دلت گرفته به این شماره زنگ بزن

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز

باز آمدم به طوس، به شهر و دیار دوست

شهر شهادت و حرم مشکبار دوست

شهرى که هست قبـله‌ عشّاق و عارفان

شهرى که هست مشتهر از اشتهار دوست

شهر وفا و طور لقاء مشهد رضا

دارد شرافت از شرف و اعتبار دوست

ز آن طوس گشته شهره آفاق کاندر آن

گردیده دفن، پیکر پر افتخار دوست

می‌سوختم ز آتش سوزان هجر او

شُکر آن که باز، کرد نصیبم جوار دوست

آب حیات و عمر ابد کی برابر است

با دولت حضور دمى در کنار دوست

امر جهان و نظم امور جهانیان

ز امر خدا است در کف با اقتدار دوست

صف بسته‌اند خیل ملائک به احترام

در روضه‌ مقدس گردون مدار دوست

ما را سخن ز بیش و کم و هست و نیست، نیست

بگزیده‌ایم خط و ره اختیار دوست

من کیستم که در ره او جان فدا کنم؟

جانم فداى آن که بود جان نثار دوست

جود و گذشت و مردى و ذره‌پرورى

رحم و وفا و مهر و کرم هست کار دوست

تنها نه خاکسار در دوست گشته‌ام

من خاکسارم آن که بـود خاکـسار دوست

در کفشدارى حرم شاه دین رضا

من کفشدار آن که بود کفشدار دوست

آیت‌الله صافی‌گلپایگانی

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متمم حج

از دیگر مطالبی که پیرامون زیارت ائمه(علیهم السلام) به ما رسیده ، این استکه زیارت ایشان متمم و کامل کننده حج بیت الله الحرام می باشد :

عيون‏أخبارالرضا (علیه السّلام) ج : 2 ص : 262
29- حدثنا محمد بن علي ماجيلويه رضي الله عنه قال حدثنا محمد بن يحيى العطار قال حدثنا محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن محمد بن سنان عن عمار بن مروان عن جابر عن أبي جعفر (علیه السّلام) قال تمام الحج لقاء الإمام

خبر داد جابر از ابی جعفر(امام باقر) علیه السلام که فرمود : دیدار امام (علیه السلام) متمم و کامل کننده حج است .

عيون‏أخبارالرضا (علیه السّلام) ج : 2 ص : 262
28- حدثنا محمد بن أحمد السناني رضي الله عنه قال حدثنا أحمد بن يحيى بن زكريا القطان قال حدثنا أبو محمد بكر بن عبيد الله بن حبيب قال حدثنا تميم بن بهلول عن أبيه عن إسماعيل بن مهران عن جعفر بن محمد (علیه السّلام) قال إذا حج أحدكم فليختم حجه بزيارتنا لأن ذلك من تمام الحج

جعفر ابن محمد (حضرت امام صادق ) علیه السلام فرمود : آنگاه که یکی از شما حج به جا آورد پس باید حجش را به زیارت ما ختم کند چرا که آن (زیارت) تمام کننده حج است .

عيون‏أخبارالرضا (علیه السّلام) ج : 2 ص : 262
30- حدثنا أبي رضي الله عنه قال حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن محمد بن أبي عمير عن عمر بن أذينة عن زرارة عن أبي جعفر (علیه السّلام) قال إنما أمر الناس أن يأتوا هذه الأحجار فيتطوفوا بها ثم يأتوننا فيخبرونا بولايتهم و يعرضوا علينا نصرتهم

زراره از حضرت ابی جعفر (امام باقر) علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود : بی گمان به مردم امر شده است که به سوی این سنگها (بیت الله ) بیایند و طواف کنند سپس به سوی ما بیایند و مارا از ولایتشان خبر دهند و یاریشان را بر ما عرضه کنند.
 

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب می دانم ، لایق وصل شما نیستم ...


بگو با دلم چه کنم ؟!

.
.
.
.
.
.
شاه خراسان


وقتی زیارت تو هست مرا به حج نیاز نیست ...
آقا بطلب
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
لذت میبرم وقتی همه دلتنگ نوشته ها به سمتت ارومه و درگوشی...
همون صحن همیشگی
رو به گنبد طلات...
آروم میگم...
دلم تنگه واسه نگاهت...مولاجانم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلَاةً كَثِيرَةً

تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ


ترجمه ی صلوات امام رضا:
خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی.
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی.
 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟

بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟

گرچه آهو نیستم، اما پر از دلتنگیم

ضامن چشمان آهوها، به دادم می رسی؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهرا، به دادم می رسی؟

بازهم مشهد، مسافرها، هیاهوی حرم

یک نفر فریاد زد: آقا به دادم می رسی؟


 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا علی بن موسی رضا

آقا جان التماس دعا...
 
