهند گرفت و چگونه به كار گرفته خواهند شد.
9. مراقب لحن و گفتار خود باشيد
مديران بايد به لحن و گفتار خود دقت داشته باشند. واژگان بايد براي همگان قابل درك باشد. مديران بايد با زبان كسبوكار آشنا باشند و از به كارگيري لحن مقتدرانه و عوامانه بپرهيزند.
10. برقراري روابط اجتماعي در بين اعضا
اعتماد و اطمينان هردو از طريق تعاملات اجتماعي غيررسمي شكل ميگيرند.اعتمادسازي در بين كاركنان جهت ساخت تيمي موفق امري حياتي است.
به هر حال مشخص است كه صرف زماني جهت برقراري اعتماد در بين كاركنان سازمان فوايد بلندمدتي را براي مديران به ارمغان ميآورد.