kc1590
عضو جدید
[FONT=times new roman,times,serif]ائریه - ائیرین - آریاورته - آورته - آریا ویج - ایرانویج - ایران ویژ - اریانه - اران - پرس[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]ایران - Persia - IRAN[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]ایران - Persia - IRAN[/FONT]
به آن گروه از آریاییها که مهاجرت نکردند و در «ناف جهان» که بهزبان اوستایی «ائیرینهوئیجنگه»(airyana-vaējangh) خوانده میشد، ساکن بماندند و با نام ایرج مشهوراند و ایرج (eraj) که بهزبان پهلوی (erech) خوانده میشود، مخفف همان واژهی اوستایی است که به پهلوی و پارسی دری (ویج) تلفظ میشود که همان مرکز جهان معنی میدهد.
واژهی ایران که در پارسی میانه به شکل «اران»(erān) بوده، و برگرفته از شکلهای قدیمی «آریانا» یعنی سرزمین آریاییهاست.
واژهی «آریا» در زبانهای اوستایی، پارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکلهای «اَیریه»(airya)،«اَریه»(āriya)،«آریه»(arya) به کار رفته است. و نیز در زبان سنسکریت «اریه»(ariya) به معنی سَروَر و مهتر و «آریکه»(aryaka) به معنی مَردِ شایستهی بزرگداشت و حرمت است و آریایی بهزبان اوستایی «ائیرین»(airyana) و بهزبان پهلوی و پارسی دری «ایر» خوانده میشود و ایرج بهزبان آریایی «airya» است.
ایر در واژه بهمعنی «آزاده» و جمع آن «ایران» بهمعنی «آزادگان» است.
در شاهنامه دربارهی پسر سوم فریدون میخوانیم :
[FONT=times new roman,times,serif]مر او را که بُد هوش و فرهنگ و رای مر او را چه خوانند ؟ ایران خدای[/FONT]
ایران در اینجا بهمعنی جمع «ایر» یعنی آزادگان و «ایران خدای» به معنی پادشاه آزادگان است.ایرانیان و آریاییان هند که در روزگاران کهن زبانهای آنان به یکدیگر بسیار نزدیک بود، خود را به این نام خواندهاند.(سیمای ایران تألیف ایرج افشار، ص 67-68-69)
داریوش بزرگ در نوشتههای نقش رستم و شوش از خود، چنین یاد میکند :
[FONT=times new roman,times,serif]«منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای همه زبان، شاه این بوم بزرگ پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی، پارسی، پسر یک پارسی، آریایی، از چهر آریایی (آریایینژاد).»[/FONT]
(اومستد، ا.ت. تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ص 167)
اریه در نام «اریامنه»(ariyāramna) - اریامنه پدر اَرشام پدر ویشتاسب و ویشتاسب پدر داریوش است - و «ایریه» در واژهی اوستایی «اَیرینَه وئجه»(airyna.vaējangh) ایرانویج (ایرانویج در دید زرتشتیان هنوز هم به معنای بهترین و مقدسترین بخش ایران و جهان است) و «اَیریوخشوثه»(airyo.xshutha) - اَیریوخشوثه کوهی که آرش، تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی از بالای آن تیری به سوی مشرق انداخت - و «ایرهیاوه»(airyāva)، ایرج (یاری کنندهی آریا) بهکار رفته است.
در مورد کشورهای دیگر و اقوام آریائی که به اروپا مهاجرت کردند و نام ایران را نگاه داشتند، میتوان «ایرلند» را نام برد (ایرلند = سرزمین ایرها = سرزمین آریاییان) و هم در آنجا است که هنوز معابد میترایی یعنی یادگار دوران فریدون از زیر خاک بدر میآید. (دکتر فریدون جنیدی کتاب زندگی و مهاجرت آریاییان ص - 175 176)
این واژه را در زبان ایرلندی که همریشهی زبان ماست به شکل «aire» و «airech» و به همان معنی «آزاده» میبینیم.
بخش نخست نام کشور ایرلند که در خود زبان ایرلندی «eire» نامیده میشود نیز همین واژه است.
Eire; former name of the Republic of Ireland
اریه و ایریه رفته رفته به شکل «ایر»(ēr) درآمد. ایرانیان در نوشتههای پهلوی ساسانی، خود را به این نام و میهن خود را «ایران»(ērān) نامیدند. (ایرانیان در نوشتههای پهلوی اشکانی «اَریان»، در ارمنی «اِران»(eran) یا «ایرانشتر»(ērān shathr) و در فارسی «ایرانشهر» نامیده میشدند.)
ایران در زبان پهلوی دو معنی داشت : یکی آریاییان یا ایرانیان و دیگر سرزمین ایران.
شکلی دیگری از ایران «اریان» است که در کتاب تاریخ پیامبران و شاهان از «حمزه اصفهانی»، دانشمند سدهی 4 آمده است. او یکبار از مملکت «اریان» و هم «فرس» و به بیان دیگر «اریان» نام میبرد و میگوید که ایشان پارسسیاناند.(اصفهانی، حمزه. تاریخ پیامبران و شاهان، ص2)
از این سخن پیداست که او اریان را در معنی جمع و به جای ایرانیان یا آریاییها بکار برده است.
شکل «اریان شهر» نیز به جای «ایران شهر» در کتاب التنبیه و الاشراف، تألیف «ابوالحسن علی مسعودی»، مورخ سدهی 4 نیز دیده شده است.(مسعودی، ابولحسن علی.التنبیه و الاشراف، صص 38-39)
«شثر» (= شهر در فارسی) که در واژهی پهلوی «ایران شثر» آمده است در آن زبان به معنای کنونی «سرزمین» است.
در زبان پهلوی ساسانی به جای شهر (در معنی امروزی) شثرستان (= شهرستان در فارسی) بکاربرده میشد و کیشور (= کشور در فارسی) به معنی یک بخش از هفت بخش زمین بود که به تازی «اقلیم» خوانده شده است. در زبان پهلوی از واژهی «ایرانشثر»، کشور ایرانیان، کشور آریاییان خواسته و دریافته میشد. (کیا، دکتر صادق. آریا مهر، ص 3-4)
ایران همچنین منسوب بهمحل آن، بهنژاد «ایر» یا جایگاه آریاییان گفته میشده و هماکنون نیز به همان نسبت خوانده میشود. بخشی از پیام کیخسرو به افراسیاب را ببینید :
[FONT=times new roman,times,serif]به ایران زن و مرد لرزان به خاک خروشان ز تو پیش یزدان پاک[/FONT]
که در این بیت : ایران بهمعنی کشور آریاییان است، یا :[FONT=times new roman,times,serif]دریغ است، ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود[/FONT]
ابوسعید ابوالخیر در این چهارپاره (رباعی) ایران را به معنی جمع ایر آورده است :[FONT=times new roman,times,serif]سبزی بهشت و نوبهار از توبرند آنی که به خلد یادگار از تو برند[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]در چین وختن، نقشونگار از تو برند ایران همه فال روزگار از تو برند[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]در چین وختن، نقشونگار از تو برند ایران همه فال روزگار از تو برند[/FONT]