آخرین ویرایش:

sanijoon

کاربر فعال تالار مقالات ,
کاربر ممتاز
بده در راه خدا ، من به خدا محتاجم

من به بخشندگی آل عبا محتاجم
از قنوت سحر مادرتان جاماندم
پسر حضرت زهرا به دعا محتاجم

مهربان ، کاش زُهیری بَغلم می کردی
من به آغوشِ پُر از مهر شما محتاجم
شوق پرواز بده روحِ زمین گیر مرا
به جنون سر إیوان طلا محتاجم
دودِ این شهر مرا، از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب وبلا محتاجم
چقدَر گریه کنم ، تا نبری از یادم
در سراشیبی قبرم به شما محتاجم
باشیون وشین یا قدیم الإحسان
با این همه دِین یا قدیم الإحسان
ما آمده ایم تا ببخشی ما را
امشب به حسین یا قدیم الإحسان

 
آخرین ویرایش:

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
اونشست و باز نشست

روزها یکی یکی از کنار او گذشت

روی هیچ چیز و هیچ جا

از دعای او اثر نبود

هیچ کس از مسیر رفت و آمد دعای او باخبر نبود

با خودش فکر می کرد

پس دعای من کجاست؟

او چرا نمی رسد؟

شاید این دعا، راه را اشتباه رفته است

پس بلند شد

رفت تا به آن دعا راه را، نشان دهد

رفت تا که پیش از آمدن

برای او دست دوستی تکان دهد

پس چراغ چهارراه آسمان سبز شد

رفت و با صدای رفتنش

کوچه های خاکی زمین،

جاده های کهکشان سبز شد

کوچه های خاکی زمین

او از این طرف، دعا از آن طرف

در میان راه با هم، آن دو روبرو شدند

دست توی دست هم گذاشتند

وای که چقدر حرف داشتند

برف ها، کم کم آب می شود

شب، ذره ذره آفتاب می شود

و دعای هرکسی

رفته رفته توی راه

مستجاب می شود

"عرفان نظر آهاری"

 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی همه به عشق تو پروانه می شوند

پروانه ها کنایه و افسانه می شوند



روح بهارهستی و؛این بوته های خار

از عطر گامهای تو ریحانه می شوند



با دیدن جمال زلیخا کش شما

یوسف شناس ها همه دیوانه می شوند



شانه به شانه،شاه و گدا در سرایتان

مهمان سفره های کریمانه می شوند



شبها به عشق باده ی نابت شیوخ شهر

شاگردهای حوزه ی میخانه می شوند



عمری کتاب تزکیه تدریس کرده ای

در شهر طوس میکده تاسیس کرده ای



آن سوی شهر قبه ای از نور دیده ام

صحن و سرای کیست که از دور دیده ام!؟



هوش از سرم پریده و مستانه می دوم

حس می کنم که باغ ِ پرانگور دیده ام



دیگر چه احتیاج به نعلین و چوب دست!

موسی ِ پا برهنه شدم؛ طور دیده ام



مشهد کجا و این دل ناپاک من کجا!؟

خود را شبیه وصله ی ناجور دیده ام



درمحضرت جناب سلیمان شهر طوس

بال ملخ به شانه ی یک مور دیده ام



اینجا ندیده ایم گدایی که دلخور است

اینجا فقیرها چقدر جیبشان پر است



گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی

شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی



آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟

از راه دورآمده ام باورم کنی



با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف

فکری به حال رنگ ِ سیاه پرم کنی



زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم

باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی



باید تورا به پهلوی زهرا قسم دهم

تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی



مادر سپرده است به دست شما مرا

گفته فقط شما ببری کربلا مرا ........
 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
حس مي‌کنم در مرقدت عطر دعا را

عطر توسل هاي در باران رها را

غرق اجابت مي شود دست نيازش

هر کس که مي خواند در اين مرقد خدا را

اي مظهر رأفت براي تو چه سخت است

خالي ببيني دست محتاج و گدا را

آهم کبوتر مي‌شود تا گنبد تو

مي‌آورد فريادهاي يا رضا را

آئينه هاي لطف تو تکثير کردند

در چشمة دل اشک هاي بي صدا را

آقا کنار پنجره فولادت آخر

مي‌گيرم از دستت برات کربلا را

اي زائران اينجا دخيل غم ببنديد

بر آستانش ندبه‌ی «آقا بيا» را

پائين پاي تو غباري مي سرايد

شعر کرامات نگاه کيميا را
 

SEVDA.14

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا جان كلمات خيلي ناچيزن نميتونند حال و هواي درونمو نشون بدند ولي ميدونم تو از دلم خبر داري ميدوني چقدر برا ديدن حرمت از نزديك و بودن تو پناه امنت پر كشيده...پس ديگه هيچي نميگم خودت ميدوني...
 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ای مشرق نورانی عشق

سلام ای زیبای هشتم عشق

سلام ای تک ستاره آسمان ها و زمین

امروز دلم را به یادت چراغانی کرده ام شاید

که بتوانم در این هوای بارانی دلم را شسته وتو را بیابم

چشمانم در مقابل گنبد زیبای طلایت استقامت تماشا ندارد

به لرزه می افتد پلک هایم در مقابل این عظمت بلند و پرشکوه پنجره فولاد آه پنجره فولاد...

ای مهربان ترین مهربان مجذوب کن قلبم را به سمت مشرق عشق

عظمت نورانی گنبدت زیباترین طلوعی است که در تمام عمرم به چشم دیده ام

تن سرد و خموشم گرمی نگاهت را می طلبد

پناهم ده به این گرمی

آتش عشقت را در من شعله ور کن

در این بیابان تاریک همچون موسی در طور سینا راهنمایم باش

من غریبم غریب عشق ای قریب تو پناهم باش

چه کسی گفته که خورشید فقط در آسمان می درخشد

مگر نه که تو خورشید را روی زمین نشانیده ای

سخاوت چشمانت از خورشید نرم تر

ای که دم مسیحایی ات از عیسی گرم تر

ای که اعجازت بر تن صدها بیمار گرمی بخش

طلوع دوباره ات را محتاجم

شعله ای برکن وجودم را پرشراره کن

آتش عشقت را بر جانم بدوان

دیرگاهی است انتظارش را می کشم

عمری را در انتظارش دویده ام

خوب می دانم خوب می دانم

جود و بخشش در خاندانت موروثی است

سالها در خونتان جاری است

انگار تمامی ندارد این دریای بی کران احسان

رضا جان سر عصیانی من عجب شور و نوایی دارد

جز به خلوت حرمت محرمی نمی یابد

چه شکوهی دارد دو رکعت نماز عشق به هوای نگاه تو

نگاه تو که برایم از هر چیزی بالا تر است

نگاه تو که از همه نگاه ها گیرا تر است

چشمان تو را می طلبد این دل پر درد و خسته من

چقدر حرف زیاد است آنگاه که به تو نزدیک می شوم

اما خلوتم با تو چه سکوت عجیبی را می طلبد

چه سکوتی است چه خلوتی عجیب چه معنویتی دارد این آستان پر از نور و طلا

چه عظمتی است وقتی زائرانت با چشمانی پر از آه می آیند

مگر می شود کسی پا در آستان بگذارد و نگرید

مگر می شود در مقابل سرچشمه خوبی ها سر تعظیم فرود نیاورد

می دانم آنکه با تو همراه است عالمی را در آغوش خود گنجانده است

چه کسی می گوید در شب خورشید نمی درخشد

به گمانم آنها تا کنون به عظمت خورشید خراسان پی نبرده اند

تو آفتابی هستی در آسمان دل تمامی زائران

تو آن عظمتی هستی که در آسمان ذهن نمی گنجی

ماه نورانی شب های سیاه عمر من

تو فرزند همان یاس کبودی

تو نوگل آن مادری هستی که عشق را جز با خدا قسمت ننمود

مادرت آیینه تمام بود یاس بود کوثر جاری در آسمان و زمین

همه می گویند فاطمه خورشید بود

تمام عظمت خورشید در بزرگی اوست

من می گویم او ستاره بود

کوچک اما بزرگ

و به قول آن دوست شاعرم "فاطمه فاطمه بود"

من تو را با تمام لحظه های عاشقی دوست دارم

تو ای گوشه نشین بین الحرمین

اکنون در کدامین سمت از حرم پرنور رضا نشته ای به چه می اندیشی؟


 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
دربارگاه قدسی سلطان ارض طوس


با معرفت قدم بنه و در گهش ببوس


با نام حق قدم زن وتسبیح او بگو


تکبیر و تهنیت و تهلیل حق بگو


عرض سلام به پیشگاه عظیم و مقدسش


سائیم سر به ضریح مطهرش


او شافع است و شفیع است و معتبر


راضی بود به رضای خداوند مقتَدَر


شویم غبار درش را به اشک چشم


سرمه زخاک ضریحش به هر دو چشم


شاهان روزگار ثنا خوان مدح او


رکن ومقام و صفا و مروه هم ز او


صحن وسرای رضا روضه بهشت


برزائرین حرم ،جنت او نوشت


در آستان رضا نورحق ببین


آید ز گنبد وگلدسته بر زمین


ما آمدیم به پابوس شهنشاه انس وجان


تا گوشه ی چشمی به ما کند عیان ...


 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا غریب الغرباء

یا معین الضعفا و الفقراء

السلطان یا ابالحسن

یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)

 

الهه20

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهشت که می گویند همین جاست

نه !

از بهشت هم بهتر است

گنه کاران را هم ، راه می دهند ...

اینجا خانه حضرت سلطان است

اینجا میعادگاه پیغمبران و امامان است ...


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا





 
بالا